.
#زمینه
#زمزمه
#شب_نوزدهم_رمضان
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
صلاللهعلیکیااسداللهالغالب
«فُزتُ وَ ربِّ الکعبه»
دل آسمون پر از غمه داره غصه میباره
آخر عمر علی پایان عمر انتظاره
تو دل محراب مسجد وا میشه عقده قلبش
توی این سجده آخر وعده دیدار یاره
دل مولا
تنگه برای دیدن زهرا
خسته شده از این همه غمها
بار سفر بسته ز دنیا
خدای من
محراب مسجد غرق در خونه
سجاده و عمامه گلگونه
دل دو عالم پریشونه
شده ذکر _ همه دنیا
علی مولا علی مولا
.......................................................
دست مولا رو گرفتن تا جلوی درب خونه
سر و صورت و محاسن آقامون غرق خونه
ولی چشم زینب نباید این حال و ببینه
که دل مولا برای حال زینب پریشونه
الهی کاش
نبینه چشمای تر زینب
غرق به خون برادر زینب
وقتی که بیقراره زینب
الهی کاش
نشه مسیر دخترش کوفه
نبینه باز چشم ترش کوفه
وقتی که بیقراره زینب
امون از این _ همه غمها
علی مولا علی مولا
.......................................................
خون به دلها میکنه پسکوچههای شهر کوفه
غصه و غربت و ماتم میزنه بر دل شکوفه
دختر زهرا و ناموس علی با دست بسته
دور اطرافش پر از نامحرم و الوات کوفه
خدای من
دختر فاطمه اذیت شد
به محضرش چقد جسارت شد
امون از این کوفه نامرد
به روی نی
سر برادرش رو آوردن
اشکای زینبو در آوردن
امون از این کوفه نامرد
امون از این _ همه غمها
علی مولا علی مولا
................................................
#امام_علی
#شب_نوزدهم
#لیله_القدر
#نصیــر_حسنی✍
سبک این شبا حال و هوای خونمون خیلی عجیبه
<<<<<<<<<
.
سیدی و مولای و مالک رقّی
گذشته عمر گدای تو در بطالتها
تمام بندگیام مملو از کسالتها
وَ مصحف عملم پر شد از خجالتها
که دادهام به شیاطین دو صد وکالتها
ببین که رفته دگر آبروی نوکریام
نمانده چیز زیادی ز بوی نوکریام
{}
منم گدای فقیرت بیا نگاهم کن
ببین پر از تب و تابم، تو رو به راهم کن
به نام شاه نجف فکر سرپناهم کن
کرامتی کن و پاکیزه از گناهم کن
پناه من نجف و آرزوی من نجف است
مسیر مرغ دل من فقط سوی نجف است
{}
فراریام من و سوی تو آمدم یارب
«فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ» مکن ردم یا رب
تو خوبی و منم آن بنده که بدم یارب
شنیدهام که کریمی و در زدم یا رب
کریم و بنده نوازی به من عنایت کن
به نام ساقی کوثر مرا سقایت کن
{}
منی که خیر ندیدم ز دست اعمالم
منی که غرق ریا بوده کل افعالم
منی که هست هزاران گنه به دنبالم
گدای لطف توام ای محول الحالم
چه میشود که شود حالم، أَحسَنالاحوال
به زیر قبه نشینم من اربعین امسال
{}
ببین که نفس چگونه مرا صدایم کرد
ببین بلای گناهم چه مبتلایم کرد
ببین که غفلت دل غافل از کجایم کرد
ببین گنه ز شه سر جدا، جدایم کرد
منی که سینه زن بزم روضهها بودم...
چگونه شد که ز ارباب خود جدا بودم؟
{}
اگر چه غرق گنام ولی خدا دارم
اگر چه نامه سیاهم ولی تو را دارم
هزار شکر دلی مست کربلا دارم
در اوج تشنگیام ذکری آشنا دارم
سلام من به شهیدی که بی ردا مانده
و روی لعل لبش ردّ نیــزهها مانده
{}
تمام دشت پر از عطر یاسمن شده بود
وَ آسمان همه غرق تب و مِحَن شده بود
که وقت بردن آن کهنه پیروهن شده بود
شکسته، پاره، بریده تمام تن شده بود
به پیش مادر خود بود و دست و پا میزد
وَ مادر از دل گودال خون صدا میزد ............
#مناجات
#روضه
#رمضان_المبارک
#رمضان_الکریم
#نصیر_حسنی✍
.
.
