eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
436 عکس
130 ویدیو
773 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
(هوالعلــــــی) ─┅═┅🏴𑁍🏴┅═┅─ بویاندی قانینه محراب ایچینده شیر خدا دایاندی آنینا شمشیر و فرقی اولدی دوتا سالیبدی لرزیه ارکان عرشی ســـوزِ صـدا نمـــازی پلهٔ معـــراج اولوبدی میــر هُـدیٰ خدای کعبه یه آند ایچدی رستگار اولدی فراقــی دؤندی ، زمان وصــال یار اولدی ندا وئریبــدی گـؤی اهلینه جبــرئیل امین عزایه دؤشــدی علی ماتمینده عرش برین یتیم اولوبدی بو غمــدن تمام اهــل زمین خبریتیشدی خانم زینب اولدی زارو غمین بابا باشینا دولاندیقجا سسلِیور آناسین تؤکؤر یاشین یؤزه هر دم گؤرنده باش یاراسین بابا ! بویور دِه گؤروم کیم سنی بوحاله سالیب بو یاره ، سینه می اودلاندیریبدی صبریم آلیب بیر اَل باشیمدا بیر اَل قلبیمین باشیندا قالیب دئمه کی آخرِ عمروندی فرصتون آزالیب هنوز آنا قراسین من باشیمنان آچمامیشام هنوز او داغ و مصیباتی باشدان آتمامیشام بهار عمریوی دشـــمن ، خزانه دؤندردی اؤرگیمــین داغین آتشفــشانه دؤندردی فلک دوباره صــدامی ، فغــانه دؤندردی یارالی قلبیـمی یاندیردی قانه دؤندردی نقدری عمروم اُولا من بو داغه آغلیارام بابا ! آنام عوضیـــندن یاراوی باغلیارام بویوردی زینبه ، مولا ، دیزون قوجاقلاما چوخ یارالی سینه می آخر نفسده داغلاما چوخ مصیبتیمده سرشکون عذاره باغلاما چوخ قاباغدا کرب وبلا وار بو داغه آغلاما چوخ او غملی کرب و بلاده حسینه غمخوار اول اسیر اولان بالالارینا سن پرستار اول ─┅═┅🏴𑁍🏴┅═┅─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۳/۱/۱۱
ya-man-yotel-kasira.mp3
19.16M
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ :یا مَن یُعطی الکثیر بالقلیل.... ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یا مَــن أقــربَ مِــن کُلّ قــریب/ یا مَــن أحَــبَّ مِــن کُلِّ حبـیب / ای تو نزدیک تر از همــه به من/ نیستم با وجود تو دیگه غریب/ اللهُـــــمَّ إِنّـــی أَسئَــلُــکَ/ بِاسْمِکَ یا سمیــعُ یا بصیر/ دستــای خالــیِ منـو ببین/ بشنو حرفامو دستمو بگیر/ از هر جا بریدم امشب اومدم/ تا بر درگـــاه تــو زانـــو بزنم / فهمیدم برای عرض حاجتــام/ میتونم فقــط به تو رو بزنم/ خـــطا کــردم / صــــدا کردی منـــو با خــود /آشنــــا کردی چقد حاجت / ازت خواســتم تو حــاجــاتـم / روا کـــردی الحمدلله / که تو معبـــود منــی یا الله امشب ببخشا/ تو فقط یَرحَمَنی یا الله ✍‌رقیه سعیدی(کیمیا)
خوابم یا بیدارم،میبینم ورودی صحن علمدارم به ابوالفضل همه ی دردهامو میشمارم ای همه چیزم یا ابوالفضل سلام عزیزم یا ابوالفضل ضریحت رو وقتی میبینم اشک میریزم یاابوالفضل داروندارم یاابوالفضل لنگ توکارم یاابوالفضل غیر خودت ای بامعرفت من کیو دارم یاابوالفضل روحی فداک یاابوالفضل نحن بحماک همه جا گفتیم زیر سایه تیم دستمو میگیره دست زیر خاک شلوغه دور وبرت،یه نگاه به نوکرت تورو جون مادرت آبرو دار عباس، آبرو دار عباس خوابم یا بیدارم،سرزمین عشق دارم پامو میزارم گریه هام جواب دادش، دیدید آقا دارم بازم کنارت سربه زیرم،خودت که دیدی من فقیرم بازم نشد پیشت بمونم،بازم نشد پیشت بمیرم خودت که دیدی خستگی مو،خودت میدونی زندگیمو بازم به آغوشم گرفتم،امام حسین بچگیمو آقاسلام،التماس دعا کردن رفقام دیدی هیشکی ندارم، موندی برام ای همه چیزم یا ابوالفضل سلام عزیزم یا ابوالفضل شعروسبک محسن داداشی
وصف تو دردهان نمیگنجد مدح تو درزبان نمیگنجد حق تو دربیان نمیگنجد دریا در استکان نمیگنجد اوصافت درزمین نمیگنجد زمین کوچک نیست، تو بزرگی قائد غرالمحجلین علی توئی امین روح الامین علی زره بی پشتتو که میپوشی خدا بهت میگه آفرین علی دین یعنی ابوالحسن، آیین یعنی ابوالحسن روی دوش مصطفی است،این یعنی ابوالحسن حق حق یاعلی علی،حق حق یاعلی علی نام تو دردهن نمیگنجد در ظرف ذهن من نمیگنجد بسم الله بی تو میشه بی معنا در قرآن مطلقاً نمیگنجد اعجازت در زمان نمیگنجد کسی بالا نیست پیش حیدر خدا در تصویر میشه حیدر قدافلح المومنون علی علی دشمن تو سرنگون علی علی اول امام تموم عالمی معنی السابقون علی علی جان یعنی ابوالحسن،ایمان یعنی ابوالحسن شأن آیه ها علی، قرآن یعنی ابوالحسن حق حق یاعلی علی، حق حق یاعلی علی شعروسبک محسن داداشی
