به این امید که تو میدهی جواب حسین
سلام داده به تو هرکه خورده آب حسین
به عشق گریه برای مصیبتت دارد
چهار فصل گل چشم من گلاب حسین
به آبروی همین چند قطره محترمم
به روسیاهی من گریه زد نقاب حسین
به پادشاهی عالم نمی کنم میلی
چرا که نوکر تو می شوم خطاب حسین
کمال من اثر هم نشینی ام با توست
که غوره ی دل من با تو شد شراب حسین
اگر در آتش عشق تو سوختن باشد
کجاست آن که بترسد از این عذاب حسین
بتاب بر من آلوده و بسوزانم
چرا که پاک کننده ست آفتاب حسین
اگر بدم، اگر آلوده ام ، تو سرورمی
که من جوانم و تو سید الشباب حسین
شاعر: #مجتبی_خرسندی
#امام_حسین
#هفتگی_1403
#شعرخوانی
امیدِ آخرِ دلهای بیقرار حسین!
«مرا هزار امید است و هر هزار» حسین!
به کوهِ امنیت و بندگی رسید سریع
به کِشتی تو هرآنکس که شد سوار، حسین!
تویی که شأن نزولِ «تبارکاللّه»ی
به خِلقتِ تو خدا کرده افتخار، حسین!
گناهکارم و در بین خلق، محترمم
غلامی تو بهمن داده اعتبار حسین!
از این محبّت و این عشق و این حسینیهها
هزار شُکر که «لایُمکِنالفرار» حسین!
اگر حبیب به عشقت دوبار جان داده است
هزار جان بِده تا من هزار بار، حسین...
#مجتبی_خرسندی
#وفات_حضرت_ام_البنین_س
بعد از تو دیگر هیچ کس ام البنین نیست
یعنی زنی مانند تو مرد آفرین نیست
ام الادب، ام الوفا، ام الاباالفضل
غیر از تو وصف هیچ شخصی این چنین نیست
شاگرد درس صبر مولا بوده ای که
با این همه غم روی پیشانیت چین نیست
در گریه ات راهی ندارد داغ فرزند
قصد تو از این کار غیر از حفظ دین نیست
وقتی که اشک دشمنانت را در آورد
پس خطبه ای چون خطبه هایت آتشین نیست
مدح تو چون با مدح عباست گره خورد
دیگر گریز روضه هایت هم جز این نیست
شور رجزهایش نمی آمد به آن که
در راه حفظ دین خود قطع الیمین نیست
آه! ای خوشا بر حال آن مردی که در جنگ
وقتی که دستش قطع شد بر روی زین نیست!
این چند برگ از متن قرآن است بر خاک؟
یا دست های اوست که در آستین نیست؟
یا روی پای فاطمه یا روی نیزه است!
یعنی سر عباس بر روی زمین نیست...
