#ولادت_امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان
یا لطیف
السّلام علی ربیع الأَنام عج
نوری ز مشرق اَبَدیَّت بلند شد
طوفان بی امان حقیقت بلند شد
دنبال خاک بود خدا روز خلقتش
برخاست شخص حیدر و تربت بلند شد
کعبه جوابگوی علیدوستها نبود...
ایوانطلای مرقدِ حضرت بلند شد
حَظّی میان هرولههامان نداشتیم...
ذکرِ علی ز گوشه ی هیئت بلند شد
وقتی که در به دست علی کَنده شد ز جا
فریاد هرچه قلعه به حیرت بلند شد
تا مرتضی گره به دو ابروی خود کشید
در گردنِ بشر رگِ غیرت بلند شد
گفتی:امیدتان؟!..،همه گفتیم:فاطمه
مادر همیشه وقت شفاعت بلند شد
این خاک،شیعهخانهی ذُرّیّه ی علی است
ایران همیشه پای ولایت بلند شد
ما را گدای نیمهیشعبان خویش کرد
عطری که دور سفره ی غیبت بلند شد
لبتشنگان چشمهی جانیم تا ابد
ما نانخورِ امامِ زمانیم تا ابد
پلکی بزن..،خزان "زمین" را بهار کن
این سالخورده را به جوانی دچار کن
اسفندها به یُمن شما عید می شود
کهنهلباس جامعه را نونوار کن
دلدادههات حسرت دلبر کشیده اند
خود را برای این همه عاشق، نگار کن
دُکّان دردِ دوری خود را بیا..،ببند
غم را ز شغل دائمی اش برکنار کن
هوش از سر همه بِبَرَد خنده های تو...
روی نقاط ضعفِ دلِ شیعه کار کن
گردنکشیِ یاغیِ عشقات حکایتی است...
ما را ذبیح های دمِ ذوالفقار کن
موری به پیشگاه سلیمان رسیده است
ما را به روی فرش وصالت سوار کن
کعبه به شوقِ تکیه ی تو ایستاده است
فکری به حال خانه ی پروردگار کن
مستت به جز شراب نجف، مِی نمی خورد
این باده را نصیب گدای خُمار کن
صحرانشین! کجای جهان خیمهگاه توست؟!...
کُنجی برای گریه ی ما اختیار کن
زهرم..،بگو بدل به عسل می کنی مرا
آخر میان گریه،بغل می کنی مرا
فقرِ مرا اگرچه جهانی جواب کرد
دستت گرفت کاسه ی من را..،ثواب کرد
بخشندگیِ تو به حسنجان کشیده است
این لُطف را عموی کریمِ تو باب کرد
روشنترین توسل خورشیدها..،سلام!
ذکرت دعای شبزده را مستجاب کرد
نام تو رمز سروری کشور من است
پیرِ خُمِین با دم تو انقلاب کرد
وقتی که گفت نوح قبیله:خَدَمتُهُ...
یعنی به روی نوکری ما حساب کرد
ما نوکریم..،نوکر جدِّ غریب تو
ما را به این لقب خودِ زهرا خطاب کرد
" هیئت؛ کلاس درس ولایتشناسی است "
روضه ، مرا به کار برایَت مُجاب کرد
"یامهدی" است باطن هر "یاحسینِ" ما...
پس سینهزن مسیرِ درست،انتخاب کرد
قلبی که پای هجر نسوزد..،کباب باد
آن مجلسی که از تو نگوید خراب باد
دستم هنوز طرح کبوتر نمی کشید
یعنی دلم به شوق شما پر نمی کشید
قصدم خودِ تویی..،بخدا نان نخواستم
بوی غذا مرا دمِ این در نمی کشید
خیلی برای آمدنت کم گذاشتم
وَرنه،خجالت این همه..،نوکر نمی کشید
هرکس مُفید بود برایت..،"مُفید" شد
غیر از تو را به مُصحَف و منبر نمی کشید
عُمر پدر به دیدن روی تو قَد نداد
از شِدَّتِ فراق تو دیگر..،نمی کشید
غرق گناه بودم اگر فاطمه نبود
دست مرا اگر خودِ مادر نمی کشید...!؟
ما غیر کربلا که به جایی نمی رویم
میل گدا به اینور و آنوَر نمی کشید
هرگز کسی به غیر همین تشنهلب..،چُنین
در قتلگاه جام بلا سر نمی کشید
▪️
▪️
با چکمه روی سینه ی او می نشست شمر...