خون تو می چکد از عمق شکاف سر تو خون دل می خورد امشب به خدا دختر تو گرچه با پارچه ای زخم سرت را بستم می کند آب مرا سرخی پلک تر تو تو نفس می کشی و من ز نفس می افتم حق بده جان بدهم پای همین بستر تو چادر خاکی مادر به سر انداخته ام که شده شمع وجودم همه خاکستر تو استخوان در گلویت خار به چشمت مانده از همان روز که افتاد زمین همسر تو هیبت حیدری تو همه را می لرزاند ولی حالا چه قدر زرد شده پیکر تو جان من آه مکش که جگرم می سوزد صحبتی کن به فدای سخن آخر تو دم آخر به حسینت چه وصیت کردی؟ گفتی با گریه: فدای بدن پرپر تو ماجرا چیست که این گونه به من می گویی دخترم چشم طمع هست بر آن معجر تو
دلت هوای اجل کرده نیمه جانی تو در انتظار و هوایی آسمانی تو بیا بگیر ز اسم خودت مدد، برخیز هنوز هم که هنوز است، پهلوانی تو امان ازین همه غربت به تازگی مَردم شده است باورشان که نمازخوانی تو چه قدر دل نگرانی برای قاتل خود فدای این همه لطفت، چه مهربانی تو گرفته صبر مرا ، رنگ چهره زردت بهار من چه شده زخمیِ خزانی تو دوباره فاطمه یا فاطمه است روی لبت به یاد محسن و مادر چه بی امانی تو سر شکسته نکرده است رو به قبله تو را شهید روضه زهرای قد کمانی تو شبیه مادرمان فاطمه دم رفتن برای پیکر صد پاره روضه خوانی تو امان از آن سر بر نیزه، وای از گودال امان ز کوفه و زینب، اگر نمانی تو
شبی که آینه‌ام را به دستِ خاک سپردم هزار بار شکستم، هزار مرتبه مردم دو دست از سر حسرت به هم زدم که چگونه به دست خود گل خود را چنین به خاک سپردم؟! شد اشک غربت و گل کرد روی خاک مزارش هر آن چه داغ که دیدم، هر آن چه غصه که خوردم شب آمدم که بگریم تمام درد دلم را سحر به غربت خانه، جز اشک و آه نبردم بدون فاطمه سخت است زندگی که پس از او برای آمدنِ روزِ مرگ، لحظه شمردم
ای خدا داغ غم ام ابیها سخت است بعد از او زندگی با مردم دنیا سخت است آنقدر سخت گذشته است به من این سی سال گر فتد مرگم از امروز به فردا سخت است خون سر ریخت ولی خون دلم را چه کنم با دل خون شده یک عمر مدارا سخت است گر بپرسند از این موی سفیدم گویم که تماشای کتک خودن زهرا سخت است مرد باشی و ببینی که فتاده به زمین همسرت در بر نامرد صفتها سخت است دخترم را دمی از بستر من دور کنید دیدن اشک غم زینب کبری سخت است اوج این واقعه را دختر من میداند دیدن خون به سر و صورت بابا سخت است سر دختر به روی زانوی بابا چه خوش است سر بابا بغل دخترش اما سخت است دست بسته ز روی ناقه بیفتی به زمین گم شوی نیمه شب در دل صحرا سخت است
به نسخه نیست نیازی طبیب را ببرید برای مرگ علی دست بر دعا ببرید نیاز نیست مداوا کنید زخم مرا بر آن مریض خرابه‌نشین دوا ببرید اگر بناست تسلی دهید بر دل من برای قاتل سنگین دلم غذا ببرید دلم برای یتیمان کوفه تنگ شده کمک کنید مرا در خرابه‌ها ببرید جنازۀ من مظلوم را چو مادرتان شبانه، مخفی و آرام و بی‌صدا ببرید سلام گرم مرا در خرابه‌ها دل شب بر آن یتیم که خوابیده بی‌غذا ببرید به ملک خویش ز بیگانگان غریب‌ترم مرا به دیدن یاران آشنا ببرید سلام من به شما ای فرشتگان خدا به نزد فاطمه با خود مرا شما ببرید
پیچیده شمیم گل پرپر شب آخر حرف سفر و داغ مکرر، شب آخر اشکی که شده نذر غم فاطمه سی‌سال انگار شده چندبرابر شب آخر انگار همین چند شب پیش شبانه... آمد چه به روز دل حیدر شب آخر حالا شب وصل است ولی با سر خونین شرمنده نمانده‌ست ز همسر شب آخر با اشک غریبانۀ خود گفت سخن‌ها از بی‌کسی آل پیمبر شب آخر از کرب‌و‌بلا گفت و حکایات غریبش از داغ برادر به برادر، شب آخر گویا خبر آورده نسیم از دل صحرا پیچیده شمیم گل پرپر شب آخر