#امام_حسن علیه السلام
#شور
بند1⃣
نور عالم تابی
نابی و نایابی
اولی الامر حسین
امیر اربابی
حسن آقای کریم
تورو دوست دارم از همون قدیم
تو سرچشمه بذل و بخششی
لطفت جاریه توی زندگیم
جانم حسنه جانانم حسنه اصل ونسبم ایمانم حسنه
جانم حسنه سلطانم حسنه توو آخرتم میزانم حسنه
جانم حسنه جانانم حسنه
بند2⃣
ای مظهر پاکی
خاکیِ افلاکی
اسمت بود از اول
رو قلبم حکاکی
حسن ای نبض هستی
دست و دل بازو سفره دار هستی
چشم امیدِ عالم به دستت
تویی رفیق روز بی دستی
ساحل حسنه دریادل حسنه ذکر لب ما یارب بالحسنه
ساحل حسنه سرمنزل حسنه مولای کریم عادل حسنه
جانم حسنه جانانم حسنه
بند3⃣
مردِ میدون داری
پیروز ِپیکاری
لشکر توی مشتت
فرزند کراری
حسن فاتح جمل
شیوه رزمت نداره بدل
برق شمشیرت کلمح البصر
جا می مونه از تیغ تو اجل
سردارحسنه خوش رفتارحسنه ازدشمن حیدربی زار حسنه
سردارحسنه پرچمدارحسنه باهیبته و بی تکرار حسنه
جانم حسنه جانانم حسنه
شعر: ایمان عاقل
سبک:مهدی زهدی
#فاطمیه
#امام_حسن علیه السلام
#شور
بند1⃣
عشقم از قدیم حسنه
شوق بندگیم حسنه
روزیمو ازش میگیرم
سیدالکریم حسنه
هرچی دارم تو زندگیم از وجود الطاف حسنه
بذل و بخشش به سائل تنها جزئی از اوصاف حسنه
تا نفس دارم هر نفس اینو میخونم
پادشاهم تا نوکر خونش بمونم
قد کشیدم پای سفره های کرمش
خودمو یک عمر مدیون لطفش
میدونم
مدیون حسن جانم جانم جانم
بند2⃣
هر نفس دمِ حسنه
بهتر از همه حسنه
نور آسمون علی
ماه فاطمه حسنه
مهربونیِ بی منت به نوکر ها تو ذات حسنه
محشر سرش رو بالا میگیره هرکی سادات حسنه
ضربانم با ذکر حسن جان میزنه
بردن اسمش اول عاشق شدنه
اون که آرامش میده به قلب عاشقا
شور شیرین حسن حسن یا حسنه
مدیون حسن جانم جانم جانم
بند3⃣
عشقم از ازل حسنه
احلی من العسل حسنه
شیر قتال العرب و
فاتح جمل حسنه
وقتی با اذن حیدر کرار به قلب لشکر میزنه
آخرین ضربه شو به قصد انتقام مادر میزنه
نتونست هیچکس تموم کنه قائله رو
چون حسن باید حل کنه این مسئله رو
ضرب شمشیرش معنی خیرالعمل
به زمین میندازه شتر قافله رو
مدیون حسن جانم جانم جانم
شعر و سبک: ایمان عاقل
.
