#وفات_حضرت_ام_البنین_س
پیراهنِ مشکیم و پوشیدم
گُل کرد بازم تو دلم احساس
دیدم نوشته گوشه ی تقویم
” روزِ وفـاتِ مادرِ عبّاس `
امّ البنیـن یعنی جوانمـردی
یعنی زنی از جنسِ مردانه
یعنی که بعد از حضرتِ زهرا
زهراتریـن بانویِ این خانـه
امّ البنیـن یعنـی فداکـاری
یعنــی بدونِ واهمـه بـــودن
یعنـی زنِ حیـدر شدن امّا
بـازم کنیـزِ فاطمـه بـودن
وقتی که اسمت فاطمه باشه
امّا بخوای امّ البنیـن باشی
غیرت بجوشه تو رگ و ریشت
زن باشی و مردآفرین باشی
دربندِ این باشی که با لبخـند
دلبندِ زهـرا رو بخنـدونــی
قُنداقه ی عبّاست و با اشــک
دورِ سرِ زینـب بچرخونــی
یعنی مَحالـه باشه عبّاس و
قلبِ حسین از خون لبالب شه
می خوام علمـدارِ رشیدِ من
در کربلا پیش مرگِ زینب شه
یعنی نمیخوام رو زمین باشه
یک قطره از خونِ حسینِ من
کرب و بلا یـادت نره عبّاس
جونِ تو و جـونِ حسیـنِ من
مـادر بیا و سر بُلندم کن
باید سرت رو نیزه ها باشه
دست برنداری از علمـداری
حتّی اگه دستات جدا باشه
میپیچه عطرِ یاس تو مِیدون
” ادرِک اخا ” رو باورت میشه
من مـادرت هستم ولی عبّاس
یک روز زهرا مادرت می شه
#ابراهیم_زمانی
#وفات_حضرت_ام_البنین_س
دوبیتی
نوایی آتشین دارد دل ما
چه آوایی حزین دارد دل ما
کشیده چار سویش صورت قبر
غم امالبنین دارد دل ما
#میثم_مومنی_نژاد
#وفات_حضرت_ام_البنین_س
از عطش شنیدم و بی تاب شدم
مثه شمعی سوختم و عذاب شدم
کاش میشد ، قبر منم کوچیک باشه
تا ببینن ، از خجالت آب شدم
خواست بیاد به خیمه ، دشمن نگذاشت
دستای افتاده از تن نگذاشت
مشک و تا حرم به دندون میکشید
بخدا عمود آهن نگذاشت
حق دارن که گریه مثلِ ابر کنن
چجوری اونا که دیدن صبر کنن
مگه میشه ، چند تا نیزه دار بیان
قبر شش ماهه رو نبش قبر کنن
چه بلایی مگه آورده سرش
چجوری طفل و گرفت از مادرش
حرمله کیه که اسمش تا میاد
هنوزم رباب میلرزه پیکرش
ماجرای حمله ی یه قوم چیه
نعلای تازه و ضرب سُم چیه
یکی یکی پرسیدم کسی نگفت
قصه ی ضرب دوازدهم چیه ؟
چی شده که خواهرش از پا نشست
دست به سر گذاشت ، رویِ خاکا نشست
قصه ی الشمرُ جالِسًُ چیه
این حروم زاده مگه کجا نشست ؟
بدنش مگه جدا جدا نبود
تن زخمیش مگه رو خاکا نبود
بمیرم براش مگه بعد سه روز
کفنی به غیر بوریا نبود
حق میدم از من خمیده تر بشه
تو یه روز این همه خونجگر بشه
بخدا به غیر زینب ندیدم
دختری که پیر تر از مادر بشه
#میثم_مومنی_نژاد
#وفات_حضرت_ام_البنین_س
دوبیتی
ز چشمان سکینه شرمگین بود
فرات اشک هایش آتیش بود
شبیه مشک آب تیر خورده
دل صد پاره ی ام البنین بود
#میثم_مومنی_نژاد
#نوحه
#زمینه
#وفات_حضرت_ام_البنین_س
سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من
ستاره میبارم قمر ندارم من
به من نگید مادر پسر ندارم من
ام البنینم وای
جسم عزیزم رو چه زیر و رو کردند
به پیکر عباس نیزه فرو کردند
.....
وقتی به خاک افتاد علقمه شد بی تاب
تا مشک آبش ریخت شد از خجالت آب
......
کجاست علی اصغر رباب پریشونه
گهواره خالی و لالایی میخونه
.....
ای کاروان با این دلم چها کردی
سه ساله ی ما را چرا نیاوردی
....
شد خیمه ها غارت وقتی علمدار رفت
ناموس آل الله تو کوچه بازار رفت
....
