eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
6.3هزار دنبال‌کننده
565 عکس
168 ویدیو
841 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
آئینه‌ی کرامت بی انتها جواد جای کرم نوشته ام از ابتدا جواد آن شاه و شاهزاده که در بارگاه او دارد همیشه رنگ، حنای گدا، جواد! ایمان محض، خُلق نبی، هیبت علی تقوای تام، مظهر حجب و حیا، جواد عمامه گشته دور سر او به افتخار آنکس که دوش او شده فخر عبا، جواد از کاظمین حاجت خود را گرفته است هر کس که گفته بین گوهر شاد یا جواد! بعد از سلام، وقت تشرف به صحن، شد ذکر لب تمام گرفتارها جواد وا شد گره همین که گره خورد در حرم دست گدا به دامن لطف ابا جواد دنبال التیام به جای دگر مرو تا هست مرهم دل درد آشنا جواد با چشم اشک بار شب جمعه میشود از کاظمین راهی کرب و بلا جواد این دفعه برد روح مرا او به کربلا باب الجواد باز شده رو به کربلا با کام تلخ و تشنه اگرچه سپرده جان رأسش هزار شکر نمیداده بوی نان سمت تنش رها نشده تیری از کمان نه تیغ شمر خورده نه سرنیزه‌ی سنان بر خاک، خون حنجر پاکش نشد روان قاتل نداشته‌ست سر قتل او زمان چنگی به گیسویش نزده دست این و آن خیره نشد به خاتم او چشم ساربان سرو قدش ز داغ برادر نشد کمان انداختند سایه به جسمش کبوتران از روی بام تا ته گودال رفته‌ایم در روضه‌‌های جدّ تو از حال رفته‌ایم «فرّو الی الحسینِ» تو راه نجات ماست پلکی بزن که لَنگِ نگاهت برات ماست
او همان آینه‌ی روشنِ ذاتِ ازلی‌ست بهترین اسم خدا بی برو برگرد "علی"ست با علی باز شده پای عجائب به جهان پر زد از شوق به سویش، دلِ بابُ الثعبان مؤمنون خوانده علی قبل نزولش از بر گاه جبرییل صدا میزندش "پیغمبر" شب معراج به هرسو رد پایش افتاد و نبی پیش خدا یادِ صدایش افتاد آمد و از شب معراج، نبی داد خبر: "ازصدای سخن عشق ندیدم خوشتر" چه قَدَر فیض از او برد رسول عربی "چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی" گر در از باغِ مقامش بگشاید تمثیل انبیا را نرسد دست به خرمای نخيل که رسولانِ اولوالعزم خدا تا امروز خطبه‌ی بی الف و نقطه نگفتند هنوز آدم آب و گلش آن‌روز که در قالب بود پدر خاک، علی ابن ابیطالب بود پدر خاک علی، حیثیت آدم از اوست "عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست" نورِ حقی که از او طورِ خدا روشن گشت برقِ دندانِ علی بود که خندید و گذشت آن شب سخت که اسمش شبِ طوفانِ بلاست نوح می‌گفت نترسید یدالله این‌جاست عیسیِ مریم از این مرد گرفته‌ست مدد جانْ فدای پسرِ فاطمه‌ی بنت اسد در دلِ آتش اگر رفت چه جای بیم است؟ همه جا نادِ علی، حافظِ ابراهیم است هر زمان سازِ سخن کرد به هرجا داوود أشهدُ أنّ علیاّ ولیُ الله سرود چه بگویم ز مقامات علی، حیرانم ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر می‌خوانم قنبری داشت که عالم کفِ دستانش بود گَرد نعلین علی، مُلکِ سلیمانش بود بشکند در گذر از عینِ علی، پای قلم بازمانده‌ست به وصفش دهنِ تیغ دو دم آفتابِ قَدَر از کوهِ قضا سر زد باز دشت می‌لرزد و می‌لرزد و می‌لرزد باز تیغِ ابروی غضب کرده‌ی خود را خم کرد باز هم جای خودش را علمش محکم کرد لب شمشیر علی تشنه‌ی تکبیر خداست ملک الموت، صدایِ نفسِ شیر خداست شعر بیتاب‌تر از عرصه‌ی جولان شده و قافیه حیران شده و زلفِ سخن باز پریشان شده و شعر هجا پشتِ هجا در هیجان است اذا زلزلت الارض صدای تپش قلب زمین است و زمان است چنان خورده به دشمن که قدِ تیغ کمان است ترک خورده زمین، روح الامین هم نگران است علی کیست؟ یدالله، اُذُن الله، اسد الله علی شیر خدا، دست خدا، سیف الله، نور الله، باب الله، وجه الله، اسم الله، سر الله، ثارالله، عین الله، عبدالله، روح الله، جَنب الله، امرلله، ولی الله امیرالمومنین، یعسوبِ دین، حبل المتین، عین الیقین، نورٌ علی نوراند انصابش خمارم کرده ساقی بازهم با ذکر القابش به هوهو گر بیاید، می‌رسد جانِ جهان بر لب توانِ تیغِ تیزش را، بپرس از عمر و از مرهب نبی در بارِ سوّم شیر حق را اذن داد آنجا درِ قلعه به سختی روی پایش ایستاد آن‌جا چه باید گفت از او، شعر کم می‌آورد الحق از آن مردی که شمشیرش عبادت کرده در خندق شبِ فتنه چه کس جای پیمبر خفته غیر از او کدامین شاه در عالم سلونی گفته غیر از او؟ کدامین شاه، تختش بوده از جنس حصیر اصلاً ؟ رسول الله هم او را صدا می‌زد "امیر" اصلاً مرا عهدی‌ست با جانان که تا جان در بدن دارم هوادارش کند امر و به روی چشم بگذارم مرا کافی‌ست از دنیا که باشم در شعف یک‌شب دعایم کن بخوانم شعر در صحن نجف یکشب