eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
6.4هزار دنبال‌کننده
565 عکس
171 ویدیو
841 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ باز شعله و دود - بازم شراره آتیش چرا دست از سر این خونواده - بر نمیداره؟ ۲ بس نبود خونه‌ی حیدر؟ بس نبود شکستن در؟ بس نبود سوختن غنچه / همراه مادر؟ بس نبود اون روز مدینه؟ بس نبود آتیش کینه؟ بس نبود داغیِ یک میخ / زخم توو سینه؟ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ باز کودکی در - حال فراره آتیش چرا دست از سر این خانواده بر- نمیداره ۲ بس نبود کربلا می‌سوخت؟ بس نبود خیمه‌ها می‌سوخت؟ بس نبود پای رقیه / توو صحرا می‌سوخت؟ بس نبود بال و پری سوخت؟ بس نبود که حنجری سوخت؟ بس نبود تنور خولی / موی سری سوخت؟ .👇
. |⇦•آقا جان امام صادق.. شهادت علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین عینی فرد ●━━━━━━─────── تو رو به اضطرار زینب بیا آقا بیا آقا به قلبِ بی قرار زینب بیا آقا بیا آقا به غربت مزار زینب بیا آقا بیا آقا تو رو به لکنت رقیه بیا آقا بیا آقا به زخم صورت رقیه بیا آقا بیا آقا تو رو به شاه بین گودال بیا آقا بیا آقا تو رو به اون پیکر پامال بیا آقا بیا آقا تو رو به پهلوی شکسته بیا آقا بیا آقا به محسن به خون نشسته بیا آقا بیا آقا شاعر ؟ ........................ آه! دوباره یه کوچه یه آقا مثل حیدر غریبه خدایا آه! دوباره یه قلبِ شکسته باز طنابو دو تا دست بسته بازم صحبت از یک دره از یک آقای مضطره انگار فاطمیه شده روضه روضه ی مادره «آقاجان امام صادق....» از چشای دلم خون میباره حتی عمامه بر سر نداره پا برهنه کجا میبریدش احترامی به موی سفیدش این نانجیبا کافرن خصم آل پیغمبرن با چه حال و وضعیتی دارن آقا رو میبرن «آقاجان امام صادق....» گریه و اشک‌و زاری وهق هق غرق ماتم شده قلب عاشق از غصه در تاب و تبم اومده جونم بر لبم با مادرش گریه کنه روضه ی شیخ مذهبم «آقاجان امام صادق....» ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
من به راهت قدم گذاشته ام السَّلامُ عَلَیْكَ یَا عَمِیدَ الصَّادِقِینَ. السَّلامُ عَلَیْكَ یَا لِسَانَ النَّاطِقِینَ. السَّلامُ عَلَیْكَ یَا خَلَفَ الخَائِفِینَ. السَّلامُ عَلَیْكَ یَا زَعِیمَ الصَّالِحِینَ. السَّلامُ عَلَیْكَ یَا سَیِّدَ المُسْلِمِینَ. السَّلامُ عَلَیْكَ یَا كَهْفَ المُؤْمِنِینَ. السَّلامُ عَلَیْكَ یَا هَادِیَ المُضِلِّینَ. السَّلامُ عَلَیْكَ یَا سَكَنَ الطَّائِعِینَ من به راهت قدم گذاشته ام روی دوشم قلم گذاشته ام در کنار قلم بیاو ببین چوبه ی دار هم گذاشته ام  پای خود جای پای امثال دعبل و محتشم گذاشته ام سر خود را به روی دیوار خانه ای محترم گذاشته ام ششمین سجده حاکی از این است سر به پای توام گذاشته ام در خیالم سر مزار تو من چهارده تا علم گذاشته ام هرچه دارم برای احداث یک رواق حرم گذاشته ام هرچقدر اشک هم بریزم باز در عزای تو کم گذاشته ام روی فرش عزای تو امشب به امیدی قدم گذاشته ام بی ارادت نمی شود که نگفت از عطایت نمی شود که نگفت دلمان را خودت دوباره بساز از زمستان کمی بهاره بساز برگ ریزان فصل پاییزم از وجود من استعاره بساز تکه های دل مرا بردار سر