eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. ۱۲ چاره ای ندارم دیگه مشک پاره اینو میگه کاش عمود آهن دیگه بیاد و روی سرم، بشینه کاش چشای شرمنده‌مو فقط، تیر حرمله، ببینه آهِ خیمه‌ رو - نبینم دیگه اشک خواهرو - نبینم دیگه رو نی اکبرو - نبینم دیگه - واویلا کاش اسارتو - نبینم دیگه کاش جسارتو - نبینم دیگه قتل و غارتو - نبینم دیگه - واویلا یا اخاالمظلوم حسین جانم (۳) ای آقا اومده داداشم اما دوست دارم که پاشم اما رو تنم دیگه، واسه شمشیر و، تیغ و نیزه جا، ندارم دست و پا زدم، پاشم از زمین، اما دست و پا، ندارم من سرم الان - رو پای یاره اما قلب من - یه غصه داره کی سر حسینو بر میداره - واویلا من میرم ولی - مصیبت اینه شمر میاد روی - تنش می‌شینه آخ که زینبم - اینو می‌بینه - واویلا یا اخاالمظلوم حسین جانم (۳) ای آقا ✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇
شاه کم سپاه یا مظلوم بین قتلگاه یا مظلوم دست و پا نزن دست و پام و گم میکنم غریب گودال داره میرسه با صدای تو آه مادرم به گودال جون دادم تا پیکرت رو دیدم گریه های دخترت رو دیدم شوق بردن سرت رو دیدم _یا مظلوم رنگ من پرید  تا روت و دیدم زخمای زیر   گلوت و دیدم توی دست خولی موت و دیدم_ یا مظلوم میکش مرا حسین جانم بین ازدحام یا مظلوم من دارم میام یا مظلوم خواهرت میاد از میون نامحرما به سمت گودال پیرمرداشونم دارن میان با عصا به سمت گودال بغض لشگر و دارم میبینم تیغ و نیزه رو دارم میبینم شمر و خنجر و دارم میبینم -یا مظلوم غارت شد تنت بمیره زینب پس کو پیرهنت بمیره زینب تشنه کشتنت بمیره زینب-یا مظلوم می کش مرا حسین جانم ✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇
39.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تمرین گروه فرهنگی هنری شهید آوینی برای اجرای نمایش،مذهبی ماه صفر جهت اجرای خیابانی و صحنه ای برای اطاعات بیشتر به کانال شهید آوینی مراجعه کنید لیگ کانال https://eitaa.com/aviny3412
. تو علمدار، سید الاحراری تو کس و کار، سید الابراری یا ابوفاضل، تو هوامو داری کاشف الکروبی، حامل اللوائی ماهِ هاشمیون، شیر کربلایی ماه تمام ابالفضل والا مقام ابالفضل اوج مرام ابالفضل بر تو سلام ابالفضل جانم عمو ابالفضل یا ابوفاضل، قبله ی حاجاتی یا ابوفاضل، سامع الاصواتی تو نگهبان، خیمه ی ساداتی ساقی العطاشی، یابن مرتضی یا حضرت ابالفضل، دافع البلایا یابن ابوالعجائب ای عشق رائج ما تا روز محشری تو باب الحوائج ما جانم عمو ابالفضل ✍ .👇
. زمین لرزید زمین افتاد یل ام البنین افتاد علمدار من آخر با عمود آهنین افتاد بمون ابالفضل همه رو با رفتنت پیر کردی بچه ها منتظرن دیر کردی تو بری منم زمین گیر کردی بمون ابالفضل تو میری و برای من سخته تحمل غمت برو میام دم غروب رو نیزه ها میبینمت برادرم… به قلبم درد و غم ریخته چه خاکی به سرم ریخته رو زخمای تن تو اشک چشم مادرم ریخته برات بمیرم زدنت غرورم و له کردن از حسادت تورو مُثله کردن به عموم حمزه مشابه کردن برات بمیرم ابر سیاه کینه ها ، صورت ماهمو گرفت لعنت به قومی ازم ، پشت و پناهمو گرفت حرم بی کس حرم تنها روی خاکا علم تنها تو میری و منم میرم میمونه خواهرم تنها تو که نباشی همه ی لشگرم از دست میره آبروی حرم از دست میره حرمت خواهرم از دست میره تو که نباشی بوده خداحافظیا ، همیشه دشوار عزیزم تا نرسیدن به حرم ، خدا نگهدار عزیزم 👇
