🏴سبک واحد سنگین هفتم صفر شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام و مصیبت کربلا
#واحد_هفتم_صفر
#واحد_امام_مجتبی_ع
#تنهاترین_سردارم_و
🏴بند اول
تنهاترین سردارم و،تو خونه هم غریبم
برام نمونده یاری جز،همسر نانجیبم
یادم نمیره کوچه و،مادرو سیلی هیچوقت
از کودکی غم دیدم و،خون دله نصیبم
یه عمره که میسوزم و
تیره و تاره روزم و
میشینم غصه میخورم
وقتی میشم از کوچه رد
نامردی رو که سیلی زد
میبینم غصه میخورم
یه جوری زد که،چشاش نمیدید
راه و ازم میپرسید،راه و ازم میپرسید
《واویلتا واویلتا آه و واویلا》
🏴بند دوم
هر نفس از تو دهنم،میریزه لخته ی خون
مادر بیا که حسنت،دیگه داره میده جون
طشتی بیار خواهر برام،آتیش گرفته قلبم
فقط نبین این صحنه رو،تا که نشی پریشون
زجه نزن زینب برام
گریه نکن توی عزام
من واسه تو دلواپسم
کار من اینجا تمومه
از حال و روزم معلومه
کرب و بلا نمیرسم
نصیب من شد،زهر شرر بار
زینب خدانگهدار،حسین خدانگهدار
《واویلتا واویلتا آه و واویلا》
🏴بند سوم
اگر من اینجا آب بخوام،فوری برام میارن
لایوم کیومک حسین،آب و به روت میبندن
دور و بر من خلوته،سرم جدا نمیشه
سر تو رو میبرن و،دور و برت میخندن
لایوم کیومک حسین
روزی نمیشه روز تو
سرت میره رو نیزه ها
از کربلا تا کوفه و
از کوفه تا شام بلا
بزم یزید بی حیا
نصیب من شد،زهر شرر بار
زینب خدانگهدار،حسین خدانگهدار
《واویلتا واویلتا آه و واویلا》
🙏التماس دعای خیر
✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴واحد هفتم صفر شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
#واحد_هفتم_صفر
#واحد_امام_مجتبی_ع
#گریه_برات_میکنه
🏴بند اول
گریه برات،میکنه،ماهی دریا
غصه ی تو،قصه ی،کوچه شد آقا
تو بودی و،مادر و،یه عده وحشی
تموم عمر،شد غمت،این غم عظما
حسین و توی کربلا کشتن ای وای
زینب و تو شام بلا کشتن ای وای
تورو میون کوچه ها کشتن ای وای۲
قاتل تو،همسر نبود
نقشه ی قتلت کوچه بود
واویلتا واویلتا
🏴بند دوم
تا که نشی،توی مسجد النبی دفن
به بدنت،جسارت،کرد یه ضعیفه
نشستن و،نقشه ی تیر و کشیدن
به تابوتت،تیر زدن،اهل سقیفه
با تیر به تابوت تن تو دوختن ای وای
آتیش فتنه ای برافروختن ای وای
برادرا و خواهرات سوختن ای وای
بعد تو شد،وقت قیام
رو نیزه رفت راس امام
واویلتا واویلتا
🙏التماس دعای خیر
✍کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴سبک واحد سنگین روضه ای هفتم صفر شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و روضه ی کربلا
#واحد_هفتم_صفر
#واحد_امام_مجتبی_ع
#از_روی_کینه
🏴بند اول
از روی کینه،با زهر کینه
میسوزد آن،غمدیده ی،شهر مدینه
شد قاتل او،در خانه همسر
خونِ جگر،شد حاصلش،از عمق سینه
سر می کشد،جام بلا،را آن به غم آشنا
جان می دهد،با یاد آن،کوچه ی غم مجتبی
می ریزد از،لبهای او،درون طشت غصه ها
سردار تنها،حاجت روا شد
با زهر کینه،دردش دوا شد
واویلتا واویلتا واویلا واویلا
🏴بند دوم
دارد اشاره،با قلب پاره
بر خواهرش،که میکُند،او را نظاره
با دیدنِ طشت،تاب و قرارش
می رود و،اما ندا،رد راهه چاره
با زینب این،طشت پر از،خون میکند آه چها
او خواهر است،بی طاقت است،برای این صحنه ها
او زینب است،باید شود،آماده ی کربلا
زینب شده که،خطر ببیند
او باید از این،بدتر ببیند
واویلتا واویلتا واویلا واویلا
🏴بند سوم
با بغض و کینه،با تیر کینه
دوختن به تابوت جسم سردار مدینه
این کینه تا به،کرب و بلا رفت
آنجا نشست،شمر لعین،بر روی سینه
خنجر کشید،مادر رسید،سر را به دامن گرفت
سر را بُرید،خواهر دوید،سر را به دامن گرفت
خرابه هم،دختر که دید،سر را به دامن گرفت
حتی نصارا،سر را که دیدند
آه از نهاد،دل میکشیدند
اما امان از،آن میزبان و
آن میهمان و،آن خیزران و...
واویلتا واویلتا واویلا واویلا
۱۳۹۹/۷/۱
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی