#نوحه
#واحد_چکشی_یا_تند
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
ای پناه دلم تویی خدای کرم
نمیشه باورم نداری تو یک حرم
آرزومه ، که آخرش فدات بشم
آرزومه ، خادم اون سرات بشم
از تَهِ دل ، میگم امام مجتبی
آرزومه ، خاکِ پا زائرات بشم
امام حسن ، کریم آلِ فاطمه
برای غربتت ، همیشه من می سوزم
به شبهای بقیع ، چشمامو من میدوزم
غریب تویی ، نه خادمی نه سایبون
غریب تویی ، نه دلبری نه همزبون
غربت تو ، زبون زده پیش همه
غریب تویی ، شد همسرت قاتلتون
امام حسن ، کریم آل فاطمه
حالا این بند آخر از زبون خود امام حسن👇👇
آرزومه دیگه ، به پیش مادر بِرم
یاد کوچه ی تنگ ، نمی ره از خاطرم
واویلتا ، تو کوچه راهمونو بست
واویلتا ، خاک روی چادرش نشست
مادرمو ، یجوری زد اون بی حیا
واویلتا ، دو گوشوارش با هم شکست
امام حسن ، کریم آل فاطمه
#مرتضی_شاهمندی
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#نوحه
#زمینه
#واحد_چکشی_یا_تند
اَلسَلام ای زاده ی اُمِ اَبیها یا حسن
ای کریمِ اهل بیت امام مجتبی حسن
ما همگی گدایِ خوانِ کرم تو هستیم
جملگی دلدادهُ صحن حرم تو هستیم
بفدای داغ تو قبر بی چراغ تو
یا حسن یا مجتبی (۴)
من بمیرم وقتی که گفتی بیا زینب من
سوزد از زهر جفا جان آمده بر لب من
گفتی طشتی بیاور ای زینبم در بر من
از کینهُ همسرم پاره شده جگر من
ناله دارم از دلم همسرم شد قاتلم
یا حسن یا مجتبی
کاش فقط با زهر کین پاره شده بود جگرت
ولی تیر بارون شده تابوت و تنِ اَطهرت
کاش فقط زهر جفا تو روُ از ما گرفته بود
ولی کوچه و سیلی با دل تو چه کرده بود
آخ بمیرم بدنت یکی شد با کفنت
یا حسن یا مجتبی
#مرتضی_شاهمندی
4_5769485055399302014.mp3
1.14M
#واحد_چکشی_یا_تند
#شهادت_رسول_اکرم_ص
یا رسول الله الاعظم
یاد تو شورِ اذونه
روزی چندین دفعه اسمت
رو لب پیر و جوونه
منارهها به یاد تو شهادتین میگن
سینهزنا به عشق تو حسینحسین میگن
لبیک ۳ رسولالله
لبیک ۳ اباالزهرا
............................
ملتی که هر شهیدش
رو لبش شهادتینه
امت رسول خاتم
ملت امامحسینه
خدا اگه عزت برای ما رقم زده
از صدقهسریِ حضرت محمده
لبیک ۳ رسولالله
لبیک ۳ اباالزهرا
............................
