eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
1_2198559564.mp3
352.2K
ذکر ملائک شده قدر و تبارک ولادت عمه ی سادات مبارک دختر مولا آمد،ثانیِ زهرا آمد خواهر سلطانِ عشق،زینب کبریٰ آمد صلّی علیٰ محمد،دخت علی خوش آمد صلّی علیٰ محمد،زینب کبری آمد عصمت حقّ و گلِ گلشن احمد دلبر شاه عالمین آمد خوش آمد جلوه ی نورِ خدای حیّ سرمد خواهرِ اربابم حسین آمد خوش آمد به چشم آل عبا،گریه شادی آمد گلِ بهشتِ حق در،ماهِ جمادی آمد صلّی علیٰ محمد،دخت علی خوش آمد صلّی علیٰ محمد،زینب کبری آمد ازین توسّل،به زیر عَلَمِ تو فیض ببرن مدافعان حرم تو یا زینب از این،عطا و کرم تو فیض ببرن مدافعان حرم تو فیض ببرن شهدا،همّت و باکری ها آتش نشان ها و هم،عبداللهْ باقری ها صلّی علیٰ محمد،دخت علی خوش آمد صلّی علیٰ محمد،زینب کبری آمد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر زیبایی که حاج مهدی رسولی در دانشگاه زنجان خواند👌👌 احسنت بر این مداح بصیر خانمها حتماً ببینید👌😎 به خودم افتخار کردم... دوستان خیلی قشنگ جایگاه زن رو تو شعر بیان کرده .
‍ . |⇦•تو دست اِنسیَّةَ الْحَورا... ویژۀ ولادت عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان ●━━━━━━─────── تو دست اِنسیَّةَ الْحَورا، قنداقه ي حوریه است دلم همش کربلاست اما، امشب توی سوریه است میزنه بارون انگاری بهار اومده تو فصل زمستون از آسمونا برا زمین اومده مهمون توی چشامون داره میزنه بارون فصل بهاره از آسمونا میباره بارونِ ستاره امشب بگو غم سر به سر دلم نذاره دل بی قراره شبِ عیده دوباره یا زینب! مدد، یا زینب! مدد مدح شماست رو لبم دائم، بانوی جلیله ای میگن فقط تو بنی هاشم، تنها تو عقیله ای عمه ی سادات هیبتِ نگاهت چقدر رفته به بابات امشب گره کارمو وا میکنه دستات تموم حاجات روا میشه با امضات عبد فقیرم من از در خونه ي شما جایی نمیرم رزق اشک فاطمیه رو از تو میگیرم تا که بمیرم به عشق تو اسیرم یا زینب! مدد، یا زینب! مدد مطمئنم عیدی مونو داد، دستای امام حسن اگه دلت کربلا میخواد، ارباب و صدا بزن بدجوری گیره هرکس امشب عیدی از امام حسین نگیره من مطمئنم هیچکسی دست خالی نمیره حسین امیره فکر این فقیره میبینه مارو امشب مینویسه براتِ کرب و بلا رو وقتی مینوسیه اسم این بی سر و پارو داره هوارو هوای نوکرارو یا زینب! مدد، یا زینب! مدد ــــــــــــــــــ سلام_الله_علیها ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•بارون بهار گوهر آوُرده... ویژۀ ولادت عقیلۀ بنی هاشم سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمدحسین حداديان ●━━━━━━─────── بارون بهار گوهر آوُرده کوثر از بهشت کوثر آوُرده مادرِ حسین دختر آوُرده هنوز نیومده دل داداششو برده بذار پلک دلت تا ابرها بپره ببار پای چشات بهار خوش خبره این شوق طراوت بهاره بارون خبرای خوش میاره حالا دونه دونه دونه دلای دیوونه میریزه به پای اونی که دلا رو تا خدا می رسونه می بره یکی یدونه دل برادری که داره می خونه شعرای عاشقونه بارون بهار گوهر آوُرده کوثر از بهشت کوثر آوُرده مادرِ حسین دختر آورده هنوز نیومده دل داداششو برده اومد تا دلا رو، پرستاری کنه توی عشق حسین، علمداری کنه شاگرد اول باباشه قُوت دل برادرهاشه تو عشق و وفا کوه احساسِ تو صبر و وقار مثل الماسِ عطر چادرش یک سبد یاسِ توی مرام و ادب مرجع عباسِ بارون بهار گوهر آوُرده کوثر از بهشت کوثر آوُرده مادرِ حسین دختر آورده هنوز نیومده دل داداششو برده با ولای علی، با دعای علی حیدری کردی تو‌کوفه تو به جای علی اقتدار علی، افتخار علی خطبه ی تو‌ کرده‌ کارِ ذوالفقار علی دنیا زینب، عُقبی زینب مرد آفرینِ عاشورا زینب اَعلا زینب، والا زینب واللهِ لا فتی اِلا زینب یا قاهر العدو، یا والی الولی جانم به زینبت، یا مرتضی علی یا زینب، یا زینب، یا زینب ــــــــــــــــــ سلام_الله_علیها ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
