تو بگو عشق من میگم رقیه…
میره قلبم با یه ذکر سه ساله!
تو بگو دل سر برات میارم…
دست ازت بردارم دیگه محاله…
محشره رقیه بهترین اسم دختره رقیه!
خودش یک تنه لشکره رقیه
به ماها میگن نوکر رقیه..
تاج داری بانو پرچمداری بانو!
تنها دلیل ذوق علمداری بانو
شاهکاری بانو با وقاری بانو…
ارث از بابا بزرگته کراری بانو!
بنویس شاه من حسن میخونم
ای دوا درمونم شاه دو دنیا…

ای امیر دست و دلبازه من…
خاطره ساز من جان حسن آقا!
ای ته ابهت زیبایی تو آخر ملاحت…
شتر جمل رو زدی چه راحت!
عایشه رو کشوندی به فضاحت…
شیر جمل تو کلا عسل تو…
حیدر تو حیرت کی شتر رو هی کرد!
سینه سپر کردی گفتی انا…
بگی زیبا من میگم زیباتر…
یک سرو گردن هم از یوسفم بالاتر یا علی اکبر
شوکت رو برم من چشم و ابرو و صورت رو برم من!
اصالت و نجابت رو برم من!
ترکیب قد و قامت رو برم من…
خوش قد و بالا لیلای لیلا
دو قدم که راه میری در میره جون بابا…
شیر دلاور شبه پیمبر…
سر میزنی عمو میگه الله اکبر!
علی اکبر علی اکبر!
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
محمد عطایی نیا
شور روضه ای
آه تشنه کشتنت
با تیرو شمشیرو دشنه کشتنت
زخمی کشتنت
دیدم توو اوج بی رحمی کشتنت
آه دَرهم کشتنت
واسه چند دینار و دِرهم کشتنت
پرپر کشتنت
مظلومم بی یار و یاور کشتنت
وسط جنجال
ته اون گودال
روو به روو نگاه من : شد تنت پامال
بیکس و تنها
موندی توو صحرا
سر کهنه پیرهنت : شد حسین دعوا
(آه ، اباعبدالله)
آه مضطر کشتنت
دیدم پیش چشم مادر کشتنت
راحت کشتنت
یک عده هم واسه غارت کشتنت
آه محزون کشتنت
نامردا بین خاک و خون کشتنت
زنده کشتنت
با قتل صبر و با خنده کشتنت
قتلگاه خون شد
نیزه بارون شد
خیمه ی مخدرات ، همه ویرون شد
همه جا میسوخت
چادرا میسوخت
معجر و موی سر ، دخترا می سوخت
(آه ، اباعبدالله)
آه چی شد قسمتم
رفتی و بعد تو خم شد قامتم
روی ناقه ها
می بُردن ناموست رو توو کوچه ها
آه حُرمت ها شکست
پیشونیه زینب با سنگا شکست
گریونه چشام
بُردن زینب رو توی بزم حرام
قلبم و خون کرد
رو به روم از قصد
میزدش با خیزرون ، روو لبت نامرد
ای پناه من
تکیه گاه من
میزدش تو رو جلو ،یِ نگاه من
(آه ، اباعبدالله)
#عباس_قلعه
اسارت
رفتی و من ، از غم تو ، خون جگرم ، حسین جانم
از روی نی ، فکری بکن ، واسه حرم ، حسین جانم
حلالم کن ، اگه موندی روو خاک بیابون و صحرا
حلالم کن ، اگه رفته سرت روی نیزه ی اعدا
حلالم کن ، ای مظلومم
حسین جانم ، ای مظلومم
سایه ی تو ، کم شده از ، روی سرم ، حسین جانم
پاشو ببین ، حرمله شد ، همسفرم ، حسین جانم
چشت روشن ، روی ناقه ها می برنم به اسارت
چشت روشن ، واسه این همه درد و مصیبت و غارت
چشت روشن، ای مظلومم
حسین جانم ، ای مظلومم
یادمه که ، پیش چشام ، میزدنت ، حسین جانم
مرکباشون ، رد شدن از ، روی تنت ، حسین جانم
توی گودال ، نفساتو بریدن و هلهله کردن
توی گودال ، بدنت رو دریدن و هلهله کردن
توی گودال ، ای مظلومم
حسین جانم ، ای مظلومم
کُشتنتو ، بعد تو شد، غارت حرم ، حسین جانم
سوخته توو اون ، شعله و دود ، موی سرم ، حسین جانم
خبر داری ، به تموم زنای حرم شد اهانت
خبر داری ، اومدن توی خیمه برای غنیمت
خبر داری ، ای مظلومم
حسین جانم ، ای مظلومم
#عباس_قلعه
#اشهد_ان_علیا_ولی_الله
#مدح
#رجز
#واحد
به نام آنکه ثنایش ، به نام توحید است
یقین بدان که ولایش تمام توحید است
ببین به خطبه ی نورانیت تو عرفان را
علی ولی دو عالم ، امامِ توحید است
علیست معرفتُ الله ، خدا معرّف او
علیست وجه خدا و قیامِ توحید است
بخوان به آیه ی قرآن ، تو انّما و بدان
علی پرستی مومن ، پیامِ توحید است
مگو که رتبه ی توحید، افضل از مولا
علی اصول و فروعش کلامِ توحید است
اگر تو اهل خدایی،علی که غیرش نیست
نترس هو به علی گو به کام توحید است
جدا مدان ز خدایش ، که مشرکی یا لوچ
سلام کن به علی چون سلامِ توحید است
قدم به دوش نبی زد به روی کعبه رسید
علی شرافت کعبه ، به بام توحید است
شیوخِ اهل سجود از خدا چه بی خبرند
نخورده باده ی حیدر که جامِ توحید است
علی یگانه و واحد ، طلب نما از او
علی که ساقی عشق و مرامِ توحید است
علی به طلعت مهدی ظهور خواهد کرد...
