eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بوی گریه مُحرم است دلا بوی گریه می آید به سوی اهل ولابوی گریه می آید طلسم گریه شکست وفغان زدل برخاست مشام جان بگشا بوی گریه می آید غمی به وسعت هفت آسمان زمین دارد زفرش تا به سما بوی گریه می آید دوباره با دل خونین صدا زند ازعرش امین وحی خدابوی گریه می آید به یاد زمزمه های حسین درعرفات ازآن محیط وفضا بوی گریه می آید شمیم غم زسرو روی باغ می ریزد زباغ آل عبا بوی گریه می آید نسیم رامگر از کربلا گذر دادند که روی بال صبا بوی گریه می آید ازآن حماسه ی جاوید تا به رستاخیز زخاک کرب وبلا بوی گریه می آید همین نه وقت سحر بوی سیب آمده است زتربت شهدا بوی گریه می آید سیاهپوش شده کعبه درعزای حسین زخاک سرخ منا بوی گریه می آید نشسته فاطمه درسوک سیدالشهدا اگرکه درهمه جا بوی گریه می آید زگاهواره ی اصغر زخیمه گاه رباب هنوز هم به خدا بوی گریه می آید زشور زمزمه ی واحسین زینب او میان زمزمه ها بوی گریه می آید زخاک غربت آن سرو بی سرافتاده همیشه درهمه جا بوی گریه می آید «وفایی» آدم وعالم گریستند همه دگرمپرس چرا بوی گریه می آید ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): حیدردشت بلا یاس من گلبرگ های تو جدا افتاده است عطر عباسی تو دست صبا افتاده است چون اناری سرخ پاشیده شدی برروی خاک پاره های پیکرت ازهم جدا افتاده است درهیاهوی ستم موج صدایت گم شده؟ یا که خشکیده گلویت ازصدا افتاده است؟ می شود یک بار دیگر یا اخا خوانی مرا تا ببینم پیکر تو درکجا افتاده است تیرها را دیده ام قصد زیارت کرده اند درضریح چشم تو تیری زپا افتاده است علقمه یک سو،تنت یک سو،علم سوئی دگر فاصله دربین دستانت چرا افتاده است؟ حیدر دشت بلا، شمشیر خورده برسرت! بر زمین عباس من یا مرتضی افتاده است؟ هیچ کس آبی نمی خواهدکه آب ازسرگذشت با غمت آتش به باغ لاله ها افتاده است از حضور فاطمه وز ناله های گرم او شورشی در سرزمین کربلا افتاده است زیر باران سپهر دیدۀ خون ریز من بلبل طبع «وفایی» از نوا افتاده است
سلام(بخوانیدوارسال کنید): داغ گران ميان غُربت وغم بي برادرم كردند كنارت ای گل پرپر چه پرپرم كردند به جای آن كه رسد مرهمی به زخم دلم چقـدر هلهله برديدة ترم كردند كجاست دست علم گيرتو علمدارم چه با اميروسپه دار لشگرم كردند پس ازشهادت اكبر ،كنارپيكرتو اسير پنجه ی درد مكررّم كردند زبارداغ گرانت شكسته شدكمرم به جسم پرپرتو چون برابرم كردند نديده بود كسي اين چنين شكسته مرا كنون نظر به دل درد پرورم كردند همين كه چشم به چشم تودوختم ديدم ميان موجه ی غم ها شناورم كردند حضور فاطمه درعلقمه گواهی داد كه خون به جان ودل پاك مادرم كردند خلل نيافته ره درعقيده ام هرگز اگرچه بعد تو بی يارو ياورم كردند نوشت كلك «وفایی»كه باشهادت تو شبيـه آينه های مكدّرم كـردند شاعر:
