eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
428 عکس
126 ویدیو
772 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم من به عشق تو خمینی گرفتارشدم تو برفتی ومن ازعشق تو بیمارشدم فارق از خود شدم وسربه بیابان کردم همچون مجنون به بیابان پی دلدارشدم ماه خرداد چل دو که برفتی تبعید از همان سال زهجرت به سر دار شدم ماه خردادشصت وهشت که برفتی زجهان دلم از غصه شکست بی کس وبی یارشدم سالها از غم دوری رخت چون یعقوب گریه کردم زفراق تو چه افکار شدم ای امام بعد وفاتت همه بی کس گشتند به. سر. تربت. تو. آمدم و. زار. شدم دلم ازبی کسی وبی پدری گشته غمین که چنین عاشق تو ای گل بی خار شدم روزها آید و عمر م به فنا می گذرد روزها بگذرد ومن چو شب تار شدم سخنانت به دل پیر و جوان بنشسته من فدای تو و آن لعل کهربار شدم هر کلامت به دل خسته قاصد جان داد خواب بودم زکلامت دمی بیدار شدم تا بخود آمدم خواستم از آن سخنت پند گیرم توبرفتی و من خسته چه بیمارشدم قم_محمودقاسمیان(قاصد)
انقلاب و امام ----------------- آن زمان ها کهکشانی داشتیم وه چه زیبا آسمانی داشتیم نام ارزش هایمان ایثار بود زندگی در جوی و وصل یار بود یک جماران بود و یک ناجی دران او خمینی بود تقدیر جهان مردی از جنس حماسه پر غرور آفتاب روی او مست حضور او پناهی بود بهر مردمان عاشقی دل سوخته بس مهربان او که رفت از دست بس دلها شکست مهربان دیگری جایش نشست گام های ما صبور است بعد ازین باز هم ایران بود هم چون نگین صدیقه شاداب نیک
یارب قوام راه خمینی مدام باد جاوید رهبر ره و خط قیام باد هجرامام، جان ودل از مومنین شکسـت برجان آن شکسته دلان صد سلام باد ای به خالِ لب دلدار گرفتار بیا ای انالحق زده منصور سَرِدار بیا رفتی و خون ز دل و دیده من جاری شد ای امید دل »خندانِ« دل افکار بیا خدایا این چه غوغایی است اینجا که گوید با شما درد دل ما اماما رفتنت آتش به جان زد نه تنها جان که بر روح جهان زد سالروز ارتحال ملکوتی بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی رضوان الله تعالی علیه تسلیت و گرامی باد
تا سال ها كسى نمى دانست كه چرا آيت الله گلپايگانى در حين نماز بر پيكر امام خمینی(ره) ناگهان سكوت كردند،ديگران تصورشان اين بود كه ايشان فراموش كردند،چند بار عبارات را درگوش ايشان تكرار كردند اما آيت الله همچنان سكوت كردند تا اينكه از ابتدا شروع به خواندن كردن!فرزند ايشان به حاج آقا قول داده بودند تا زمانى كه پدر در قيد حيات هستند راز را برملا نكنند،بعد از رحلت ايشان تعريف كردند كه مرحوم پدر در حين اقامه نماز ناگهان وجود نازنين حضرت حجت (عج) را مى بينند كه در حال خواندن نماز بر پيكر امام هستند!ايشان از بهت و حيرت زبانشان بند مى آيد!كه ناگهان خود حضرت ندا مى دهند آسيد محمدرضا ادامه بده!!!.... 🌴🇮🇷🇵🇸🌴 🔹به اشتراک بگذارید و در ثواب نشر مکتب اهلبیت سهیم باشیم.
11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسیارعالی بسیار‼️ الله اکبر الله اکبر‼️ بشنوید سخن تازه شیخ تیجانی را در مورد سنیان متعصبی که بخاطر ماجرای غزه شیعه شده اند .