#غزل_مصیبت
#امام_علی علیه السلام
#شب_نوزدهم_رمضان
حال من را به شب تار تماشا مکنید
نیمه شب بستر بیمار تماشا مکنید
من که زانو زده ام فاتح خیبر هستم
دست من بر در و دیوار تماشا مکنید
عاقبت دوری زهرای جوان کشت مرا
کوفیان عاقبت کار تماشا مکنید
من که چون شمع سحر سوختم و آب شدم
از علی این همه آثار تماشا مکنید
بر سرم هرچه که خواهید بیارید ولی
زینبم را سر بازار تماشا مکنید
رفتم از یاد ولی یاد حسینم امشب
پسر حیدر کرار تماشا مکنید
او بود یوسف من پیرهنش را مبرید
یوسف بی کس و بی یار تماشا مکنید
یک حسین است الهی نشود چند حسین
یک تن و نیزه بسیار تماشا مکنید
کف گودال اگر ماند شما کف مزنید
همه آن صید گرفتار تماشا مکنید
نکند در ته گودال برش گردانید
مادرش می رسد انگار تماشا مکنید
نعل تازه بخدا داغ مرا تازه کند
زیر مرکب گل بی خار تماشا مکنید
پیش زینب سر او را مبرید و مبرید
روی خاک آن تن خونبار تماشا مکنید
گرچه دید رقیه به زمین افتاده
روی نی اشک علمدار تماشا مکنید
حاج #سید_محسن_حسینی✍
.
.
#زمینه
#شهادت_امام_علی
#سبک_سلام_آقا
#سبک_حسین_مولا
#نرو_بابا
🔘🔘
✅بنداول
نرو بابا/نرو بابا ی جون برلب
نرو بابا/که بی تومیمیره زینب
نرو بابا/ ببین این چشمای تر رو
چقدر امشب /میاری نام مادر رو
بابا جونم/نذار باغم مارو تنها
ببین بابا /حسن چشماش شده دریا
زداغ تو/تمومه چشم ها گریانند
درو دیوار/ببین که روضه می خوانند
نرو بابا نرو بابا
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم
ببین بابا /دو چشمه گریونه زینب(س)
نرو بابا /اگه می شه جونه زینب (س)
بابا جونم/اگه می شه بمون پیشم
نمونی تو/با غصه هم نشین می شم
بابا حیدر/ببین این چشم های تر رو
اگه می شه/تو ترک کن دیگه بستر رو
یه عمری بود/که همراز غمات چاه بود
یه عمری بود/نصیبت غصه و اه بود
نرو بابا نرو بابا
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
بابا حیدر/چقد بی تاب شدی بابا
مثل شمعی /بمیرم اب شدی بابا
ببین بابا/یتیما خیلی بی تا بند
از بعد تو /دیگه نخل ها نمی خوابند
میدونم که/رسیده لحظه ی آخر
میدونم که /دلت تنگه برامادر
داری میری/کنار مادرم زهراا
نروبابا /نرو بی دخترت تنها
نرو بابا نرو بابا
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندچهارم
بیا عباس بگم از کربلا واسه ت
بیا عباس بگم از عاشورا واسه ت
ابالفضلم /تو تا کرببلا میری
با زینب تو/به اون دشت بلا میری
اباالفضلم/ دستات از تن جدا میشه
مثل بابات/فرق سرت دوتا میشه
ابوالفضلم/ تویی نور دوعین من
ابوالفضلم/ علمدارحسین من
اباالفضلم اباالفضلم
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بند پنجم گریز به کربلا
توکربلا/ میرسه جون تو برلب
بمیرم که یه روزه پیرمیشی زینب(س)
میبینی تو/تن داداش تو روخاک
زیر تیغا/میشه صد پاره و صدچاک
یه روز بابا/میبینی بزم می زینب (س)
میبینی تو/ سری رو روی نی زینب (س)
حسین جانم حسین جانم
#کربلای_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
.👇
.