شیعه زندهس واسه اینکه
برا تو کفن بپوشه
وای از اون روزی که خونِ
بچهشیعهها بجوشه
سری اگه داریم برای سرسپردنه
بهترین عاقبت برا حسینمردنه
لبیک ۳ رسولالله
لبیک ۳ اباالزهرا
#حمید_رمی
317.1K
#زمینه
#شهادت_رسول_اکرم_ص
➖➖➖
بیست و سه سال
جز محبت ازش ندیدن
بیست و سه سال
جز صداقت ازش ندیدن
بیست و سه سال
غیر رحمت ازش ندیدن
جواب خوبی هیچ کجا
اینجوری جبران نمیشه
وصیت یه کافرم
اینجوری پنهان نمیشه
طبق، ما ینطق عن الهوی
هذیان گفتن کجا و مصطفی۲
وا غربتا، وا غربتا، وا غربتا... ۴
---*
آخرشم
رحمت للعالمینو کشتن
آخرشم
کوه ایمان و یقینو کشتن
آخرشم
پدر اهل زمینو کشتن
سیلی زدن به دخترش
مزد رسالتش شده
اینهمه پیمان شکنی
جواب زحمتش شده
آتیش آوردن دشمنا همه
جای عرض تسلیت به فاطمه۲
وا غربتا، وا غربتا، وا غربتا... ۴
----
بعد نبی
روزگار خوشی قلم خورد
بعد نبی
غصه های علی رقم خورد
بعد نبی
آشیون علی بهم خورد
چهل نفر تو کوچه ها
آروم جونشو زدن
جلو چشای غیرتیش
زن جوونشو زدن
داغ قامت خم و روی کبود
توی کوچه ها علی رو کشته بود
✍#عالیه_رجبی
✍#مهدی_کبیری
415.2K
#نوحه
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
➖➖➖
زهرکینه شد حاصل من
یارم آخر شد قاتل من
ای حسین و ای خواهرم زینب ببینید
نیمه جانم وای از دل من
اهل عالم من کشته ی زخم زبانم
درغریبی زد همسرم آتش به جانم
ای وای.بادلی پر شرر
گشتم.پاره پاره جگر
ای وای.ازغریبی
جانم.آمده بر لبم
ناله.می زند زینبم
ای وای.ازغریبی
جانم.ای حسن جانم2 ای حسن جان
-----
هم غریب و هم بی پناهم
هم پریشان هم غرق آهم
در کنارم نه یاوری نه مونسی بود
بین شهر غم بی سپاهم
وای ازاین غم نزدیک قبرم پیش یاران
وای ازاین غم تابوت من شد تیرباران
ای وای.بادلی مبتلا
ای وای.می کنم ناله ها
ای وای.ازغریبی
هستم.غرق شور و نوا
هستم.حسن مجتبی
ای وای.ازغریبی
جانم.ای حسن جانم2 ای حسن جان
-----
ای امان از ظلم زمانه
من غریبم در آشیانه
طشت پرخون دارد خبر ازاین دل من
یاد مادر شد بی بهانه
در مدینه پیش دوچشمان ترمن
بین کوچه نقش زمین شد مادر من
ای وای.مثل گل پرپرم
ای وای.محرم مادرم
ای وای.از غریبی
ای وای.بین دیوار و در
ای وای.مادرم شد سپر
ای وای.ازغریبی
جانم.ای حسن جانم2 ای حسن جان
➖➖➖
✍#ابوذر_رئیس_میرزایی
4_5952031481990747199.mp3
2.9M
#شور_امام_حسین_ع
➖➖➖
درمون درد لاعلاجم حسین
تو اوج سختی احتیاجم حسین
محور آسمون،تاروپودی از عباته
حسرت جبریل، خادمی تو روضه هاته
حرمتو وقتی میبینم
غمای دلم میره از یاد
چه نعمتی بالاتر از این...
که خدا شما رو بمن داد
آقام آقام آقام حسینه
---
اسمت حسین دلیل آرامشه
این گریه ها نشونه ی خواهشه
مرهم زخم تو،اشک چشم سینه زن هاس
اشک چشمای من، حاصل دعای زهراس
نمیکنم هرگز فراموش
پای علمت گریه کردم
هرجا برم آخر یه روزی
آقا پیش تو برمیگردم
آقام آقام آقام حسینه
----
قیامتم به داد من میرسی
تنهام نزار تو اوج دلواپسی
با ابالفضل بیا، وقت احتضارم آقا
کاش میشد مثل جوُن،سرروپات بزارم آقا
نرار آقا تنهای تنها...
