eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بدون تعصب گوش کنید 🔹 به نفع حکومت است ، که حجاب را آزاد کند 🔹 ما حق ناامیدی نداریم. عالیه این کلیپ 🇮🇷 کانال رسمی 👇🏻 @antarnational
. اگر می خواست ذات حقّ برد در نار سوزانم نمی آورد پابوس رضا سوی خراسانم گدایم، نه گدای آب و نانم آمدم اینجا برات عفو از دست امام خویش بستانم حرام است آتش دوزخ به من زیرا که از رأفت امام مهربانم چند روزی کرده مهمانم اگر چه قطره ام، آورده سیلم در دل دریا وگر چه ذره ام در دامن مهر فروزانم نسیم رحمتی بر من وزید از بارگاه او که یکدم ریخت چون برگ خزان کلّ گناهانم خدا را شکر بوسیدم درِ دارالشّفایی را که درد خویش را ناگفته بخشیدند درمانم تمام عمر دور قبر او گشتم به امیدی که وقت مرگ لبخندی زند بر چشم گریانم نماز و روزه و حج و زکات من به جای خود رضا را گر امام خود ندانم نامسلمانم گنهکارم ولی اینجا امام مهربان من چنان تحویل میگیرد مرا انگار سلمانم رئوف آل پیغمبر مرا چشمی کرم فرما که شویم خاک زوّار تو را با سیل مژگانم... گلچین و تلفیق دو .
. یا فاطمة الزهراء ...ممدوحهء محمد و محبوبهء علی کز کبریا رسیده درود مکررش آوای وحی می رسد از صحن خانه اش بوی بهشت می دمد از خاک معبرش حورا نهاده دست به دامان فضّه اش غلمان گشوده چشم به احسان قنبرش گوش علی به زمزمه های سحرگهش چشم نبی به ماه جمال منورش با هل اتی و کوثر و تطهیر و قدر و نور پیوسته بوده ذات خدا مدح گسترش انفاق کرد جامهء نو در شب زفاف چون دید پیر سائله را در برابرش از بس عطای اوست فزون باز هم کم است خلق جهـان شوند اگر سائل درش تا صبح حشر سلسلهء اولیای حق مدیون صبر و نهضت شبیر و شبرش دانشگـه معلـم آزادگان، حسین بود از نخست دامن توحیدپرورش اعجاز وحی داشت پیام مقدسش آیات نور بود کلام منورش از خشت‌خشت خانۀ او مرتفع شده است هر صبح و شام ذکر خداوند اکبرش این است فاطمه که به گلخانۀ بهشت بوسند دست، مریم و حوا و هـاجرش پا می نهد گرسنه به محراب بندگی آنکه رسد طعام بهشتی ز داورش هر بانویی است زیورش از خواندن نماز اما نماز، سجدهء زهراست زيورش زیبد که در نماز بر آن مادر نماز جبریل جانماز ببافد ز شهپرش گویی امیـن وحــی خـداوند، با ادب زانـو زده بـرای تعلـم بـه محضـرش گویی هنـوز پشت در آستـان وحی زهـرا دفاع می‌کند از حـق شوهرش ای کاش روز غربت او حمزه زنده بود یـا می‌رسیـد پاسخ یاری ز جعفرش این نکته نقش خاک قدم‌های فاطمه است آزاده آن زنی‌ست که زهراست رهبرش دشمن گرفته بود کمین در خط رسول فکر هزار فتنه نهان بود در سرش می خواست بعد مرگ پیمبر شود خموش آن جاودان چراغ همیشه منورش غافل از آنکه بعد پدر می کند قیام بر دفع کفر دختر اسلام پرورش غافل از آنکه فاطمه بر دفع دشمنان صحرا و شهر و مسجد و خانه است سنگرش مسجد شراره از در و دیوار برکشید شد داغدیده دخت نبی تا سخنورش با گریه از صحابه کمک خواست آن زمان یک تن نداد پاسخ او غیر شوهرش آن اشک و آه و ناله و فریاد و آن سکوت هرگز نبود هیچکس اینگونه باورش نفرین برآن سکوت که در موج فتنه ها طغیان و ظلم و جور علم شد برابرش نفرین برآن سکوت که از آن سکوت بود اسلام هر چه آمده امروز بر سرش جان داد و تن نداد به بیداد لحظه ای در مرگ نیز سنگر او بود بسترش دین نبی به همت زهرا دوام یافت شد نقش آب نقشه خصم ستمگرش شـد از قیـام فـاطمه اسلام، روسفید با آن که شـد کبـود، عـذار منـورش بعد از چهارده صـده مانده هنـوز هم آثـار آن کبـودی، بـر مــاه منظرش گویی هنوز می‌شنـود گـوش روزگار ذکـر علـی‌علـی ز نفس‌های آخرش روح نماز بود و روان خطابه بود گر شد مزار در بر محراب و منبرش تا شيعه زنده است عزادار فاطمه است پیوسته خون دل چکد از دیدهء ترش باید گرفت درس علی دوستی از او آن گونه ای که درس گرفته است دخترش مولا دو رکن داشت، یکی ختم الانبیا ام الائمه فاطمه شد رکن دیگرش آتش زدند بر در دارالولایه اش سیلی زدند بر رخ از گل نکوترش یک فرد نه دو تن نه شنیدم چهل نفر در پیش دیدگان علی ریخت بر سرش گویی سپهر بر سر مولا خراب شد در شام تار خاکسپاری همسرش... تا ننگرد به سایهء تابوت او كسى بايد شبانه دفن كند دست حیدرش چشمی به خاک تربت پنهان فاطمه چشمی دگر به روضه پاک پیمبرش گفتا به خود چگونه دهم پاسخ رسول!؟ پرسد اگر ز پیکر رنجور دخترش گفتا بخود چگونه به زینب دهم جواب!؟ پرسد اگر ز خانه کجا رفته مادرش... ✍ قطعه ای گلچین و تلفیق شده از چهار قصیده .