بسم‌الله الرحمن الرحیم یا جواد الأئمه میگویم میشود کفتر دلم آزاد دم باب الجواد با نامت پدرت هرچه خواستم را داد پسر بهترین پدر , بَه بَه پدر بهترین پسر , بَه بَه خلقتت اوج آفرینش بود به ظرافاتِ این هنر , بَه بَه مدح جود تو را خدا گفته از تو گفتن نه کار شاعر هاست از تو کم گفته ایم , تقصیرِ بی هنر بودن معاصر هاست نسخه ی دیگر امام رضا صاحب منبر امام رضا لقبت میبرد دل ما را ای علی اکبر امام رضا حکمتی داشته , امام رضا به خراسان اگر که راهی شد پدرت ساکن است اینجا , پس اهل ایران حساب خواهی شد نام زیبای تو مِی ناب است رونق کسب و کار ساقی هاست یا جواد الأئمه , انصافا مرقدت مشهد عراقی هاست
تو از ازل جوادی و ما از ازل فقیر یا ایهاالجواد تصدق علی الفقیر حس کرده است ثروت عالم به دست اوست وقتی گرفته است تو را در بغل فقیر این گوشه چشم توست که اکسیر اعظم است با یک نگاه تو به غنی شد بدل فقیر از حداکثر همه سر بوده هر زمان از تو رسیده است به حداقل ، فقیر از دیگران اگر چه شنیده کرم ، ولی دیده همیشه لطف تو را در عمل فقیر با دست پر به خانه ی خود رفته هر زمان با دست خالی آمده در این محل فقیر (( دارایی کریم به منزل نمی رسد ))* درباره ی تو ساخته ضرب المثل فقیر از آن زمان که لطف تو را دید تا ابد شد زندگی تلخ به کامش عسل فقیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┅✵﷽✵┅┄ سخاوت ، سائل باب الجواد است کرامت ، حاصل باب الجواد است چه زیبــا برگـــزیده قبلـــه اش را دلی که مــایلِ باب الجواد است ✍رقیه سعیدی(کیمیا)
┄┅✵﷽✵┅┄ آقــا ! تو را عــزیــز خــدا  آفریده اند از آیـه های جــود و سخـا آفریده اند نور تــو را برای رسیدن به کوی عشق شمس هُــدیٰ و قبلــه نمــا آفریده اند دریایـــیِ دو دست تو را اَیُّــهَا الجواد از جنــس نــور و آب بقـــا آفریده اند جود و سخــاست عادت آل عبا ، ولی تنهــا تو را "جــوادِ" رضـــا آفریده اند احسان و سفره داریِ این خانواده را دریــای رحمــت فقـــــرا   آفریده اند ای از تبـــار آینـــه ها ، از صفــــای تو صــدق و صفــای آینــه را  آفریده اند درگــاهِ بـا سـخــاوت بـاب الجـــواد را عــالــمْ پنـــاهِ شـــاه و گــدا آفریده اند صحــن وسرای بارگَـــهِ کاظمیــــن را زیبــاترین  بهشــتِ خــدا  آفریده اند در پاکــی و زلالی و تقــوا و دین ، تو را دُردانـــه ای  به  بحــرِ  وِلا  آفریده اند از کودکی نشـــانِ بزرگی و فضــل را مُهـــرِ جبیــنِ ابـن رضـــا  آفریده اند فضــل تو را ندید زنــی مثل اُمّ فضـل او را شَقــی به هر دو سرا آفریده اند روشن نمی شود دلِ تار  از فروغ مهر خورشیــد را ز شام ، جــدا آفریده اند طی کرد اُمّ فضل ، همان راه جعده را او را جـدا ز رســم وفـــا آفریده اند سهـــم کریــم  آل عبــــا و جـــواد  را ســـوز جــگر به زهــر جفا آفریده اند این داغ سینه سوز تورا گوشه ای فقط از  داغ  سیــدالشهــدا  آفــریده اند داغت اگر چه سخت ، ولیکن عظیم تر از داغـهــای کــرب و بـلا  آفریده اند؟ از آن زمان که کرب و بلا را رقــم زدند حق  را  نشــــان تیـــرِ بــلا  آفریده اند اما اســـاس باطــل و بنــیان ظلــم را بر پـایـهٔ شکــست و فــنا آفریده اند نور حسیــن ، آینهٔ حـق سرمدیست این نـور را چــراغ هُـدا آفریده اند ✍رقیه سعیدی(کیمیا)