#زمینه_شوریاواحد_امام_صادق_ع
#بنداول_تخریب_بقیع
#بنددوم_امام_حسن_ع
#بندسوم_وچهارم_شهادت_امام_صادق
#چقددرد_دل_داره_قلبم
🌷🌷🌷
✅بنداول
چقددرد دل داره قلبم
میمیرم من اخرازین غم
چه شبهاکه بابغض و ناله
بیادبقیع گریه کردم
🌷
که چارتا امام و یه مادر
وحمزه که روی زمینه
ویک مادری که ملقب
به بانویم ام البنیه
🌷
حتی نداره یک زائری
حتی نداره یک عابری
حتی نداره یک ذاکری
خیلی غریبه
🌷
حتی نداره یک چراغی
حتی نه سنگ و رواقی
حتی یک سنگ و اتاقی
آقام آقام
🌷
_
✅بنددوم
برای ظهور اقامون
دلا تنگه وبیقراره
الهی بیاد که بقیع و
ازین وضع غربت در آره
🌷
بیاد و با اذن آقامون
همه گی بقیع و بسازیم
به گلدسته هاو به صحن و
به گنبدطلاهاش بنازیم
🌷
واسه اربا محترم
حسن شهنشاه کرم
انشاالله میسازیم حرم
آقام آقام
به کوریِ وهابیا
مثال مشهدالرضا (ع)
بقیع میشه مقرِّ ما
آقام آقام
یاحسن آل عبا
____
✅بندسوم
به قربون اون پیرمردی
که ریختن تو خونه ش شبونه
یکی میکشید اقا مونو
یکی هم میزد تازیونه
بدون ردا و عمامه
پاهایی که ابله بسته
باسیلی می افتاد چه ناجور
با صورت با دستای بسته
💧💧💧
تامیزد لعین میگفت مادرم
باقلبی حزین میگفت مادرم
تا میخورد زمین میگفت مادرم
مادر کجایی
باسوز ومحن میگفت مادرم
سیلی که زدن میگفت مادرم
شبیه حسن میگفت مادرم
وای از جدایی
🌷
یاصادق ال عبا یاصادق ال عبا
____
✅بندچهارم
چه سخته کنار یه بستر
نشسته کنارش یه مادر
عطش میسوزونه وجودو
رسیده لحظات اخر
🌷
توقلبش ی عمره که اقام
همیشه به شورو به شینه
میسوزه ولی باز به یاد
غریبی جدش حسینه
🌷
باسوز ومحن میگفت مادرم
سیلی که زدن میگفت مادرم
با یاد حسن میگفت مادرم
مادرکجایی
قلب بیقرار میگفت یاحسین
باحالی نزار میگفت یاحسین
وقت احتضار میگفت یاحسین
وای از جدایی
🌷
یاصادق ال عبا
💠💠💠⭕️ 230 ❌💠💠💠
#تخریب_بقیع #امام_صادق #امام_حسن
#شاعرسبک_سازڪربلایے_مجیدمرادزاده
#ولادت
#امام_حسن علیه السلام
#احسان_نرگسی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
امشب خدا از شاهکارش رونمایی می کند
امشب حسن از عاشقانش دلربایی می کند
هر کس درِ این خانه روز و شب گدایی می کند
با این گدایی بر جهان فرمانروایی می کند
چشم و چراغ خانه ی زهرا و حیدر آمده
استاد رزم قاسم و عباس و اکبر آمده
ماه علی از راه می آید وقارش را ببین
آیینه ی زهراست، حُسن بی شمارش را ببین
در چهره ی او شوکت پروردگارش را ببین
در دستهای خیبری اش ذوالفقارش را ببین
بر خاک نعلینش ابوذرها تیمم کرده اند
از هیبتش حتی ملائک دست و پا گم کرده اند
روزی عالم می رسد از سفره ی شاهانه اش
بار زمین و آسمان را می کشد بر شانه اش
نور علی نور است بی شک خشت خشت خانه اش
شکر خدا روز ازل من هم شدم دیوانه اش
آمد کریمی که به یمن او گدایی باب شد
امشب حسین بن علی هم صاحب ارباب شد
آرام می گیرد جهان در سایه ی بال و پرش
یا للعجب! در حیرتم از خُلق قاسم پرورش
دنیا به هم می ریزد از بانگ انا بن الحیدرش
آمد که روز و شب بگردد دور زهرا مادرش
هر جا نبردی هست شیر کارزارش مجتبی ست
جنگ جمل یعنی که حیدر ذوالفقارش مجتبی ست
خَلقا شبیه فاطمه، خُلقا شبیه حیدر است
مثل علی حتی نفس هایش مسیحا پرور است
هر کس که فرزند علی شد ، فاتح صد خیبر است
او جای خود دارد ... غلامش هم شفیع محشر است
وقتی که در تاریکیِ شب ها عبادت می کند
بی واسطه او با خدای خویش صحبت می کند
آب وضوی او جهنم را گلستان می کند
شب های عالم را ، نگاهش نور باران می کند
نور وجودش عرش اعلی را چراغان می کند
ایوان طلای مجتبی کافر مسلمان می کند
اصلا حواسم نیست؛ ایوانی ندارد مجتبی
شمع و چراغی بر مزارش نیست مثل کربلا
.