. گلچین و تلفیق دو شعر فاطمی آسمان کوثر به دنیا آمده کوثر بخوان با سرود وحی مدح دخت پیغمبر بخوان با زبان حیدر از صدیقۀ اطهر بخوان هر چه زیبا خوانده ای امروز زیباتر بخوان ماه عصمت اختر برج هدی را مدح کن روح احمد لیلةالقدر خدا را مدح کن جان عالم یک جهان جان را گرفته در بغل مطلع الانوار ایمان را گرفته در بغل گوهر دریای غفران را گرفته در بغل هر چه گویی بهتر از آن را گرفته در بغل یا محمّد یا محمّد عصمت کبراست این بوسه زن بر آفتاب طلعتش، زهراست این فاطمه، ام ابیها هستی پیغمبر است بلکه مام یازده عیسای عیسی پرور است چارده معصوم را شخصیت او محور است جز محمد از تمام انبیا بالاتر است ذات حق در آیه قرآن ثناها گویدش اولین شخصیت عالم فداها گویدش مخزن اسرار حق گوهر ندارد مثل او ذات رب العالمین مظهر ندارد مثل او مصحف ختم رسل کوثر ندارد مثل او شخص احمد مادر و دختر ندارد مثل او هر چه گفتم هر چه گویم در ثنای او کم است مدح ناموس خدا فوق بیان عالم است آفرینش باغ توحید و بهارش فاطمه ست مصطفی فخر نبوت افتخارش فاطمه ست مرتضی دست خدا و دستیارش فاطمه ست دستیارش نه همه دار و ندارش فاطمه ست در ثنای او همان اقرار عجز ما بس است گفتن اوصاف والايش نه کار هر کس است کیست زهرا یک بهارستان به گلزار وجود کیست زهرا کعبه جان قبله اهل سجود کیست زهرا رازدار عالم غیب و شهود کیست زهرا باب رحمت دست احسان بحر جود کیست زهرا آفتابی کبریایی طلعت است کیست زهرا چارده معصوم در یک صورت است فاطمه یعنی تمام هستی هست آفرین فاطمه یعنی بهشت رحمة للعالمین فاطمه یعنی حجاب و عصمت و تقوا و دین فاطمه یعنی چراغ آسمان ها و زمین فاطمه یعنی جمال بی مثال کبریا فاطمه یعنی کتاب الله کل انبیا.... ای بهشت قرب پیغمبر جمالت فاطمه ای تمام انبیا مات جلالت فاطمه ای امیرالمومنین محو کمالت فاطمه ای جهان مرهون فیض بی زوالت فاطمه طاهره انسیه حورایی نمی دانم که ای؟ فاطمه صدیقه زهرایی نمی دانم که ای؟ با کمیت وحی تا آن سوی هستی تاختیم یا به مضمون یا به ایراد سخن پرداختیم شعرها خوانده، غزل قطعه قصاید ساختیم عاقبت مبهوت ماندیم و تو را نشناختیم حور، انسان یا ملک یا فوق اینان چیستی؟ کیستی تو کیستی تو کیستی تو کیستی؟ ای در اوج آسمان‌ها از زمین مشهورتر در فلک حتی ز جبریل امین مشهورتر بر فراز عرش از عرش برین مشهورتر از اب و ابن و امیرالمؤمنین مشهورتر ای یگانه مادر هر چاربانوی بهشت با نفس‌هایت محمد پر شد از بوی بهشت مادری داری که جبریل آردش از حق سلام شوهری داری که نعمت با تولایش تمام دختری داری که صبرش حافظ جان امام فضه‌ای داری که قرآن از دمش جوشد مدام آنکه عصمت از حجابش آبرو گیرد تویی آفتابی که ز چشم کور رو گیرد تویی ما و اوصاف تو!؟ رب‌العالمین مداح توست با کلام وحی، جبریل امین مداح توست خواجۀ لولاک ختم‌المرسلین مداح توست داور قرآن، امیرالمؤمنین مداح توست روح مابین دو پهلوی پیمبر کیست؟ تو در دل یک شهر دشمن، یار حیدر کیست؟ تو با وجود آنکه اندوه فراوان داشتی داغ روی داغ دل با چشم گریان داشتی رنج بازو، زخم پهلو، درد هجران داشتی از علی کردی حمایت تا به تن جان داشتی یاد زینب دادی ای زهرای زینب‌آفرین کز امام خویشتن باید حمایت این‌چنین زینب از دوران طفلی درس از مادر گرفت غیرت از مادر گرفت و قدرت از حیدر گرفت خطبه‌ای خواند و امان از دشمن کافر گرفت با خطاب او ولایت زندگی از سر گرفت خطبه‌اش قرآن ثارالله را تفسیر کرد کربلا و کوفه را لبریز از تکبیر کرد ✍ .