. علمدار علمدار چه شد دست علمگیر بلندت برادر برادر چی اومد سر ابروی کمندت پاشو پشت و پناه حرم من پاشو تنها سپاه حرم من پاشو دشمنا هستن توی راه حرم من کنارت برادر زمین خوردم جلو چشم لشکر زمین خوردم شده علقمه مثل پشت در درست مثل مادر زمین خوردم **** نه دستی نه مشکی نه چشمی که بیای به سوی خیمه چه کرده با فرقت عمود بی حیا عموی خیمه غمی مثل غم تو غم نمیشه یه جور زدن سر تو جمع نمیشه برو اما بدون بدون تو حرم حرم نمیشه بمیرم برادر زمین خوردی درست مثل مادر زمین خوردی مگه تیر تو چشمت نبود آخه چجوری تو با سر زمین خوردی **** پاشو غیرت الله پاشو تا که برادرت نمرده پاشو تا که دستی روی صورت دخترم نخرده پاشو صدای خنده ها بلنده پاشو که حرمله بهم میخنده پاشو که دست خواهر منو الان میبنده پاشو خواهر من زمین خورده پاشو دختر من زمین خورده پاشو تا نبینی که از نیزه سر اصغر من زمین خورده 👇
. آه عباس توی قتلگا حسین تنهاس آه عباس سر او به دامن زهراس آه عباس سر سر بریدنش دعواس بیا از علقمه ساقی حرم/ ای برادرم که حسینو میزنن برابرم/ ای برادرم ......... آه عباس مقتله یا محشر کبراس آه عباس از رو سینه قاتلش برخواس آه عباس تن بی سر وسط صحراس خنجر شمر نشست برجگرم/ ای برادرم ضربه هاشو میزنه به حنجرم / ای برادرم ................. آه عباس ماه من به نیزه ی اعداس آه عباس موقع غارت معجرهاس آه عباس شعله بر دامن دخترهاس یکی داد میزنه سوخت موی سرم / ای برادرم با ته نیزه زدن تو کمرم / ای برادرم .👇
. ألسلام على مولانا ابالفضل - مولانا ابالفضل علمدار شاه كربلا ابالفضل - مولانا ابالفضل يابن اول القوم اسلاما اى بزرگ همه با مراما افتخار تموم اماما يا ابالفضل ٢ فضائلت بى حد و عدد ابوفاضل ندارى همتائى تا ابد ابوفاضل ارمنيام حتى موقع گرفتارى مى گيرن از اسم تو مدد ابوفاضل مدد ابوفاضل ماه زمين و آسمونا ابالفضل - مولانا ابالفضل عشق همهء پهلوونا ابالفضل - مولانا ابالفضل ادب تو ضرب المثل عباس نقش رُو علم و كُتَل عباس رفع الله راية العباس يا ابالفضل٢ چه هيبتى دارى چه شجاعتى دارى مثال بى تكرار حيدر كرارى تُو لشكر مهدى هم خودت علمدارى براى اين منصب تو فقط سزاوارى مدد ابوفاضل اباعبدالله ميگه جانم ابالفضل - اى جانم ابالفضل شير سرخ عربستانم ابالفضل - اى جانم ابالفضل بى همتايى و بى همآوردى تو امان نامه رو پاره كردى يل ام البنين خيلى مردى يا ابالفضل۲ نيومده مثلت با جنم ابوفاضل مياد به دستت تيغ دو دم ابوفاضل بدون شمشير رفتى ولى همه ديدن جنازه ميريختى روى هم ابوفاضل مدد ابوفاضل .👇
. پاشو تا به خیمه ها بریم سقای حرم علم افتاده زمین علمدار لشکرم بی تو ای برادرم غریب و بی یارم روی دامن خودم سرت رو میذارم تنهایی نمیتونم تنت رو بردارم قدّ رشیدت کجا شد فرق سر تو دوتا شد مشکو به دندون گرفتی وقتی که دستات جدا شد جانم ابالفضل ابالفضل رقیه از تشنگی توی خیمه کرده غش صدای ناله میاد عمو جانم العطش مشک پاره پاره افتاده زمین عباس به سرت زدن عمود آهنین عباس کمرم شکسته از غمت ببین عباس من دیگه طاقت ندارم دارم برات خون میبارم باید چجوری سه شعبه از چشم تو در بیارم جانم ابالفضل ابالفضل .👇