#شور #ولادت
#امام_حسن علیه السلام
#احسان_نرگسی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
تویی دلبرم / سفره دار کرم
داری عمريه / سایه روی سرم
ندیدم کسی / از تو بخشنده تر
می سازه یه روز / شیعه واست حرم
به یمن قدوم تو * زمین عرش اعلی شد
رسیدی گل زهرا * کرم با تو معنا شد
ملائک در طوافت دونه دونه
زده عشقت توی دلها جوونه
دو بار بخشيدی کل زندگیتو
کی مثل تو با سائل مهربونه
(حسن جانم ۲ حسن جان) ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
پناه همه / اهل محشر تویی
بهشت منی / سبط اکبر تویی
کیه عین تو / شیر جنگ جمل
به حق مظهر / خشم حیدر تویی
مث شاهه واللهِ * گدایی که تو داری
الگوی علی اکبر * استاد علمداری
همین که بارون لطفت می باره
بین شاه و گدا فرق نمیذاره
خیالش راحته از روز محشر
کسی که عشقتو توو سینه داره
(حسن جانم ۲ حسن جان) ۳
.
#زمینه #شور #بقیع
#امام_حسن
#احسان_نرگسی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
هر جا /گنبدی می بینم
یاد/ غربتت می افتم
آقا /حرفای دلم رو
جز تو/با کسی نگفتم
مزارت/نداره سایبونی
کنارت /نداری روضه خونی
حسرتم/فقط دیدن صحن توئه
آقا جون/ حرمت توو دل ماست
عشق تو /همه ی حاصل ماست
آسمون/سر سفره ی پهن توئه
حسن جان آقام اقام
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
غربت/يعني پیش چمشات
مادر /رو زمین بشینه
غربت/يعني توی کوچه
مادر /جایی رو نبینه
مادرت/توو کوچه بی پناهه
جایی که /براتو قتلگاهه
تو کوچه/محاسنت سپید شد آقا
گناه/مادر تو چی بوده
صورتش /بعد کوچه کبوده
چی بگم/از اون ضربه های بی هوا
حسن جان آقام اقام
#حضرت_زهرا_شهادت
#امام_حسن
#فاطمیه #کوچه
ضربه کاری بود و مادر بی هوا از پا فتاد
بسکه غافلگیر شد، روی زمین درجا فتاد
گوشوارِ مادرم در کوچه شد پخشِ زمین
نقش سیلی بر رخِ انسیهٔ حورا فتاد
یکطرف ضربِ دو دست و یکطرف دیوارِ سخت
جای پنج انگشت بر رخساره برق آسا فتاد
تا نبینم مادرم را بر زمین افتاده است
خواست برخیزد ز جایش، بی درنگ اما فتاد
شانه ام را چون عصا، بُردم بزیرِ دست او
یک قدم برداشت، اما باز هم از نا فتاد
چادرِ خاکیِ او را می تکاندم، ناگهان
دیده ام بر خونِ گوشِ مادرم زهرا فتاد
گفت با من، حرفی از سیلی به بابایت مگو
با خودم گفتم، چه داغی بر دل بابا فتاد
آن طلوعی که پدر،روزی سه نوبت فیض داشت
بعد از این، از روی ماهِ زهرهٔ زهرا فتاد
خواهر اما دید مادر را به آن روی کبود
برقِ سیلی در نگاهِ زینب کبرا فتاد
ارثِ مادر، عاقبت بر دخترش خواهد رسید
آری آن سیلی، به روی یک یکِ گلها فتاد
گاه وقتِ حمله بر خیمه، گهی در قتلگاه
ضربهٔ دستِ یهودی بر یتیمِ ما فتاد
آید آن روزیکه صبحِ انتقامِ سیلی است
آری آن روزیکه دستِ غیب بر اعدا فتاد
#امام_حسن علیه السلام
#ولادت_امام_حسن علیه السلام
#مدح_و_مرثیه_امام_حسن علیه السلام
کیست آقام ، شاه ذوالمنن است
به همه گفته ام که عشق من است
بنویسید روی بابِ نجف
کنیهٔ مرتضی ابوالحسن است
او فقط صاحب کرمخانه است
سفره دارِ تمام پنج تن است
ناقهٔ ام فتنه را پی کرد
پسرِ کعبه زاده ، بت شکن است
خطبه می خواند عین ِ پیغمبر
از همان کودکی چه خوش سخن است
با وجودیکه بی حرم شده است
صاحبِ این همه گدا حسن است
مظهر ِ اسم ِ یا کریم ِ خداست
او بزرگِ همه بنی الزهراست
جلوات خدا نماست حسن
اولین شبهِ مصطفاست حسن
شیر خورده ز سینهٔ زهرا