14000915-hadadian-sorood6.mp3
1.24M
|⇦•تو دست اِنسیَّةَ الْحَورا... ویژۀ ولادت عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان
14000915-hadadian-sorood7.mp3
1.53M
|⇦•بارون بهار گوهر آوُرده... ویژۀ ولادت عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمدحسین حداديان
452.2K
🔰پرسمان ✅ چرا نظام نمی تواند از بستر فضای مجازی بعنوان یک فرصت استفاده کند و بعنوان یک تهدید نگاه می کند ؟ 🎙یاسر متانت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. وَ قاتلُوهُم حَتی لا تَکُونَ فتنَة وَ یَکُونَ الدینُ لله ... با آنان (فتنه گران) به جنگید تا دیگر فتنه ای نماند ( یعنی ریشه فتنه را بخشکانید) و دین فقط برای خدا باشد ( چون فتنه به اصل دین ضربه می زند .) سوره بقره - آیه ١٩٣ ----------- در جبهه ی بیداری جان در خطر اندازیم بر پیکر استکبار آری شرر اندازیم با تیغ ستمگر کُش در عرصه ی جانبازی بر قُله ی عشق و خون هر سو نظر اندازیم بیدارتر از دریا توفنده تر از توفان هر جا که رسد فتنه ، از فتنه سر اندازیم آماده درین میدان تیغ و سپر آوردیم کی در بر اهریمن تیغ و سپر اندازیم خائن نبرد سودی از فتنه و آشوبش ما نخل خیانت را از ریشه بر اندازیم بی بال و پر ای یاران پرواز کنیم اینجا ما آمده ایم اصلا" تا بال و پر اندازیم ماییم درین وادی از نسل خلیل عشق زان رو به تن بت ها تیغ و تبر انداریم دیدیم نُه دی را برخاسته از مردم با دست همین ملت طرح دگر اندازیم ما گنج گهر داریم از داغ شقایق ها بر تربت گل ، گوهر از چشم تر اندازیم ما نور جلی داریم آئین علی داریم در زیر لوای او طرح ظفر انداریم چون «یاسر» ازین وادی لبریز خدا گشتیم جز یاد خدای خود از دل بدَر اندازیم ** محمود تاری «یاسر»✍ .
. ولادت (س) ------------ مادری آورده دختر مثل ماه آفتابی روی دامان پگاه وقتی از خورشید می گویی سخن می شکوفد آفتابت در دهن فاطمه دارد به بر مهتاب را بنگرید این جلوه های ناب را مادری در بر گرفته ماه را عاشقی پُر کرده این درگاه را عشق در گلخانه اش گل کرده است خانه را لبریز سنبل کرده است عرشیان از عرش مهتاب آورند عطر ناب و لاله و آب آورند عشق روی صفحه ی هستی نوشت خانه ی زهرا بهار است و بهشت گلشن هستی پُر از شمشاد ماست خاک این گلشن بهشت آباد ماست گلشن هستی که گفتم بیت اوست عطر یابی از گل گلشن نکوست شوق دارد خنده های فاطمه تهنیت باد این ولادت بر همه لاله دارد در بغل از چشم او می چکد عطر و عسل از چشم او این که دارد بر رُخش نور جلی زینب است و زینت آل علی زینب است و ظاهرش نور تمام باطنش لبریز از مهر امام زینب است و متصل بر آفتاب زینب است و دختر باران و آب زینب است و میوه ی قلب رسول زینب است نخل پُر بار بتول زینب است و یک جهان خورشید و ماه زینب است و نور در عمق نگاه زینب است این دختر مهر و عفاف آن که دارد آسمان گردش طواف باشد این آئينه ی باغ جنان آفتاب عشق در بین زنان بین زن ها ، این زن از نور است نور از حریم تیره گی دور است دور « زن مگو مرد آفرین روزگار زن مگو بنت الجلال ، اُخت الوقار » « زن مگو خاک درش نقش جبین زن مگو دست خدا در آستین » زن مگو لبریز غیرت چون علی زن مگو تندیس عزت چون علی زن مگو شیر دلاور در نبرد زن مگو راه بلا را رهنورد زن مگو چون فاطمه عزت مدار زن مگو تفسیر عشق و اقتدار زن مگو این بانوی آزاده را مرد میدان به حق دلداده را این ز جان بگذشته در کوی خطر چادر حُجب و حیا دارد به سر باید از ایثار او گویم سخن گر بگویم زن ، بود الگوی زن اَللَه الله آیت کبراست او جلوه های روشن تقواست او او که خود یک فاطمه ، یک حیدر است بانوی اسلام بعد مادر است مهر او چون نام او شد دلپذیر «یاسر» از او درس آزادی بگیر ** محمود تاری «یاسر»✍ .
