eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
436 عکس
130 ویدیو
773 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
انیسِ این شب ممتد چهارده سالم شب است و گریه به حالم کند سیه چالم اگرچه رفته زِ دستم حسابِ این شبها نرفته از نظرم خاطراتِ اطفالم اُمیدِ دیدنِ رویِ رضا ندارم حیف از این دو چشمِ نحیف و دو پلکِ بی‌حالم چنان فشرده مرا در میانِ خود زنجیر که حلقه حلقه فرو رفته در پَر و بالم دوباره کعبه نِی امشب سری به من زد و رفت دوباره طعنه گرفته سراغِ احوالم به رویِ خاک مسیرِ کشیدنم پیداست شکسته می‌روم و هر دو پا به دنبالم رسیده سَندیِ شاهک ، دوباره میخندد و من بخاطرِ مادر دوباره می‌نالم حیا نمی‌کند و بعدِ زخمِ سیلیِ او به یادِ داغِ مدینه به یادِ نُه سالم حسن لطفی
با گریه،با آه دمادم می نویسند در ذیل مُصحف،شرحِ ماتم می نویسند اندوه را با جوهر غم می نویسند این روضه را مثل مُحَرَّم می نویسند کوچه به کوچه مجلس ماتم گرفتند کَرّوبیان با روضه خوان ها دم گرفتند آیات قرآن حضرت موسی بن جعفر ع تسبیحِ ایمان حضرت موسی بن جعفر ع آوای باران حضرت موسی بن جعفر ع دردی و درمان حضرت موسی بن جعفر ع لب تشنه ی عشق توام باران عطا کن از دردمندان توام درمان عطا کن بویِ دل‌انگیزِ بهارِ مَردُم ما نورِ چراغِ شام تارِ مَردم ما بودی همیشه در کنار مَردُم ما خیلی گره خورده است کار مَردُم ما گرچه گرفتاریم یا باب الحوائج امّا تو را داریم یا باب الحوائج خوشبخت چشمی که خودش را نیل کرده آیاتِ اشک آلوده ای تنزیل کرده پای بساطت سال را تحویل کرده بیچاره آنکه روضه را تعطیل کرده مشقِ بقای خضر،درسِ حوزه ی توست آب شفای خلق،اشکِ روضه ی توست جز ذکر "الله" لبت "بسمی" نداریم شیرین تر از نام شما اسمی نداریم با حرز تو از صدبلا قِسمی نداریم ما ترس از بیماریِ جسمی نداریم بیماری ما زندگی منهای روضه است راه علاجِ ما دو قطره چای روضه است چشم مرا تر کن زمان ربّناها لطفاً نگاهم کن میان این گداها پیچیده در هفت آسمان ها این صداها: یا "فاطمه معصومه"ها و یا "رضا" ها این خاک شد "ایرانِ" این خواهر_برادر جانِ همه قربانِ این خواهر_بردار دریای رحمت!ما به موج‌ات خو گرفتیم از هرکسی جز خاندانت رو گرفتیم در اوج بیماری ز تو دارو گرفتیم ما نسخه را از "ضامن آهو" گرفتیم صحن رضا جانِ شما دارالشفا شد پای ضریحش نُطقِ طفل لال وا شد موسایِ طور غم عصایت را شکستند با زجر تو قلب رضایت را شکستند نامردها دست دعایت را شکستند زیر لگدها ساق پایت را شکستند چیزی برای تو به جز ماتم نمانده نای مناجاتی برایت هم نمانده شیعه هنوز از غُصّه ات تشویش دارد داغ تو را در سینه بیش از پیش دارد سِندیِ ملعون بد زبانش نیش دارد روی لبش دشنام قوم و خویش دارد با ذکر مادر درد پهلو می کشیدی داغ حسن را کنج زندان می چشیدی در این قفس بال و پری دیدم؟ندیدم جز روضه چیز دیگری دیدم؟ندیدم زیر عبایت پیکری دیدم؟ندیدم جز استخوان لاغری دیدم؟ندیدم داغ تو ما را کُشت ای فرزند زهرا عَجِّل وفاتی خوانده ای مانند زهرا با جوهر خون نامه ات توقیع گردید اندوه تو در روضه ها توزیع گردید آیه به آیه سوره ات تقطیع گردید بر تختِ‌پاره پیکرت تشییع گردید با این همه..،تو بی کفن ماندی؟نماندی آقا!بدون پیرهن ماندی؟نماندی اصلاً تنت آماج تیغ و نیزه ها شد؟! از پشت سر راس تو از پیکر جدا شد؟! آن‌گونه دور خیمه هایت شر به پا شد؟! ناموس تو راهیِ شامات بلا شد؟! پس هیچ دردی مثل درد کربلا نیست پس هیچ داغی داغ شاه سرجدا نیست بردیا محمدی
آنسان که خیرها همه آثار کوثرند درد و بلا ، مصائب آل پیمبرند گلواژه های گریه که یک جا شوند جمع جوشن نوشته: روضه ی موسی بن جعفرند زنجیر، زجر، زهر، سیه چال، ناسزا گویا همه روایتِ گودالِ دیگرند شیبُ الخضیب را به تهِ چاه دیده ای؟ خدُّالتَّریب ها چه بجا سجده میبرند مقتل نوشته: ساق برایش نمانده بود رَزّازها هَماره یهودِ ستمگرند ریشه دوانده همچو درختی به عمقِ خاک این عضوهاست، وارثِ زهرای اطهرند آهن کجا و گردنِ مجروح و پای زخم این دستهای خسته همان دستِ حیدرند با اینکه زیر سُمِّ ستوران نرفته اند این دنده ها شکسته تر از نعش اکبرند سیلی به استخوانِ شکسته نمیزنند اما چه باک؟ وارث غمهای مادرند سبط حسین بود که پیشانی اَش شکست این سربلندها پسرِ شاه بی سرند با اینکه او نمود بلا را خود اختیار خلّصنی یارب از چه به لعلش مُکررند؟ آن بد دهن نمود اهانت به مادرش! این خاندان ز خلقِ جهان مادری ترند عجّل وفاتی اَش به عطش مستجاب شد بر روزه دار، زهر به افطار میبرند؟ گر تخته پاره ای شده تابوت این امام آری همه تلافی آن فتح خیبرند زنجیرها به پیکر او حلقه حلقه ماند تا روز حشر نیز نشانش به پیکرند محمود ژولیده
دخیل بسته فلک بر ضریح زنجیرش نماز گریه کند با نوای تکبیرش شکسته ساقه ی او آیه ای مقطعه بود که هیچ سوره نیاورد ، تاب تفسیرش چگونه حلقه ی آهن گرفت حلقش را چرا به گوشه ی زندان ؟ چه بود تقصیرش ؟ چگونه زهر هلاهل ، به زخمه ی الماس به نازنین جگرش ، مینوشت تقدیرش به روی تخته ی در میبرند دریا را قلم به شرم در آمد ، ز شرح تصویرش عجب که حامل عرش است دوش چار غلام زبان گشوده حقیری برای تحقیرش شبیه جد خودش روی خاک پرپر شد شبیه جد خودش زنده مانده تاثیرش میثم مؤمنی نژاد
*شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام* *کوچ غریبانه* *من چله نشین غم جانانه ی خویشم* *سودازده ی این دل دیوانه ی خویشم* *در کوچ زمان رند خرابات نشینم* *برخاسته از همت مردانه ی خویشم* *عمری ست که از خون دل خرابم* *دیری ست که مست از می پیمانه ی خویشم* *ای درد کشان خوار و خرابم مشمارید* *من می زده از باده ی میخانه ی خویشم* *در جاده تنهایی تاریک زمانه* *فریاد گر کوچ غریبانه ی خویشم* *از خویش گریزانم و با خویش قرینم* *من خویشتن خویشم و بیگانه زخویشم* *در بازی شطرنج زمان خسته و ماتم* *افسون شده ی باور افسانه ی خویشم* *هم شاهد تنهایی تنهای" فرازم"* *هم شمع و گل وبلبل وپروانه ی خویشم* *بر گرفته از کتاب فریاد سکوت* *اثر فراز مردانی*
در مرثیت امام موسی بن جعفر (ع) ------------ بر گوش دلم امشب آوای حزین باشد زندانی مظلومی با مرگ قرین باشد افتاده به خاک امشب مردی ز دیار غم آوای غم انگیزش با ناله عجین باشد از دیده حق بینش اشک است که می ریزد از لعل لبش جاری قرآن مبین باشد لبریز شده از غم جام دل بی تابش مردی که به زندان ها آلاله جبین باشد شادی و غم عالم " هر یک به کسی دادند در دایره ی قسمت اوضاع چنین باشد " بر دست شریف او زنجیر ستم بسته بر پای نحیف او زنجیر ز کین باشد در زیر غُل و زنجیر آوای حزین دارد در گوشه ی زندان ها بی یار و معین باشد افتاده بخاک امشب مردی که پُر از درد است مردی که به زندانها دل خسته ترین باشد این خفته بخاک ای دل فرزند علی موساست این آینه ی خاتم بشکسته نگین باشد آمد خبر از زندان افتاده تنی بی جان زین ماتم جانفرسا هر دل به طنین باشد از داغ پدر امشب دل خون و غریبانه گردیده رضا گریان، معصومه غمین باشد «یاسر» غم آن مولا آتش به جگرها زد آری غم جانسوزش اندوه زمین باشد ** محمود تاری «یاسر»
‍ *نوحه شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام* *سبک کربلا منتظر ماست بیا تا برویم* *من در این زندان به جرم عشق یار افتاده ام* *بهر حفظ دین و کسب و افتخار افتاده ام* *در مقام سر نوشتم چاره جز تسلیم نیست* *برگ زردم در مسیر جویبار افتاده ام* *یوسفی هستم که از جور و جفای ظالمان* *کنج زندان با دو چشم اشکبار افتاده ام* *من حسینی مذهبم که از بهر ارشاد بشر* *گوشۀ محبس حزین و بی قرار افتاده ام* *من امام هفتمینم کز پی ترویچ دین* *بی کس و تنها در این زندان تار افتاده ام* *من گلی از گلشن آل رسولم کز ستم* *با رخ پژمرده ای در پای خار افتاده ام* *محرم رازم به غیر از کنده و زنجیر نیست* *کاین چنین بی مونس و بی غمگسار افتاده ام* *مرغ بی بال و پری هستم که از جور عدو* *اندر این کنج قفس دور از دیار افتاده ام* *شد دل شوریده از این ماتم عظمی حزین* *کاندر این محبس غریب و دل فکار افتاده ام* *مرحوم حسن فرح بخشیان ژولیده نیشابوری*
*اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم* *در مدح و مصیبت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام* *هفتمین رهبر دین حجت دادار تویی* *موسی جعفری و قبله احرار تویی* *نوح آل اللهی و مظهر آیات خدای* *قلزوم عشق و ولا مخزن اسرار تویی* *جان پیغمبر و از نسل حسینی و بتول* *پور والا گهر حیدر کرار تویی* *یار مظلومی و بر خیل ضعیفان یاور* * *خستگان را همه دم یار و مددکار تویی* *داد هارون جفا پیشه به زندان جایت* *کی سزاوار به رنج غم و آزار تویی* *طایر قدسی و جانت شده محبوس قفس* *در کف زاغ و زغن مرغ گرفتار تویی* *روزها روزه و شب ها به مناجات و دعا* *در ره وصل خدا دیده ی بیدار تویی* *آه و افسوس که از زهر جفا خون دل توست* *خسته از کینه ی سندی ستمکار تویی* *آنکه در گوشه زندان بلا گشت شهید* *دست و پا بسته به زنجیر گرانبار تویی* *جسم پاکی که پس از کشته شدن از زندان* *برده بیگانه سر دوش به انظار تویی* *آنکه لطفش شده شامل همه دم عنقا را* *در ره عمر گران یار به هر کار تویی* *شعر از استاد حاج عباس عنقا*