. ای بهشت قرب احمد فاطمه (س) لیله القدر محمد (ص) فاطمه (س) ای خدا مشتاق یا رب یا ربت ای سلام انبیا بر زینبت عالم خاکی محیط غربتت آفرینش گشته گم در تربتت کاروان دل روان در کوی تو قبله جان محمد (ص) روی تو عصمت حق کوثر  پیغمبری بلکه زهرای محمد (ص) پروری مشعل شب های احیای علی نقش لبخندت مسیحای علی خانه کوچک پناه عالمت عمر خلقت یک دم از عمر کمت عمر تو بالاتر از ارض و سماست هیجده سالت اگر خوانم خطاست گرچه در این گردش لیل و نهار زیستی با خاکیان هیجده بهار اولین نور آخرین روشنگری هم ازل را هم ابد را مادری خلق عالم سائل و روزی خورت لیف خرما وصله های چادرت ای سه شب بی قوت و از قوت تو سیر هم یتیم وهم فقیر و هم اسیر وحی بی ایثار تو کامل نشد هل اتی بی نان تو نازل نشد آن که خاک مقدمش جان گفت جان من فدای فاطمه (س) ای که در تصویر انسان زیستی کیستی تو کیستی تو کیستی فوق هر تعریف و هر تفسیر هم پاکتر از آیه تطهیر هم ای سجود آورده بر پای تو سر ای خدا هم از نمازت  مفتخر مرتضی را محو صحبت کرده ای   غرق در دریای حیرت کرده ای مدح تو کی با سخن کامل شود وحی باید بر قلم نازل شود آفرینش مانده حیرانت بسی به که نشناسد مقامت را کسی بیم دارم هر که بشناسد تو را    در مقام بندگی خواند خدا ای دوعالم قبضه ای در مشت تو وی زمام خلق د رانگشت تو انبیا را رهبری کن فاطمه (س)  اولیا را مادری کن فاطمه (س) بر در بیتت مقام قنبری نیست کم از رتبه پیغمبری آسمانی ها مسلمان تواند بنده مقداد و سلمان تواند آنچه هست و نیست فیض عام توست خوش ترین ذکر امامان نام توست از نبی تا حضرت مهدی همه ذکرشان یا فاطمه یا فاطمه خلق عالم بر درت  استاده اند انبیا در محضرت استاده اند سائل بیت گلینت عالمی بسته نبود باب احسانت دمی ای گدا با کوه غم خرسند تو حل صد مشکل ز گردن بند تو ای مهار ناقه ات زلف عفاف پیرهن بخشده در شام زفاف عفو را نازم که گردد بسترت قاتلت هم نیست نومید از درت سینه تو جنت پیغمبر است دامنت تا صبح محشر کوثر است عیسی از لطف تو صاحب دم شده آدم از خاک رهت آدم شده اخترانت جمله ماه عالمند دخترانت خوبتر از مریمند دست بوس قنبرت فرزانگی خاک پای فضه ات مردانگی از شب میلاد تا آخر نفس مصطفی یک دست را بوسید و بس آن هم ای دست خدا دست تو بود ای بر آن لب ها و دست تو درود زهره وام النجوم الظاهره راضیه مرضیه زهرا طاهره خاک ، مشتاق سجود فضه ات کل قرآن در وجود فضه ات تا ابد بادا سلام از داورت بر تو و دامان زینب پرورت مرغ جان را آشیانه در بام تو نقش قلب آفرینش نام تو ای خدا را کلک قدت در کفت نام ما را ثبت کن در مصحفت عقل کل از کل هستی شد جدا تا چهل شب کرد خلوت با خدا این چهل شب در سرش شور تو بود بهر استقبال از نور تو بود چون تو ذات کبریا گوهر نداشت از محمد (ص) دوستی بهتر نداشت بهترین گوهر ز  گوهر آفرین هدیه شد بر شخص ختم المرسلین دید قدر این گوهر را در زمین کس نداند جز امیرالمومنین جز علی کفو بر این گوهر ندید مشتری زین مشتری بهتر ندید تو ، رسول الله ، شویت بوالحسن هر سه یک جانید با هم در سه تن پس تویی ای عرش حق را قائمه هم محمد (ص) هم علی (ع) هم فاطمه (س) گر علی عالی اعلا نبود بر تو چون ذات خدا همتا نبود ای امیر المومنین حیران تو کیست تا گوید سخن در شان تو مسجدالاقصای دل پروانه ات کعبه مشتاق طواف خانه ات در طواف خانه ات افلاکیان گوی سبقت برده اند از خاکیان خانه ای دیوار و سقف آن ز گل خشت خشتش از محمد (ص) برده دل خاک آن با خون دل آمیخته در حیاتش یک جهان جان ریخته خانه نی رشک گلستان خلیل آب بارانش سرشک جبرئیل آستان آن صفا بخش صفا حجره اش معراج روح مصطفی آسمان آورده بر بامش پناه سرزده در آن دو خورشید و دو ماه مطبخش را روفتند از زلف حور وز تنورش می رود بر عرش ، نور اختران شمع دل افروز شبش کوثر و ساقی