. چشمه ی کوثر جز فاطمه هیچ آینه گوهر شدنی نیست او نور بود نور ، مصور شدنی نیست یک قطره ز خورشید چکید ٱینه گردید هر قطره درین بحر که گوهر شدنی نیست تعبیر به کوثر شده زهرا و پس از آن هر چشمه که جاری شده کوثر شدنی نیست تکرار وجودش به جهان امر محال است این کوثر نور است و مکرر شدنی نیست تنها ز رخ اوست اگر عطر بر آید هر لاله درین باغ معطر شدنی نیست جبریل پیام آور وحی است برایش با آن که زنی نیز پیمبر شدنی نیست در نزد خداوند کریم - آسیه ، مریم همپایه ی صدیقه ی اطهر شدنی نیست هستند زنانی همه پاکیزه ولیکن چون فاطمه محبوبه ی داور شدنی نیست بیهوده کند غصب فدک خصم بد اندیش این مُلک خدا داده مسخر شدنی نیست تکثیر شده باغ ولایت ز وجودش این نخل تنومند که پرپر شدنی نیست آتش زده دشمن به دلش لیک ندانست این نور زلال است مکدر شدنی نیست «یاسر» قلمت نام ورا برده به دفتر این فیض عظیم است و میسر شدنی نیست ** محمود تاری «یاسر» .
. ایستاده در راه ز نخل مصطفی چیدند بی رحمانه حاصل ها چقدر آتش ازین مجمر خدا ، افتاد بر دل ها نباشد سخت‌ تر زین مرحله از بعد عاشورا که باید چشم ما افتد به چشم خیل قاتل ها به روی ناقه عریان نشسته کوهی از ایمان که افتاده به دست و پای او زنجیر باطل ها به گل افتاده اکنون قافله ای ساربان بنگر ز اشک زینب کبراست مانده ناقه در گل ها برای آن که ننشیند به قلب داغداران غم ز روی نیزه می تابند سرها سوی محمل ها سری بر نیزه و زینب کنارش، نیست اندوهی کنار دوست آسان می شود اینگونه مشکل ها رود منزل به منزل کاروان با داغ عاشورا خداوندا درین وادی چه دلگیرند منزل ها « شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها » به خط عشق «یاسر» می نویسد روی لوح دل نباشد هيچ نُقصانی میان جمع کامل ها ** محمود تاری «یاسر»✍ .