شنیده ام زینب زد دست غم بر سر
از داغ اون گودال از دست اون خنجر
#میثم_مومنی_نژاد
#شور
#واحد_سنگین
#وفات_حضرت_ام_البنین_س
ابالفضل
بیا این دم آخری غربتم رو ببین و
بیا و تَسّلا بده درد ام البنین و
واویلا
ابالفضل
الهی که مادر فدای دو دست بریدت
بمیرم برای غریبی و مشک دریدت
واویلا
نظر کن به حالم که زارو محزونم
ببین گوشه ای کنج بستر گریونم
نفس هام رسیده روی لب ای مادر
با چشمای تر از غم تو می خونم
(ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل)
____
ابالفضل
شنیدم اُمیدت عزیز دلم نااُمید شد
شنیدم که گیسوی زینب یه روزه سپید شد
واویلا
ابالفضل
شنیدم یه لشکر تو رو کشتنت نور عینم
تو رفتی و شد بی علمدار و یاور حسینم
واویلا
دو دستای تو تا قلم شد عباسم
حرم بی پناه و علم شد عباسم
می گفتن به حال حسینم خندیدن
قد و قامتش تا که خم شد عباسم
(ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل)
__
ابالفضل
برام گفته زینب که توی نبودت چه ها شد
چقد تازیونه نصیب زن و بچه ها شد
واویلا
ابالفضل
شنیدم که توو شام و کوفه چقد شد جنایت
چقد روی ناقه به اهل حرم شد جسارت
واویلا
امان از غم کوچه بازار واویلا
امان از غریبی و آزار واویلا
توی اون شلوغی و جنجال بی بی ها
میگفتن کجایی علمدار واویلا
(ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل)
____
#عباس_قلعه
🏴سبک زمینه یا واحد شهادت حضرت فاطمه ی ام البنین سلام الله علیها و روضه کربلا
#زمینه
#واحد_سنگین
#وفات_حضرت_ام_البنین_س
#بانگاهه_مادرت_یاعباس
🏴بند اول
با نگاهه مادرت یا عباس
گره از کار ماها وا میشه
در خونت هر کی نوکر میشه
خدا میدونه که آقا میشه
منم عمری نوکر عباست
روزی از دستای بی دست حرم میگیرم
اگه باشه روم نگاهه خاصت
میرسم به آرزوم و کربلا میمیرم
منم عمری نوکر عباست
واسه لطفی که بهم کردی ازت ممنونم
اگه باشه روم نگاهه خاصت
میشه عاقبت به خیری نصیبم میدونم
یا ام البنین ۲ مادر عباس
🏴بند دوم
منه مسکینو دعا کردی تا
روضه خونه حضرت سقاشم
واسه من تو مادری کردی تا
که غلامِ پسراتون باشم
بدم اما همیشه بی بی جان
توی سختی ها فقط از تو مدد میگیرم
خیلی گردنم تو حق داری که
کمه واسه قمرت جون بدم و بمیرم
نمک سفرتونو خوردم که
خودمو همیشه مدیون به شما میدونم
از عنایات توئه که بی بی
دارم از حضرت عباسه شما میخونم
یا ام البنین ۲ مادر عباس
🏴بند سوم
خبر از دل شکستت دارم
تا شنیدی افتاد عباس از پا
هِی میپرسیدی حسینم چیشد
تا که فهمیدی چیشد با سقا
کربلا نبودی ام البنین
که ببینی علم از دست علمدار افتاد
قتلگاه نبودی ام البنین
اونجا که به دست شمر نانجیب کار افتاد
روی سینهء حسینت نشست
خنجرو کشیدو از قفا جدا کرد سر رو
سرو روی نیزه ها زد نامرد
و رها کرد زیر سمّ مرکبا پیکر رو
واویلا حسین ۲ غریب مادر
🏴بند چهارم
این روزا مثل همیشه نیستیم
نگرانیم همه از راهه دور
نگران اون حرم هاییم که
افتاده دست یه عده مزدور
خداحافظه حرمها باش که
تو میدونی شیعه ها چقده روش حساسن
خداحافظه حرمهایی یاش
که هنوز منتظر اومدنه عباسن
خداحافظه حرمها باش که
دیگه طاقت نداریم بشنویم حرف غارت
خداحافظه حرمها باش که
دیگه طاقت نداریم بشنویم از جسارت
یا صاحب زمان ۲ بیا ای آقا
۱۴۰۳/۰۹/۲۱
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
#شور_امام_حسین_ع
#تبجنونمتبحسینه
تب جنـونـم
تـبحسـیـنه
تـویدنیا هـرشـب شـبحسـیـنه
غـمعزیـزم
غـمحسـیـنه
مـنتـولـدم محـرمحسـیـنه
اربعـیـنیـه عـالمـو ؛ بــردهزیـردیـن
مـرکـززمـیـنکـجـاسـت ؛ بیـنالـحـرمـیـن
دوسـتدارم آخـرکـار ؛ ایـنجـوربـشـهکـه
تـویقـبـرهـرچـیبـگـن ؛ مـنبـگـمحسـیـن
گـردنـممـیـگـیـره / مـثـلحـرمـثـلحـبیـب
مـطمـئنـمآقـا / مـنودوسـتدارهعجـیـب
خیـلیمـعنـاگـفـتـن / از زنـدگـیولـی
زنـدگـیبـرایمن یـعنـیحسـیـنابـنعـلـی
یا اباعبدالله ۳
-----------------
دلـمکـهدلنـیـسـت
دلحـسـیـنـه
قبـلـهمـایـلبـه شـمایـلحـسـیـنـه
ابـدحـسـیـنـه
ازلحـسـیـنـه
اونـیکـهگـرفـت مـنوبـغـلحـسـیـنـه
گـویسـبقـتوگـرفـت ؛ ازطـلاحـسـیـن
خـاکپـایزائـر ؛ کربـلاحـسـیـن
دیگـهاحـوالدل ؛ مجـنـونونگـم
شـدهلیـلـیام بهـت ؛ مبـتـلا حـسـیـن
اسـمتـوتقـدیـره / وهـبوکـردهعـوض
اسـمتـومـیگـمکـه / مـادرتمـیـبـرهحـظ
خـیلـینـامـردیاز / خـیلیـا دیـده ولـی
پـدرمهـمشمیـگـه مردحـسـیـنابـنعـلـی
یا اباعبدالله ۳
----------------
✍️#شاعر :
محمد جواد توحیدی