مَحرَمِ عصمتِ خداست حسن
پسرِ ارشدِ امیرِ نجف
شاهِ ما بعدِ مرتضاست حسن
همه حاجت روا روید امشب
دست هایش گره گشاست حسن
در دو دنیا نگاهِ قاسمِ او
چاره سازِ امورِ ماست حسن
ظاهراً در مدینه بی حرم است
مالکِ کُلِّ کربلاست حسن
بی جهت نیست پرچمش بالاست
حسنی کیست ؟! سیدالشهداست
حلم دارد به وسعت عالم
در کرم دست بوسِ او حاتم
گیسوانِ سپید ِ او دارد
خاطراتی ز روزهای غم
ای بمیرم چه زود پیر شده
روزگارش گذشته با ماتم
قاتلش گشته کوچه ای باریک
کوچه ای تنگ و پُر ز پیچ و خم
دست در دست مادرش می رفت
آمد از روبرو یکی کم کم
جلو آمد دو سه قدم نامرد
مادرش رفت عقب یکی دو قدم
مانده ام من چه نسبتی دارد
رویِ حوریه....سیلی ِ محکم
صورتی که تمام عصمت بود
غرقِ خون شد به دست نامَحرم
یک طرف دست و یک طرف دیوار
چهره از آن به بعد شد درهم
تا قیامت برای ما بد شد
پا به چادرگذاشت و رد شد
#قاسم_نعمتی
#امام_حسن علیه السلام
#ولادت_امام_حسن علیه السلام
#سرود_ولادت_امام_حسن علیه السلام
پيچيده امشب شميم زلف دلبر
نشسته خنده رو لب پيمبر
امده دنيا بزگ ال حيدر
ميشه امشب فاطمه مادر
دوباره امشب شب جنون من شد
تموم حرف دل من اين سخن شد
صاحب قلبم اقا امام حسن شد
ديونشم تا روز محشر
همه دلها اسير زلف ياره
حسنى بودنم صفايى داره
برا لبهاى مهربون حيدر
بوسه از لبها بهترين افطاره
( حسن بن على آقام اى آقا )۳
----------------------------
تو مهربونتر ز دستاى نسيمى
تو جد اقاى ما عبدالعظيمى
منم گدا تو، کريم بن کريمى
ارباب ما از اون قديمى
ناز نگاهت براى ما عزيزه
حرف من امشب با عاشقا يه چيزه
خدا خداييش و پاى تو ميريزه
ارباب ما از اون قديمى
پسره فاتح حنين و عشقه
امير کل عالمين و عشقه
دلبر عالمين اگر ارباب
دلبر اربابم حسين و عشقه
( حسن بن على آقام اى آقا )۳
----------------------------
چشاى مستت پياله عسل شد
ابروهاى تو کشيده چون غزل شد
کريمى تو ديگه ضرب المثل شد
حب الحسن خيرالعمل شد
خلاصه ميشه جوونياى حيدر
با حمله هاى حسن به قلب لشگر
اونيکه خورده نمک شير خیبر
ديدن که فاتح جمل شد
با يه حملت قلب يه لشگر وا شد
غضب فاطمىتو معنا شد
يلاى کربلا همه شاگردت
يه دونش اکبر پسر ليلا شد
قاسمت جلوه کرد مثل يک ماه
ابرو دارى کرد، برا ثارالله
گردن ازرق و تا زد عاشورا
همه گفتن امام حسن ايوالله
( حسن بن على آقام اى آقا )۳
#قاسم_نعمتی
#امام_حسن علیه السلام
#مدح_و_مرثیه_امام_حسن علیه السلام
#ولادت_امام_حسن علیه السلام
هرکس که بر کریم پناهنده میشود
دلمرده هم اگر برسد زنده میشود
آنقدر میدهند که شرمنده می شود
آیا به روز حشر سرافکنده می شود
واللهِ اعتقاد من این است تا ابد
زین خانه نا امید گدایی نمی رود
وقتی به گریه طینت من رنگ و بو گرفت
این چهره ی سیاه کمی شستشو گرفت
کم کم تمام زندگی ام بوی او گرفت
اینگونه بود بی سر وپا آبرو گرفت
از آن به بعد خانه ی دلدار شد دلم
تا آمدم به خویش گرفتار شد دلم
امشب حسن حسن نکنم شب نمیشود
بی یا حسن تجلی یارب نمی شود
زلفی که باد خورده مرتب نمی شود
هر کس به هم نریخت مقرب نمی شود
آتش زده هوای وصالت به جان من
یا ایها الکریم و یا ایها الحسن
مارا خدا کنارِ کریمان بزرگ کرد
ریزه خورِ دیارِ کریمان بزرگ کرد
آنقدر در جوارِ کریمان بزرگ کرد
انگار از تبارِ کریمان بزرگ کرد
عمری به دستگیری ات اقرار کرده ایم
ما اعتماد بر کرم یار کرده ایم
عمری سبو زجام کرم می زنم حسن