هم کرده چهارپاره بساز نوحه ی پنجم صفر با من تو برایش دو گوشواره بساز یا شب هفتم از من بی تاب حلقه بر گوش شیرخواره بساز درد دارم که امدم امشب چاره ی درد راه چاره بساز با کسی که پیاده در راه است ای به دوش ملک سواره بساز ساز ما کوک میشود با اشک چشم ما را پر از ستاره بساز پابه پای تو گریه باید کرد در عزای تو گریه باید کرد بی حیا بود دشمنت اما... بی عبا کوچه بردنت اما... پیش چشمت به آسمان می رفت آتش از بام گلشنت اما..‌. زیر دست جماعتی بی رحم پیرهن بود جوشنت اما ... پنجه ای مثل ریسمان افتاد نیمه شب دور گردنت اما.. عده ای بی ادب میانه ی راه بد و بیراه گفتنت اما... در شلوغی رفت و آمدها گرچه ازرده شد تنت اما ... زخم دل را کسی نمک نزده همسرت را کسی کتک نزده مادرت را ولی در خانه عده ای میزدند مردانه پیش چشم پرستویی مجروح آتش افتاده بود بر لانه از سر تازیانه پیدا بود رد شلاق بر روی شانه طاقت ضربه ی غلاف نداشت پر و بال ظریف پروانه روز روشن زدند فاطمه را فاطمیه نبوده افسانه قنفذ اینجا دل تو را خون کرد کوفه هم نیز ابن مرجانه... سر بر روی نیزه هم میگفت جای زینب نبود ویرانه داد از این درد و رنج و غم...ای داد... دخلت زینب علی بن زیاد * * بنابر نقل آیت الله وحید خراسانی( در کتاب مصباح الهدی ص238) ،میرزای شیرازی در مجلسه روضه اش تا شنید که نوحه خوان(آیت الله حائری) گفت: (دَخَلَتْ زَیْنَبُ عَلی اِبْنِ زیاد) داد زد: بس است،کافی است...و سپس از صبح تا ظهر بر سینه زد.
. حاج ابوالفضل جدیان شربیانی ✍ بازم گریه ی بیصدا،بازم ضربه ی بی هوا ➖➖➖ بازم گریۀ بیصدا،بازم ضربۀ بی هوا بازم پیرمردی تو کوچه ها صدای نفسهاش ناله ی یازهراش میسوزونه قلب آدمو کبودی بازوش سیاهی پهلوش زنده میکنه محرمو قدم آهسته خستۀ خسته کی دوباره دست آقامو بسته پیره و تنها سیره از دنیا خونه چشماش از دردای عاشورا السلام علی المظلوم،و علی المسموم یا امام صادق ع -- نگاهش پر از سردیه،چه تصویر پر دردیه کشیدن تو کوچه نامردیه خاک روی گونه،آتیش شبونه میسوزونه قلب آدمو رد تازیونه،غم آشیونه زنده میکنه محرمو صورت تب دار،سختی بسیار خاطرش رو برده تا دم بازار روضه خون آقام،قد کمون آقام روی شونه ش دردی بی امون آقام السلام علی المظلوم،و علی المسموم یا امام صادق ع --- نفس سختمه بی بابا کفن رختمه از دنیا میبینی که این بختمه اینجا کجای بابایی چرا نمیایی لحظه های آخر منه دیگه سیر سیرم نیایی میمیرم بی تو قلب من نمیزنه چش به راه موندم،هی برات خوندم حرمله با خنده ش خیلی سوزوندم مهربوم یارم،بی تو بیمارم چشمای هیز اینجا میده آزارم السلام علی المظلوم،و علی العطشان یا حسین جانم ➖➖➖ .👇
. پیش زمینه علیه السلام دلم و دستت سپردم اومدم سمت بقیع تا برای دل من آقا خودت بشی شفیع من اگه رو سیه و بدم ولی اُمید دارم.. که تویی بزرگ من، تو داری شوکتِ رفیع یا امامِ صادق مددی، امامِ صادق مددی... ای ماهِ مدینه... ذکرت دلنشینه... تو روضه زِ داغت میکوبم به سینه یا امامِ صادق مددی، امامِ صادق مددی... بیا مثل جابر و.. مثل زُراره هات آقا یه نگاهی ام بکن به قلب این سینه زنا دلم و جلا بده، به من یه کربلا بده.. حق اون روضه های خونگی واسه کربلا قال الصادق تو.. نقشِ عالمینه تسبیح لب من.. ذکر یاحسینه یا امامِ صادق مددی، امامِ صادق مددی... تو به ما گفتی بَری از راهِ غاصب ها باشیم تو به ما یاد دادی روضه خونِ کربلا باشیم برای سفر به کربلا شده قرض بکنیم... تا شب جمعه حرم، با زهرا هم نوا باشیم گفتی جدّت آقا... عطشان و غریب بود حتی قدِ نگین... رو جسمش جا نبود.. یاقتیل العریان یاحسین، ذبیح العطشان یاحسین... .👇