از کار خویش دست هم آخر نمی کشید
بعد از حسین بود..،سنان رفت در حرم...
ای کاش ختم روضه به معجر نمی کشید
پنجاهسالپردهنشین پیرِ پیر شد
با شمر،عمهجان شما هم مسیر شد
#بردیا_محمدی
#ولادت_امام_زمان ارواحنافداه
#نیمه_شعبان
ترکیب بند ولادت
دمی که سیر وجودم الی السما می شد
تمام صفحه ی شعرم پر از خدا می شد
گمان کنم خبر از یار می رسد امشب
که باب فیض الهی به سینه وا می شد
به زخم کهنه ی چشم انتظارها دیگر
نگاه مرحمت دلبری دوا می شد
چه جلوه ای شده بر ظرف کوچک قلبم
که بند بند وجودم زهم جدا می شد
کنار سفره ی زیباترین مسافر عرش
دلم ز پنجه ی تنگ قفس رها می شد
به هر نسیم که در زلف یار می پیچد
به هر کرشمه گره ها زکار وا می شد
در این زمانه که مردم همه غریبه شدند
در این سکوت کسی با من آشنا می شد
چه بیقرار دلم میل سامرا کرده
خدا به حضرت نرگس پسر عطا کرده
حریم کوچک سرداب ، عرش اعلا شد
نگار آمد و لبخندها شکوفا شد
سلام من به کسی که ز کاخ رم آمد
به ریسمان محبت اسیر آقا شد
خدا چه بخت بلندی به او عطا فرمود
ز راه دور رسید و عروس زهرا شد
عروس خانه غریب و امام خانه غریب
چقدر شادی این خانواده زیبا شد
نشسته یک پدری در کنار گهواره
ترنم لب او نغمه های لالا شد
شهادتین به لبهای او چه دیدن داشت
در ابتدا جلواتش شبیه عیسی شد
همه ذخیره ی حق در میان گهواره است
عصا بدست نگهبان خانه موسی شد
صدا صدای رسول خداست می آید
طنین یارب او مثل پور لیلا شد
ستاره ی سحر خانواده سر زده است
خلاصه ی همه ی اهل بیت آمده است
دل شکسته بداند قرار یعنی چه ؟
خبر نیامدن از تکسوار یعنی چه ؟
نگاه حضرت یعقوب می کند تفسیر
پتمام عمر غم انتظار یعنی چه ؟
بدست باد سحر بوی پیرهن آید
نسیم صبح بداند بهار یعنی چه ؟
فقط ز خون شهیدان به جلوه می آید
به تیری از مژه طعم شکار یعنی چه ؟
ندیده عاشق رویت شدم که فاش کنم
اسیری دل و گیسوی یار یعنی چه ؟
کسی که طعم وصالت چشیده می داند
نگاه مرحمت سفره دار یعنی چه ؟
بگفت سید بحرالعلوم کی دانید
بغل گرفتن قد نگار یعنی چه
دگر برای وصالت بهانه میگیرم
اگر که دیر بیایی زغصه میمیرم
ز درد دوریت ای دوست شکوه ها دارم
خوشم اگرچه غریبم ولی تو را دارم
تمام سوز دل من زناله های شماست
ز درد هجر تو سوزی در این صدا دارم
گدایی در این خانه آرزوی من است
زنام توست اگر زره ای بها دارم
الا امیر سحر ای مسافر زهرا
امید وصل ترا بین هر دعا دارم
بیا و نامه ی اعمال من مرور نکن
که بر جبین عرق شرم از شما دارم
به کام خویش چشیدم غم جدایی را
امید رحمتی از یار آشنا دارم
بیا میان قنوتت مرا ز یاد مبر
که احتیاج شدیدی بر این دعا دارم
به آه نیمه شب تو قسم عنایت توست
اگر زبان مناجات با خدا دارم
قرار ما همه تنگ غروب صحن حسین