نقش تو را به چشم ترم میزنم حسن
سربند سبز رویِ سرم میزنم حسن
با نام تو به سینه حرم می زنم حسن
باید مدینه محشر کبری به پا کنیم
بالای قبر تو حرمی را بنا کنیم
از راه دور دست تمنا گرفته ایم
عمریست در حریم تو مأوا گرفته ایم
دستان خویش سوی تو بالا گرفته ایم
هرچه گرفته ایم ز زهرا گرفته ایم
بیهوده نیست آبروی رفته می خَرَند
فرزندها ز مادرشان ارث می برند
زلفت رها کنی همه بی خانه میشویم
ابرو نشان دهی همه دیوانه میشویم
ماخاک بوس گوشه ی میخانه میشویم
گِرد تو پرکشیده و پروانه میشویم
در آسمان چشم سیاهت هوایی ام
شکر خدا ز روز ازل مجتبایی ام
چشمان من به سوی درِ بسته ی بقیع
بُغضی ست در گلویِ درِ بسته ی بقیع
سر می نَهیم رویِ درِ بسته ی بقیع
گریه شده وضویِ درِ بسته ی بقیع
ای کاش پرچمی سرِ این قبر می زدیم
با گریه پرچمی سرِ این قبر می زدیم
قربان آن جگر که چهل سال پاره بود
زخمی از آن شکستگی گوشواره بود
در کوچه ها فقط پیِ یک راهِ چاره بود
با ماه رفته بود و عصایِ ستاره بود
چون کوچه تنگ بود کسی در برابرش
بگذاشت ،پا به چادر و رد شد زمادرش
در کوچه مادرت به عصا احتیاج داشت
چشمش ندید، راهنما احتیاج داشت
پهلو شکسته ضربه کجا احتیاج داشت
سیلی که خورد، ضربه ی پا احتیاج داشت؟؟؟
لعنت بر آنکه با لگدش بارِ او شکست
بادستِ بسته شخصیت یار او شکست
از آن به بعد خنده به لبها حرام شد
تو هفت ساله بودی و عمرت تمام شد
در شهر، آلِ فاطمه بی احترام شد
توهینِ بر علی همه جا لفظِ عام شد
دیدی کسی که حرمت صدیقه را شکست
بر منبر پیمبر و جایِ علی نشست
آهسته تر قدم بزن ای مردِ کوچه ها
بشکن سکوتِ بی کسی و سردِ کوچه ها
مویت سپید کرده دگر دردِ کوچه ها
یادت نرفته خنده ی نامردِ کوچه ها
دیدی ز مالیات مغیره معاف شد
این ها سپاسِ شدت ضربِ قلاف شد
لعنت به هر کسی که تو را بد صدا زده
زخمِ زبان به سینه ی درد آشنا زده
صبر تو طعنه بر همه ی انبیا زده
صلحِ تو ریشه ی همه ی فتنه را زده
آری چکیده ی علی و مصطفی توئی
بنیانگذار نهضتِ کرببلا توئی
با زهرِ همسرت جگرت ریخته به هم
زهرا کجاست؟ مویِ سرت ریخته به هم
تصویرهایِ چشم ترت ریخته به هم
خانه دوباره در نظرت ریخته به هم
بیرون بریز خون جگر های خود حسن
کمتر به پیش خواهرِ خود دست و پا بزن
خونین دهن ز کرببلا حرف میزنی
از ماجرایِ راس جدا حرف میزنی
از نیزه هایِ بی سر و پا حرف میزنی
از لشگری بدون حیا حرف میزنی
گرچه بناتِ فاطمه در تاب و در تب اند
شکر خدا محارمِ تو دورِ زینب اند
دستِ حرام زاده به معجر نمی خورد
ضربِ لگد به پهلویِ دختر نمی خورد
آتش زبانه اش به مویِ سر نمی خورد
با ناسزا به زینب تو ، بر نمی خورد
خون جگر اگر چه به لبهایِ تو نشست
آهسته جان بده که ابالفضل زنده است
در کربلا سپاهِ حرامی چه میکنند
با چشمِ خیره خواهرِ تو دوره می کنند
پوشیه ی زنان حرم پاره می کنند
زنها و دختران همه آواره میکنند
زینب پس از حسین گرفتار میشود
آواره بین کوچه و بازار میشود
#قاسم_نعمتی
سرود #امام_حسن علیه السلام
#احسان_نرگسی
حسن حسن ذکر /هر دقیقمه
حسن حسن نقش /رو عقیقمه
حسن حسن یعنی/اوج خواهشم
حسن حسن میگم /با هر تپشم
علی و زهرا /چه حالی دارن امشب
رسیده از راه /داداش بزرگ زینب
بدین مژده به سائلا/ اومد کلید مشکلا/آقا چه کردی با دلا
دوباره لیلای تموم لیلیا رسیده
اره لطف امام حسن به خیلیا رسیده
مولانا امام حسن
.....................................