#مجتبی_خرسندی
🏴 بهمناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (۲۶ رجب)
#وفات_حضرت_ابوطالب_ع
پر از مدح محمد بود، دیوان ابوطالب
که غیر از او نبوده در دلوجان ابوطالب
اگر حتی تمام مکه با او دشمنی میکرد
شبیه کوه محکم بود، پیمان ابوطالب
چنان دین زیر دِینِ جانفشانیهای او مانده
که مینامند ما را هم مسلمان ابوطالب
کسی حتی اگر فکر جسارت بر نبی میکرد
طرف میشد به برق تیغ برّان ابوطالب
به دستان خودش پروردگار عشق پروردهست،
گلی مثل علی را در گلستان ابوطالب
بنیهاشم مسیر رستگاری را نمیپیمود
اگر سکّان نمیشد تحت فرمان ابوطالب
بدونشک بدل میشد به ویرانه تمام شهر
نمیافتاد اگر در دست عمران ابوطالب
پیام آورده جبریل امین از حق به پیغمبر،
که "آتش دور باد از حول دامان ابوطالب"
کرامت نسل اندر نسل ارث خانهاش میشد
اگر میشد کسی یکبار مهمان ابوطالب
تمام روزی یکسال خود را با خودش میبرد
اگر یکوعده میآمد سر خوان ابوطالب
به یُمن مقدم پاک رسول مهربانیهاست
که حتی شعب شد ملک سلیمان ابوطالب
محمد جای خود را داشت، اما در همان دیدار
بحیرا بعد از او ماندهست حیران ابوطالب
علی سِرّ نهانش بود و باید پرده برمیداشت
شکاف کعبه از این راز پنهان ابوطالب
اگر آن سال را پیغمبر "عامالحزن" نامیدند
سبب این شد که سنگین بود هجران ابوطالب
روایت شد "که بعد از مرگ، دوزخ جایگاه اوست،
مسلمانی که شک دارد به ایمان ابوطالب"
#مجتبی_خرسندی
🏴 بهمناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام (۲۶ رجب)
#وفات_حضرت_ابوطالب_ع
این حرفهای ناروا از ساحتت دور است
وقتی که مثل نور، اوصاف تو مشهور است
انکار ایمان تو کسب و کار بعضیهاست
جای تعجب نیست، ظلمت دشمن نور است
از خاندان حقّی و حق مطلقاً با توست
هرکس حقیقت را نمیبیند یقین کور است
یک عمر پشتیبان دین بودی و با این حال
نام تو در آیینهی تاریخ مهجور است
از فضل بسیار تو کمتر گفته شد، زیرا
در سایهی نور علی نور تو مستور است
وقتی تو عمران هستی و فرزند تو موسی
پس ارزش بیت تو آیا کمتر از طور است؟
با دست تو شد خانهی دینِ خدا آباد
با بودنت این بیتالاحزان، بیت معمور است
شیرینتر از نام محمد بر زبانت نیست
از مدح او دیوان اشعار تو پرشور است
بعد از تو "عامالحزن" شد هرسال پیغمبر
اما همیشه نزد او یاد تو مذکور است
بیشک شفاعت میکند پیغمبر خاتم
از هرکسی که در دوعالم با تو محشور است
#مجتبی_خرسندی
#ولادت_حضرت_رقیه_س
جان و دل شاعر، پی الهام حسین است
وقتی که سرآغاز غزل، نام حسین است
چون آب که رفع عطش از تشنه نماید
آرام دلم نام دلآرام حسین است...
هر قاعدهای خورده بههم از سر لطفش
آزاد، اسيریست که در دام حسین است
در زمرهی شاهان و بزرگان شده مکتوب
هر نام که در دفتر خدّام حسین است
اسلام ِ همه کفر شود روز قيامت
معيارِ خداوند اگر اسلام حسین است
آغاز خوش این است که با نام حسین و
پايان خوش آن است که با نام حسین است
با دست علیاکبر و با دست رقیه
رزق همه از سفرهی اکرام حسین است
آمد به جهان دختر ارباب، خوش آمد
ماه دوسرا، مهر جهانتاب، خوش آمد
بیتالغزل هر غزل ناب، رقیهست
خورشید علیاصغر و مهتاب، رقیهست
نزدیکترین راه به الله حسین است
نزدیکترین راه به ارباب، رقیهست
در باب برآوردن انواع حوائج
یکباب خدا دارد و آن باب، رقیهست
در زاویهی عرش خدا قاب بزرگیست
نامی که شده زینت اینقاب، رقیهست
در خلوت خود معتکفاند اهلِ محبّت
در مسجد این طایفه محراب، رقیهست
دردانهی ارباب که با دست اباالفضل
از چشمهی کوثر شده سیراب، رقیهست
حاجت طلبیدند از او عالم و آدم
زیرا که فقط مهر جهانتاب، رقیهست
او آمده و خستگی عشق به در شد
با خندهی خود امابیهای پدر شد
هر اهل دلی یافته راهی به رقیه
پس رو زده با کوه گناهی به رقیه
هر وقت نشستهست سر شانهی عباس
تقدیم شده منصب شاهی به رقیه
هرجا سخن از راه رسیدن به خدا شد
داده دل ما زود گواهی به رقیه
هرکس که امیدش شده از کل جهان قطع
انداخته با گریه نگاهی به رقیه
ساکن شده در کهف امان تا ابدالدهر
آورده هرآنکس که پناهی به رقیه
مدیون حسینیم که داده دل ما را
گاهی به علیاصغر و گاهی به رقیه
وا شد گره از مشکل ما تا که شب قدر
دهمرتبه گفتیم؛ الهی به رقیه...
