eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
427 عکس
125 ویدیو
772 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
هدیه به امام رضا صلوات فقیرم اقا افتاده سمت تو ببین مسیرم اقا دست خالی از پیش تو نمیرم اقا حاجتم و از تو فقط می گیرم اقا ضامن اهو خسته از این زمونه و از این هیاهو رونده شدم از همه جا به تو زدم رو می شه که ضامنم بشی ضامن اهو نگام کن نگام کن نگاه تو چاره سازه نگاه کن به قلبم پر سوزو گدازه کبوترم من تا اسمون مشهد تو می پرم من اروم می شم تاکه میام توی حرم من حرف می زنم با تو با چشمای ترم من ای کس و کارم خدارو شکر امام رضا که تورو دارم جز تو کس دیگه رو که اقا ندارم خبر داری از دلم و از حال زارم نگام نگاهت دوای تموم درداس نگام کن نگاهت چاره ی تمومه غمهاس رضا نصابی
هدیه به امام رضا صلوات سلام ای ضامن اهو ای اقای عطوفت ها خدا فرموده در محشر به دست توس شفاعت ها سلطان قلبم اگه نخوای من و امام رضا اواره می شم سلطان قلبم اگه بی افتم از چشات دیگه بیچاره می شم تو حرم تو شلوغی ها می شنوی عرض حاجت ها هر کسی زائرت می شه دیده از تو عنایت ها سلطان قلبم یادمه مادرم من و به دست تو سپردش سلطان قلبم وقتی که اولین دفه من و حرم اوردش با خاک تربتت اقا درامیخته اجابت ها چقدر دست تو داده به زائرها زیارت ها سلطان قلبم بنویس اربعین برای من یه کربلارو سلطان قلبم بزار بازم ببینه چشم من گنبد طلارو رضا نصابی
محرم گذشت و صفر هم گذشت دوماه پر از اشک و ماتم گذشت خداحافظ ای ماه رنج و بلا خداحافظ ای ماه پر ابتلا خداحافظ ای ماه خون و خطر خداحافظ ای ماه غم ای صفر خداحافظ ای ماه حزن و محن مدینه شد این ماه بیت الحزن خداحافظ ای ماه پر ماجرا مه رحلت خاتم الانبیا تو بر قلب ها مهر ماتم زدی به سرهای ما سایه ی غم زدی در این ماه شد فاطمه خون جگر که داغ پدر دیده و داغ پسر به دلها نشسته است داغی عظیم علی بی معین فاطمه شد یتیم در این ماه غم مجتبی کشته شد علی ابن موسی الرضا کشته شد خداحافظ ای ماه پر شور و شین تو دیدی روی نیزه راس حسین چه غم ها که زینب در این ماه دید که خون جای اشک از دو چشمش چکید دل فاطمیون به محنت گذشت که زینب در این ماه دیده دو طشت به یک طشت خونین جگر پاره دید به طشتی لب و خیزران یزید
از بس که از فراق تو دل نوحه گر شده روزم ز شام غربت و غم تیره تر شده آزرده گشت خاطرت از کرده های من آقا ببخش نوکرتان دَردِسَر شده تنها خودت برای ظهورت دعا کنی وقتی دعای من ز گنه بی اثر شده از شام هجر یار بسی توشه می برد آنکس که اهل ذکر و دعای سحر شده بودم مریض و روضه ی تو شد دوای من حالم به لطفتان چقدر خوب تر شده رفت از نظر محرّم و آقا نیامدی حالا بیا که آخرِ ماه صفر شده بعد از دو ماه گریه به غم های کربلا حالا زمان ندبه به داغی دِگر شده یَثرب برای فاطمه نقشه کشیده است یَثرب چقدر بعدِ نبی خیره سر شده باید که بعد از این به غم مادرت گریست فصل شروع ماتم خیرُالبشر شده از شعله های پشتِ در خانه ی علی است گر آتشی به کرب و بلا شعله ور شده آن روز اگر به صورت مادر نمی زدند لطمه دگر به چهره ی دختر نمی زدند