حسن حسن یعنی/فاتح جمل
حسن حسن عشقش /احلی من عسل
حسن حسن میگم/باز با شور و شین
حسن حسن میگم /با امام حسین
رسیده از راه/پناه دل بی تاب
امام حسینم/شده صاحب ارباب
ای آقای کرم حسن/دادی بال و پرم حسن/توو دل داری حرم حسن
کارش رو می کنه لطف تو باز مثل همیشه
توی سفره داری کسی امام حسن نمیشه
مولانا امام حسن
....................................
علی علی یعنی/شاه لوکشف
بهشت من یعنی /ایوون نجف
علی علی میگم /مثل فاطمه
علی علی تنها /شاه عالمه
تب دل من /بازم روی هزاره
مگه کسی هست/بگه دوست نداره
علی ذکر ملائکه/علی فاتح معرکه/که ضربش آره مهلکه
علی همون آقایی که ابر مرده زمینه
توی دنیا یکی فقط امیر مومنینه
مولانا علی علی
#پنجم_شعبان
#ولادت_امام_سجاد_ع
پنجم شعبان سال ۳۸ هجری قمری #امام_سجاد (علیهالسلام) در مدینه به #دنيا آمدند،
#مادر بزرگوارشان #حضرت_شهربانو (سلاماللهعلیها) و #پدر بزرگوارشان امام حسین (علیهالسلام) است،
#حضرت_شهربانو (سلاماللهعلیها) #دختر یزدگرد سوم #پادشاه_ایران است و هفتم شعبان سالروز و ایام وفات #حضرت_شهربانو (سلاماللهعلیها) است،
#امام_سجاد (علیهالسلام) #دو سال از #زندگی شریفشان را در #زمان جدشان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودهاند،
#القاب مبارک حضرت ذوالثفنات ، قدوة الزاهدين، سيدالمتقين، امام المومنين، زين الصالحين، منار القانتين ، الزكى، الامين و سيد المجتهدين است و ﻣﺸﻬﻮﺭﺗﺮﻳﻦ #لقب ﻣﺒﺎﺭﻛﺶ ﺯﻳﻦ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﻳﻦ ﻭ ﺳﺠﺎﺩ ﺍﺳﺖ،
#امام_سجاد (علیهالسلام) در اثناء #جنگ جمل یا صفین در مدینه به #دنیا آمدهاند و در آن #زمان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و اکثر اولادشان و بنی هاشم (علیهم السلام) در کوفه یا بصره بودند و در حال #جنگ با عایشه ملعونه یا معاویه ملعون قرار داشتهاند،
همچنین روز #ولادت امام سجاد (علیهالسلام) در #پنجم_رجب نیز گفته شده است، اما آنچه مشخص است که #امام_سجاد (علیهالسلام) در #مدینه در #خانه مطهر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به #دنیا آمده و #امام_حسین (علیهالسلام) #نام این #مولود نورانی را هم نام پدرشان #علی نهادند،
امام_سجاد (علیهالسلام) #زندگی پر از رنج و بلایی داشتند، #زندگی شريفشان را #همراه با #عموى مكرم و مظلومشان #امام_حسن (علیهالسلام) و #پدر والامقامشان #امام_حسین (علیهالسلام) #سپرى کردند،
#همسر ایشان نیز حضرت فاطمه بنت الحسن (سلاماللهعلیها) است و یکی از #فرزندشان امام باقر (علیهالسلام) است.
منابع:
كشف الغمة ج ۲ ص ۷۴ ، فيض العلام ص ۳۴۱ ، توضيح المقاصد ص ۲۰ احقاق الحق ج ۱۹ ص ۴۳۹ ، قلائد النحور ج شعبان ص ۳۸۸
جهت تعجیل در امر فرج صلوات