کوثر صاحبش عالمی پروانه و این خانه شمع آفرینش گرد آن گردیده جمع دل در این کاشانه تسکین یافته هل اتی زین خانه آزین یافته برتر از افلاکیانی فاطمه (س) از چه بین خاکیانی فاطمه (س) آسمانی ها تو را نشناختند چون زمین را زادگاهت ساختند از چه رو ای برتر از افلاکیان سایه افکندی بفرق خاکیان خانه گل جایگاه حور نیست تیرگی را نسبتی با نور نیست ما زتو اما تو از ما نیستی کیستی تو کیستی تو کیستی در تو تشریف خدائی یافتم اقتدار کبریائی یافتم هوش و عقل و بینشم رفته ز دست بیم از آن دارم شوم زهرا پرشت چون ببیند چشم احساسم تو را با کدامین عقل بشناسم تو را بشکن از مرغ عروجم بال و پر تا نگیرم اوج از این بیشتر باید این جا لال و کور و کر شوم ورنه یا دیوانه یا کافر شوم گرچه عمری در پناهت زیستم آن که بشناسد تورا ما نیستیم .
. باید این جا لب فرو بست از بیان روز محشر قدر تو گردد بیان شمع جمع اهل محشر چهر تواست مهر هر پرونده مهر مهر توست جز تولای تو دست آویز نیست بی تو رستاخیز رستاخیز نیست دستگیر خلق در محشر توئی منجی و بخشنده و داور توئی نار زندانی شود در بند تو خشم گردد مهر با لبخند تو شعله های خشم ، باغ گل شوند رعدها آوازه بلبل شوند حق به محشر محور جودت کند آن قدر بخشد که خشنودت کند محشر از فیض تو گلباران شود عفو ، مشتاق گنه کاران شود صحنه محشر همه پابست توست اختیار نار و جنت دست توست مهر تو روز قیامت هست ماست ریشه چادرت در دست ماست روز محشر کار ما با فاطمه است نقش پیشانی ما یا فاطمه است بی کسیم و جز تو ما را نیست کس روز و انفسا تو را داریم و بس ای ره جنت ز باب رحمتت نامه ها را شسته آب رحمتت زشتی افعال ما را خاک کن نامه اعمال ما را پاک کن از کرامت بر جبین ما همه ثبت کن هذا محب الفاطمه محشر و بازار آن بازار توست نام کل خلق در طومار توست ای محمد (ص) زنده از لبخند تو ای فدای یازده فرزند تو تو قیامت را قیامت می کنی بر امامان هم امامت می کنی هر چه گوئی ذات بی چون آن کند گر تو خواهی نار را رضوان کند این عجب نبود به یک یا فاطمه (س) حق دهد بر کار محشر خاتمه بیم دارم با چنان لطف عظیم قاتلت  را هم رهانی از جحیم بین خلق و نار حائل می شوی با حسین خود مقابل می شوی او کند با پیکر بی سر قیام گوید از هر زخم تن مادر سلام آن سلام و پاسخش بشنیدنی است آن گلوی پاره پاره دیدنی است باز در محشر تو محشر می کنی گریه بر آن جسم بی سر می کنی محشر از اشک تو طوفان می شود چشم ها یکباره گریان می شود ناگهان آید یم رحمت به جوش اشک ها سازد جهنم را خموش این ندا خیزد ز حلقوم همه اشفعی لی اشفعی لی فاطمه ای خلایق از ازل مهمان تو باغ حنت عاشق سلمان تو فضه ات را پای بر چشم ملک قنبرت را جاه برتر از فلک جان حیدر در لب خندان تو هفت آبا خاک  فرزندان تو ای که از سر تا قدم پیغمبری بلکه هم پیغمبری هم حیدری ای محمد (ص) از تو دختر سر فراز ای نماز آورده بر خاکت نماز حمد و تکبیر و دعا دلداده ات سجده برده سجده بر سجاده ات در نمازت رخ ، ز شرم حی فرد گه سفید گاه سرخ و گاه زرد صبح می شد مهر رخسارت سفید ظهر از آن نور ، سرخی می دمید شامگاهان بس که میرفتی ز حال زرد  می گردید نور آن جمال حیف از آن صورت که آخر شد کبود برگ گل را طاقت سیلی نبود تو به اهل آسمان شمع رهی زهره ای منصوره ای وجه اللهی زهره و رخساره نیلی کجا صورت حوریه و سیلی کجا مسلمین ، روی کلامم با شماست نسل آینده ، پیامم با شماست این سخن فرموده پیغمبر است منکر آن هر که باشد کافر است گفت زهرا خلق من خوی من است روح مابین دو پهلوی من است مکتب من زنده از این دختر است نسل من پاینده از این دختر است جاودان ماند از او آثار من بلکه آزارش بود آزار من ضبط کن ای چرخ فریاد مرا بشنوید آیندگان داد مرا ناسپاسان ، دخت احمد را زدند    فاش می گویم محمد (ص) را زدند .