هر آن چه گریه بریزم به قلب شعله ورم دوباره سر شود آتش از آتش جگرم غم فراق تو و هجر این دو ماه عزا دو غصه می شود و بیشتر زند شررم نمی کند دل من باور ای حبیب دلم تمام می شود امشب محرم و صفرم بیا ببخش مرا قول می دهم دیگر که جان سالم از این روضه ها به در نبرم کبوترانه ببین جلد بام گریه شدم از این به بعد کجا سر کنم کجا بپرم؟! تو چشمه چشمه خروشی منم که خاموشم تو گریه می کنی و این منم که بی خبرم مرا جدا نکن از جامه عزا آقا اگر جدا شوم از روح خویش محتضرم مقیم روز و شب کوی روضه بودم من بدون روضه درین روزگار در به درم خدا کند که زمان زودتر گذر کند و برای فاطمیه جامه عزا بخرم بیا و امشبی از مشهد الرضا آقا به کربلا برسانم مرا ببر به حرم
من با لباس مشکی تان خو گرفته ام از طینت پلید خودم رو گرفته ام با قایق شکسته ی اشک دو دیده ام بر ساحل عزای تو پهلو گرفته ام بهر غبار روبی فرش عزایتان در این دو ماه از مژه جارو گرفته ام از صحن روضه های پر از عطر سیب تان شکر خدا حسین کمی بو گرفته ام هر سال مزد نوکریم آخر صفر از دست سبز ضامن آهو گرفته ام
بوی فراق می دهد این گریه های من ماتم گرفته شال سیاه عزای من شرمنده ام که از غم زینب نمرده ام آقا ببخش در گذر از این خطای من با زعفران شهر خراسان نمی شود؟ رنگی دهی امام زمان بر حنای من؟ از بس که پای طشت طلا گریه کرده ام چیزی نمانده مثل شما از صدای من با نوحه های این دهه ی آخر صفر شب ها چقدر سینه زدی پا به پای من ای خوش حساب مزد مرا زودتر بده بعد از دو ماه چه شد کربلای من؟ سر زنده ام به عشق حسن، خضر گریه ام این چشم خیس،چشمه ی آب بقای من من غصه ی بهشت خدا را نمی خورم جایی گرفته حضرت زهرا برای من
دو ماه زندگی ام خرج روضه های تو بود سلامِ روز و شبم سمت کربلای تو بود دلیل سجده ی ما تربت تو بود فقط دلیل گریه ی ما مجلس عزای تو بود نگاه کن به دلی که تپیده با غم تو دلی که در همه حالات مبتلای تو بود شبی برای گدایان خود دعا کردی خدا هر آنچه به ما داد از دعای تو بود نوشته اند که جبریل هم دلش می خواست به جای این همه منصب، فقط گدای تو بود تویی که نور خداوند در تو جلوه نمود تویی همان که خداوند خونبهای تو بود چگونه سمت خداوند پر زدی که زمین سه روز بعدِ تو، دنبال رد پای تو بود میان گودیِ گودال سجده می کردی زمین کرببلا محو ربنای تو بود
پايان ماه روضه شده ، غم گرفته ام هيئت تمام گشته و ماتم گرفته ام  بعد از دو ماه گرفت صدا هاي ذاكران تازه دلم شكسته شده دم گرفته ام بعد از دو ماه كه در مطبت هستم اي طبيب از درد عشق گفتم و مرهم گرفته ام  مرهم براي درد دلم اشك روضه بود اينگونه بوده اشك دمادم گرفته ام   شبها چقدر گم شده ام بين كوچه ها وقتي سراغ هيئت و پرچم گرفته ام  از مادرت بپرس ، نوكريم را قبول كرد ؟ آيا برات كرببلا هم گرفته ام ؟  افسوس مي خورم كه زخيرات سفره ات از دست مهر مادرتان كم گرفته ام دلتنگ مي شوم به خدا بر محرمت خرده مگيريم زچه ماتم گرفته ام اي روضه خوان ادامه بده اشك و آه را شعر وداع نه ..... شور محرم گرفته ام