هوای بوسه ای از خاک کربلا دارم
چه می شود به نگاهی دلم تکان بدهی
چه می شود شب نیمه رخی نشان بدهی
رسیدی و دل ما غرق نور کردی تو
کلیم گشتی و جلوه به طور کردی تو
قسم به خون روی دستمال اشک تو
برای روضه دلم را جسور کردی تو
شبانه روز شده اشک تو شبیه به خون
ز بس مصیبت کوچه مرور کردی تو
همان زمان که لگد خورد مادرت زهرا
ز کو چه های مدینه عبور کردی تو
در آن دمی که به هم خورد گیسوان حسین
دل شکسته مادر صبور کردی تو
لبان تشنه ی زینب به خون حنجر خورد
زمان بوسه کنارش ظهور کردی تو
پی سری که بهم ریخته است ترکیب اش
لسان عمه ی خود را شکور کردی تو
میان کوفه شبی کنج خانه ی خولی
چه گریه ها که کنار تنور کردی تو
تمام حاجتم این است با دلی پر درد
ترا به حق اسیری عمه ات برگرد
#قاسم_نعمتی
#ولادت_امام_زمان ارواحنافداه
#نیمه_شعبان
ترکیب بند میلاد امام زمان عجل الله
تا که گردیدم آشنای سحر
شددلم وادی صفای سحر
بین سجاده تربتم گل شد
بانم اشک وگریه های سحر
دست خالی نمی رود هرگز
آن کسیکه شده گدای سحر
تو امام شکسته دلهایی
صاحب سفره عطای سحر
بوی وصل تو میکنم احساس
از نفسهای جان فزای سحر
چشم امید ما گنه کاران
بوده بر سوز یک دعای سحر
ریشه مشکلات ما این است
دلمان نیست مبتلای سحر
گره از کار واکند بی شک
ناله های گره گشای سحر
شب شب همزبانی یار است
درد ما غفلت از تو دلدار است
بی جهت نیست درنوایی تو
ماچه کردیم ؟ تا بیایی تو
این نشد رسم انتظار فقط
نعره ها میزنم کجایی تو
تو زاجداد خود غریب تری
بیکس و یار و آشنایی تو
بارها سرزدی به غفلت ما
شاهد کوه ادعایی تو
دست مارا گرفتی و رفتی
چون کریم و گره گشایی تو
همچونان مادرت تمام شب
تاسحر دست بردعایی تو
بر گنه کارها دعا کردی
بسکه آقا و با وفایی تو
شک ندارم که هر شب نیمه
زائر دشت کربلایی تو
تحت قبه چه ناله ها بکنی
خودبرای فرج دعا بکنی
جلوات پیمبری داری
ازهمه خلق برتری داری
بین اولاد حضرت زهرا
دلربایی دیگری داری
نقش بازوی توست جاءالحق
تابگویی چه محوری داری
ذوالفقار از تو جان بگیر باز
چون تجلی حیدری داری
کرم تو گدا نواز بود
دست اکرام مادری داری
ازتمام پیمبران خدا
یک نشان بهر رهبری داری
از همه برگزیدگان خلق
در رکابت تو لشگری داری
تو کجا و عزیز مصر کجا
چون خداوند مشتری داری
تویی حسن ختام اهل بیت
دست بوست تمام اهل بیت
سامرا از تو آبرو دارد
حرف ناگفته در گلو دارد
درودیوار خلوت سرداب
با نم اشک تو وضو دارد
کاسه چشم مانده بر راهت
باده ای ناب در سبو دارد
تو گل نرگسی و عرش دلم
با نفسهات رنگ وبو دارد
چه کنم ؟ این دل گرفتارم
دیدن رویت آرزو دارد
بین محراب نیمه های شب
دل من با تو گفتگو دارد
نیمه شد ماه ، ماه من برگرد
رحم بنما به آه من برگرد
پسر ناز حضرت نرجس