. 1⃣بند ۱ ملک و حور و فرشته ، همگی به شادی و شور ۲ با تموم کهکشونا ، اومدن با ریسه ی نور ۲ ( که مریم آل نبی ، به خونه ی علی دمید به روی دست فاطمه ، دوباره فاطمه رسید ) ۲ ( دل من داره دوباره زمزمه شده این نغمه به لب های همه )۲ یا زینب یا گل فاطمه ۲ 2⃣بند ۲ ‌دلی که نداره عشقی ، بهتره دیگه بمیره ۲ عاشق اونه که از عشقش ، تا ابد دل نمی گیره ۲ ( نمیرسه عشقی دیگه ، به عشق زینب و حسین ۲ نظیر نداره عشقشون ، توی تموم عالمین )۲ ( تویی عرش عاشقی رو قائمه اسم تو بهونه ی دو عالمه ) ۲ یا زینب یا گل فاطمه ۳ 3⃣ بند ۳ می دونم شکسته بالم ، هر چی باشه مرغ عشقم ۲ کربلاییا بدونید ، من کبوتر دمشقم ۲ ( می خوام برم تا کربلا ، تا نجف و تا کاظمین ۲ برم به جانل دمشق ، که داره بویی از حسین ) ۲ ( تو چشام بارون اشک نم نمه بردن اسم تو کار قلبمه ) ۲ یا زینب یا گل فاطمه ۳ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇
4_5985401960541454985.mp3
8.87M
🎤 بیا بارون و خبر کن تا از آسمون بباره ۲ گلای رنگین کمون از ستاره تا ستاره ۲ (نگاه من پر میزنه تو اوج آسمون تو ، به درد مردن میخوره زندگی بدون تو)۲ (حالا که اومدی از عرش خدا ، پا گذاشتی توی آب و خاک ما)۲ یه ایرانه و یه امام رضا **** آسمون خودش رو هر روز تو نگاه تو می بینه آفتاب که از نفس افتاد روی شونه هات می شینه تو بارگاهت بی قرار تو این شب ولادتی فرشته ها صف کشیدند برا غذای حضرتی جای هیچ حرفی نداره به خدا ،  فقط و فقط تویی گره گشا یه ایرانه و یه امام رضا
. بند1⃣ بنت الکرم اومد خوش به حال نوکرهاش امشب چقدر عیدی میگیرن از باباش تو این همه ما هم اسممون ردشه ای کاش اومد با نگاهی که تسلی عشقه آینه دار کوثر که تجلی عشقه اون محترمی که متولی عشقه مولاتی ای لطف ذاتی باب حاجاتی عمهٔ ساداتی زینب مولاتی نور مشکاتی زهرا مرآتی اعظم آیاتی زینب بند 2⃣ فضل و کمالاتش نقل محفلهای ماست ذکرش راه حل همه مشکلهای ماست ختم کلام اینکه صاحب دلهای ماست یا زینب کبری سرود مولودیشه لبخند کریمش مث آب رو آتیشه راضی بشه از ما خدا هم راضی میشه یا زینب بی همتا زینب آتینا زینب نائبةالزهرا زینب یازینب مردآسا مرحبا زینب صدیقه ی اُخری زینب بند3⃣ خورشید نگاهش چقدر گرمی داره سائل به همین یک نگا دلگرمی داره از گهواره آخه مگه چش بر میداره آدم تو مقامش متحیر میمونه الحق که زبون همه قاصر میمونه این دردونه مثل یه جواهر میمونه نایابی صاحب القابی اولی الالبابی خواهر اربابی زینب نایابی اعلا جنابی فصل الخطابی باعث اعجابی زینب شعر: احسان نوری سبک: مهدی زهدی انجمن تکیه نوکری مشهد .👇
. بند1⃣ امشب شده ذکر لب من یا عقیله دستم به پر چادر زینب دخیله اومد مریم مقدس طاها دختر بهشتی بابا نور چشم حضرت زهرا جوشید چشمه ی پاکی و نجابت اومد بانی کرامت و رحمت ردخور نداره دعاهامون امشب وقتی رسیده موقع اجابت مولاتی یا زینب بند2⃣ سرچشمه ی ایمان و عبادت رسیده سرلوحه ی ایثارو شهادت رسیده اومد الگوی فدایی های عشق آینه تمام نمای عشق پیچیده صدای پای عشق اومد کسیکه زینت باباشه اونکه تموم هستیه داداشه اهل آسمون گهواره گردونش روزی زمین بنده خنده هاشه مولاتی یا زینب بند3⃣ الگوی حجاب دخترامون توهستی همراه ولایت تاپای جون تو هستی ایوب پیش صبرتو زده زانو شدی با فتنه ها رو در رو خم نیاوردی تو به ابرو مهرو شرف و دلداگی زینب مردونگی و ایستادگی زینب آی دنیا بدون تا محشر میمونه تفسیر زن و آزادگی زینب مولاتی یا زینب شعر و سبک: ✍ انجمن تکیه نوکری مشهد .👇
سیدمجید_بنی_فاطمه_شور_کجا_بیام_زار_بزنم.mp3