┄┅✵﷽✵┅┄ سخت است وقتی روضه با نام شما باشد تصــویـری از داغ دل ابــن الرضـــا باشد سخت است در اوج غریبــی در دَم آخـــر فردی میان حجـــره ای بی کس رها باشد افســوس آن داغ قدیمی تازه شد انگـار سوز جگـــر که مثـــل داغ مجتبـــا باشد این بار هم زهر جفــا و همســری ملعون مأمور فتنه از ســـوی قـــوم دَغــا باشد مانند جعده ، زهر کیـن نوشاند جای آب تلخ است این جــور و جفا از آشنا باشد سخت است از سوزجگر برخود بپیچی و بین کنیــزان حـــرم جشنـــی به پـا باشد فریادهــایت را نمی فهمـــد زمـــانـی که جـانت به دست یک زن بی اعتـــنا باشد آبی که بر روی زمین می ریخت امّ الفضل یــادآورِ رفتــــار شمــــرِ بــی حیـــا باشد از تشنگی در زیر لب ، هِی روضه می خواندی سوز عطش یک گوشه از کرب و بلا باشد فرق است جان دادن، میان حجره با گودال جایی که جدّت زیر سنگ و نیزه ها باشد سخت است اما سخت تر،این که، تنی بی سر زیر ِسُــمِ اسبـــانِ ده تن، بی حیـــا باشد هــرگز ندانستند شـــأن و جــایگاهــت را فرزند سلطان ، معدن جود و ســخا باشد هرگز نفهمیــدند هــر کــس محضرت آید در سایهٔ الطــاف تو ، حــاجــت روا باشد بیمـــار ، با دستان پرمهــرت ، شـــفا یابد چــون بــارگاهت معنــی دارالشفـــا باشد این دل هـــوای کاظمیـــن و کـــربلا دارد خاک درت نور دو چشــــمِ کیـــمیا باشد ✍رقیه سعیدی(کیمیا)
┄┅✵﷽✵┅┄ می زنی دست و پا و می ریزد پاره های جگــرت ، امام جواد! درد پهلــــویِ تو شــــده مثــلِ پهلـــویِ مــادرت ، امام جواد! یاد مــادر ، سرشـــک می بارد از دو چشــمِ ترت، امام جواد! هیــچ یاری میــان این حــجره نیست دور و برت ، امام جواد! جز کنیــزان بی حیــا که شدند کف زنــان در برت ، امام جواد! زهرکین خوردی ازکسی که هنوز نیــست در بـاورت ، امام جواد! شــد جــوابِ طلب نمــــودنِ آب خنــــدهٔ همـــسرت ، امام جواد! ریخــت آب و ندید سنگـیـن دل حــالتِ مضـــطرت ، امام جواد! تشنگـــی برده طاقت و صبـرت در دَمِ آخـــــرت ، امام جواد! تــا تــو را پشــت بــام آوردنــد زخــم شد پیکــرت ، امام جواد! ســـایه انداختـــند کبــــوتـرهــا زود ، رویِ ســــرت ، امام جواد! گرچه از ســـوز تشنــگی هر دم سوخت بال و پرت ، امام جواد! آتــش خیمـــــه هــا نســـوزانده گیســـوی دختــرت ، امام جواد! خیــــزران بـر لبــــان تو نـزدند محضـرِ خــواهرت ، امام جواد! پیش چشـــمان تو نشــــد پـرپـر اکبـــر و اصغـــرت ، امام جواد! توی گــودال ، هیـــچ کـس نزده دِشنــه بر حنـجرت ، امام جواد! ســر ، ز پیکر ، جــدا نشـــد رویِ زانــــوی مــادرت ، امام جواد! جـای شکــر است لا اقــل نزدند روی نیــزه ، ســرت ، امام جواد! ✍رقیه سعیدی (کیمیا)
┄┅✵﷽✵┅┄ یارب گینه زهریلن ، یاندی جگر اودلاندی تا ائتدی جفـــا زهری ، قلبه اثر، اودلاندی ازبس کی آغیر غمدی عالمده جوان داغی یاندیردی ئورک باشین ،شب تاسحر اودلاندی یاشمس شموس اوغلی! سَن ماه منوّر سن الله نیه خاطر اُول ، قرص قمــر اودلاندی آخــر بو نَـه عالمــدی ؟ منــزلده غریبـــانه لب تشنه جگریاندی، هم بال وپر اودلاندی یوخ مَحرم اسرارون ،هر ناله کی سَن چکدون یئر ناله چکیب سَنلَن ، گؤی سر به سر اودلاندی یاندیردی عطش داغی، آهیله یانوب سینه آخدی گؤزیوین یاشی،اشک بصر اودلاندی یا اِبن رضا! گرچه سَن داغ جگــر گؤردون ازبس ائلَه دون ناله ، دیوار و در اودلاندی اما یادا سال هردم، آخشام چاغی ،عاشورا توفان بلا قــوپدی،چون خیــمه لر ادلاندی هچ داغ ایکی دنیاده جدّون داغی تک اولماز اکبر باشینین اؤستَه ،قلب پدر ادولاندی تا روزقیامت هم سؤنمَز بواوغول داغی بو ماتم عظــمادن ، روح بشر اودلاندی ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ ✍رقیه سعیدی(کیمیا)