قیام حضرت مهدی ، قیام توحید است
/عبدِ کریم/
#شور
#حضرت_رقیه_س
#ولادت
بند اول:
دلش بی کرانه رقیه
کنج عرش آشیانِ رقیه
قامت سرو اکبر و عباس
میشه سایه بان رقیه
به روی پر جبرئیل جا داره/ جانم
میون چشاش عکس دریا داره/ جانم
پسرای ارباب علی هستن پس، دخترش هم ارث از، نام زهرا داره
صاف و ساده شبیه آبه
مثل ماه تو شبا میتابه
توی این شام ظلمت تنها
قرص قمر اربابه
بند دوم:
چشاش گوهر و الماسه
گیسوهاش عطر باغ یاسه
بهتر از این نمیشه وقتی
عموش حضرت عباسه
به روی لبش قند و شکّر داره/ جانم
دوباره ملک عود و مجمر داره/ جانم
سه تا علی داره اباعبدالله، یعنی اینکه رقیه، سه برادر داره
تو چشماش نور تردد داره
روی لبهاش تشهد داره
اربابم توی خونه ش امشب
باز جشن تولد داره
#مظاهرکثیرینژاد
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلادیه حضرت سه ساله اباعبدالله الحسین علیه السلام
نفسی تازه شد و تازه شد احوال زمین
واشد از شوق به یکباره پر و بال زمین
گوئیا جامه ای از نور به تن کرده فلک
رشته پولک هفت رنگ شده شال زمین
چه مبارک خبری بر روی لب افتاده
خاصّه در شهر مدینه که شده خال زمین
بسکه از عرش فرشته به طواف آمده است
که شده بیت ولا مرکز جنجال زمین
دختری آمده که یک نفسش می ارزد
به نفس های خلائق طی صد سال زمین
پاکی آئینه و آب به دنیا آمد
دختر حضرت ارباب به دنیا آمد
این ولادت چقدر شور و صفا آورده
چقدر خنده همراه بکا آورده
مستی قبل حلول رمضان را عشق است
ساقی این بار می از دست خدا آورده
دختر شاه پریان بنی هاشم را
حق به خانمی یک مشت گدا آورده
گردت ای دختر یزدگرد همه می گردند
که چه ریحانه گلی قبله نما آورده
شعر موسیقی گلخنده این نازترین
بیشتر حال عمو را سر جا آورده
همه اهل و عشیره به تماشا هستند
بازهم مست دم حضرت زهرا هستند
هرچه گشتیم ندیدیم ازاین دختر سر
که چنین داشته باشد به وجودش جوهر
سه پسر داشت که همنام علی شد ارباب
فقط این دختر دردانه شد عین کوثر
چه کسی گفته که بی سایه شد اطراقگهش
قامت کوچک او سایه زند برمحشر
پسر و دختر این طایفه حیدر وارند
هرکسی رزم کند در خور خود با لشگر
سیلی خطبه زینب همه را رسوا کرد
گریه نیمه شب او زده تیر آخر
نوه حیدر کرار چنین می باشد
راکب دوش علمدار چنین می باشد
دخترک نیمه شبی را شب یلدایی کرد
شام را ریخت به هم یک تنه غوغایی کرد
همه را بهت زده کرد پدر را آورد
بسکه درآن دل شب گریه زیبایی کرد
به پدر گفت گلویت چه بهم ریخته است
روضه انداخت به راه و مجلس آرایی کرد
به پدر گفت کف دست پیاپی خوردن
صورت زرد مرا سرخ و تماشایی کرد
چند جایی وسط فرق سرم خالی شد
شعله و پنجه مرا طعمه هر جایی کرد
آنقدر گریه کند در بر تو دختر تو
که بشوید ببرد بوی شراب از سرتو
مجتبی صمدی شهاب
#ولادت_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
سرود ولادت حضرت رقیه سلام الله علیها اثر حاج مجتبی صمدی شهاب به سبک گل در اومد....
بازم دلها دلها شد مست و شیدا
شده شهر شهر مدینه غوغا
حسین داره داره داره میخنده
روی دستش انگار خوابیده زهرا
گل در اومد امشب غصه سر اومد امشب
بازم انگار دوباره کوثر اومد امشب
از تو آسمونا اومد یه ماه زیبا
نمک سفره ی حسین اومد به دنیا
یا رقیه جانم، جانم رقیه جانم
.........
دردونه اومده، یک دونه اومده
دختر نگو بگو خاتون محشر
اومد با قدماش با برق تو نگاش
خنده رو لبای عباس و اکبر
..........
بند 2:
مثه بارون بارون صاف و زلاله
به این دختر، دختر عالم می باله
همه کوهها کوهها اگه طلاشن
میشن گرد و خاک پای سه ساله
دختر نمونه است، آره چراغ خونه است
دومی نداره تکه یکی یه دونه است
کسی نیست قرینه ش هم رنگ با زمینه ش
عباس و که میبینه میپّره تو سینه ش
یا رقیه جانم ، جانم رقیه جانم
دردونه اومده.....
بند3:
گل ناز ناز باغ باباشه
مثه صوت صوت زهرا صداشه
مثه دوتا برق ستاره تو شب
لای گیسو برق گوشواره هاشه
میبره دلا رو دلای با خدا رو
می ندازه همیشه جانماز بابا رو
داره اصل و ریشه بی بدله همیشه
توی چادر نماز یه پارچه خانوم میشه
یا رقیه جانم ، جانم رقیه جانم
#ولادت_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها