▪️نوحه/زمینه
شهادت امام هادی (ع) ▪️
در غم ابن الرضا
سامرا شد کربلا
شد عزا خانه دو عالم
سینه میسوزد از این غم
واویلا۲
زد شرر زهر جفا
بر دل آن مقتدا
بی کَس و دور از مدینه
جان دهد با آه سینه
واویلا۲
دشمن او را با عتاب
برده در بزم شراب
زنده او را شد در آن شب
یاد شام و داغ زینب
واویلا ۲
#شهادت_امام_هادی_علیه_السلام
نوحه امام هادي عليه السلام
به سبك حاج اكبر ناظم
من زاده ي علي مرتضايم
يارب غريب شهر سامرايم
ازجفا خسته ام بار ره بسته ام
با قلب خون و كام عطشان
شد ذكر اشهدم حسين جان
xxxxxxxxxx
توان من گرفته زهر كينه
جان ميدهم در حسرت مدينه
غرق تاب و تبم خون چكد از لبم
چه ميشود آيد نگارم
بر پاي زهرا سرگذارم
پاي پياده بي عبا شبانه
عدو برد مرا زبين خانه
زنده شد اي خدا ياد شام بلا
جانم رسيد از غصه بر لب
با ياد زخم دست زينب
مجتبي صمدي شهاب
هدیه به روح امام هادی صلوات
اللهم و صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
زمینه و شور احساسی امام هادی ع
شعر رضا نصابی
به نفس کربلایی مصطفی روحانی
به عشق تو من مبتلام
از راه دور اقا سلام
اسلام
اسلام
سلام به توای با وفا
سلام غریبه سامرا
اسلام
اسلام
سلام به نوکرای تو
سلام به زائرای تو
از راه دور سلام می دم
به سمت سامرای تو
غریب امام هادیه
تو ذکر لبهای منی
دوای دردای منی
ای اقا
ای اقا
تو بخواهی می شم منم
کربلایی می شم منم
ای اقا
ای اقا
با نگاه تو وا می شه
قفل تمام مشکلام
از تو می خوام ابن و جواد
تذکره ی کربو بلام
غریب امام هادیه 3
به نگاه تو مدیونم
واسه غمه تو گریونم
ای اقا
ای اقا
تو لحظه های اخرت
بودی به یاد مادرت
ای اقا
ای اقا
به یاد مادرت بودی
به یاد مسمارو سینه
تنت بودش تو سامرا
اما دلت تو مدینه
غریب امام هادیه 3
رضا نصابی
_شور_شهادت_امام_هادی
سلام آقا
سلام ابن الجواد آقا
سلام آقا
سلام باب المرادآقا
سلامی من
بهت از راه دور میدم
سلامی من
باقلبی پرغرور میدم
دلم می خواست
که امشب سامرات باشم
نماز صبح
توی صحن وسرات باشم
رسید از تو
به ما سوز و نوا اقا
رسید از تو
به ما حال دعا اقا
رسید از تو
احادیث و روایت ها
پس از تو شد
شیرین طعم زیارت ها
جوونی ام
فدات ای حضرت هادی (ع)
گداهستم
گدات ای حضرت هادی(ع
ببین دارم
چه از عشق تو می جوشم
ببین که تو
عزای تو سیاه پوشم
غریب آقام غریب آقام
✅زبانحال امام هادی.ع
دارم میرم
باقلبی مضطر از دنیا
دارم میرم
به نزد مادرم زهرا(س)
شراره زد
اتیش زهر به جون من
شراره زد
به گوشت و استخون من
حسن جانم
بیا ای نور چشمونم
حسن جانم
ببین حاله پریشونم
میاد یادم
که بستن دو تا دستامو
میاد یادم
بدو بیراه و دشنام و
میادیادم
که خیلی باعذاب رفتم
مثل عمه م
توی بزم شراب رفتم
غریب آقام غریب آقام
می افتادم
یاد بزم شرابه شام
یاد عمه م
که سنگش میزدن ازبام
میادیادم
که افتادم به تاب و تب
می افتادم
به یاد عمه ام زینب (س)
می افتادم