. ... و این صدیقه اطهر(س) ---------- « زن مگو مرد آفرین » کارزار زن مگو تندیس عشق و اقتدار زن مگو سنگر نشین کوی دوست زن مگو ایثار را آئينه دار زن مگو اُم ابیهای نبی زن مگو محبوبه ی پروردگار زن مگو صدیقه ی اطهر ، بتول زن مگو آلاله ی احمد تبار زن مگو انسیه الحورای عشق زن مگو خورشید بیرون از غبار زن مگو این بضعه ی خیرالوری ست زن مگو عطر و نسیم بی شمار زن مگو روشن تر از هر آفتاب زن مگو جاری تر از هر چشمه سار زن مگو تلفیقی از شمس و قمر زن مگو تعبیری از لیل النهار زن مگو جانباز راه مرتضی زن مگو جان آفرین و جان نثار زن مگو جغرافیایی از بهشت زن مگو تاریخ صبر و انتظار زن مگو یک سوره از قرآن و عشق زن مگو یک آیه از صبر و قرار زن مگو پروانه ی گلزار وحی زن مگو شمع شبستان بهار زن مگو صبح از وجودش معتبر زن مگو باشد به هستی اعتبار زن مگو بر آل طاها اصل نور زن مگو بر آل عصمت افتخار زن مگو دل در حریمش رهگذر زن مگو در کوی او حق رهگذار زن مگو عالم ز اندوهش غمین زن مگو هستی ز داغش اشکبار زن مگو بشکسته پر جبریل عشق زن مگو حیدر ز هجرش سوگوار زن مگو باغ خزان از لاله چین زن مگو تصویر سرخ لاله زار زن مگو، زخمی ترین یاس زمین زن مگو ، گلگون ترین یاس بهار زن مگو ، «یاسر» ثناگویش ز جان زن مگو جان در برش خدمتگزار ** محمود تاری «یاسر» .
. مولا علی (ع) کنار بستر (س) ----------- ترک من خسته ی نالان مکن اشک مرا گوهر غلتان مکن صبر و قرار من دلخون مبر باز مرا بی سر و سامان مکن روز مرا تیره تر از این مخواه شام مرا ، شام غریبان مکن بر جگرم آتش هجران مپاش چشم مرا چشمه ی جوشان مکن جمع جگر سوختگان را ز غم شعله مینداز و پریشان مکن با من دلخسته بگو داغ خود درد دل خویش تو پنهان مکن چهره ی نیلی تو مپوشان ز من شعله ور این آتش سوزان مکن کلبه ی احزان شده کاشانه ام ترک من و کلبه ی احزان مکن من همه دردم ز غمت فاطمه درد مرا نیز دو چندان مکن ساحل دریای دل مرتضی موج مزن ، این همه توفان مکن این تن گلگون شده از تیغ غم وین دل ویران شده ویران مکن «یاسرم» و با دل خون آمدم ای دل من روی به بُحران مکن *** «یاسر»✍ ‌.
. نهال شکسته خدا حافظ ای امید مدینه خدا حافظ بغض مانده به سینه خدا حافظ ای شقایق خسته خدا حافظ ای نهال شکسته خدا حافظ ای مدافع حیدر خدا حافظ ای شقایق پرپر خدا حافظ ای گل شده نیلی رخ گلگون از جسارت سیلی خدا حافظ ای جراحت پهلو خدا حافظ ای کبودی بازو خدا حافظ ای سرشک چکیده خدا حافظ ای جوان خميده خدا حافظ ای صحیفه ی غم ها خدا حافظ ای شهیده ی تنها خدا حافظ ای هميشه حبیبم خدا حافظ ای تو یار غریبم خدا حافظ ای مسافر دلخون خدا حافظ ای صنوبر گلگون خدا حافظ ای بهار خزانم خدا حافظ ای تو اشک روانم خدا حافظ ای چراغ خموشم مرو ، بنگر بی تو خانه بدوشم ** «یاسر»✍ 👇
. گل در آتش خانه شد ویرانه و گلخانه ام آتش گرفت شمع چشمم سوخت و پروانه ام آتش گرفت بوی عطر سیب آمد از میان شعله ها بر زمین افتاد گل ، ریحانه ام آتش گرفت تا به روی شانه ام زینب سر خود را گذاشت ناگهان احساس کردم شانه ام آتش گرفت در عزای فاطمه ویرانه شد کاشانه ام قبل ویران گشتنش کاشانه ام آتش گرفت از لسان فاطمه بنویس روی برگ گل شاخ و برگم سوخت و دُردانه ام آتش گرفت خانه ی بی فاطمه ویرانسرایی بیش نیست در فراق روی او ویرانه ام آتش گرفت از دل آئينه ام خون می چکد «یاسر» ببین جام دل بشکسته و پیمانه ام آتش گرفت ** محمود تاری «یاسر»✍ .
