eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
431 عکس
126 ویدیو
772 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
نسیم طف که در این کوچه ها گذر دارد برای چشم به در مانده ای خبر دارد   چنان عظیم بود این خبر چنان جانسوز بشیر حادثه هم ، شکوه از بشر دارد   کجاست مادر آن سرو سر بریده کجاست؟ مگو کجاست! چه مادر ! مگر پسر دارد؟   به آسمان خمیده خبر چگونه دهند؟ که خانه ی تو ، نه خورشید نه قمر دارد   تمام شهر به پای بقیع آهش سوخت دعا کنید که از گریه دست بر دارد
ای بانوی خانه ی شیر خدا ای مادر ساقی ی کرببلا مدینه خونجگر        در غمت نوحه گر تو مادر تقوی و دینی   ام الادب  ام البنینی ......... کنج بقیع شد بیت الاحزان تو چشم ملک گردیده گریان تو خون شده دو عینت     در غم حسینت تو مادر تقوی....     ام الادب...... . ... داری به دل داغ دو شق القمر از ماتم عباس و فرق حیدر تازه شد داغ تو    خزان شد باغ تو تو مادر.. .  ام الادب....
( سیدتی فاطمه   حضرت ام البنین ) کنج بقیع دلغمین    نشسته روی زمین مرثیه خوانی کند    بهر "قطیع الیمین" سیدتی فاطمه....... جام و سبو گریه کرد     لاله بر او گریه کرد ز گریه ی مادری   چشم عدو گریه کرد سیدتی فاطمه...... نمی شود باورش    چه آمده بر سرش دست علمدار عشق   جدا شد از پیکرش سیدتی فاطمه..... دو چشم او شد زغم    چشمه ی اشک و الم یکی به یاد حسین    یکی به یاد حرم سیدتی فاطمه...... گریه کند بی حساب    مادر سقای آب خجل شد از تشنگان   خجل بود از رباب سیدتی فاطمه...... بر غم آن پاره تن    سر جدا از بدن به جای زهرا کند    گریه بر آن بی کفن سیدتی فاطمه...
بگرید مدینه ز آهی حزین حرم دلشکسته ، بقیع دلغمین بگو مادران شهیدان همه کنند نوحه از داغ ام البنین واویلا   واویلا  یا ام البنین گلی ، گر بسوزد تنش مشکل است رود  لاله از گلشنش مشکل است جوان ، گر بپوشد لباس کفن به مادر خبر دادنش مشکل است واویلا  واویلا  یا ام البنین به آن مادری که شد از غصه پیر خبر آمد از مرگ  ماه منیر خبر آمده دست او شد جدا خبر آمده  چشم او خورده تیر واویلا   واویلا   یا ام البنین
سبک: یا صاحب الزمان آجرک الله در آسمان خود   قمر ندارم ام البنینم و     پسر ندارم وای از دل من      وای از کربلا واویلا  واویلا     آه و واویلا خبر رسیده بر   من دلغمین  بِأَنَّ عَبَّاسا    قَطِيعُ الْيَمِينِ افتاد از مرکب   با دست جدا واویلا  واویلا     آه و واویلا همچون عباس خود   با چشم گریان هستم شرمنده از    طفلان عطشان گلها پژمردند     در پیش سقا واویلا  واویلا  آه و واویلا (( يَا لَيْتَ شِعْرِي أَ كَمَا أَخْبَرُوا         بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِيعُ الْيَمِينِ )) بیت شعری از حضرت ام البنین_مفاتیح الجنان
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ دومین فاطمه ی خانه ی مولا شده ای هم نشین با علی و زینب کبری شده ای شامل لطف خدا در همه دنیا شده ای چون شمایی که فقط مادر سقا شده ای «شان هر کس نبود نزد خدا خاص شدن کار هر کس نبود مادر عباس شدن» ◾️◾️◾️◾️◾️ نامتان بر لب افلاک و زمین زمزمه است دانش آموز کلاست قمر علقمه است گفته ای که پسرم ، نذر گل فاطمه است و بقول خودت اصلا لقبت خادمه است «این چنین شد که تو را ام ادب می گویند مادر میر و علمدار عرب می گویند» ◾️◾️◾️◾️◾️ یار و غمخوار پریشانی مولا بودی یاد مجروحیت ام ابیها بودی گرچه ، ای ام بنین مادر سقا بودی همه جا فکر جگرگوشه ی زهرا بودی «گفته بودی به اباالفضل که ای مرد نبرد بی حسین از سفر کرببلا بازنگرد...» ◾️◾️◾️◾️◾️ کاروان رفت و شما دل نگران تر بودی نگران دل بی طاقت خواهر بودی نگران عطش یوسف مادر بودی نگران لب خشک علی اصغر بودی «کاروان آمد و با دیدنشان پیر شدی زینب از کرببلا گفت و زمینگیر شدی» ◾️◾️◾️◾️◾️ متحیر شدی از کرببلا پرسیدی از دل سوخته ی آل عبا پرسیدی از تنی که شده در خاک رها پرسیدی از «چه آمد به سر خون خدا» پرسیدی «پاسخ زینبت این بود ز اعضای تنش پیش من هست فقط تکه ای از پیرهنش » ◾️◾️◾️◾️◾️ تو نبودی و ندیدی غم عاشورا را بر سر نیزه ندیدی همه ی سرها را قطعه قطعه که ندیدی بدن سقا را بین گودال ندیدی پسر زهرا را «مثل زینب ته گودال نرفتی بانو پیش آن پیکر پامال نرفتی بانو» ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ✍امیر قربانی فر
سلام‌الله‌علیها 🔺 إنّ نُدبةَامَّ البنينَ كانت مُحَرَّقةً لِلقُلوبِ همانا ناله ی ام البنین علیهاسلام به گونه ای بود که قلبها را آتش میزد 🔺 مَن هِي أمُّ البنين؟ كانَت أمُّ البنين مِنَ النِّساءِ الفاضِلاتِ العارفاتِ بِحَقِّ أهلَ البيت . مُخلِصَةً فِي وِلائِهِم مُمَحِّضَةً فِي مَوَدَّتَهُم (تنقيح المقال) ام البنين كه بود؟ او از زمره زنان فاضل وعارف به جایگاه اهل بیت بود که در ولایت محمد وآل محمد خالص شده و در عشق به ایشان فنا گردیده بود 🔺فَلَمّا سَمِعَتْ بِقَتلِ الحُسين عليه السّلام خَرَّتْ مُغَشِّياًعَلَيها هنگامیکه شنید حسین را کشتند برو برزمین افتادو بحالت اغما رفت 🔺 قالَ بَشیرُ بن جذلم:....لَقَد رَأَيتُها وَقَد وَضَعَتْ يَدَيها عَلي خاصِرَتِها وَ سَقَطَ الطِّفلُ مِن عاتِقِها وَ قالَت لَيتَ أولادي جَميعاً قُتلوا وَعادَ أبوعبدالله الحُسينُ سالماً بشیر میگوید:ام البنین را دیدم که دو دستش را بر پهلوهایش گرفته و طفل ابالفضل بروی دوشانه اش بود که بچه افتاد و ام البنین میگفت : ایکاش همه فرزندانم کشته میشدند ولی اباعبدالله سالم بر میگشت 🔴باز هم در خصوصش آمده 🔴 🔺 کانَت مِمَّن حَمَی حَریمَ الحسینَ عليه السّلام وَ إقامةِالعَزاءِ عَلي سَيّدَالشُّهداء وَ رَيحانةِالرَّسولِ وَتذكرونَ النّاسَ مَظالمَ الحَسن وَ رَيحانةَالنَّبي الصِّديقةِالطّاهِرَةِ 🔺 ایشان از حریم حسین (ع) حمایت میکرد بوسیله اقامه عزا بر ایشان و بر حضرت زهرا (س) تا بجاییکه ظلمی که بر حسن (ع) وریحانه پیامبر گذشت بر مردم یادآوری میکرد مخصوصا صدیقه بودن و طاهره بودن و پاک بودن ایشان را برای مردم یادآورمیشد 🔺 و زینب کبری بعد از برگشتش به مدینه اورا پیوسته تعزیت میداد حتی در دید و بازدیدهای اعیاد. 📖اسناد : برگرفته از کتاب کشکول فاطمی.سیدمحمد عباس پور.ص ۱۱۸ 📍به نقل از تنقیح المقال. علامه مامقانی.ج۳ص۷۰ و ریاحین الشریعة.شيخ ذبیح الله محلاتی.ج٣ص٢٩٤
🩸وداعِ حضرت ابالفضل العباس با مادرش حضرت امّ‌البنین «سلام‌الله‌علیهما» به هنگام خروج از مدینه... در نقلی آمده است: به هنگام حرکت قافله سیدالشهداء علیه‌السلام از مدینه بود که حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام برای بار دیگری آمد تا با حضرت عباس علیه‌السلام و دیگر پسرانش وداع کند. 🥀 در آخرین کلامی که به فرزندانش گفت، اینچنین فرمود: 📋 أطيعُوا إمامَكمُ الحُسين علیه‌السلام و قاتِلوا دُونَهُ أعدٰاءَه. ▪️از امام‌تان حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام با تمام وجود اطاعت کنید و در پیش پای او با دشمنانش بجنگید. 📋 قاتِلُوا قِتالاً حَيدَرياً، كَرّاراً، بَتّاراً… يا بِلا هَوادَة، ولا تَهابُوا المَوتَ يا لُيُوثيَ البَواسِل. ▪️چون پدرتان‌، حیدارانه و با صلابت بجنگید؛ با دشمنان مولای‌تان، مدارا به خرج ندهید و از مرگ هراسی نداشته باشید ای شیران دلیر من! 🥀 در اینجا ابالفضل العباس علیه‌السلام لب به سخن گشودند و فرمودند: 📋 أمّاه يا أمَّ البنين، لا تَقلَقي فأنا الحسينُ والحسينُ أنا، أنا زينب و زينب أنا، نفسي لِنَفسهما الوِقىٰ، روحي لِروحِهمَا الفِدىٰ، ▪️ای مادرجان من! ای أمّ البنین! هیچ نگران نباشید؛ چرا که جان من، جان حسین علیه‌السلام است و جان او، جان من؛ جان من، جان زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها است و جان او، جان من؛ به فدای‌شان‌ بشوم؛ جان و دلم به قربان‌شان. 📋 و مَشَتِ القٰافلةُ و مَشَت خَلفَها عَينًا أم‌ُّالبنين حتّى حَجَبَتْها الدُّموعَ، وَ مَشَتْ بِرِجلَيها حتّى غابتِ القافلةُ ▪️سپس قافله به راه افتاد و حضرت ام‌البنین سلام‌الله‌علیها پشت سر آن‌ها به راه افتاد تا اینکه، اشک چشمانش مانع دید او شد؛ چند قدم دیگر به پیش رفت تا اینکه قافله از دیده‌گانش غائب شد. 📚أُم البنين علیهاالسلام سیرتها و کراماتها،زهيري، ص۱۴۵. 📚المجالس الشجیه،تاج‌الدین، ص۱۰۳