. یا ی بند اول: ای پناه لشکرم از جا بلند شو تشنه کامن بچه ها سقا بلند شو رفتی و با رفتنت پشتم شکسته تووی خیمه منتظر رباب نشسته پاشو عباس داره میره خیمه ها به غارت زینب و میبرن به اسارت میشه به این قافله جسارت بند دوم: پیکر خونیت شده پُر از جراحت از روی مرکب زمین خوردی با صورت فکرشو نکن اگه مشک تو افتاد تو فقط پاشو کسی آبی نمیخواد بمیرم که عمود آهنین به فرقت خورد تیر سه شعبه چشمتو آزرد امید و از توو خیمه هامون برد ✍ .
سبک زمزمه یا زمینه ی شب عاشورا ع: بند اول: گریه های تو دلم رو کَنده از جا زینبت طاقت نداره دوری ات را دلهره دارم دیگه فردا نباشی ای امیر قافله از ما جدا شی نزار تنها منو میون این همه نامرد میکُشه خواهر تو رو این درد دلشوره ی تو منو مضطر کرد بند دوم: میری و من تووی این صحرا اسیرم بی علیِ اکبر و سقا می میرم سهم ناموست میشه آشوب و تشویش موی دخترها میسوزه تووی آتیش داری میگی برا من از حرارته فردا دلا پُر از حسادته فردا تنت پُر از جراحته فردا ✍ .
. مصطفی سیرت و علی هیبت الگوی ناب همّت و غیرت شد کلام ‌ ِششم شه عصمت** بر ابالفضل ؛ عَمّ  ِ ما رحمت در مرامش خلاصه شد اخلاص رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس* قد و قامت، قیامت عظمی' صورتش ماه  ِ جَنّةُ الاعلی' با ولایش گدا شود والا نوکرش راحت از غم‌ عقبا حبّ او بهر بندگی مقیاس رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس حرمش باب حاجت ما شد فلج آمد به صحن او، پا شد گره  ِ کور شیعیان وا شد نسخه ی لاعلاج ،پیدا شد در حریمش مطب شده احداث رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس دیدن روی او صفا دارد چشم و ابروی دلربا دارد چون حسن رأفت و سخا دارد روی دوشش، رقیّه جا دارد معدن جود و رحمت و احساس رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس وقت رزم است ثانی کرّار سربلند است موقع پیکار در جمال است یوسف بازار در وفا اسوه است بر ابرار دارد از مادرش ادب میراث رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس نام او می شود دوای درد داده نیرو به بازوی هر مرد ارمنی هم به او توسّل کرد از در رحمتش نشد دلسرد لقبش چون علیست خَیرُالنّاس رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس کربلایش بهشت نوکرهاست مأمن اصلی پیمبرهاست ضامن بهترین مقدّرهاست چون کلید تمامی درهاست حرمش قبله گاه عام و خاص رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس کربلا،جنّت نعیم او اولیا خادم حریم او حضرت نوح شد ندیم او عِطر رضوان شده شمیم او نوکرش خضر و عیسیْ و الیاس رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس در بهشت ِ حسین شد سقّا شد کفیل عقیله ی کبری' خوانده او را (أخا) امام ما پس شده پور حضرت زهرا او شده باغبان باغ یاس رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس به خدا کامل است ایمانش گفته معصوم ،جان به قربانش شد فدای امام‌ خود جانش جان به قربان کام عطشانش