. خورشید عشق باغ هستی بی صفا می شد اگر زهرا نبود عطر گل از گل جدا می شد اگر زهرا نبود تیره گی در اولین برخورد با خورشید عشق چیره بر آئينه ها می شد اگر زهرا نبود التهاب آفتاب از روی عالمتاب اوست این‌ جهان ظلمت سرا می شد اگر زهرا نبود ابرهای کفر آلود از نسيم فتنه ها در هوای دل‌ رها می اگر زهرا نبود در دل امواج طوفانزای اقیانوس دهر فُلک دین بی ناخدا می شود اگر زهرا نبود قامت یکتا پرستان همانند علی زیر بار غم دو تا می شد اگر زهرا نبود دست حَبل الله بستند رهپویان کفر فتنه بیش از این به پا می شد اگر زهرا نبود پهلویش بشکست تا بتخانه را در هم شکست سامری صاحب لوا می شد اگر زهرا نبود گرچه خود شد پرپر اما داد بر قرآن حیات محو دین مصطفی می ‌شد اگر زهرا نبود عشق اگر دارد حیات از اوست «یاسر» بی گمان عشق در عالم فنا می شد اگر زهرا نبود ** «یاسر»✍ 👇
. ترکیب بند ولادت حضرت زینب سلام الله علیها به نام آنکه به ما داد ، درس ایمان را همان که زندگی اش زنده کرد انسان را همان که بر همگان درس عاشقی آموخت ز دست لیلی و مجنون گرفت میدان را به نام نامی آن بانویی که با زحمت نشاند بر لب عالم دم حسین جان را اگر نبود ، نبودیم نوکران حسین میان سفره ی ما او گذاشت این نان را همان کسی که همیشه حکایت صبرش صبور کرد دل مادر شهیدان را به نام آن زن مرد آفرین کرببلا همان که از دل ما برد ترس طوفان را کجاست دشمن شیعه حریف می طلبیم مرید حضرت زینب عقیله العربیم دوباره در دلم آشوب محشر کبراست چگونه من بنویسم از آن که بی همتاست گرفته ام به روی دست کاسه ی چه کنم و مانده ام که بگویم خدیجه یا زهراست ؟ خدا کند که بفهمیم کیست این بانو شناخت هر که مقامش از اولیاء خداست نوشته اند که خیلی به مادرش رفته نوشته اند که خیلی فدایی مولاست نوشته اند که یک عمر اهل نافله بود مراد و پیر تمام نماز شب خوان هاست نوشته اند از آن دم که چشم خود وا کرد اسیر و عاشق و حیران سید الشهداست نوشته اند کرامات کوثری دارد ببین مقام علی را چه دختری دارد رسیده شیعه به اینجا به همت زینب زمین حسینیه شد با عنایت زینب چه با شکوه سپاهی چه لشکری دارد حسینیان جهانند امت زینب بزرگ و کوچک عالم ، محرمِ هر سال شوند راهی روضه به دعوت زینب هزار طایفه در روز اربعین جا شد میان کرببلا با کرامت زینب هزار شکر خدا را که خانواده ی ما شدند نوکر دربار و رعیت زینب برای دیدن آن جمعه ی فرج باید قسم دهیم خدا را به حرمت زینب اگر نبود کسی سینه زن نبود الان دلی اسیر حسین و حسن نبود الان قسم به حرمت چادر سیاهتان بانو من آمدم بشوم سر به راهتان بانو بَدَم درست ولی افتخار من این است گذشت زندگی ام در پناهتان بانو بده اجازه ای امشب دل مرا خوش کن که خدمتی بکنم در سپاهتان بانو خدا کند که مرا بعد مرگ بشناسند به نام کارگر خیمه گاهتان بانو خدا کند برسد عقل من به تفسیرِ قیام کرببلا از نگاهتان بانو غلام کوچک و پستم بیا بزرگم کن قسم به جان حسینت رسول ترکم کن تویی که قبله ی اولاد مرتضی بودی تویی که فاطمه ی شهر کربلا بودی حرام بود نگاهِ به سایه ات حتی تو یادگاری پیغمبر خدا بودی تویی که نام شریفت همیشه حرمت داشت به روی ناقه ی عریان بگو چرا بودی تویی که بود همیشه حسین همراهت چه شد که همسفر شمر بی حیا بودی کسی که خواند تو را خارجی نبود اصلا در آن زمان که به آغوش مصطفی بودی به احترام تو باید فرشته گل می ریخت میان شام چه شد زیر سنگ ها بودی شکست حرمت بال و پرت زبانم لال چه آمده به سر معجرت زبانم لال محمد حسین رحیمیان✍ .