سلام(بخوانیدوارسال کنید): شب تاسوعای حسینی كعبه ی اميد عشق نكهت ز گلستان تودارد عباس جلوه ازمهردرخشان توداردعباس ادب وغيرت ومردي زازل تابه ابد حيرت ازشوكت و ايمان توداردعباس ابرازچشم تو آموخته باريدن را آسمان چشم به چشمان توداردعباس عشق وايمان وجوانمردي وايثاروشرف تاابدتكيه به دستان توداردعباس اي كه فرمانبرسالارشهيدان بودي آسمان گوش به فرمان توداردعباس شورايمان ومحّبت به حسين بن علي ريشه درهستي ودرجان توداردعباس شب عا شورچه گفتي توبه دشمن كه جهان حيرت ازغيرت ووجدان توداردعباس ساحل شط فرات ازغم توغرق غم است علقمه نكهت هجران توداردعباس آب گرطوف حريم توكندتا صف حشر خجلتي ازلب عطشان توداردعباس هرشهيدي كه سرازخاك لحدبردارد حسرت از رُتبه وعنوان توداردعباس باشهادت توبه معراج رسيدي وفلك بي جهت چشم به پايان توداردعباس توپناه همه ی عالمي و هردل پاك خانه درگوشة ايوان توداردعباس كعبه ی حاجت واميددل خلق توئي درد اميد ز درمان توداردعباس چه به دنياچه به عقبي چه ندارددردست هركسي دست به دامان توداردعباس سبب خيردودنياي«وفایي»شده است آبروئي كه زاحسان توداردعباس
سلام(بخوانیدوارسال کنید): پرستوی مهاجر ای مدینه سوی تو با دیدۀ تر آمدم با برادر رفته بودم، بی برادر آمدم ای مدینه دربرویم وامکن راهم مده چون که بی امید جان خود براین درآمدم ای مدینه تاکه گویم شرح حال خویش را همچو مادر برسر قبر پیمبرآمدم ای مدینه همره یک کاروان رنج وملال سوی تو با کودکان ناز پرور آمدم ای مدینه سوختم از آتش داغ حسین چون پرستویی مهاجر گرکه بی پرآمدم کاخ استبداد را با خطبه ام آتش زدم دشمنان را ناتوان دیدم ، توانگر آمدم وقت رفتن قاسم وعباس واکبر داشتم بی علی اکبرو عباس واکبر آمدم دیده ام خونین بدن گلهای باغ عشق را ازکنار گلشنی در خون شناور آمدم یوسف آل علی را دشمنان کشتند ومن همره پیراهنش با دیدۀ تر آمدم گرکه ریزم برسر خود خاک غم،عیبم مکن کزکنار پیکری صد چاک وبی سر آمدم گرکه نشناسد مرا عبدالله جعفر بگو زینبم من کز سفر با دیدۀ تر آمدم کزخودم دادم نشان، ازاین دیار «وفایی» با اشک ریزان رفتم و،با دیدۀ تر آمدم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): اشک حسرت آه از ان دم که کاروان امید دم دروازه مدینه رسید سوی آن کاروان به صدها آه بادلی خسته آمد عبدالله اشک حسرت زدیدگانش سفت تسلیت برامام چارم گفت بعد ازآن هرطرف نظر انداخت زینبش را درآن میان نشناخت ناگه از دل کشید زینب آه گفت با همسرش که عبدالله منم آن جان آمده برلب به کجا می روی منم زینب آبله پا وخسته آمده ام قدخمیده ، شکسته آمده ام گربپرسی چرا خمیدم من یک جهان بارغم کشیدم من زینب تو که جامه اش نیلی است چهره او کبود از سیلی است تو چه دانی که من چه غم دیدم دستهایی زتن قلم دیدم یک طرف قاسمم فدا گردید یک طرف اکبرم به خون غلطید غرق خون تا گلوی اصغر شد حنجر خشک او زخون تر شد تن در خون شنا ندیدی تو سرازتن جدا ندیدی تو سوره والضحی به نی دیدم سراز تن جدا به نی دیدم شمع جانم اگر که آب شده سینه من زغم کباب شده آه ازجان ودل کشیدم من ناله فاطمه شنیدم من گه گلم را به گریه بوئیدم گه گلوی بریده بوسیدم گرچنین پیرم وزمین گیرم گرده داغ حسین من پیرم ازغم یوسفم سخن دارم درکفم کهنه پیرهن دارم گربه شام وبه کوفه رفتم من بی بهار وشکوفه رفتم من بردلم داغ وغم فزونتر شد چون گلم در خرابه پرپر شد دلم از داغ لاله ها افروخت صدجگر خسته چون «وفایی» سوخت ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]‌♥التماس دعا♥: به بهانه ی هفته ی بسیج مکتب عشق بسیج آینه روشنی زایثار است طنین شورو شهادت به روز پیکاراست بسیج شعله آتش فروز بیداری است بسیج دیده بیدار درشب تار است بسیج مکتب عشق است عشق وآزادی بسیج چشمه جوشان لطف دادار است به دست آینه داران انقلاب گل است درون چشم ستم پیشه گان چنان خاراست بسیج پرچم پرافتخار آزادی است به موج فتنه ومستی همیشه هشیاراست بسیج گوش به فرمان رهبری بیدار بسیج بهر حسین زمان علمدار است درانتظار ظهور امید هستی بخش بسیج موج خروشان نهضت یاراست ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan
س ای گل گلزار اخلاص ویقین بانوی کاخ شرف ام البنین نام توچون فاطمه، بُد فاطمه قدر تو معلوم باشد برهمه ای همه پاکان گواه پاکیت عشق مات از شوکت افلاکیت گوهر ارزندۀ صبر ویقین همسر پاک امیر المؤمنین اسوۀ ایمان وایثار وادب مادر شیر شجاعان عرب ای ارادتمند زهرا ورسول ای امانت دار گل های بتول تا قدم در خانۀ عصمت زدی گل به فرق خویش از عزت  زدی روز اول با هزاران زیب وزین خوانده ای خود راکنیز زینبین در وفا داری تو ای با وفا می توان گفت از ره صدق وصفا صبر در کانون تو تحصیل کرد زینب از تو بارها تجلیل کرد ای که گفتی همره اشک دوعین چار فرزندم به قربان حسین حق گواه بینش ودانائی ات جان فدای اشک عاشورائی ات عاقبت با آن همه قدر رفیع جای بگرفتی به دامان بقیع کاش روزی چون کبوترهای عشق واکنم از شوق جان پرهای عشق پرزنم تا روضۀ پاک بقیع سر نهم با گریه برخاک بقیع چون «وفایی» با دل وجانی حزین گریم وگویم که یا ام البنین ✍ 👉 🔹 🔹 .
. بهار رويش شوق رويش دوباره گل كرده دربهاري پرازشكوفایی فجری از انقلاب سرزده است باهزاران گل تماشایی گرچه بادمهاجم پائيز فتنه هایی به زير سر دارد فصل فصل بهاررويش باغ نقشی ازجلوه هنر دارد بهد چندين بهار هشياری بزم مارا هماره ساقی هست اشتياق حماسه وايثار در دل ما هنوز باقی هست گرچه ازخون لاله هایی سرخ گلشن انقلاب رنگين است پاسداري زخون اين گل ها به خدای حسين سنگين است يادآن روزگار خوش بادا كه سپهرش هميشه باران داشت جاودان درزمانه خواهد ماند آفتابی كه درجماران داشت باز درفجر صادقي ديگر مثل گل های عشق مي خنديم آسمان شاهداست با رهبر عهد و پيمان دوباره می بنديم سعی و كوشش كنيم ای ياران درره عشق منتخب باشيم روز بيداری است ای مردم نكند عافيت طلب باشيم تاشكوفایی تمامی باغ پا به پای بهار در راهيم جز بقا و تجلی اسلام هيچ چيز دگر نمی خواهيم گرچه آوازه ی حماسه ی عشق درفضای جهانيان پخش است عطراين انقلاب آزادی بهرغم ديده گان شفابخش است نفس رهبری مسيحا دم مردگان رادميده برتن جان می رود تا ز معجزی ديگر قصرفرعونيان شود ويران از پيام سخنوری بيدار آيه هایی ز نور مي آيد می رود انقلاب تا شنود تك سوار ظهور مي آيد شب هجران منجی عالم ما ز شوق وصال سرشاريم به اميد ظهور آن حضرت ما دعای فرج به لب داريم ای«وفایی» قسم به عهد و وفا می رسد روزگار هم عهدی كاش باشيم زنده تا شنويم ز آسمان نغمه انا المهدی .