قبله راز حضرت نرجس
روزی خویش بردم عمری از
سفره باز حضرت نرجس
ذکر تسبیحتان به گهواره
بال پرواز حضرت نرجس
بارها دیده ام به زندگی ام
دست اعجاز حضرت نرجس
خواستگاری فاطمه سندی است
بهر اعجاز حضرت نرجس
آمد از عرش تک کنیز خدا
تاکشد ناز حضرت نرجس
روح توحید جلوه ای بنمود
گاه ابراز حضرت نرجس
مادرت همردیف لیلا شد
آخرین نوعروس زهرا شد
نیمه شب بود یا که وقت سحر
مادر آمد به دیدگان تر
چند روزیست گشته مانوس
لب گرم تو سینه مادر
امد و دید بین گهواره
جای تو خالی است ای دلبر
روبه سوی امام کرده و گفت :
پسرم نیست چاره ای آخر
پاسخ امد که غم مخور نرجس
گشته مهمان حضرت داور
بال جبریل بالش سر اوست
در طوافش ملائکه یک سر
جای او امن و کام او پر شیر
االسلام علی «علی اصغر»
مادری بین خیمه می چرخید
دست برروی سر دل مضطر
هاجر کربلا چه چاره کند
سینه بی شیر...انتظار پسر
ناگهان در حرم به خود لرزید
میکند از چه هلهله لشگر
چونکه هر بار هلهله کردند
به هدف خورده تیر های سه پر
دختری زد صدا رباب بیا
پشت خیمه به پاشده محشر
وقتی آمد که قبر حاضر بود
غرق خون طفل روی دست پدر
#قاسم_نعمتی
#ولادت_امام_زمان ارواحنافداه
#نیمه_شعبان
سلام نازترین مطلع تغزل ها
سلام بازترین سفرة توسل ها
سلام واسطه ی فیض، بین ما و خدا
سلام تکیة مستحکم ِ توکل ها
شبیه طور ، ظهورِ تو ظرف می خواهد
عروسِ فاطمه دارد از این تحمل ها
تو یک شبه به تکامل رسی میانِ رَحِم
هنوز غرق تَحَیُر همه تعَقُل ها
به غمزة تو گره وا شود زکارِگدا
کریم نیست مُقَصِر در این تعلُل ها
زیاس هایِ بهشتی به دستِ خود زهرا
درست کرده برایِ تو تاجی از گُل ها
شبیه ِ ماه، در این شامِ تار تابیدی
به رویِ دامن نرجس چه ناز خوابیدی
تکانِ پلک تو دل می برد ز دلبرها
مقابل قدمت خاک می شود سرها
فدای خندة بابای تو پدرهامان
فدایِ مادرِ پاکت تمام مادرها
ز «کاخِ روم » رسید و عروسِ زهرا شد
نتیجه میدهد آخر عفاف ِ دخترها
برایِ خواستِگاری زچادرش زهرا
قواره کرد،برایِ عروس،معجرها
از آن به بعد ملائک شدند خادمِ او
به پیش مقدمش انداختند شهپرها
رسید مژده عقیق یمن شدی نرجس
تو انتخاب برای حسن شدی نرجس
تمام دار وندارِ پیمبری مهدی
ز انبیای الهی تو برتری مهدی
به رویِ بازوی تو حک شده ست جاء الحق
شبیه ِ آیة قرآن مطهری مهدی
مگر نگفته ای الگویِ توست مادرِ تو
بدونِ شک تو از او ارث میبری مهدی
به ذوالفقار قسم وقت انتقام رِسَد
تمامِ خلق ببینند حیدری مهدی
ز ابروانِ بلندت وقار میریزد
چنان عمویِ رشیدت دلاوری مهدی
همینکه چشم تو شد باز ، فاطمه خندید
خوش آمدی گل زیبایِ عسگری مهدی
و ان یکاد بخوانید ماه آمده است
تمام هستی زهرا ز راه آمده است
زدستِ ناز تو ای ناز دار من چه کنم
برای وصل توام بیقرار من چه کنم