یادکوچه یاد بازار
یاد زینب
یاد دشنام یاد آزار
می افتادم
یادلبهای خشکیده
می افتادم
یاد سرهای ببریده
یه نامردی
که چوب برکاروان میزد
به لبهای
حسین با خیزران میزد
حسین جانم حسین جانم
به قلم اقایان
کربلایی رضا نصابی
کربلایی مجید مراد زاده
به نفس کربلایی مجتبی چوپانی
بسم الله الرحمن الرحیم
🚩 زمینه احساسی ابا عبدالله علیه السلام
🖊️🎶 شعر و سبک : #مجید_آقاجانی
بند 1
از چشمای تو اربابم جنتو دیدم
خط قرمز دور هرکی جزتو کشیدم
هوایی میشه این دل شیدا
برای صحن و پرچمت ارباب
خدا میدونه که مست مستم
از عشق ناب و از دمت ارباب
ای ثارالله اسیر کربلاتمو
ای ثارالله خاک زیر پاتمو
ای ثارالله خادم نوکراتمو. ای ثارالله
ای ثارالله آخر راهم حرمه
ای ثارالله آخه پناهم حرمه
ای ثارالله شبمو ماهم حرمه. ای ثارالله
انت فی قلبی ای حسین جانم
بند 2
این دنیا بی شور روضه صفا نداره
اصلا درد عشقت آقا دوا نداره
سلام به تو ای حضرت دلبر
بی تو نمیشه یه لحظه سر کرد
نوکری کار هرکسی نیست و
باید به کرببلا سفر کرد
ای ثارالله خودتو رویای منی
ای ثارالله خوبه که آقای منی
ای ثارالله غزل زیبای منی. ای ثارالله
ای ثارالله جای تو آغوش خداس
ای ثارالله همیشه تربتت شفاس
ای ثارالله خونه ی من کرببلاس. ای ثارالله
انت فی قلبی ای حسین جانم
#امام_حسین_ع
#شاعر_مجید_آقاجانی
#جدید
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(شهادت امام هادی "ع" تسلیت باد)
#شهادت
#امام_هادی
#شهادت_امام_هادی
گُلی از گلشن باغ ِ نبوی (ص) ، پَرپَر شد
شیعیان را ـ ز غمش خاک عزا بر سر شد
بلبل غمزده، خاموش شد از غصه چو دید
گلی از حاصل بستان ولا ، پرپر شد
حضرت هادی امام دهمین گشت شهید
"معتمد" ، قاتل ِ آن "هادی" ِ نام آور شد
بود هم عابد و هم عالِم و هم عارفِ راز
شهره در عِلم و عمل ، آن مَهِ دانشور شد
قدرِ گل ، بلبل شوریده بداند امّا...
قدر او نیز برای همگان ، باور شد
دستگیر فقرا بود در آن عصر فجیع
غمگسار دل هر مرد و زنِ مضطر شد
مُلک شیعه ز غمش رَخت عزا بر تن کرد
در غم سبط رضا ، زادهای از حیدر شد
"معتمد" سوخت چو با زهر جفا سینهی او
زار و شرمنده ازین ظلم و ستم ، ساغر شد
قتل، یک لکّهی ننگ است به دامانِ بشر
مرگ ، در راه خداوند ، ولی زیور شد
این ستم با که توان گفت که از جهل و عناد
مرتکب ، دست ستمکار ِ ستم پَرور شد
کرد طوفانِ اجل ، شمعِ رخش را خاموش
ای دریغا که جدا ، روح وی از پیکر شد
گرچه ماه رجب است و همه در عیش و سرور
گویی امشب که "محرّم ـ صفری" دیگر شد
نه فقط سوخت دل اهل زمین از غم او :
عرشیان را ـ ز غمش ، دیده و دامن تر شد
نه ازین داغ فقط ارض و سما نوحه گرند
که غمین در غم او ، حضرت پیغمبر شد
لرزه افتاد نه تنها به جهان از این غم
بلکه لرزان ، حرم و بارگه داور شد
جام لبّیک ، چو بگرفت ز (ساقی) اجل
آخرین جرعهی مستانگیاش کوثر شد.
سید محمدرضا شمس (ساقی)