هر کس که تو را دیده به لب زمزمه دارد
بر لب دم یافاطمه یافاطمه دارد
#مجتبی_خرسندی
#مناجات
#امام_زمان_عج
#رمضان_المبارک
خبر آمدنت آمده از راه، بيا...
سربزن ازدل يک جمعهیناگاه، بيا!
ماه کامل نشود تا تو نيايی آقا
تا که کامل بشود نيمهی اينماه، بيا
عهد بستیم و شکستيم و گذشتی هربار
بازهم با دل آلودهی ما راه بيا
درد ما بیخبریهاست، خودت باخبری
ای تو از درد دل ما همه آگاه، بیا
خواب غفلت شده کار همهی ما بیتو
يوسف قافله يکسر به لب چاه بيا
جمعهها رفت، ولی جمعهی موعود نشد
جمعهها میرود ای جمعهی دلخواه بيا
زنده ماندیم که در روز ظهورش باشیم
آه! ای جان بهلبآمده، کوتاه بیا!
گفت شاعر؛ "خبر آمد، خبری در راه است"
خبر آمدنت آمده از راه، بیا...
✍ #مجتبی_خرسندی
#بیست_و_یکم_ماه_رمضان
#شهادت_امیرالمومنین_ع
#رمضان_المبارک
#رباعیات
رباعی۱
ای در پی گنج، گنج و گنجینه علیست
ای اهل عمل، دست پر از پینه علیست
ای آن که به دنبال خدا میگردی
دنبال علی باش که آئینه علیست
رباعی۲
هرکس که در این جهان گرفتار علیست
با قیمت جان و دل خریدار علیست
عمریست جهان ریزهخور سفرهی اوست
هرچند که نانونمک افطار علیست
رباعی۳
هر دل که شناختهست راهی بهعلی
پس رو زده با کوه گناهی بهعلی
پیغمبر ما که "مُستَجابُ الدَّعوة" است
در سجده چنین گفت؛ "الهی بِعلی"
رباعی۴
بر پای تو کوه درد و غم سجده کند
نامت که نوشته شد، قلم سجده کند
از بس که به سجده رفته ای در دل شب
حق است که برتوسجده هم سجده کند
رباعی۵
بار غم اگر به شانه برداشت علی
در کوفه نهال عشق را کاشت علی
هر شب در اوج خلوت نخلستان
باچاه قرار درددل داشت علی
رباعی۶
یکعمر به فکر دیگران بود علی
با دشمن و دوست مهربان بود علی
تاریخ گواه است که تا روز ابد
مظلومترین مرد جهان بود علی
رباعی۷
شبهای زمین بدون او بیبدر است
حتی شب قدر بیعلی بیقدر است
در زمرهی خوبان جهان در تاریخ
تا روز حساب نام او در صدر است
رباعی۸
بودند اگرچه دورش افراد دورو
هرگز دو خورش نبود بر سفرهی او
از جهلِ زمانه با علی عمری بود؛
خاری در چشم و استخوانی به گلو
رباعی۹
امشب خبری نشد از آن مرد کریم
خالی ماندهست ظرف طفلان یتیم
اینبار به دست کافری معجزه شد
در مسجد کوفه ماه گردید دونیم
رباعی۱۰
شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در انتظار تکرار علیست
خوشبخت کسی که مُهر پروندهی او
امضای "براءَةٌ مِنَ النّارِ" علیست
#مجتبی_خرسندی
#شب_جمعه
#امام_حسین_ع
همین که شد چراغ روشن این راه ؛ " پیراهن "
خدا یک سوره نازل کرد ؛ بسم الله ، پیراهن ...