چقدر منتظرانِ تو در دلِ خاکند
به طول اگر بکشد انتظار من چه کنم
برایِ آمدنِ تو نکرده ام کاری
برای آمدنت ای نگار من چه کنم
ز بسکه دست گرفتی بدعادتم کردی
زدستِ لطف توای سفره دار من چه کنم
دلم هوای تورا کرده و زتو دورم
به غیرِ گریة بی اختیار من چه کنم
هزار بار زدم زیرِ عهدِ خود با تو
ندارد عهدم اگر اعتبار من چه کنم
رسیده نیمة شعبان چرا نمی آیی
نموده ایم چراغان چرا نمی آیی
بیا که گنبدِ خضراست دیده بر راهت
بیا که حیدرِ تنهاست دیده بر راهت
چقدر منتظران تو بیصدا رفتند
نگاهِ مضطرب ماست دیده بر راهت
قسم به خاکِ نشسته به چادرِ مادر
سکوتِ غربتِ دنیاست دیده بر راهت
هنوز ناله ی مادر به گوش می آید
بیا که حضرت زهراست دیده بر راهت
میانِ کوچه به دنبالِ گوشواره حسن
شهیدِ سیلیِ اعداست دیده بر راهت
میانِ گودی ِ مقتل حسین افتاده
هنوز زیرِ لگد هاست دیده بر راهت
برویِ نیزه به فرقی که واشده ازهم
نگاهِ حضرتِ سقاست دیده برراهت
میانِ بزمِ شراب و کنارِ تشت طلا
هنوز زینب کبراست دیده بر راهت
هنوز ِ یادِ گلویِ بریدة اصغر
رباب ،در دلِ صحراست دیده بر راهت
#قاسم_نعمتی
بر مهدی دین مُنجی دنیا صلوات
بر چهره آن ماه دل آرا صلوات
در دامن نرجس گل زهرا بِشِکفت
بر این گل و بر نرگس و زهرا صلوات
* * * *
گفتم که خدایا مرادی بفرست
طوفان زدهام راه نجاتی بفرست
فرمود که با زمزمه ی یا مهدی
نذر گل نرگس صلواتی بفرست
* * * *
بر گلشن و گل، به بـویِ مهدی صلوات
برشــــیفتـگان کـــــویِ مهدی صلوات
سر می زند از کنـارِ کعبــه خورشـید
در سعی و طواف، روی مهدی صلوات
* * * *
ای لعلِ لبِ تو شیعه را آب حیات
سرچشمه فیض و قبلگاه حاجات
ای حجّت ثانی عشر ای مهدی جان
بر طلعتِ زیبایِ تو دائم صلوات
* * * *
برخاتم اوصیاء مهدی صلوات
برصاحب عصر ما مهدی صلوات
خواهی که خداوند بهشتت ببرد
بفرست توبر حضرت مهدی مضطر صلوات
* * * *
خوانم همه جاه که زنده هستم صلوات
خیزد ز دل خدا پرستم صلوات
ای مهدی دین زدیدن ماه و فلک
با یاد رخ تو میفرستم صلوات
* * * *
برنائب برحق امامت صلوات
برصاحب انوار قیامت صلوات
خواهی که به روز حشر نگردی مایوس
بفرست به پیشگاه مهدی صلوات
* * * *
بر جلوه ی روی مهدی صلوات
بر جذبه ی هر نگاه مهدی صلوات
ما را نبود چو هدیه یی در خور او
بفرست به پیشگاه مهدی صلوات
* * * *
ای مظهر رحمت و عطا و برکات
سرچشمه ی فیض و قبله گاه حاجات
ای حجت ثانی عشرای مهدی جان
بر طلعت زیبای تو دایم صلوات
* * * *
صحبتی شد که خدا باب نجاتی بفرست
تلخی ذائقه را شاخ نباتی بفرست
می رسد با علم سبز امامت بر دوش
از چه خاموش نشستی صلواتی بفرست
* * * *
به رویِ انور مهدی منتَظر صلوات
به آن ذخیره حق هر چه مستمر صلوات
به یمن مقدم آن منتقم که در عالم
کند حکومت الله مستقر صلوات
* * * *
بر چهرۀ پر ز نور مهدی صلوات
بر جان و دل صبور مهدی صلوات
تا امر فرج شود مهیّا ، بفرست
بهر فرج و ظهور مهدی صلوات
* * * *
– بر صورت نورانی مهدی بگوئید صلوات
– چون می بینی اورا نمی شناسی بگوئید صلوات
– جهت خشنودی و سلامتی آن یوسف زهرا
– بر ثانیه ثانیه تا ظهور ش بگوئید صلوات
یــا رب آن مــهدی مــا را بــرسان مــــعدن مـــهر و وفـــا را بـــرسان
گــــشته دلهـــا هـــمه دیــــــوانه او حــــــامی دیـــــن خـــــدا را برسان
٭ ٭ ٭
برخیز كه حـــجت خـــدا مــی آیــد رحـــمت ز حـــریم كـــبریا مـــی آیــد
از گـلشن عسگری گذر كن كامروز بــوی گـل نــرگس از فضــا مـــی آیــد
٭ ٭ ٭
مـــــنتظران نــــیمه شـــعبان رســـید بـــر تـن بی جان جــهان جان رســــید
مـــژده به یاران كه صفا آمده اســـت ایـمنی و مهر و وفـــــا آمــــده اســــت
٭ ٭ ٭
جلوه گـر حُـسن خـداوند ز نـور مهدی اسـت
اهـــل دل را شـــرف درك حـــضور مــهدی است
از خــداوند در ایــن روز و شب بــا بــركت
عــــیدی مــا همه دیـــدار و ظــــهور مــهدی است
٭ ٭ ٭
بــه ســر غــیر از تــو ســودایی نــدارم به دل جـــز تــو تــمنایی نـــدارم
خـــدا داند كــــــه در بـــازار عـــــشقت به جــز جان هیچ كالایی نـــدارم
٭ ٭ ٭
اســــیر پــــنچه دردیـــم بـــــی تـــو بــهار آمـــد ولی زردیم بـــی تـــو
اگــر چــشم انتـــظار تــــو نـــبودیم در این دنـیا چه می كردیم بی تو؟
٭ ٭ ٭
با تو بودن آرزوی هر دلــی اســت یاد تو خود زینت هر محفلی است
عشق تو چون ماهتابی پر فــــروغ روشنایی هر سرای و منزلی است
٭ ٭ ٭
نظری كن كه دل غمزدگان شاد شود گذری كن كه جهانی ز غم آزاد شود
رفتی و قلب محبان ز جفا ویران شد تو بیا تا ز قـدومت هــمه آبــاد شــود
٭ ٭ ٭
نشـــانم ده جــمال حـــق نــــــمایت كـــجایی تـا كـــنم جـــان را فــــدایت
اگــر چه جان مـــن ارزش نـــدارد جــز آن چــیزی نــــــدارم رو نــــمایت
٭ ٭ ٭
اگـــر بـــینم جـــمال دلــــربایــش كــــــــنم جان را نثار خـــاك پــــایش
نگــــــردد نـــاامــید از درگــه او گـــــــدای دردمـــند و بـــــینوایش
٭ ٭ ٭
یـــوسف فــاطمه، دسته گل حیدر گــــــــل زهــرایی و دلــبر پیــغمبری
تو میان گلها از هــمه زیــباتری بــا دو چشــم سیه از همه دل می بری
٭ ٭ ٭
گل نــرگس دلم مــال تــو بــاشد دو چـــــشــمانم بــه دنـــبال تـــو باشـــد
نــمازم دیــدن روی چــو مـاهت چه ســـازم قــــبله ام خــال تــــو بــــاشد
#ولادت_امام_زمان (عج)
#سرود
متن سرود :
🔻بند اول
فرشته ها خبر میارن امشب
از آسمون قمر میارن امشب
کنار سجاده ی سبز بابا
قنداقه ی پسر میارن امشب
دلا شاده ، از غصه آزاده
فاطمه عیدی به همه داده
لبا خندون ، دردا شده درمون
میخونه یه صدا واسه تو همهی ایرون :
* اباصالح ، اهلا و سهلا *
🔻بند دوم
دلخوشی دلای خسته اومد
طبیب پرهای شکسته اومد
نگاه کن این جمعیتو ... ماشالا
هرکسی دل به آقا بسته اومد
شب شوره ، نور علی نوره
اینا بشارت ظهوره
دعا کردم ، ای درمون دردم
الهی بیای و دور سر تو بگردم
* اباصالح ، اهلا و سهلا *
🔻بند سوم
امشب اگه نوا نگیری حیفه
دستاتو به دعا نگیری حیفه
این شب نیمه شعبونی به والله
عیدی ، یه کربلا نگیری حیفه
کریم آقا... خیلی نوکریم آقا
عمریه گدای این دریم آقا
جونم ... دیوونه و مجونم
با ملائکه ی آسمونا می خونم :
* اباصالح ، اهلا و سهلا *
شاعر و نغمه پرداز :
#رضا_نظاری
#شور
#زمزمه
#امام_زمان_عج
بند اول:
میترسم رویِ
ماه تو رو نبینم و بمیرم
کی میشه که یه گوشهی عباتو/بگیرم
آرزوم بود که
بکنی منو یه گوشه نگاهی
صدای قدمتو میشنیدم/الهی
مقصودم منزلم تویی/ منزل نمیرسه بار کج
با چه رویی بگم خدا/ عجل لولیک الفرج؟
(آقا ای تاج سر بیا / قائمالمنتظر بیا )
بند دوم:
آقا شرمندم
چقده دیدمت و نشناختم
زندگیمو اون جوری که تو خواستی/نساختم
عهد بستم با تو
ولی خدا میدونه گیر گیرم
نشدم اونی که پای رکابت/ بمیرم
وا کن قفل دل منو / آقا تو رو ثامن الحجج
مشهد میرم فقط میگم / عجل لولیک الفرج
(آقا ای تاج سر بیا / قائمالمنتظر بیا)
بند سوم:
آقا میبینی
خلوتیای خونهی خدا رو
نالههای منتظرای دست به/ دعا رو
دنیا پر شد از
دلایی که گرفته و شکستن
دیگه همه منتظر ظهور / تو هستن
دنیا رو به خرابیه/شد زندگی همه فلج
درمان درد عالمی/ عجل لولیک الفرج
(آقا ای تاج سر بیا / قائمالمنتظر بیا)
#مظاهرکثیرینژاد
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سرود
#نیمه_شعبان۱۴۰۲
به امید نگاهت،میشینم سر راهت،به انتظار
میدونم یه روز آخر،وامیشه دیگه این در،سمت بهار
اگه روزی میخوره دنیا فقط تویی دلیل
همیشه برای بچه شیعه ها بودی کفیل
خیلی حیفه که بمیرم و نبیمت اقا
دست من کوتاه خرما بر نخیل
از عرش تا فرش،دنبال تو
اینجا اونجا همه جا اقبال تو
خنده گریه ، شادی غصه
حالم تنظیم میشه با حال تو
"بهونه ی زندگیم العجل العجل العجل
بند۲
تو نفس بهاری
هوای منو داری،کنارمی
تا همیشه و هرجا
ای آرامش دلها،قرارمی
تو میای و فرش زیر پاته بال جبرئیل
یوسفِ زهرا گل نرگس عزیزم الدخیل
کاش میشد میدیدمت واسه یه بار اما چه حیف
دست من کوتاه خرما بر نخیل
روز و هفته ماه و سالم
تنها با شادی تو من خوشحالم
دست خالیم،با تو پر شد
تا تو رو دارم قطعا خوش اقبالم
"بهونه ی زندگیم،العجل العجل العجل"
#حاج_ابوالفضل_جدیان_شربیانی
#سیدمهدی_صادقی
#علی_گلچین_پور