. ترکیب بند ولادت حضرت زینب سلام الله علیها چه خوب شد که ذکر دل ، علی علی است روز و شب پناه اول آخرم ، فاطمه شد به لطف رب چه خوب شد که گشته ام غلام قنبر کسی که عالم از شجاعتش ، هنوز مانده در عجب فراری اُحُد کجا ، دلاور احُد کجا کجاست شان مصطفی ، نایب عافیت طلب امان از آن که حُرمت ِ امین وحی را شکست کشیده دین چه ها ازین ، خلیفه های بی ادب به زیر دین ِ حضرت خدیجه ایم و فاطمه اگر علی علی علی ، نشسته است روی لب بناز شیعه تا ابد ، به دین آسمانی ات سهم کدام مکتبی ، شده عقیله العرب چه همتی ، چه غیرتی ،چه کرده است پای دین فاطمه ی کرببلا ، زینب صبر آفرین سلام ای عقیله ی ، تمامی زمانه ها کسی نداشت مثل تو ، ز فاطمه نشانه ها تو بی معلم عالمه ، فهیمه ای و فاضله تو جاودنه گوهری ، در یم بی کرانه ها نشانده کوه غیرتت ، وقار و صبر و هیبتت حماسه ی حسین را ، به صدر جادوانه ها تو دست بسته بسته ای ، دست بنی امیه را حریف عزم راسخت ، نمی شود بهانه ها چه گویم از کرامتت ، سرم فدای قدرتت تو روضه ات بهشت را ، می آورد به خانه ها سلام سایه ی سر و ، ملیکه ی حسینیان سلام مطمئن ترین، پناه آخر الزمان در آسمان عاشقی ، تو سرترین ستاره ای سرآمد حسینیان ، میان هر هزاره ای زمین و آسمان همه ، فدای آن خدای که نکرد خلق غیر تو ، فاطمه ی دوباره ای توسلی به حضرت ِ خطیبه ی فدک نما بهم بریز کوفه را ، فقط به یک اشاره ای علی حسین مجتبی ، فاطمه و محمدی برای جمع پنج تن ، فقط تو استعاره ای خطبه شام و کوفه ات ، شبیه خطبه فدک نهیب زد سر ِ ستم :" هنوز هیچ کاره ای" بت شکنی و دخترِ بت شکن مدینه ای شیر زنی و دختر ِشیر زن مدینه ای حماسه های حیدری، نشسته در کلام تو به ظلم پشت پا زده ، فاطمه مرام تو همیشه بهر یاورش ، امام می کند دعا بود ولی ملتمس ِ دعای تو امام تو به غیر چاره نفر ، خدا به کس نمی دهد اجازه ورود را ، به کعبه ی مقام تو تو قبله ی فضیلتی ،تو منتهای عزتی بلند می شود حسین ، ز جا به احترام تو گفته خدا تو زینت ِ شیر دلاور منی مادر حیدری تو ، فخر کُنَد به نام تو معجزه مانده عاجز از ، نام‌گره گشای تو کار مسیح می کند ،بنده ی بنده های تو تویی که حسرت همه ، ملائک است خدمتت تهمت و سنگ و کعب نی ، نبود حق عصمتت رواست کل سال ما ، محرم و صفر شود گرفته جان شیعه را ، مصیبت اسارتت مطهره ترین چرا ، تو را زدند با وضو کاش نداشت نام دین ، قصه ی هتک حرمتت کوری چشم حرمله ، فاتح شام و کوفه ای معجر پاره پاره ات ،نکرد کم ز عزتت تو در میان سلسله ، بخوان نشسته نافله بخوان که باز هم خدا ، فخر کند به خلقتت شکست پیش چشم تو ، غرور نازدانه ها چه قدر داده غصه ی ، حرم تو را خجالتت خدای صبر با دلت ، چه کرده اند شامیان که بی رقیه روز و شب ، مرگ شده است حاجتت تو از زمانه دیده ای ، چه غیر داغ پشت داغ بگو که جز تو این همه ،کشیده است از فراق ؟! ✍ .