3.65M
🎤 ___ روضه ی کوچه خودش اندازه ی صد سال حرفه روضه های فاطمیه حرف تازه کم نداره گریز روضه ی امشب همین باشه که زهرا تو این عالم یه سنگ قبر کوچیکم نداره کجا بیام زار بزنم سرمو به دیوار بزنم کجا برم داد بزنم بغضمو فریاد بزنم روضه های فاطمیه دیگه روضه خون نمی خواد صدای در بیاد خودش یه دنیا روضه میشه گریز روضه سمت در و دیوار رفته امشب بازم سادات ببخشند من که شرمندم همیشه آتیش بگیره دستی که آتیش کشیه بود درو بشکنه دست وپایی که شکسته بار شیشه رو کجا بیام زار بزنم سرمو به دیوار بزنم کجا برم داد بزنم بغضمو فریاد بزنم
سيد مجید بنی فاطمه_29 دی 97 - مسجد حضرت امیر - پیش زمینه - پرستار علی پاشو مادری کن-1548051824.mp3
5.2M
‍ . 🔊 سوزناک زبانحال آقا امیرالمؤمنین(ع) ⭕ متن:طرفدار علی... 🎙️ حاج 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 طرفدار علی پاشو مادری کن برای دل زینب طرفدار علی صدا نالهٔ تو منو میکُشه هرشب پاشو یار علی، پاشو یار علی... موی زینب دو سه ماهه که شونه نخورده عزیزم پاشو خانوم تا که دنیارو روی قدمات بریزم دیدی چیشد نشد آخرِ سر پسرمو ببینم این روزا من توی خونه نشستمو خیلی مریضم سرم سنگینه زهرا توی کوچه مغیره تا منو میبینه زهرا غم عالم روی قلب علی میشینه زهرا امون از کار دنیا، امون از کار دنیا 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 نرو جانِ علی که هنوز تو جوونی و علی جوونه بمون پیشِ علی که علی به هوای تو زنده بمونه نرو جانِ علی، نرو جانِ علی... دیدم هرشب که رو بستر تو پرِ لالهٔ خونِ دیده زینب میگن همسایه‌ها مادرت نمیمونه حالم خوش نیست بگو هستی کنار علی تا قیامت خوب میدونی که یه ثانیه بی تو علی نمیمونه حلالم کن عزیزم تو آتیش بودی و دستامو بستن پیش چشمات مگه یادم میره میسوختی و میسخوتم همرات حلالم کن عزیزم، حلالم کن عزیزم 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 دلم تنگه توئه اگه حال و روزم مثه ابر بهاره دلم تنگه توئه اگه همدمت آروم و قرار نداره دلم تنگه توئه، دلم تنگه توئه... اینجا بی‌تو مردی که زمین و زمون زیر پاشه سرگردونه که بریده بریده همه نفساشه یاد چشمات خوابو گرفته از این منه حیرون نه ممکن نیست که برای علی کسی مثلِ تو باشه دلم طاقت نداره به دوریِ تو از این خونه نه عادت نداره دیگه حیدر به جز دیدار تو حاجت نداره دلم طاقت نداره، دلم طاقت نداره .
ای آرزوی عشق، تمنا کنم تو را در شاه بیت عاطفه انشا کنم تورا پرسند اگر تجلی حسن تو را ز من با آفتاب و آینه معنا کنم تورا تو راز سر به مهری و در سجده از خدا خواهم به آه و ندبه که افشا کنم تو را وقتی اسیر غربت دنیایی خودم در کنج دل بگردم و پیدا کنم تو را شرمنده ام که در اثر روسیاهی‌ام‌ خیمه نشین خلوت صحرا کنم تورا (این دیده نیست قابل دیدار روی تو چشمی دگر بده که تماشا کنم تورا) تا مست فیضتان شوم و مستفیض لطف دعوت به جشن (بزم) زینب کبری کنم تو را روشن ز نور عصمت او عالمین شد تفسیر شادی و غم زینب حسین شد حیدر که بوده زینت هستی عبادتش زینب ز عرش آمده گردیده زینتش زینب، چه زینبی؟ که شده در طفولیت آغوش پنج حجت حق مهد عصمتش زینب، چه زینبی؟ ز همان خردسالگی خواندند صابرین، جبل استقامتش جبریل خاکبوس اتاق جلالتش روح القدس ملازم روح قداستش جایی برای عالم دیگر نمانده است آنجا که هست زینب و علم و فقاهتش هرجا سخن به یاد حسین است لاجرم آید کلام زینب و عشق و محبتش چشمی به سمت سایه ی او هم نرفته است سوگند میخورم به حیا و نجابتش زیبا سروده شاعر دلداده ای که گفت: (زینب عفیفه ای است که در راه عفتش) (عباس می دهد نخ معجر نمی دهد) یک لحظه چادر شرف از سر نمی دهد جز مصطفی که نام علی بی وضو نگفت تفسیر نام او احدی مو به مو نگفت تفصیل شأن زینب کبری نگفتنی است چون عارفی که قصه رازِمگو نگفت از چهار سالگی غم زینب شروع شد دنیا به جز حدیث جدایی به او نگفت می خواست از حکایت محسن کند سوال آمد میان حنجره بغض گلو نگفت مادر! دلیل روی کبودت چه بوده است؟ هر قدر کرد دخترکش پرس و جو، نگفت مادر دلش گرفت و زبان باز کرد و گفت: (می زد مرا مغیره و یک تن به او نگفت) (زن را کسی مقابل شوهر نمی زند) (مادر کسی مقابل دختر نمی زند) وقتی سخن ز گرمی فردای محشر است زینب به فرق فاطمیون سایه گستر است او ابر رحمت است به دریای کربلا ماییم قطره ای که به دریا شناور است در ماجرای زندگی زینب و حسین یک روح عاشقانه ولی در دو پیکر است رحمت به روح شاعر دلخسته ای که گفت: ابیات ناب را که چنان درّ و گوهر است (احکام ارث در همه جا چون بیان شود سهمی ز خواهر است و دو سهم از برادر است این امتیاز در خور زینب بود که او میراث عشق را به برادر برابر است) جان ها فدای زینب و قلب صبور او از صبر و از غریبی او دیده ها تر است زینب چه دید روز دهم بین قتلگاه کز گفتن و شنیدن آن قلب، مضطر است آن حنجری که بوسه بر آن داد مصطفی حالا نشان بوسه شمشیر و خنجر است آن سینه ای که مخزن اسرار عشق بود دردا که زیر چکمه شمر ستمگر است ( "والشمرُ جالسُُ" نفس مادرش گرفت) (سر را برید و روبروی خواهرش گرفت) شاعر: ✍ ایام .
4_5776265296931196715.mp3
14.37M
📝 اشک من خلاصه شد تو گریه برای کوچه... 🎤 حاج‌محمود ◽️ ؛ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اشک من خلاصه شد تو گریه برای کوچه برا بلای کوچه برا ماجرای کوچه پیرم کرده اونروزایی که مادرم شهید شد محاسنم سفید شد با گریه های کوچه این اشکا رنگ خونه دل من خون از زمونه اونی که حسن و کشته داغ یه مادر جوونه کار زهر جفا نیست جیگرم روزی پاره شد که مادر خستم و رسوندم کشون کشون تا خونه وای دیدم شکسته گوشواره وای خدا برا کسی نیاره رعد و برق اون کشیده یادم میفته هر بار تموم دنیا انگار میشه رو قلبم اوار طوری ضربه زد که مادر تعادلش بهم خورد اسم علی رو اورد بین زمین و دیوار دستاشو میکشوندم تا خونه مادر و رسوندم دم در رد گریه هاشو با معجرش پوشوندم با بارون نگاهش با همین شیش ماه گریه کردم با همین دست گرد و خاک از ، از چادرش تکوندم وای دیدم مادر رمق نداره وای خدا برا کسی نیاره همه ی دردا بعد مادر میرسه به تو خراهر تو هم شکسته میشی بخاطر برادر روزی که تنها میمونی با خیمه ها سوزان با گریه های طفلان با بدنای بی سر زهرای کربلایی نایب شاه سرجدایی توی رگبار تازیونه پناه بچه هایی بانوی عالمینی همسفر سر حسینی توی میدون شام و کوفه تو صاحب لوایی وای رو نیزه رأش شیر خواره وای خدا برا کسی نیاره وای رو نیزه ها ماه و ستاره وای خدا برا کسی نیاره وای رو زمین جسم پاره پاره وای خدا برا کسی نیاره وای از خیمه اتیش میباره وای خدا برا کسی نیاره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
6. گلچین دوم صوتی.mp3
1.11M
#حضرت_زینب ( سلام الله علیها ) حجاب فاطمه از چادرش نمودار است زکودکی به علی مثل مادرش ، یار است مقام اُم ابیهایی اش سزاوار است چو ذوالفقارِ زبانش به خطبه کرار است حسین از وی و وی از حسین سرشار است نماز نافله اش را خدا خریدار اش زهی نمازشبِ آن حقیقت زهرا که سیدالشهدا گفت التماس دعا ... .
4. گلچین صوتی.mp3
1.54M
( سلام الله علیها ) 🎤 زینب آن بانوی عظمایی که دست قدرتش کهکشان چرخ را بر پا طناب انداخته شمسه کاخ جلال و رفعتش از فرط نور مِهر عالم تاب را از آب و تاب انداخته دختر مرد دوعالم آنکه گاهِ خشم خویش رَعشه بر این چارمام و هفت باب انداخته این همان بانوست که از نطق و بیان همچون علی انقلاب از کوفه تا شام خراب انداخته گر زبانش ذوالفقارحیدری نَبود چرا؟ خصم را دردل شرر همچون شهاب انداخته همتش چون بازوی خیبر گشای حیدریست بارگاه کفر را در انقلاب انداخته کشتی دین کربلا شد غرق از طوفان کفر همت زینب زنو آنرا بر آب انداخته حِلم او٬ صبر و توانایی زدست صبر برد عِلم او ، از دست هر دانا کتاب انداخته تا قیامت وصف او "موزون"اگر گویی کم است زان که حق او را چو خود در احتجاب انداخته
سرود، زینت دنیای علی.mp3
1.31M
🔹زینت دنیای علی🔹 چه خبره تو آسمون امشب؟ شده زینتش هزار تا کوکب آسمون شب‌های علی شد ستاره‌بارون با نورِ زینب شکفته باغ یاسِ دعای علی زهرا آورده زُهره برای علی چه دیدنیه شبای علی زینب! اومدی و زینت دنیای علی شدی زینب! اومدی و اُمِ اَبیهای علی شدی «زینت دنیای علی، زینب زینب اُمِ اَبیهای علی، زینب زینب» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چه بروبیایی دارن اینجا ملائکه تو خونۀ مولا فرشتۀ وحی اومده از راه به فاطمه کوثر شده اِعطا کوثرِ زهرا، نور چشای همه‌س ذکر لب مولا امشب این کلمه‌س: خود فاطمه‌س، خود فاطمه‌س دیدن، همه گل خنده رو لب‌های پیمبره فرمود: ریحانۀ بهشتیِ هر خونه دختره «دختر زهرا و علی، زینب زینب کوثر زهرا و علی، زینب زینب» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نگاه همه‌س به سوی زینب اِن یکاده ذکر روی هر لب بیشتر از تموم اهل خونه حسن و حسین خوشحالن امشب می‌خنده وقتی خواهر صداش می‌زنن حسین می‌گه: قربون تو خواهر من برا یه نگاش، می‌میره حسن خواهر، تو مهربونی همیشه شبیه مادره خواهر، تو روزای تنهایی هم یار برادره «یار حسن، یار حسین، زینب زینب دار و ندار حسنین، زینب زینب» شاعر: .
1_2198559564.mp3
352.2K
ذکر ملائک شده قدر و تبارک ولادت عمه ی سادات مبارک دختر مولا آمد،ثانیِ زهرا آمد خواهر سلطانِ عشق،زینب کبریٰ آمد صلّی علیٰ محمد،دخت علی خوش آمد صلّی علیٰ محمد،زینب کبری آمد عصمت حقّ و گلِ گلشن احمد دلبر شاه عالمین آمد خوش آمد جلوه ی نورِ خدای حیّ سرمد خواهرِ اربابم حسین آمد خوش آمد به چشم آل عبا،گریه شادی آمد گلِ بهشتِ حق در،ماهِ جمادی آمد صلّی علیٰ محمد،دخت علی خوش آمد صلّی علیٰ محمد،زینب کبری آمد ازین توسّل،به زیر عَلَمِ تو فیض ببرن مدافعان حرم تو یا زینب از این،عطا و کرم تو فیض ببرن مدافعان حرم تو فیض ببرن شهدا،همّت و باکری ها آتش نشان ها و هم،عبداللهْ باقری ها صلّی علیٰ محمد،دخت علی خوش آمد صلّی علیٰ محمد،زینب کبری آمد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر زیبایی که حاج مهدی رسولی در دانشگاه زنجان خواند👌👌 احسنت بر این مداح بصیر خانمها حتماً ببینید👌😎 به خودم افتخار کردم... دوستان خیلی قشنگ جایگاه زن رو تو شعر بیان کرده .
‍ . |⇦•تو دست اِنسیَّةَ الْحَورا... ویژۀ ولادت عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان ●━━━━━━─────── تو دست اِنسیَّةَ الْحَورا، قنداقه ي حوریه است دلم همش کربلاست اما، امشب توی سوریه است میزنه بارون انگاری بهار اومده تو فصل زمستون از آسمونا برا زمین اومده مهمون توی چشامون داره میزنه بارون فصل بهاره از آسمونا میباره بارونِ ستاره امشب بگو غم سر به سر دلم نذاره دل بی قراره شبِ عیده دوباره یا زینب! مدد، یا زینب! مدد مدح شماست رو لبم دائم، بانوی جلیله ای میگن فقط تو بنی هاشم، تنها تو عقیله ای عمه ی سادات هیبتِ نگاهت چقدر رفته به بابات امشب گره کارمو وا میکنه دستات تموم حاجات روا میشه با امضات عبد فقیرم من از در خونه ي شما جایی نمیرم رزق اشک فاطمیه رو از تو میگیرم تا که بمیرم به عشق تو اسیرم یا زینب! مدد، یا زینب! مدد مطمئنم عیدی مونو داد، دستای امام حسن اگه دلت کربلا میخواد، ارباب و صدا بزن بدجوری گیره هرکس امشب عیدی از امام حسین نگیره من مطمئنم هیچکسی دست خالی نمیره حسین امیره فکر این فقیره میبینه مارو امشب مینویسه براتِ کرب و بلا رو وقتی مینوسیه اسم این بی سر و پارو داره هوارو هوای نوکرارو یا زینب! مدد، یا زینب! مدد ــــــــــــــــــ سلام_الله_علیها ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