. (ع)، سبک حاج اکبر ناظم ---------- شیخُ الْائمه گشته مسموم کین مدینه شد با غم و محنت قرین سینه ها در نواست مدینه کربلاست ماتمسرا شد بیت صادق شد کشته آن قرآن ناطق بقیة الله ، آجرک الله شهر مدینه شهر ماتم شده بار دگر ماه مُحرّم شده دل به غم مبتلاست مدینه نینواست شد قلب عالمی پریشان موسی بن جعفر گشته نالان بقیة الله ، آجرک الله یارب تویی شاهد که ظالمانه آورده هجمه دشمنش به خانه زد شرر بر دلش بر دل و محفلش آتش گرفته خانه ی او بام و در کاشانه ی او بقیة الله ، آجرک الله آن که بُوَد عزّت و جاهش رفیع شد پیکرش نهان به خاک بقیع دل شده سوی او زائر کوی او ماییم گَرد تربت او گریه کُنان غربت او بقیة الله ، آجرک الله ..... ** «یاسر»✍ .
. علیه السلام علیه‌السلام یاصادق ال عبا بنیانگذار روضه ها ای رئیس مذهب ما ای زادهءخیرالنسا مدینه گشته کربلا ازگریه محشری بپا گفتی میان شعله ها ازآتش آن خیمه ها .
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ علیه‌السلام 🔹عطر شفاعت🔹 حق‌پرستان را امامی هست، دینش دلبری نور رویش کوثری، شور کلامش حیدری هر دو شهد معرفت را ریخته در ساغری: آیه‌های احمدی را با حدیث جعفری حرف او عشق است، فهمش را به عاشق می‌دهند صادقان، دل‌هایشان را دست صادق می‌دهند مالکی‌ها، شافعی‌ها، خوشه‌چینانش همه سیدِ طاووس‌ها، طاووس بُستانش همه شیخ‌ها، علامه‌ها، طفل دبستانش همه گردن‌افرازانِ دانش، گَرد میدانش همه جامی از «اَلعِلمُ نورٌ» ریخت تا در جان ما از هَلِ الدّینش به اِلّا الحُب رسید ایمان ما لب گشود و در دلِ عالم به پا شد شورها علم‌ها را هر حدیثش، زد گره با نورها نور، مجرم بود اما، در نظام کورها ترس می‌انداخت حقش، در دل منصورها در هراس‌اند از وجودش، چون که می‌دانند کیست حجت‌اللهی که جوشان در رگش، خون علی‌ست باز از این کوچه، امام دیگری را می‌برند باز هم با دست بسته، حیدری را می‌برند باز هم تنها، غریب مادری را می‌برند پا برهنه، سیدی را، سروری را می‌برند نسبتی خورشید را، با نیمه‌شب بردن نبود حق پیر آسمانی‌ها، زمین خوردن نبود روضه جان‌فرساست، آخر از زبان کوچه است باز معصومی، پریشان در میان کوچه است پیر ما، یادِ گل یاس جوان کوچه است با طنابی بر دو دستش، روضه‌خوان کوچه است در مدینه تا که می‌نوشد چنین جام بلا بر مشامش می‌رسد هر لحظه بوی کربلا امشب اینجا جلوه‌ای از خیمه‌های کربلاست باز آتش، شعله‌ور در خانۀ آل عباست حضرت شیخ‌الائمه در میان کوچه‌هاست گرد، بر پیشانیِ آیینۀ روی خداست روضه‌ای جانسوز در این واژه‌های ساده است شیعیان! فرزند زهرا از نفس افتاده است خواستم دورت بگردم مثل زائرها، نشد یاورت باشم به دانش، مثل جابرها، نشد پر کشم با قالَ صادق‌ها و باقرها، نشد شاعر خوب تو باشم بین شاعرها، نشد بر خلاف زندگیِ از خطا آکنده‌ام صادقانه گفتم این یک بیت را، شرمنده‌ام دوست دارم مثل تو، زیبا به دنیا بنگرم صادقانه، عاشقانه این جهان را بنگرم مثل تو، با یاد فرزندت، به فردا بنگرم روی مهدی را ببینم، رو به هرجا بنگرم مثل آن یار تو، یارانش از آتش رد شدند در تنور غیبت، آن مردان که می‌باید شدند مثل یاران تو، یارانش طبیب و مرهم‌اند هم جوانمردند و هم همدرد درد عالم‌اند غم ندارند اولیاءالله، غمخوار هم‌اند با یتیمان مهربان، آنجا که باید محکم‌اند دولت فردا از آنِ صالحان عاشق است صبح نزدیک است آری! وعدۀ حق صادق است
علیه السلام علیه السلام بند💝 ذکر تموم اهل عالم یا رحمةُ لِلْعالمینه شب هبوط یک فرشته به شکل آدم رو زمینه کنار گهوارش دخیل بسته ابراهیم خلیل اسفند دود میکنه براش لحظه به لحظه جبرئیل شیرینه، توی دل میشینه به همه انبیا، فخره و نگینه یاسینه، پادشاهه دینه ناجی انسان ها، ختمِ مُرسَلینه       یا مولا (مددی یا محمد ۳) 🎈🎉🎈🎉🎈🎉🎈🎉🎈🎉🎈🎉🎈🎉 بند💝💝 کف بزن ای شیعه رسیده گلِ امامِ باقر امشب شیخُ الائمه، نورِ اسلام اِمامْ صادق، رئیس مذهب هم مَظهَر و هم مُظهِره ذاتِ کبریا اومده تصدیقِ آیاتِ خدا قرآنی دنیا اومده دلبنده، بَح چه شیرین قنده می بره دل ها رو، وقتی که میخنده سلطانه، جلوه ی ایمانه عالِمِ هر عِلم و هادیِ انسانه        یا صادق (یا اباعبدالله ۳) 🌺🌸🌼🌺🌸🌼🌺🌸🌼🌺🌸🌼🌺🌸 بند💝💝💝 سلام ما به محضرت ای معشوقه ی دلای عاشق ای ششمین شمس ولایت خوش اومدی امامِ صادق هستی از نور تو شده روشن ای یار مهربون اومدی و دنیا شده گلشن ای یار مهربون مولایی، میوه ی بطحایی پنجمین فرزند، حضرت زهرایی آقایی، دلبر دلهایی واسه شیعه آقا، شافع عقبایی        یا صادق (یا اباعبدالله ۳) 🌹🌱🌷🌿🌹🌱🌷🌿🌹🌱🌷🌿🌹🌱 ✍️به قلم:                 
علیه السلام علیه السلام 💠💠💠💠💠💠💠💠💠 🏳بند اول: دل و دلبر اومده سید و سرور اومده بریزید گل بریزید گل که پیمبر اومده راه و رهبر اومده بابای کوثر اومده مژده شیعه که پدر خانم حیدر اومده             علیک صلی الله              مدد رسول الله 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🏳بند دوم: شاه و سلطان اومده ختم رسولان اومده جانشینه خدا و ناطق قرآن اومده مهر و مهتاب اومده نور جهانتاب اومده گل بریزید که پدر بزرگ ارباب اومده           علیک صلی الله            مدد رسول الله 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🏳بند سوم: شاه و مولا اومده ماه دل آرا اومده نوه ی مرتضی و حضرت زهرا اومده شیر قاهر اومده امیر قادر اومده پسر نابغه ی امام باقر اومده         صلَّیٰ علیکَ یا          صادق آل عبا 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 ✍️به قلم:             
علیه السلام علیه السلام 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 بند اول: حضرت طاها پا گذاشته تو دنیا همه جا پر از نوره به گَمونم اومده ماه بت خونه امشب چیشده که میلرزه؟! آسمون داره میگه که اومده رسول الله کارِ کُفّار، به سر کشیده بوی نورِ، خدا پیچیده واسه عالم، نبی رسیده اومده خاتم و ختمِ انبیا اومده رهبر و، راهِ اولیا محمدِ امین، شاهِ اَصفیا    آقام آقام آقام آقام رسول الله (خوش اومدی آقا، یا محمدا ۳) آقام