تو خونه ی قبرم بپوسم
بزا پاتو روی جنازه َم
جای قدماتو می بوسم
آقام آقام آقام حسینه
✍#هاشم_محمدی_آرا
#شهادت_رسول_اکرم_ص
السلام علیک یا رسول الله
" آخرین عروج "
احمد میان بستر و حیدر کنار اوست
اشک غمش گواه دل بی قرار اوست
زهرا کنار بستر بابا به حال زار
می نالد از فراق و دلش سوگوار اوست
این بانگ ارجعی ست که پیچیده در فضا
چشم انتظار مقدم او کردگار اوست
افتاده در شماره نفس های مصطفی ص
این آخرین نفس ز دم احتضار اوست
کسب اجازه می کند از محضرش اجل
جان ها فدای آنکه اجل ریزه خوار اوست
خون می چکد ز چشم فلک در مصیبتش
عالم تمام مضطرب و داغ دار اوست
خورشید تابناک هدایت غروب کرد
بعد از نبی علیست که آیینه دار اوست
قرآن و عترش که چراغ هدایتند
روشنگر صراط و گران یادگار اوست
اما چه کرد امت پیمان شکن ز جهل
با وارثان آنکه فلک وامدار اوست
غصب خلافت علی و قصه ی فدک
بی حرمتی خلق به بیت کُبار اوست
نامردمی نگر که پس از رحلت نبی ص
کشتند کوثری که همه اعتبار اوست
راه سقیفه شد ره شرک و نفاق و ظلم
اما غدیر خم ره پروردگار اوست
مدح رسول اکرم و قرآن و عترتش
دارد به لب " شقایق" این افتخار اوست
حمید رضازاده "شقایق"
کرمان
#شهادت_رسول_اکرم_ص
در سوگ پیامبر اعظم (ص)
خون می گریست چشم زمانه ز ماتم اش
آخر شکست قامت خورشید در غم اش
در سوز و در گداز زمین و زمان ز غم
لبریز اشک و آه تبار مکرم اش
گلشن گرفت رنگ خزان را ز داغ او
بر چهره ریخت چشم شقایق چو شبنم اش
زهرا گریست در غم جانسوز مصطفی
پرپر شده ست تازه ترین باغ خرم اش
کعبه سیاه جامه به تن کرده زین عزا
شد تیره روز چشمه ی جوشان زمزم اش
می زد شرار بر دل احمد غمی بزرگ
یعنی حسین ، خاطره های محرم اش
گویا که دید قلب حسن پاره پاره شد
بر گونه ریخت از غم او اشک نم نم اش
پیچیده بود بوی نفس های فاطمه
زهرا که بود پاره ی قلب معظم اش
آن آفتاب تا که غروبش فرا رسید
رنگ عزا نشست به رخسار پرچم اش
در سوگ جانگداز نبی خاتم رسل
دارد نگین مشعله "یاسر" به خاتم اش
**
محمود تاری «یاسر»
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
السلام علیک یاحسن ابن علی ع
.............مزار خاکی.............
ای آنکه آســمان شــده بـر غـربتــت گــواه
قبرت بدون صحـن و رواق است و بارگاه
سنگ مــزار خــاکـی تو ســقـف آســــمان
شمـع و چراغ مرقد تو ، انجـم است وماه
حـســرت خـورند جمـلـه ی زوّار مـرقـدت
در آرزوی بوســـه بر ایـن خــاک و جایگاه
چشمی ندیده است ، کریمی چنین غـریب
در بیت خــود به قاتل جــانـش دهـد پناه
مظلوم خــانه بـودی و غـربت نشـیـن درد
خون شددلت زهمسرواین خلق واین سپاه
از زهــر کیـــنه شــد جگـرت پاره پاره باز
این لخته های طشت به زخمت شده گـواه
سر برده ای به طشت و پر از لاله کرده ای
خنجر ز پشـت خورده ای از خلق رو سیاه
آمـاج تـیـر گشـــته تنــت در زمــان دفـــن
وقتی کــه قـوم حـرمله ها بســته بود راه
آنجــا حسـیــن بـود و نشـد هتک حرمتت
یعـنــی جـــدا نشــد سـر پاکــت به قتلگاه
خون شد دل شــقـایق وپر پربه روی خاک
دارد فـغـان ز داغ تو با ســوز اشک وآه
میســوزد از فــراق تو دلـهــای عاشــقان
اذنِ زیـارتـی بــــده مــا را بـه یک نگاه
حمید رضازاده "شقایق"
کرمان