طنین افکند از این سوره چندین آیه در هستی
که یادآور شود شادی و غم را گاه پیراهن
هم از راز نهان انبیا با خود خبرها داشت
هم از اسرار پنهان خدا آگاه ؛ پیراهن
مرور تازهای از خاطراتی کهنه خواهد داشت
اگر دیده ست عمق قصه را کوتاه پیراهن
فرود آمد ... ، فرود آورد یک یک آیه هایش را
برآورد از نهاد اهل عالم " آه... " پیراهن
نخستین بار باب توبه شد بر قامت آدم
که شد کار جهان را بانی اصلاح ؛ پیراهن
برای نوح کشتی بان ، برای یونس آزادی
شد آتش را گلستان بر خلیل الله ؛ پیراهن
سلیمان خاتمش را یافت ، موسی نیل را رد کرد
شفای دیده ی یعقوب شد در چاه ؛ پیراهن
لباس کعبه بر اندام بت زیبا نخواهد بود
اگر افتاد دست مردم گمراه پیراهن
هزار و چارصد سال است در عرش خدا هرشب
بنا کرده هزاران روضه ی جانکاه پیراهن
خبر از سرخی رازی نهان در سینه اش دارد
اگر تا کربلا رفته ست با اکراه پیراهن
بهلطف زخم ها بوده که این پیراهن از اعجاز
به تن کرده " هزار و نهصد و پنجاه پیراهن ! "
حنایی سرخ از خون خدا با خود به تن دارد
که در روز قیامت می شود خون خواه پیراهن
یقین دارم که در آخر سعادتمند خواهد شد
که با موعود منجی می شود همراه پیراهن
#مجتبی_خرسندی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور #رئیسی_عزیز
عدالت در میان مردمی برپا اگر باشد
چهجای عیب اگر سهم فقیران بیشتر باشد؟
برای شاه «با رعیت نشستن» فخر خواهد بود
اگر حتی غذای سفرهها خون جگر باشد
کسی پیدا نخواهد کرد توفیق سعادت را
مگر بیداریاش بسیار و خوابش مختصر باشد
چگونه خواب راحت داری ای فرمانروا؟ وقتی
که چشم یکنفر از زیردستان تو تر باشد...؟
نه طوفان...!، باد درمیآورد از جا درختی را
که با خون آبیاری شد، ولی بیبرگوبر باشد
«أشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» یعنی مرد در میدان
برای دشمنان باید که چون تیغ دوسر باشد
سکوت لالهها اینجا صدای روشنی دارد
نباید خون سربازان کشور بیثمر باشد
::
«رجایی»وار خدمت کرد و در آخر «بهشتی» شد
ندیدم هیچکس مثل «رئیسی»، «باهنر» باشد
✍ #مجتبی_خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم
#رباعیات
#عید_غدیر
#هجده_ذی_الحجه
رباعی۱
ای در پی گنج، گنج و گنجینه علیست
ای اهل عمل، دست پر از پینه علیست
ای آن که به دنبال خدا میگردی
دنبال علی باش که آئینه علیست
رباعی۲
صدشکر که داریم تعصّب بهعلی
این عشق شده راه تقرّب بهعلی
فرمود نبی؛ «خلق نمیشد آتش
لَو اِجْتَمَعَ اَلنَّاسُ عَلَى حُبِّ عَلی»
رباعی۳
همواره به فکر دیگران بود علی
با دشمنودوست مهربان بود علی
تاریخ گواه است که تا روز ابد
مظلومترین مرد جهان بود علی
رباعی۴
هردل که شناختهست راهی بهعلی
پس رو زده با کوه گناهی بهعلی
پیغمبر ما که «مُستَجابُ الدَّعوة» است
هر آینه میگفت؛ «الهی بِعلی...»
