eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
10.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎼 🔘🔘9⃣2⃣8⃣🔘🔘 ☑️بنداول دارم جون میدم/کجایی ای خواهرم دارم جون میدم/خواهرغم پرورم دارم جون میدم/جگرم وای جگرم دارم جون میدم دارم جون میدم/ از شرار زهر کین دارم جون میدم/با دله زار و حزین دارم جون میدم/می‌خورم روی زمین دارم جون میدم از کینه و جفای همسرم داره میسوزه کل پیکرم حس میکنم این دم آخری داره میاد صدای مادرم ای غریب مدینه ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بنددوم بمیرم اقا اسیر بلاشدی بمیرم اقا ازغصه تو تا شدی برای مادر تو کوچه عصا شدی بمیرم اقا توی خردسالی شدی از زندگی سیر توی خردسالی شدی تو یه روزه پیر توی خردسالی می کشید قلبه تو تیر توی خردسالی تو کودکی پیرشدی ای آقا وقتی دیدی نامرد بی حیا به روی مادرت به قصدکشت کشیده زد توکوچه بی هوا ای غریب مدینه ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندسوم تو دیدی اقا چهل نفر داد کشیدن تو دیدی اقا پشت در تا رسیدن تو دیدی اقا باباتو غریب دیدن‌ تو دیدی اقا تو دیدی اقا اتیش و هیزم و دود تو دیدی اقا قوم بد تر از یهود تو دیدی اقا دست و بازوی کبود تو دیدی اقا دنیا خراب شده روی سرت دیدی که افتاده برابرت با سینه ی مجروح و غرق خون به پشت درب خونه مادرت ای غریب مدینه ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندچهارم به پیش عباس شده تیربارون تنت به پیش عباس پره خون شد کفنت به پیش عباس پاره شد پیرهنت .... می خوندی روضه /لحظه ی آخر و می خوندی روضه /از غمای مادر و برای زینب /روضه ی برادر و ..... با این غریبیت ای آقام حسن می خوندی با مصیبت و محن با دله خون و زار و مضطرت لایوم کیومک حسین من السلام علی سیدالشهدا «ع» 💠💠💠9⃣2⃣8⃣💠💠💠 ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
. ♻️♻️♻️♻️ ✅بنداول داره روی لب دائم زمزمه ذکره مجتبی بی بی فاطمه نفسی بفداک سیدی حسن ذکر رو لب شاه علقمه ..... سامان من حسن ایمان من حسن ای جان وهستی و جانان من حسن ♻️➖➖➖➖➖♻️ ✅بنددوم وای از لحظه ای که تیغ میزنه رجز توی جنگ بلیغ میزنه یک زن شترسوار تو جمل از وحشت فقط هی جیغ میزنه ..... ای بدل حسن /ای بی مثل حسن ای حیدری تبار شیرجمل حسن یا حسن یامولا یا حسن یامولا 💠💠6⃣5⃣0⃣💠💠 ♻️➖➖➖➖➖♻️
رمضانی: سه غم آمد به جانم هر سه یکبار غریبی و اسیری و غم یار غریبی و اسیری چاره داره غم یار و غم یار و غم یار بابا طاهر ای کاش که جای آرمیدن بودی یا این ره دور را رسیدن بودی کاش از پی صد هزار سال، از دل خاک چون سبزه، امید بردمیدن بودی شعر در مورد عزیز از دست رفته افسوس که سرمایه ز کف بیرون شد وز دست اجل، بسی جگرها خون شد افسوس که نامه جوانی، طی شد وان تازه بهار زندگی، دی شد شعر در مورد عزیز از دست رفته بودی تا دلم تنها نبود تا اسیر غصه فردا نبود کاش بودی تا فقط باور کنی بی تو هرگز زندگی زیبا نبود شعر در مورد عزیزان از دست رفته تو بودی نوگل گلخانه ما سفر کردی تو از کاشانه ما همانند پرستوهای عاشق خودت رفتی، غمت در خانه ما شعری درباره عزیز از دست رفته بود که بار دگر بشنوم صدای تو را؟ ببینم آن رخ زیبای دلگشای تو را کی‌ام مجال کنار تو دست خواهد داد که غرق بوسه کنم، باز دست و پای تو را دل گرفته من کی چو غنچه باز شود؟ مگر صبا برساند به من هوای تو را شعر درباره ی عزیز از دست رفته مرگ تو را چو داد گردون خبرم خبرت نیست که یک باره چه آمد به سرم کاش با قیمت جان، عمر تو می‌شد ممکن تا دهم جانی و از بهر تو عمری بخرم شعر در باره عزیز از دست رفته جهانا بی‌وفایی‌ها نمودی دمی با دل‌شکسته‌ها نبودی عزیزی از عزیزان را ربودی غم عالم به قلب ما فزودی شعر درمورد عزیز از دست رفته نابهنگام اجل، فرصت بودن بگرفت بلبلی را ز چمن، حین سرودن بگرفت مهر تو، حک شده در قلب همه یارانت کی توان خاطر تو، تا دم ماندن بگرفت شعر درباره عزیز از دست رفته رفتی و از رفتنت قلبم شکست دیده و دل از غمت در خون نشست شعر در وصف عزیز از دست رفته از یاد تو یک نفس دلم غافل نیست هر چند که جز حسرت دل حاصل نیست از شوق تو می‌سوزم، ولی سازم، چون آن دل که به شوق تو نسوزد، دل نیست شعری در وصف عزیز از دست رفته این دو روز عمر در ناکامی و حیرت به سر شد لحظه‌ها در ماتم و افسردگی‌ها سربه‌سر شد در جوانی سوخت ما را غنچه نشکفته دل در بهاران نیز، دل از عشق خوبان دربه‌در شد شعری در وصف عزیزان از دست رفته آن یار شفیق و مهربان رفت آن گوهر ناب خوش‌بیان رفت آن سید مرتضی، از این جمع در ماه حسین از این جهان رفت در ماتم و سوک و فرقت یار طاقت ز کفم، تاب و توان رفت قصه درد تو را به که باید گفتن؟ ناله شام و سحر، را به که باید گفتن؟ روزها رفت و غم از سینه ما پاک نشد این غم دیرگذر، را به که باید گفتن؟ هر که آمد به جهان، اهل فنا خواهد بود آنکه پاینده و باقیست، خدا خواهد بود جهان ساقی، فلک ساغر، اجل می خلایق جرعه نوش مجلس وی شعری در وصف برادر از دست رفته چندی است آسمان دلم وا نمی‌شود یک غم نشسته روی دلم پا نمی‌شود احساس می‌کنم که دگر خاطرات تو کنج خیال خسته‌ی من جا نمی‌شود شعر در مورد برادر از دست رفته تا ابد جای تو در دیده ماست سال‌ها گر گذرد یاد تو در سینه ماست به پاس آن همه مهر و وفایت حقیر است این محبت‌ها برایت شعر عزیز از دست رفته خرم آن روز کز این منزل ویران بروم راحت جان طلبم وز پی جانان بروم گر چه دانم که به جایی نبرد راه، غریب من به بوی سر آن زلف پریشان بروم شعر عزیزان از دست رفته بود سرتاسر عمرش به زبان نام خدا همدمش حضرت زهرا و شفیع او رضا اشعار عزیز از دست رفته تا کی ز مصیبت غمت یاد کنم آهسته ز دوری تو فریاد کنم وقت است که دست از این دهان بردارم از دست غمت هزار بیداد کنم شعر بیاد عزیز از دست رفته سایه‌اش همچون پناهی بود و رفت شانه‌هایش تکیه گاهی بود و رفت شادی ما بود دیدار رخش شادی ما یک نگاهی بود و رفت
قبل از این شور دیگری می داد هرکجا از شما که می گفتیم همه یک راست کربلا بودیم یا امام رضا که می گفتیم چند وقتی است حالمان خوش نیست قبل از این در رواق ،پای ضریح با تو از بوی سیب می خواندیم وسط روضه ها به یاد خودت همه یابن الشبیب می خواندیم از تو خواندیم و باز روضه شدیم پدرم روضه خوان خوبی بود پدرم با تو کربلا می رفت وقت دلتنگیش برای حسین تا که می گفت یا رضا ، می رفت ما هم امروز یا رضا گفتیم... یا رضا گفته ایم و می بینیم داری از راه می رسی اما وسط کوچه دست بر دیوار اقتدا کرده ای به کرببلا دل ما را ببین کجا بردی.. سم انگور کار خود را کرد حال مسموم بدترین حال است بازهم روضه خوان کرببلا وسط حجره بین گودال است مشهد و کربلا یکی شده اند... پدرم بین روضه ها هر وقت از مصیبات خواهری می خواند روی تل بین روضه دق می کرد گریه در بین روضه ها می ماند خوب شد خواهرت نبود و ندید خواهرت بین جمع محترم است بر سرش آتشی نمی بارد هرکجا هم که خواهرت برود هیچ کس سنگ بر نمی دارد هیچ جایی شبیه شام نبود محسن ناصحی