. ترکیب بند سلام الله علیها به نام زینت مولا، به نام سیده زینب شهنشاهان به قربان ِ غلام سیده زینب به نام شیربانوی ِ مجاهدهای هر دوران خدا زد استقامت را به نام سیده زینب نیاورده به ابرو خم ، در آن دریای طوفان ها که ترس از ظالمان باشد ، حرام سیده زینب فراوان دیده این عالم ، قیامت آفرین اما قیامت کرده در عالم ، قیام سیده زینب ندیده غیر زیبایی ، به رغم میل دنیایی که یک لحظه نچرخیده ، به کام سیده زینب نه حَوا هست و آسیه ، نه مریم هست و نه هاجر بُوَد بالاتر از این ها ، مقام سیده زینب پس از زهرا به زن های دو عالم برتری دارد کسی که گردن سبطین ، حق مادری دارد به نام این همه ایمان ، به نام غیرت زینب غلامم من ، غلامم‌ من ، غلام همت زینب به نام نافله خوان ِ سحرهای پر از ظلمت به نام این همه تقوا ، به نام عصمت زینب نزاید مادری دیگر ، خدیجه تر از این بانو شده خرج خدا یک عمر ، کل ثروت زینب امیر المومنین در دین ما تنها بُوَد مردی که دارد یادگاری در  ، جهان چون حضرت زینب چو عباس است در عالم، همیشه پرچمش بالا بگیرد هر که بر شانه ، لوای نصرت زینب هزار و چار صد سال است در دنیا حرامی ها نمی خواهند باشد الگوی زن عفت زینب الا ای دشمن دین ، جنگ با حق درد سر دارد بدان با چادر زینب ، در افتادن خطر دارد حماسه آفرینی های زینب آفرین دارد چو زهرا مادرش حق گردن دنیا و دین دارد الا ای مردم عالم ، علی تنها نمی ماند اگر زهرای اطهر مثل زینب جانشین دارد تمام شیر زن های جهان قربان آن زن که کفیلی چون یل شیر افکن ِ ام البنین دارد چه باید گفت از آن بی معلم عالمه وقتی که مداحی گرامی مثل زین العابدین دارد زبانش لال هر که دست بسته خوانده آن را که چو بابایش علی دست خدا در آستین دارد به فردوس برین فردای محشر می بَرَد ما را همین بانو که در سوریه فردوس برین دارد اگر هستی حسینی یاد فردا غم نخور دیگر به محشر حضرت زهرای سوریه کُنَد محشر سلام ای حضرت ریحانه ی ریحانه ی طه سلام ای قدر بسیارت ، فراتر از معماها سلام ای مَحرم ِ درد دل عباس و قاسم ها ز مادر با محبت تر ، برای پور لیلا ها که پای قول خود مانده است مثل تو در این عالم؟ که پای اعتقاد خود ، چنین زد دل به دریاها تو با فرعون شامی کرده ای کاری که تا محشر بُوَد بالاتر از درک ِ همه هارون و موسی ها سلام ای آخر آزادگی ، دریای آزادی ذلیل عزم تو بانو ، اگر ها گشت و اماها به تو رو میزنم هر وقت ، دلتنگ نجف هستم که دختر جور دیگر قرب دارد پیش ِ باباها دو عالم بر علی نازد ، علی نازد بر این دختر ندیدم زینبی تر از ، امیرالمومنین حیدر علی با چادر زهرا ، چه غوغایی ، چه تصویری حسین بن علی دارد ، عجب همشیره ی شیری من از آن خطبه هایی که ، عقیله خواند فهمیدم حریف حرف حق هرگز ، نخواهد گشت شمشیری زنی با دست بسته کرد مشت حیله‌ ها را رو زنی مردانه شد کابوس هر زوری و تزویری به هر جمله که می گوید ، به روی منبر محمل ز سرهای بریده می رسد آوای تکبیری زنان کوفه این بانو ، که قرآن یادتان داده نباشد حق الطافش ، به قرآن سنگ تکفیری بریز ای چوب محمل اشک خون با آسمانی ها نشد خواهر کُنَد بهر برادر گریه ی سیری حسینش رفت در عالم ، چه آمد بر سرش یا رب نمی شد باور ام حبیبه ، این بُوَد زینب آذر ۱۴۰۱ ✍ ایام
BANIFATEMEH.mp3
2.68M
🔹 🔻 لالایی دریا، ترانه‌ی عشقه... 🎤 🌷 لالایی دریا ترانه عشق اغوش یه مادر کرانه عشق قلب صدف وا شد یه مروارید درخشید اون که بجز نور خدا چیزی نمیدید کتاب تفسیر خدا زینب زینت شمشیر خدا زینب آینه شیر خدا زینب یا زینب *