#فاطمیه_۱۴۰۲
«باز این چه شورش است...»
🎤 حاج حنیف طاهری
🖋️ حمید رمی
بازاینچهشورشاستکهدربازویعلیست
این رستخیز عام، همان هوهوی علیست
در بارگاه قدس، علی محور است و بس
سرهای قدسیان همه بر زانوی علیست
ای، والا
حیدر، مولا
دمِ سرمستان؛ علی یا مولا
میِ تاکستان؛ علی یا مولا
بیا جان بستان؛ علییامولا، یامولا، یامولا
علی یا مولا
........
چون خون دشمنان خدا بر زمین رسید
از سوی مصطفی به علی آفرین رسید
نزدیک شد که خانۀ ایمان شود خراب
اما علی امیرِ همه مؤمنین رسید
ای، اعلا
حیدر، مولا
سرِ سرداران، علی یا مولا
مَهِ دلداران، علی یا مولا
دمِ کرّاران، علی یا مولا، یا مولا، یا مولا
علی یا مولا
#فاطمیه
#زمینه ای جانسوز (دشتی)
بسیارزیباو پرسوز متن وصوت👌😭😭
🖤😭🖤
آرزومه ای خدا،پرواز از این خونه كنم
قبل رفتن گیسوی،زینبم و شونه كنم
می روم از این دنیا
می شود علی تنها
من میگم رفتنیم،زینب میگه بازم بمون
ای پرستو بمون و ،بازم برای من بخون
می روم از این دنیا
می شود علی تنها
تا پای جون دادنم،من واسه جونت سپرم
تار مویی نشه كم،از سر تو تاج سرم
بشكند اگر دستم
یاور علی هستم
بین زهرا و علی،آتش در فاصله شد
محسنم اصغر شد و ،دومی هم حرمله شد
می كشه منو آخر
داغ غربت حیدر
دشمن هیزم آورده
فاطمه مگه مُرده
#حضرت_زهرا__س
#زمینه
انگاری کل دنیا آتیش گرفته
ریشه ی نسل طوبی آتیش گرفته
خونه ی عشق مولا آتیش گرفته
چادر بی بی زهرا آتیش گرفته
نگاه زینب، خیره به مسمار
یه رد خونی، مونده رو دیوار
دل دخترش می سوزه
تموم پرش می سوزه
پر معجرش می سوزه
می سوزه
......
خونه ی مرد تنها آتیش گرفته
گل وسط تماشا آتیش گرفته
کوچه میون سرما آتیش گرفته
چادر بی بی زهرا آتیش گرفته
نگاه زهرا، به دست مولاس
نگاه مولا، خیره به زهراس
دل شوهرش می سوزه
تموم سرش می سوزه
پر معجرش می سوزه
می سوزه
.......
زهرا میون کوچه از پا نشسته
با ضرب درب و دیوار پهلو شکسته
مادر تو دود و آتیش با حال خسته
مولا میون کوچه س با دست بسته
رسیده قنفذ، ای داد بیداد
دستای بی بی، از شونه افتاد
دل پرپرش می سوزه
برا حیدرش می سوزه
پر معجرش می سوزه
می سوزه
...
وحید محمدی
فاطمیه
ام ابیهایی ، بهترین مادر دنیایی
دوای دردایی ، دار و ندار مولایی
بهت میگم مادر، میشم فدای تو آخر
شفیعه ی محشر ، دستی بکش سر نوکر
هوای نوکرتو داری ، توو سختیا همیشه
محبتت توو وجود من ، یه لحظه کم نمیشه
تو زیباترین ،آوای منی
ذکر شیرین روو لبهای منی
توو این روزگار آشفته مادرم
تنها دلخوشیه این دنیای منی
جانم مادرم جانم مادرم
جانم جانم جانم جانم مادرم
نداری تو همتا ، توو این عالمو این دنیا
مدد میگیرم از ، تو یا فاطمه زهرا
به نامتم بی بی ، جلد روو بامتم بی بی
تا آخر عمرم ، میگم غلامتم بی بی
تو سایه ی سرمی مادر ، به چادرت دخیلم
نگاهی کن به منه نوکر ، سینه زن عقیلم
هستم نوکر ، آقازادتون
حرفهای نگفتمو از چشمام بخون
کاری کن که زائر شیش گوشه بشم
من با کربلا بگیرم نام و نشون
جانم مادرم جانم مادرم
جانم جانم جانم جانم مادرم
#عباس_قلعه
فاطمه که فخر بنی آدم است
پاکترین نور ، در این عالم است
آه از آن قصّه ی پُر غصّه که:
قامت او در غمِ مولا خَم است
بعدِ نبی دید ستم های سخت
رنج و ستم با دلِ او همدم است
فاطمه در فهمِ به اسرار حق
از همه اولاد بشر اعلم است
فاطمه از روز ازل تا ابد
نزد خداوند بسی اعظم است
گفت علی: ناله مکن فاطمه
کارِ جهان از غمِ تو برهم است
فاطمه فریاد علی بود و هست
فاطمه بر بام خدا پرچم است
خانه از آن لحظه که آتش گرفت
یکسره عالم همه در ماتم است
تاجِ سرِ خلقتِ زن فاطمه است
هر چه که از او بنویسم کم است
این غزل ( شایق) از الطافِ حق
چشمه ی جاری شده از زمزم است
#اکبرحمیدی_شایق
باز هم دل، بی قرار روضهٔ مادر شده
باز حرف صورت و سیلی و میخ در شده
بازهم آتش به جان ما رسیده از دری
کز غم سوزاندنش چشم دو عالم، تر شده
حرف، حرف بغض و کینه از علی بوده فقط
آتشی کز کینه، پنهان زیر خاکستر شده
فاطمیه شد، مرور خاطرات درد و داغ
علت کون و مکان، تنها و بی یاور شده
فاطمیه شد که دل بر منبر اندوه و اشک
روضهخوانِ رنجهای دخت پیغمبر شده
مهدیِ صاحب زمان دارد به لب شور و فغان
آسمان ازاین مصیبت خاکِ غم بر سر شده
بین آتش سوخت زهرا، تا علی مانَد فقط
سورهی کوثر فدایِ ساقیِ کوثر شده
ای علی! مظلوم عالَم! جان فدای غربتت
بعد زهرا خود بگو از غنچهی پرپر شده
غیر تو مظلوم و غیر فاطمه مظلومتر،
نیست در عالَم، غمت از هر غم افزونتر شده
کی به پایان میرسد شبهای بی مهتاب تو
وعدهی دیدارتان درعالم دیگر شده
* *
دوستت دارم اگرچه روسیاهم روسیاه
لطفت امّیدِ منِ شرمنده در محشر شده
#اعظم_کلیابی
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#طلیعه_فاطمیه
ای دلیل خلقت کَون و مکان
فاطمه (س)، جان علی (ع)، پیشم بمان
آیه های زندگانیِّ علی (ع)
صبر ایزد، در وجودت منجلی
ای قرارِ بی قراری های من
همدم، شب زنده داری های من
عشق من، عشق نبی، عشق خدا
عشق جمله انبیا و اولیا
مونس شبهای تارم، فاطمه (س)
همنوای قلب زارم، فاطمه (س)
ای چراغ خانه ام، سو سو مکن
صورت نیلیِّ خود را، رو مکن
روزن امید من، بسته مشو
چون مدینه، از علی (ع) خسته مشو
بی تو من، تنهای تنها می شوم
در میان موج غم، تا می شوم
لحظه ای دیگر بَرَم، زهرا (س) بمان
آیه ی رفتن برایم، کم بخوان
لب گشا، حرفی بزن، من حیدرم
کن نگاهی، بر من و چشم ترم
زیبنت، زهرا (س) هنوزم کودکست
او برای خانه داری، کوچکست
میروی زهرا (س)، برو، اما ببین
بعد تو حیدر (ع) شود خانه نشین
#نصرالدین_کریمی_(مبین)