تا زندہ تر باشے شڪَستے قفلِ جانَت را شڪرِ خدا آسودہ خوردے شوڪَرانت را شڪرخدا نہ خیزران بوسیدہ رویت را نہ نعل اسبے خرد ڪردہ استخوانت را وقتے ڪہ جان دادی جوادَت نیز پیشَت بود هـرگز ندیدے ارباً ارباے جوانت را بانوے باران خواهـرت معصومہ هـم دیدہ ست مهـمان نوازے هـاے گرم میزبانت را نہ خیمہ اے غارت شد نہ صورتے نیلی نہ طعنہ اے آزردہ ڪردہ ڪودڪانت را خورشید هـشتم رفتے اما شڪراین باقیست رنگ شفق هـرگز ندیدم آسمانت را مُزدِ عزاداران هـمیشہ دست تو بودہ ست از من مگیر آقا نگاہ مهـربانت را... محسن کاویانی
تا یوسف اشکم سَرِ بازار نیاید کالای مرا هیچ خریدار نیاید در سوز جگر مصلحت ماست که ما را غیر از جگر سوخته در کار نیاید خارم من و در سینۀ من عشق شکفته‌ست تا خلق نگویند گل از خار نیاید بیمار فراقم من و وصل است دوایم تدبیر، به کار مَنِ بیمار نیاید یک عمر به درگاه رضا رفتم و حاشاک بر دیدن این دلشده یک‌بار نیاید... نومیدی و درگاه تو؟! بی‌سابقه باشد از سوی تو جز رحمت و ایثار نیاید آخر به کجا روی کند؟ ای همه رحمت! گر در بَرِ تو شخص گرفتار نیاید دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته‌ست گنه‌کار نیاید جاروکش درگاه توام همچو «مؤید» زین بیش از این بندۀ دربار نیاید استاد سیدرضا مؤید
(ع) بند1⃣ چقده ذکره حسن روی لبا میشینه بردن نام آقا مثله عسل شیرینه میوه ی فاطمه و علی به دل تسکینه ،تسکینه ........... میگیره دست عشاق ،پسره شیره حُنِین عشق زینب کبری ،ولیِّ امرِ حسین خوشگل و مه جبینه ،ماه روی زمینه استاد رزم عباس ،امام دومینه ........... آب و گلم حسن ماه دلم حسن رفع درد و غم و هر مشکلم حسن یا حسن یا حسن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ توی میدون نبرد آقام حسن سرداره به لبش ذکره اَناَ بنُ حیدَره کرّاره تا به لشگر میزنه عدو کارش، فراره ،فراره ......... توی پیکار نبرد،شجاع و بی بدله پا به فرار میزاره ،دشمنش با عجله سری به تن نَمونه وقتی شمشیر بزنه سردار جنگ جمل ،مرد میدون حسنه ........ علی هیبت حسن کوه غیرت حسن الگوی عباس و اوج قدرت حسن یا حسن یاحسن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3⃣ کریمی مثل حسن الحق گدایی داره گدایی درخونه ش حکم خدایی داره هزار تایوسف مصری جونفدایی داره،فدایی داره ........... شیر غران میدون ، حسن دلاوره باتیغ سرخ ابروش،سر رو ازتن می بره زمین از خوف خشمش،زیرپاهاش میلرزه از تیغ توی دستو ،برق چشماش می لرزه ........... یل صفدر حسن مثله حیدرحسن رودلم حک شده شه و سرور حسن یا حسن یا حسن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند4⃣ گنبدسبزحسن روبه زودی میسازیم با ألماسودروگوهر ورودی میسازیم کوریه چشم سعودی ها حرم میسازیم حرم میسازیم ........... سقاخونه میسازیم،واسه ی صحن حسن هیأت به پا میکنیم،گوشه ی صحن حسن همه گی دست جمعی،توی صحنش میشینیم زنده باشیم الهی ، اون روزو ما ببینیم ........... یعنی میشه خدا یه روز از کربلا تا حریم حسن بریم با بچه ها یا حسن یا حسن 💠💠💠2⃣3⃣💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
19. بوشهری.mp3
1.2M
#آواز_دشتی #جلسه_نوزدهم #دشتی_بوشهری #آموزش_مداحی 🔈 #استاد_نصیر_پور_فسایی خدایا خانمانم رفته بر باد که تنها آشیانم رفته بر باد مرا موی سپید زینبم گفت تمام دودمانم رفته به باد دوبیتی از : #حسن_لطفی .