آقام آقام آقام رسول الله 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بند دوم: شب شبِ نوره شبِ شادی و شوره امشب از همه عالم غم و غصه ها به دوره فصلِ پاییز رفت اومده بهار دیگه همه دل ها خوشحاله همه دل ها چه مسروره طاقِ کسری، شده شکسته زنجیره شِرک، از هم گُسسته نوره رحمت، به تخت نشسته اومده سروره کلِّ مسلمین اومده ناجیِ کلِّ عالمین نَبیِ خاتمِ، ماهِ رو زمین   آقام آقام آقام آقام رسول الله (خوش اومدی آقا، یا محمدا ۳) آقام آقام آقام آقام رسول الله 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 بند سوم: مستم و عاشق شدم مثلِ یک قایق که واسش دلِ دریا شده بهترین دقایق میزنم باده مستی امشب آزاده شیعه ها به گوش باشید اومده امامِ صادق عرشِ خدا، شده چراغون ملائکه، شدن غزل خون ابر از شوقش، میباره بارون اومده صادقِ، آلِ مصطفی اومده وارثِ، راهِ مرتضی رئیسه مذهبه، کلِّ شیعه ها    یا صادق آل عبا آقام آقام (خوش اومدی آقا، ای امامِ ما ۳) یا صادق آل عبا آقام آقام 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 شعر: ملودی:
چهارم شعبان سال ۲۶ هجری قمری علمدار كربلا، قمر منير بنى هاشم (علیه‌السلام) به آمدند، بزرگوارشان امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) و بزرگوارشان فاطمه کلابیه حضرت ام البنين (سلام‌الله‌علیها) حزام كلابيه هستند و ایشان نخستین حضرت ابوالفضل العباس (علیه‌السلام) است و روز سالروز بزرگداشت و ولادت (سلام‌الله‌علیها) می‌باشد، در هنگام حضرت ابوالفضل العباس (علیه‌السلام) و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) غرق و گشت، حضرت در این مولود خدا و رسول خدا را و و فرمودند و او را قرار دادند، عباس یعنی و قهرمان میدان نبرد و یعنی کسی که نسبت به ظالمان چهره‌اى خشمگين دارد، (علیه‌السلام) گاهى قنداقه (علیه‌السلام) را در می‌گرفتند و آستين کوچک او را بالا زده و بازوان او را و می‌کردند، (سلام‌الله‌علیها) علت حضرت را پرسیدند؟ (علیه‌السلام) فرمودند: اين براى کمک و يارى برادرش امام حسين (علیه‌السلام) خواهد شد، (علیه‌السلام) پس از ولادت، را به عنوان ذبح كرده و گوشت آن را به فقرا صدقه دادند، (علیه‌السلام) بسیار و بوده و به (علیه‌السلام) شدند، قامتى بلند و بازوهایى قوى داشتند و زانوى مبارک حضرت تا گردن اسب در وقت سوار میرسيد و سپهسالار مظلوم كربلا بودند، (علیه‌السلام) روز عاشورا به (علیه‌السلام) فرمودند: "إرکب بنفسی أنت یا أخي" تو ای ، (علیه‌السلام) فرمودند: خداوند، (علیه‌السلام) را رحمت کند که چنان و در راه نمود تا آنکه قطع شد و خداوند به او داد که با آنها به همراه فرشتگان در پرواز کند، همانگونه که برای (علیه‌السلام) قرار داده شد، (علیه‌السلام) را در پیشگاه خداوند است که در روز قیامت به آن می‌خورند، (علیه‌السلام) فرمودند: (علیه‌السلام)، بصیرتی نافذ و ایمانی محکم داشت، او به برادرش اباعبدالله (علیه‌السلام) جهاد کرد تا شهید شد. منابع: خصائص العباسيه (علیه‌السلام) ص ۶۶ ، العباس مقرم ص ۱۸ ، بحارالانوار ج ۴۴ ص ۲۹۸ ، أمالی صدوق مجلس ۷۰ ، الوقايع ج محرم ص ۴۰۰ ، وقايع الايام ص ۴۲۲ جهت امر فرج و سلامتی امام عصر صلوات...