eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
10.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
جلسه هفتگی مجمع ذاکرین بخش پیربکران شهادت امام محمد باقر(ع)چهارشنبه شب ساعت 9شب حوزه مقاومت بسیج شهید بهشتی پیربکران جنب ورزشگاه همه برادران دعوت هستید
۱۵ مرداد ۱۳۹۸
💠 بسیار زیبا حتما بخونید👌 روحانی مسئول مشاوره به زندانیان محکوم ‌به اعدام در زندان رجایی شهر خاطره جالبی دارد: 🔸حدود ۲۳ سال پیش جوانی که تازه به تهران آمده بوده در یک کبابی مشغول کار می‌شود، ‌شبی پس از تمام شدن کار، صاحب کبابی دخل آن روز را جمع می‌کند و می‌رود در بالکن مغازه تا استراحت کند. درآمد آن روز کبابی، شاگرد جوان را وسوسه می‌کند و در جریان سرقت پول‌ها، صاحب مغازه به قتل می‌رسد. او متواری می‌شود؛ اما مدتی بعد، دستگیرش می‌کنند و به اینجا منتقل می‌شود. 🔸حکم قصاص جوان صادر می شود، اما اجرای آن حدود ۱۸-۱۷ سال به طول می‌انجامد؛ می‌گویند شاگرد جوان در طول این مدت حسابی تغییر کرده بود و به‌ قول‌ معروف پوست‌ انداخته و اصلاح‌ شده بود. آن‌قدر تغییر کرده بود که همه زندانی‌ها قلبا دوستش داشتند. 🔸پس از این ۱۸-۱۷ سال، خانواده مقتول که آذری‌ بودند، برای اجرای حکم می‌آیند؛ همسر مقتول و سه دختر و ۷ پسرش آمدند و در دفتر نشستند، فضا سنگین بود و من با مقدمه‌چینی و شرح احوالات فعلی قاتل، از اولیای دم خواستم که از قصاص صرف‌نظر کنند. همسر مقتول گفت: " من قصاص را به پسر بزرگم واگذار کرده‌ام" و پسر بزرگ هم گفت که قصاص به کوچک‌ترین برادرمان واگذار شده است. به‌هرحال برادر کوچک‌تر هم زیر بار نرفت و گفت :"اگر همه برادر و خواهرهایم هم از قصاص بگذرند، من از قصاص نمی‌گذرم؛ زمانی که پدرم به قتل رسید من خیلی بچه بودم و این سال‌ها، یتیم بودم و واقعاً سختی کشیدم." 🔸به‌هرحال روی اجرای حکم مصر بود. با خودم گفتم شاید اگر خود زندانی بیاید و با آن‌ها روبه‌رو شود، چیزی بگوید که دلشان به رحم بیاید، بنابراین گفتم زندانی را بیاورند. یادم هست هوا به‌شدت سرد بود و قاتل هم تنها یک پیراهن نازک تنش بود؛ وقتی آمد رفت کنار شوفاژ کوچکی که در گوشه اتاق بود ایستاد به او گفتم اگر درخواستی داری بگو؛. او هم آرام رو به من کرد و گفت:"درخواستی ندارم." 🔸وقت کم بود و چاره دیگری نبود. مادر و یکی از دختران در دفتر ماندند و ۹ برادر و خواهر دیگر برای اجرای حکم وارد محوطه اجرای احکام شدند. جالب بود که مادرشان موقع خروج فرزندانش از دفتر به آن‌ها گفت که اگر از قصاص صرف‌نظر کنند شیرش را حلالشان نمی‌کند. به‌هرحال شاگرد قاتل، پای چوبه ایستاد همه‌چیز آماده اجرای حکم بود که در لحظه آخر او با همان آرامشش رو به اولیای دم کرد و گفت: "من یک خواسته دارم" من که منتظر چنین فرصتی بودم گفتم دست نگه‌ دارید تا آخرین خواسته‌اش را هم بگوید. 🔸 شاگرد قاتل، گفت: "۱۸ سال است که حکم قصاص من اجرا نشده و شما این مدت را تحمل کرده‌اید، حالا تنها ۹ روز تا محرم باقی‌مانده و تا تاسوعا، ۱۸ روز. می‌خواهم از شما خواهش کنم اگر امکان دارد علاوه بر این ۱۸ سال، ۱۸ روز دیگر هم به من فرصت بدهید. من سال‌هاست که سهمیه قند هر سالم را جمع می‌کنم و روز تاسوعا به نیت حضرت عباس (ع)، شربت نذری به زندانی‌های عزادار می‌دهم. امسال هم سهمیه قندم را جمع کرده‌ام، اگر بگذارید من شربت امسالم را هم به نیت حضرت ابوالفضل (ع) بدهم، هیچ خواسته دیگری ندارم. " 🔸 حرف او که تمام شد فضا عوض شد. یک‌دفعه دیدم پسر کوچک مقتول منقلب شد، رویش را برگرداند و با بغض گفت من با ابوالفضل (ع) درنمی‌افتم؛ من قصاص نمی‌کنم. برادرها و خواهرهای دیگرش هم با چشمان اشکبار به یکدیگر نگاه کردند و هیچ‌کس حاضر به اجرای حکم قصاص نشد. 🔸 وقتی از محل اجرای حکم به دفتر برگشتند، مادرشان گفت چه شد قصاص کردید؟ پسر بزرگ مقتول ماجرا را برای مادرش تعریف کرد. مادرشان هم به گریه افتاد و گفت به خدا اگر قصاص می‌کردید شیرم را حلالتان نمی‌کردم. خلاصه ماجرا با اسم حضرت عباس(ع) ختم به خیر شد و دل ۱۱ نفر با نام مبارک ایشان نرم شد و از خون قاتل پدرشان گذشتند.
۱۵ مرداد ۱۳۹۸
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ماتم نشین باردگر مدینه غمی تازه دیده است داغی دگربه جان ودل او رسیده است تنها مدینه نیست که درسوک و ماتم است ماتم نشین و غمزده هرآفریده است از بس به خاک اوست نهان چلچراغ نور شام مدینه آینه دار سپیده است برمحنت و غریبی گل های باغ عشق گریان شده است دیده ،هرکس شنیده است از بس که داغ بر دل زهرا نهاده اند خون جگر ز چشم پیمبر چکیده است گلچین روزگار که دستش شکسته باد ازباغ اهل بیت گلی تازه چیده است سوزد دلم ز داغ غم باقر العلوم آن کس که کشته ره عشق و عقیده است ازغربت و مصیبت آن حجت خدا نخل بلند قامت هستی خمیده است آن نازنین که درسفر کربلا و شام خونین جگر به سینه صحرا دویده است همراه کاروان اسیران دشت خون برجان بلا ومحنت جانان خریده است ای تربت بقیع به عرش افتخار کن این جا سرور قلب نبی آرمیده است ازسوز سینه گفت «وفایی» به اهل دل خار غمش به پای دل ما خلیده است ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
۱۵ مرداد ۱۳۹۸
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نور خدا ای شیعه ی ثانی عشرحضرت باقر دین زنده شده از هنر حضرت باقر بخشید به اسلام مبین گرمی ورونق گنجینه ی غرق گهر حضرت باقر تا روز قیامت همه چون آینه ماتند از دانش و علم و هنر حضرت باقر زینت ده توحید پرستان جهان است گلزار گل و بارور حضرت باقر قدسی نفسان حرم قدس ندیدند جز نور خدا در نظر حضرت باقر مرغان دعا تا حرم دوست رسیدند درسجده ی شام وسحر حضرت باقر جابر چه صمیمانه ز درگاه پیمبر آورده سلامی به بر حضرت باقر عمری زغم کرب وبلا خون جگر خورد قربان دل وچشم تر حضرت باقر داغ غم زهرا وعلی درهمه ایام آتش زده بر بال وپر حضرت باقر زهر ستم وکینه ی بیداد چه کرده است با جان و دل و با جگر حضرت باقر افسوس که در سوک نشستندد ملائک زین داغ گران با پسر حضرت باقر دادند مرا کوثر توفیق «وفایی» تا آن که شوم نوحه گر حضرت باقر ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
۱۵ مرداد ۱۳۹۸
سلام(بخوانیدوارسال کنید): چقدر زهر با تو دشمن بود آمد از تو جگر کند پاره جگرت از دهان برون آمد این تلذی نشد ره چاره دست و پا می زدی لبه تشنه تو که خود چشمه سار دریایی من که باور نمیکنم آقا تشنه جان داده یاس زهرایی سر خود را به خاک مالیدی بین هر ناله ای بر اشفتی یاد دوران کربلا کردی السلام علی الحسین گفتی یادت آمد چگونه یک لشکر سر رسید از حسین سر ببرد حرمله تیر میزند بلکه سر طفلی پیش پدر ببرد غارت خیمه ها که یادت هست سر از تن جدا که یادت هست ناله کودکان و زینب را در پی نیزه ها که یادت هست کربلا رفتنت مصیبت شد سهم تو دائما جسارت شد دور دستت طناب پیچیدند کربلا وادی اسارت شد محمد حبیب زاده ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
۱۵ مرداد ۱۳۹۸
سلام(بخوانیدوارسال کنید): عزا ای اهل ولا دراین عزا گریه کنید با عرش نشینان خدا گریه کنید چون گریه کننده ای ندارم به بقیع ده سال برایم به منا گریه کنید
۱۵ مرداد ۱۳۹۸
سلام استخر ویلا شهر نجف آباد با تخفیف گرفیم با سروس رفت برگشت دوستان که می خواهد به صورت گروهی استخر استفاده کنند ورودی استخر ۴۵ هزار تومان می باشد با تخفیف که گرفته ایم با سروس اتوبوس ۳۵ هزار تومان می باشد نفرات باید از ۴۰ نفرالی ۴۵ نفر باشند تماس ۰۹۱۳۰۸۵۷۶۲۵
۱۵ مرداد ۱۳۹۸
باسلام سانس بانوان روزهای دوشنبه و چهارشنبه 9صبح الی 13و هرروز 2:30الی 6:30عصر جمعه 9صبح الی13 سانس آقایان پنج شنبه ها 9صبح الی 13وهرشب 8شب الی 12شب
۱۵ مرداد ۱۳۹۸
98.05.11_4.mp3
11.53M
🔻گزارش صوتی #دعای_کمیل 🎤حجت الاسلام #استادمیرزامحمدی 🔊 قرائت دعای کمیل 📆جمعه۱۱مردادماه۹۸ 🔹موسسه علمی فرهنگی حداث الحسین علیه‌السلام_قم { @huddath_al_hussain_ir }
۱۵ مرداد ۱۳۹۸
هدایت شده از مسجد جامع غدیر خم
دعای توسل-15 مرداد.mp3
8.11M
🔈|فایل صوتی 👤|حاج مرتضی خلیلی 🌿|دعای توسل 🗓| ۱۵ مرداد ماه ۱۳۹۸ 🌷مسجد جامع غدیر خم @masjed_ghadirkhom
۱۵ مرداد ۱۳۹۸