رباعی۵
هم مزد تو سهم اینوآن است علی
هم خندهی تو خطّ امان است علی
در هر دو جهان کدام اقیانوسی
جز فضل تو «بحر بیکران» است علی
رباعی۶
هرکس که در این جهان گرفتار علیست
با قیمت جان و دل خریدار علیست
عمریست جهان ریزهخور سفرهی اوست
هرچند که نانونمک افطار علیست
رباعی۷
بار غم اگر به شانه برداشت علی
در کوفه نهال عشق را کاشت علی
هر شب در اوج خلوت نخلستان
باچاه قرار درددل داشت علی
رباعی۸
شبهای زمین بدون تو بیبدر است
حتی شب قدر بعد تو بیقدر است
در زمرهی خوبان جهان در تاریخ
تا روز حساب نام تو در صدر است
رباعی۹
جبریل امین رسانده پیغام به تو
از جانب حق سلام و اکرام به تو
از بس که حمایت از پیمبر کردی
ایمان آورده دین اسلام به تو...
رباعی۱۰
ای رکن وجود خلق ای «نون لنا»
عالم همه بیتو می رود رو بهفنا
تو نفسرسول هستی ای جان جهان
ثابت شده این کرامت از «انفسنا»
رباعی۱۱
بر پای تو کوه درد و غم سجده کند
نامت که نوشته شد، قلم سجده کند
ازبسکه بهسجده رفتهای در دل شب
حقاست که برتو سجدههم سجده کند
رباعی۱۲
تا دید «دو قطره اشک جاری»ها را
بخشید از ما گناهکاریها را
جز او چهکسی فاتح جنگ است ولی
تعقیب نمیکند فراریها را؟
رباعی۱۳
تنها نه به سائلی انارش را داد
در راه خدا دار و ندارش را داد
جز او چهکسی بهدشمن خود درجنگ
در اوج نبرد ذوالفقارش را داد؟
رباعی۱۴
بودند اگرچه دورش افراد دورو
هرگز دو خورش نبود بر سفرهی او
از جهلِ زمانه با علی عمری بود؛
خاری در چشم و استخوانی به گلو
رباعی۱۵
امشب خبری نشد از آن مرد کریم
خالی ماندهست ظرف طفلان یتیم
اینبار به دست کافری معجزه شد
در مسجد کوفه ماه گردید دونیم
رباعی۱۶
در لوح وجود، بهترین قاب علیست
در ظلمت شام تیره، مهتاب علیست
شب اهلعبادت است و روز اهلنبرد
سرلوحهی هرشهید محراب علیست
رباعی۱۷
شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در انتظار تکرار علیست
خوشبخت کسی که مُهر پروندهی او
امضای «براءَةٌ مِنَ النّارِ» علیست
رباعی۱۸
از آن روزی که پهن شد خوان غدیر
اعیاد همه شدند مهمان غدیر
وقتی که غدیر بهترین عید خداست
پس عید سعید فطر قربان غدیر
#مجتبی_خرسندی
#شب_جمعه
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
🏴 «ابوالعباس حمیری» از علماء و محدثین قرن سوم و چهارم هجری در کتاب «قرب الاسناد» به نقل از «ابوالبختری» مینویسد:
امام جعفر صادق (ع) به نقل از پدرشان امام باقر (ع) فرمودند:
«أَنَّ اَلْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ علیهماالسلام كَانَ يَزُورُ قَبْرَ اَلْحَسَنِ علیهالسلام فِي كُلِّ عَشِيَّةِ جُمُعَةٍ»
ترجمه: امام حسین علیه السلام هر شب جمعه به زیارت امام حسن علیه السلام میرفتند.
📚قرب الإسناد حمیری، ص۱۳۹
وجود عالم امکان به خاطر حسن است
خوشابهحال هرآنکس که شاعر حسن است
تمام خلق شب جمعه کربلا هستند
ولی حسین شب جمعه زائر حسن است
#مجتبی_خرسندی