سبک نوحه شهادت موسی بن جعفر علیه السلام یاباب الحوائج یاموسی بن جعفر.. حضرتِ موسی بن جعفر جانِ عالمی فدایت غم گرفته آسمان را امشبی بَهرِ عزایت دخترت معصومه خانوم صاحبِ عزای باباست کاظمین دار العزا و.. چشم زائر تو دریاست یاباب الحوائج یاموسی بن جعفر.. مثل مجتبی کریمی چون حسین کوهِ سخائی هستی تو باب الحوائج رافعِ حاجات مائی ای گل زخمی زهرا ای علی را وارثِ نور من سلامَت کرده ام تو کن سلامم از رَهِ دور یاباب الحوائج یاموسی بن جعفر.. السلام ای ماه تابان که در آن قَعر سجونی دست زندانبان نامرد کرده باغت را خزونی شد جسارت بر تو آقا مادر تو گشته غمگین در غل و زنجیر دشمن ساق پایت گشته خونین یاباب الحوائج یاموسی بن جعفر.. مثل زهرا روی لبهات ناله ی خلصنی داری اما ای غریبِ بغداد واسه کربلا می باری یا حسین غریب مادر کُنجِ زندون رو لباته یا حسین شهید بی سر اوج سوز و ناله هاته جسم تو تشییع شد آقا گر چه روی تخته ی در.. اما پیکرت رو خاک نیست تن تو نگشته بی سر.. دیگه تیر و نیزه آقا به تنت فرو نَکردن جلو چشمت ناموست رو به اسارت که نَبُردن.. حسین ارباب بی سر حسین غریب مادر.. یا حسین غریب مادر تویی ارباب دل من یه گوشه چشم تو بسه برا حل مشکل من... حسین ارباب بی سر حسین غریب مادر..
سبک شور حضرت موسی بن جعفر علیه السلام.. بابِ حوائج مددی.. موسی بن جعفر ذکر لبم بی عددی.. موسی بن جعفر وقتی که میگم اسمتو.. چقد آرومم نداره دل جزر و مدی موسی بن جعفر من شوروشینیم.. عمری حسینیم از لطف تو آقا... من کاظمینیم.. ای دلبر بی نظیر، بر عالمی تو امیر.. مولا مولا ای خورشیدِ کاظمین، پادشهِ عالمین.. مولا مولا عالی مدارج مدد، باب الحوائج مدد.. مولا مولا وارث حیدر مددی آقا.. موسی بن جعفر مددی آقا.. یا مولا..(یا باب الحوائج.. یا موسی بن جعفر) جان همه فدای تو.. باب الحوائج عالمیان گدای تو.. باب الحوائج لطف امام رضا شده.. اگر که امشب.. دل شده مبتلای تو.. باب الحوائج جانی و جانانی.. بابای سلطانی.. قربان نام تو.. در دلها طوفانی.. آقا چقد محشری، آرامشه نوکری.. مولا مولا تو حیدری خصلتی، تو فاطمی صولتی.. مولا مولا ای با خدا همنشین، در بندگی بی قرین.. مولا مولا ای هفتمین نور خدا مدد.. ای پدر امام رضا مدد.. یا مولا..(یا باب الحوائج.. یا موسی بن جعفر) اوج عطا و کرمی.. یا عبد الصالح صاحبِ جاه و حرمی.. یا عبد الصالح حاجت عالم همگی.. به دستان توست تو شافعِ محشرمی.. یا عبد الصالح لطفِ تو معلومه.. دل با تو آرومه.. تالی تو میشه.. حضرتِ معصومه.. عالم مسلمان توس، ایران سرِ خوان توس..مولا مولا مثلت ندارم سراغ، فرزندِ توس شاهچراغ.. مولا مولا ای روح لطف و کرم، کُن قسمت ما حرم.. مولا مولا دو گنبدِ طلای کاظمین.. عشقمه بعدِ بین الحرمین.. یا مولا..(یا باب الحوائج.. یا موسی بن جعفر)