سلام(بخوانیدوارسال کنید): مسیحا نفس آنان که گرفتار هوا و هوس اند چون مرغ گرفتار میان قفس اند تنها به جهان پنج تن و آل رسول احیاگر اسلام و مسیحا نفس اند
. علیه_السلام شادی ،همه دراین شبِ مسعود کنید همراه حسین روبه معبود کنید چشمان حسود کور، بایک صلوات اسپند برای اکبرش دود کنید ✍ 👉
. فرقی نکند شاه واگردرویشی خوب است که برآخرتت اندیشی وقتی برسد مرگ خودت می فهمی نه راه پسی مانده نه راه پیشی .
حریم رضوی یک بار دگر دعا اثرساز شده است دل گرم دعا و غرق آواز شده است با یک صلوات گرم  اعلام کنید درهای حریم رضوی باز شده است
. خانه ی خورشید سلام ما به مدینه به قبله ی جانش سلام ما به رسول الله و گلستانش سلام ما به حریمی که محبط وحی است که جبرئیل امین خادم است و دربانش سلام ما به گلستان سبز اهل البیت سلام ما به بقیع و قبور ویرانش سلام ما به جگر گوشه ی رسول الله به فاطمه به شکوه و به قبر پنهانش سلام ما به علی و به غربت و قدرش به جان و قلب صبور و به اشک پنهانش سلام ما به امامی که تیرباران شد سلام ما به مزار به خاک یکسانش سلام ما به دل داغ دیده ی سجاد به سجده های طویل وبه چشم گریانش سلام ما به امامی که باقرالعلم است درود ما به گهرهای ناب و غلطانش سلام ما به گل صادقی که گلشن دین هماره سبز شد از چشمه های عرفانش سلام ما به مزار غریب امّ بنین به مادری که شرر داشت جان سوزانش اگرضریح ندارد قبور این پاکان قلوب شیعه بود بُقعه ی فروزانش برای خانه ی خورشید شمع لازم نیست که روشن است همیشه ز نور یزدانش مدینه همره عشاق خویش جا دارد تمام عمر بگریند برغریبانش چه میزبانی گرمی کند رسول الله از آن کسی که شود در مدینه مهمانش به یاد فاطمه و غربت علی همه عمر گلاب اشک «وفایی»چکد به دامانش .
. شهادت علیه السلام سرو سربلند ای آن که نور عشق و شرف درجبین توست روشن سرای دل ز چراغ یقین توست توحمزه ای و آینه ی جان مصطفی عشق و امید درهمه جا هم نشین توست در یاری رسول خدا، جان دشمنان آتش گرفته از نفس آتشین توست مهر رسول نور تو را برده سوی نور این رشته ی سعادت وحبل المتین توست بر روی مرگ خنده زدی در شب وداع تا گفت مصطفی که شب آخرین توست ای سرو سربلند و سرافراز باغ دین از چه به خاک غم سر شور آفرین توست از آن زمان که ریخته خونت به روی خاک صحرای لاله زار احد شرمگین توست ای مصحف عظیم رشادت، شهادتت حسن ختام ومطلع فصل نوین توست ازاشک فاطمه زدل خاک گل دمید آن جا که زیر خاک تن نازنین توست آمد احد«وفایی» و گفتا که این حریم تصویری از شجاعت وعزم متین توست .
تقدیم به مقام معظم رهبری « » فصل الخطاب آرام جان ماست، سلام تو ای عزیز محبوب قلب ها شده نام تو ای عزیز با جان خود به هرسخنت گوش می دهیم فصل الخطاب ماست، کلام تو ای عزیز کوتاهی کلام من بی بضاعتی هرگز نمی رسد به مقام تو ای عزیز خواهم ز کردگار، به سجّاده ی نیاز درهر نماز خویش، قوام تو ای عزیز نسلت حسینی است،که با پیروی از او محشر به پا شود ز قیام تو ای عزیز سوریه وعراق و یمن، فتح می شود هنگام انفجار پیام تو ای عزیز همراه باشماست،«وفایی»، شب فراق چشم انتظار وصل امام تو ای عزیز .
🌺«منای عشق» عید قربان است رو بردرگه یزدان کنید درمنای عشق جانان نفس را قربان کنید عید قربان است روز امتحان بندگی مثل اسماعیل باجان روی برجانان کنید عید قربان است روز تابش مهریقین با فروغی ازیقین جان را پُر از ایمان کنید عید قربان است روز شوق و روز سرنوشت دامن از گلهای اشک شوق گلباران کنید عید قربان روز عید و روز پیمان بستن است درچنین روزی وفا برعهد و برپیمان کنید عید قربان جلوه ای از روز تسلیم و رضاست جان ودل تسلیم امر حضرت جانان کنید میزبان آفرینش میهمانی می دهد از ره اخلاص خود را برخدا مهمان کنید درمحیط بندگی با عشق وایمان ویقین توشه ای آماده بهر برزخ و میزان کنید زآفتاب حشر ایمن می شوید ،امروز اگر رو به سوی آستان عترت و قرآن کنید درچنین عید بزرگی ازخداوند کریم آرزوی وصل مهدی درشب هجران کنید چون «وفایی» دل به دریای ولایت افکنید ساحل اندیشه را لبریز ازمرجان کنید
. حضرت عباس (ع) سربند👇 اللهم الرزقنا کربلا کربلا کربلا کربلا یاحسین یاحسین یاحسین *** واویلا ، واویلا ،واویلا دستانت افتاده بر زمین ای ساقی دشت کربلا می گردم دنبالت یا اخا پیکرت افتاده در کجا واویلا ، واویلا ،واویلا از ضربت تیروتیغ کین دشتی از خونت شد لاله گون چشمم برچشمت افتاد و دید کاسه ی چشمت شد غرق خون واویلا ، واویلا ،واویلا می آید یابن ام البنین عطر مادرم از علقمه جای مادر تو یا اخا گریه کند بر تو فاطمه واویلا ، واویلا ،واویلا زنجیر زنی # شب دهم: قتلگاه اللهم الرزقنا کربلا کربلا کربلا کربلا یاحسین یاحسین یاحسین در آسمان غوغا به پا شد آوای وا بُنی رسید زینب دید از روی بلندی قاتل سرت را چون می برید یاحسین یاحسین یاحسین روز عاشورا در کربلا یک لشگر سوی یک نفر رفت تا که قاتل از سینه برخاست تن روی زمین ماند وسر رفت یاحسین یاحسین یاحسین لالم که گویم من چه ظلمی سم اسبان با آن بدن کرد خاک صحرا و خون بدن قبل از کفن او را کفن کرد یاحسین یاحسین یاحسین 👇
صحنه ی دلگير دل راغمت به صحنه ی دلگيرمی كشد قلبم شكسته است وتنم تيرمی كشد وقت نماز عشق تو درخون رسيده است جبريل بهرتوست كه تكبيرمی كشد برخيز ای حسين غريبم ز روی خاك دشمن برای قتل توشمشيرمی كشد هرگز رها نكرده تورا ذوالجناح تو دارد هنوز از بدنت تيرمی كشد دستی پليد آمده ازآستين بُرون خنجربه روی آية تطهيرمی كشد دشمن همين كه زدبه سرنی سرتو را مارا به ريسمان و به زنجيرمی كشد ديگرمگو«وفایی» ازاين غم كه ماتمش نقشی ز اشك ديده سرازير می كشد ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
پیشا پیش برای ماه ضیافت الهی نسيم رحمت ماهی به روشنایی رحمت دميده است مهمانی خدای تعالی رسيده است بربندگان سائل خود بانی وجود خوانی به وسعت كرم وجود چيده است چون گُل شكفته اند تمامی مؤمنان زيرا نسيم رحمت يزدان وزيده است درحيرتم چگونه بيايم، كه ميزبان زين ميهمان غمزده خيری نديده است ازبس كه شعله ورشدم از آتش گناه اشكم به روی چهره، زخجلت چكيده است رسوا نكرده است مرا بين خاص و عام پرده به روی معصيت من كشيده است عمری اسير پنجه ی نفس و گنه شدم رنگي به رُخ ندارم و رنگم پريده است روكرده ام به رأفت پروردگار خويش آوای ربنای مرا او شنيده است باورنمي كنم! كه شدم تَحبس الدّعا زيرا خدا مرا به سوی خودكشيده است سیراب شد ز کوثر رحمت هرآن كسی کزجام عفو و رحمت يزدان چشيده است غافل مشو «وفایی»ازين مه ،كه كردگار آن را برای عفوگنه برگزيده است ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ @madahanpirbakran
ترکیب بند ولادت امام حسن مجتبی ( علیه السلام) 🌿💐🌻🎋🌹🌷☘🌼🌺🥀🌸🍁🎍🍂🍃🌿💐🌻🎋🌹🌷☘🌼🌺🥀🌸 گوهرمرج البحرین آن روز مدینه جلوه ای ناب گرفت از پرتو او شکوه ، مهتاب گرفت نورش که به ساحل سپیده تابید یک جلوه ی جاودان وجذاب گرفت یکباره خدا زحسن رخسار حسن پرده زفریبایی اعجاب گرفت آنقدر نکو بود که تصویرش را درچشم علی وفاطمه قاب گرفت این مهر که آمده ضیا العین است او گوهر ناب مرج البحرین است زیباست اگر خُلق عظمیش خوانند آئینه ی رحمان ورحیمش خوانند آقای جوانان بهشت است وسزاست گرصاحب جنات نعیمش خوانند بر قدر ومقام او کجا ره یابند گر یوسف وعیسی وکلیمش خوانند از بس که زبانزداست درجود وکرم باید که به هرکجا کریمش خوانند از بس ملکوتی جلوات است حسن شایسته ی صدها صلوات است حسن این نور تلألویی زشمس وقمر است آئینه ی خورشید نشان سحر است محراب دعا غرق نماز شب اوست انوار الهی ز رخش جلوه گر است درسیرت وصورت به پیمبر ماند در صولت ودرشجاعت او چون پدراست درجنگ جمل تمام لشگر دیدند بر دوش حسن پرچم فتح وظفر است وقتی شتر جمل بدستش خوابید تکبیر میان دشت وصحرا پیچید می رفت که دین زفتنه خسران یابد دین ضربه خورد ، زخم فراوان یابد می رفت که اسلام به تاراج رود این درد محال است که درمان یابد می خواست که جریان اصیل اسلام در رگ رگ این زمانه جریان یابد با مصلحت اندیشی خود با صلحش می خواست که اصل فتنه پایان یابد این نرمش قهرمانه ای بی بدل است این شیوه ِی قهرمان جنگ جمل است ای آن که دلت به عشق او مرهون است هرکس که ازاو دور شود مغبون است صلحش به همانند قیام است بدان حکمی که امام می دهد، قانون است هرکس که نگشت پیرو راه امام از دایره ی ولایتش بیرون است سوگند به شور نهضت سرخ حسین اسلام به صلح حسنی مدیون است تنها نه همین هر دو برادر بودند درصلح وقیام خود برابر بودند ما پرتو انوار حسین وحسنیم عمری است گرفتار حسین وحسنیم ما سائل این دریم با آن که همه شرمنده ی ایثار حسین وحسنیم ما موسوی واز رضویون هستیم یا ازگل گلزار حسین وحسنیم ما در ره اهل بیت ثابت کردیم باجان همه جا یار حسین وحسنیم صدشکر ازآن لحظه که اورا خواندیم در راه ولایتش «وفایی» ماندیم @madahanpirbakran
. به کوری چشم شبکه های معاند تاکور شود هرآن که نتواند دید تقدیم به مقام معظم رهبری «امام خامنه ای» فصل الخطاب آرام جان ماست، سلام تو ای عزیز محبوب قلب ها شده نام تو ای عزیز با جان خود به هرسخنت گوش می دهیم فصل الخطاب ماست، کلام تو ای عزیز کوتاهی کلام من بی بضاعتی هرگز نمی رسد به مقام تو ای عزیز خواهم ز کردگار، به سجّاده ی نیاز درهر نماز خویش، قوام تو ای عزیز نسلت حسینی است،که با پیروی از او محشر به پا شود ز قیام تو ای عزیز سوریه وعراق و یمن، فتح می شود هنگام انفجار پیام تو ای عزیز همراه باشماست،«وفایی»، شب فراق چشم انتظار وصل امام تو ای عزیز .
. به کوری چشم شبکه های معاند تاکور شود هرآن که نتواند دید تقدیم به مقام معظم رهبری «امام خامنه ای» فصل الخطاب آرام جان ماست، سلام تو ای عزیز محبوب قلب ها شده نام تو ای عزیز با جان خود به هرسخنت گوش می دهیم فصل الخطاب ماست، کلام تو ای عزیز کوتاهی کلام من بی بضاعتی هرگز نمی رسد به مقام تو ای عزیز خواهم ز کردگار، به سجّاده ی نیاز درهر نماز خویش، قوام تو ای عزیز نسلت حسینی است،که با پیروی از او محشر به پا شود ز قیام تو ای عزیز سوریه وعراق و یمن، فتح می شود هنگام انفجار پیام تو ای عزیز همراه باشماست،«وفایی»، شب فراق چشم انتظار وصل امام تو ای عزیز .
ره عشق ازسنگ ملال و غم شکستن سخت است بر عشق حسین دل نبستن سخت است یک عمر مؤید به ره عشق دوید امروز به سوگ او نشستن سخت است *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
. دلم به یاد تو ای دوست خلوتی دارد دراین سکوت غم بی نهایتی دارد نسیم یاد تو بر باغ جان صفا بخشد حسین نام تو بُردن چه لذتی دارد اگرکه بغض گلویم امان دهد ،دل من به قدر فرصت گل با تو صحبتی دارد به خار راه خود ای گل اگر نگاه کنی دگر زعالم و آدم چه حاجتی دارد کجا به پرتو خورشید التفات کند هرآن دلی که به مهر تو الفتی دارد هرآن کسی که ندارد ولای تو، درحشر اسیر غم شود وآه حسرتی دارد بهشت با همه سرسبزی و طراوت وحُسن به پیش کرب وبلایت چه قیمتی دارد حریم تربت تو سجده گاه اهل ولاست زمین کرب وبلا از تو حُرمتی دارد به یاد داغ تو هر لاله ای که می روید به وسعت دل صحرا مصیبتی دارد شفق زسرخی خونت به خون نشسته هنوز غروب رنگ غم وبوی محنتی دارد کسی که پیرو مشی ومرام تو گردید دراین طریق خدایی رسالتی دارد هر آن که همچو من آلوده وگنه کار است زآستان تو چشم شفاعتی دارد «وفاییم» که به دل نعمت ولا دارم خدا نگیرد ازاو هرکه نعمتی دارد ✍ ........... اگر دلواپسِ من بوده ای من بیشتر بودم میان بستگان خود به تو وابسته تر بودم رسیده لحظه ی مرگم سراغم را نمیگیری؟! به شوق دیدنت از صبح هی خیره به در بودم میان بسترم جان میدهم حالا تک و تنها منی که لحظه ی جان دادن چندین نفر بودم نگاه اولم را بین آغوش تو خندیدم از آن بدو تولد با تو یک جور دگر بودم نگاه آخرم گودال بودی گریه میکردم وَ از موی سرِ آشفته ات آشفته تر بودم هنوزم با مرور خاطراتت جان به لب هستم سه ساعت زخم خوردی و سه ساعت محتضر بودم میان التماس من تو را هر کس که آمد زد چه بر می آمد از این دستِ تنها؟! یک نفر بودم به ابن سعد رو انداختم آخرسر از غربت منی که از سخن با یک غریبه بر حذر بودم به پیش چشم من ده اسب از روی تنت رد شد تو خونین پیکر و من بیشتر خونین جگر بودم تو شأنت دامن زهراست نه مخروبه ی خولی سرت را از تنورش در میاوردم اگر بودم بهانه تا نگیرند از نبود تو یتیمانت برای بچه ها هم عمه بودم هم پدر بودم سوار ناقه ها کردم همینکه دخترانت را برای محملم دنبال مَحرَم در به در بودم تویی که شرط ضمن عقد من بودی، خبر داری؟! که من از کربلا تا شام با که همسفر بودم مرا بازار بردند و مرا آزار میدادند منی را که به عصمت در دو عالم مفتخر بودم تورا با خیزران میزد مرا ساکت کند دشمن حلالم کن برادر جان برایت دردسر بودم گروه شعر یا مظلوم✍ .👇