شده خاک قدوم او الماس رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس چون که شد آب در حرم نایاب از نوای عطش شده بی تاب او کشیده خجالت از ارباب که نبرده به سوی خیمه آب بوده بر قول آب خود حسّاس رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس شد جدا از تنش دو دست او خورده تیری به چشم آن مه رو گرزی از آهن آمد از آن سو رأس او را شکافت تا ابرو قاتلینش همه خدانشناس رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) *حضرت سجاد علیه السلام می فرمایند: رَفَعَ اللهُ رایَةَ العَبّاس: خداوند بیرق حضرت عباس علیه السلام را خودش بالا برده است. **از امام سجاد و امام‌صادق علیه السلام: رَحِمَ‏ اللَّهُ‏ عَمی الْعَبَّاس‏:خدا حضرت عباس علیه السلام را رحمت کند .👇
. خواهش دارم این شعرو در مجالستون بخوانید به قصد فرج تویی نور عالم، امام زمان شدی علّت خلقت این جهان زند بوسه بر پای تو آسمان تویی عرش اعلای حق را نشان تو در کلّ دنیا نداری نظیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر تویی آخرین منجی روزگار تویی آخرین وارث ذوالفقار فقط شیعه ای که شده رستگار ظهور تو را می کشد انتظار بیا مجری عدل شاه غدیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر منم غرق ظلمت، تویی ماه من تویی هادی قلب گمراه من الهی که ای عشق دلخواه من بیایی در این عمر کوتاه من شده مِهر تو ثروت این فقیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر تویی فرمانده بر همه انبیا تویی رهبر لایق اولیا تویی راه روشن به سمت خدا کند عیسی پشت سرت اقتدا تمام شاهان پیش تو سر به زیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر تویی سرور سروران، من غلام شدم شکر حق صاحب این مقام نفس بی تو باشد به سینه حرام الهی باشم نوکرت مستدام منم مستجار و تویی مستجیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر ندارم پیش تو اگر آبرو به دنبال تو گشته ام کو به کو کدامین کوچه را کنم جستجو که با خال رویت شوم روبه رو شدم من بر غم فراقت اسیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر بیا ای بر درد همه التیام بگیر از اعدایت دگر انتقام بیا که صبر شیعیان شد تمام شود خوشبختی با حضورت مدام تویی باران رحمت و من کویر امیری مهدیٌ و نعم الامیر نظر کن به این قلب بشکسته ام من از دست اعمال خود خسته ام که با این گناهان ِپیوسته ام مسیر ظهور تو را بسته ام زمین خورده ام، دست من را بگیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر شدی ای بهارم بیابان نشین شده همدمت روضه ی آتشین همیشه تو از غفلت مؤمنین شدی خون جگر روز و شب این چنین شده عمری سهم تو درد کثیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر شده مادرت محتضر، العجل شده زخمی از میخ در، العجل زمین خورده بین گذر، العجل کتک خورده از چل نفر، العجل بگو در جوانی چرا گشته پیر؟ امیری مهدیٌ و نعم الامیر به حقّ آن مشک دریده بیا به عمّه ی قامت خمیده بیا ببین که تا مقتل دویده بیا به حقّ حنجر بریده بیا نشسته بر حلقوم شش ماهه تیر امیری مهدیٌ و نعم الامیر ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 👇