#شب_نوزدهم_رمضان
#بابای_بی_کسم
#زبانحال_حضرت_زینب با پدر علیهماالسلام
بابای بی کسم به تو خیلی جفا شده
حقّت چرا به تیغ عداوت ادا شده
این اشقا الاشقیا ز تو غیر از سخا ندید
حالا به کشتن تو چگونه رضا شده
ثابت شده که اهل نمازی به دشمنت😭
بین نماز ، فرق سر تو دوتا شده
مویی که در میانه ی کوچه سپید شد
حالا ز خون ِ فرق سر تو حنا شده
سی سال از شهادت مادر گریستی
دیگر دعای دیدن رویش روا شده
یادت نرفته نیمه شب و غسل و کشف راز
دیدی که استخوان تنش جابه جا شده
از لحظه ی نظاره به روی کبود او
سی سال بر تن تو لباس عزا شده
حالا کلام آخر تو آتشم زده
صحبت ز عصر ِ مقتل کرب وبلا شده
گفتی که زینبم سر ِ بشکسته درد نیست
باید ببینی یک سر ِ از تن جدا شده
گفتی صبور باش دم ِ بوسه بر رگش
پیش تنی که له شده از دست و پا شده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#شب_نوزدهم_رمضان
#بابای_بی_کسم
#زبانحال_حضرت_زینب با پدر علیهماالسلام
بابای بی کسم به تو خیلی جفا شده
حقّت چرا به تیغ عداوت ادا شده
این اشقا الاشقیا ز تو غیر از سخا ندید
حالا به کشتن تو چگونه رضا شده
ثابت شده که اهل نمازی به دشمنت😭
بین نماز ، فرق سر تو دوتا شده
مویی که در میانه ی کوچه سپید شد
حالا ز خون ِ فرق سر تو حنا شده
سی سال از شهادت مادر گریستی
دیگر دعای دیدن رویش روا شده
یادت نرفته نیمه شب و غسل و کشف راز
دیدی که استخوان تنش جابه جا شده
از لحظه ی نظاره به روی کبود او
سی سال بر تن تو لباس عزا شده
حالا کلام آخر تو آتشم زده
صحبت ز عصر ِ مقتل کرب وبلا شده
گفتی که زینبم سر ِ بشکسته درد نیست
باید ببینی یک سر ِ از تن جدا شده
گفتی صبور باش دم ِ بوسه بر رگش
پیش تنی که له شده از دست و پا شده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
Namahang Nane Khonin 1403 Rasoli [Mohjat_Net].mp3
1.66M
#نماهنگ نان خونین
#حاج_مهدی_رسولی
همدردی با مردم غزه
کاش این بغض گلو یه امون بده
یا گریه بهم راهو نشون بده
افطارو سحرم شد غصه و غم
ذره ذره دارم دق میکنم
برادر وقتی تو محاصره ای
دیگه چه افطاری و سحری
عذرا عذرا یا رمضان
الشعب بغزه جوئان
هم بارون آتیش رو سرشون
هم زیر آواره پیکرشون
غزه تنها مونده غرقه ی خون
عادت کردیم انگاری هممون
عاشورا شد ما موندیم یه کنار
تماشاچی شدیم آخر کار
عذرا عذرا یا رمضان
الشعب بغزه جوئان
شعر: امیر علی شریفی✍
#طوفان_الاقصی
رمضان 1403
.https://eitaa.com/madahanpirbakran
.
#شب_نوزدهم_رمضان
#مجروح_شد
السلام علیک یا اول مظلوم عالم
یا امیرالمؤمنین علیه السلام
تیغ اشقي الاشقیا آمد سرش مجروح شد
بوسه گاه دائم پیغمبرش مجروح شد
بس که دشمن بد زد وتیغش به پیشانی رسید
جای سجده بر جبین انورش مجروح شد
دیده های مجتبی از داغ او شد جوی اشک
بس که آمد اشک ِخون، پلک ترش مجروح شد
دید تا زینب سرش را، لطمه زد بر صورتش
زیر بار لطمه روی اطهرش مجروح شد
درد دارد حیدر اما از شرار دیگری
زخم آن کوچه که دست کوثرش مجروح شد
زخم مسماری که قاتل شد برای محسنش
سینه ی تنها انیس و یاورش مجروح شد
بر سر حیدر شکافی وا شده امّا حسین
هم سرش هم عضوعضو پیکرش مجروح شد
شد تأسّی بر پدر در علقمه با یک عمود
هم سر وهم صورت آب آورش مجروح شد
جرعه آبی خواست اما با سه شعبه در جواب
گوش تا گوش علیّ اصغرش مجروح شد
گیر آوردند او را گوشه ی مقتل غریب
با نی و سنگ وعصا بال و پرش مجروح شد
اوّل آمد چکمه روی سینه ی پاکش سپس
از قفا خنجر رسید وحنجرش مجروح شد
سر جدا، پیکر جدا، انگشت وانگشتر جدا
زیر نعل اسب ها پا تا سرش مجروح شد
از روی تل تا کنار قتلگه خواهر دوید
روی خار راه، پای خواهرش مجروح شد
بوسه زد روی رگش چون جای بوسیدن نداشت
در میان اشک، چشم مضطرش مجروح شد
چون سکینه آمد و غش کرد روی پیکرش
با غلاف و کعب نیزه دخترش مجروح شد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.