eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
زهرا همیشه عشق در جریان حیدر بود زهرا همیشه خون در شریان حیدر بود زهرا ستون خانه‌ی ایمان حیدر بود ایمان نه تنها بلکه زهرا جان حیدر بود زهرا اگر حوراست حورای علی بود و زهرا اگر انسیه بود انسان حیدر بود زهرا تنور خانه‌اش گرم از ولایت بود در سفره‌ی زهرا همیشه نان حیدر بود هر جا تبسم کرد علی، زهرا دلیلش شد شیرینی خرمای نخلستان حیدر بود زهرا دعا کرد و علی هم فتح خیبر کرد آرامش قبل از دم طوفان حیدر بود از سوره‌ی زهرا سه آیه جلوه کرد اما زهرا تمام جلوه‌ی قرآن حیدر بود زهرا برای ماندن نام علی جان داد آن زخم‌های پشت در، درمان حیدر بود زهرا که باشد، از علی درد و بلا دور است زهرا همه عمرش بلاگردان حیدر بود وقتی دم در رفت یعنی فاطمه اول اذن ورود خلق بر ایوان حیدر بود باری اگر افتاد ارزش داشت که افتاد مردی که پایش کشته شد دردانه، «حیدر» بود :: ‌‌‍‍زهرا حسینی داشت، او هم زیر پا افتاد اما به فکر دختر گریان حیدر بود زینب کنار خیمه حیران برادر بود انگار زهرا پشت در حیران حیدر بود ✍️
شب عزا برخیز تا زخون جگر دیده تر کنیم دل را به غم دهیم و زشادی حذرکنیم برخیز ای برادر غمدیده ام حسین مادر زدست رفت، پدر را خبر کنیم آخر دعای نیمه شبش مستجاب شد برخیز تا که جامه ی ماتم به بر کنیم زین پس که مادری نبود درکنارما با اشک وناله ، هرشب خود راسحر کنیم جان دادمادر وپدر ما غریب ماند گه ناله بهر مادر وگه برپدر کنیم ترسم زشرم چهره بپوشد زخاکیان گر ماحکایت رخ او با قمر کنیم پروانه جان سپُرد«وفایی»شب عزاست دل را به سان شمع بیا شعله ور کنیم
جلوه ی ایثار رفتی و دل من شده بیت الحزن تو گردیده سیه پوش محیط محن تو جزناله، نوایی زدل باغ نیاید غرق غم واندوه و الم شد چمن تو ازقصه ی غصب فدک وضربت دشمن فریاد برآورده نگاه حسن تو چندین اثر ازجلوه ی ایثار توباقی است ازضربت گلچین ستمگر به تن تو از بازو و پهلو تو نگفتی سخن ، امّا این زخم گل انداخته برپیرهن تو افکنده شراره به دل وجان ملائک دستی که برون شد زحجاب کفن تو تابوت طلب کردی ونالیدم وگفتم حجمی که نمانده است برای بدن تو پروانه ی پرسوخته ی گلشن عصمت من شمع صفت سوختم از سوختن تو ازمرحمت دم به دم توست «وفایی» گوید به همه خلق جهان گر سخن تو
باز ما را می‌خرند اهل کرم زهرا که هست می‌رسد از دست خوبان دَم‌به‌َدم زهرا که هست این و آن گفتند روی ما حسابی باز کن گفتم آنان را: چه غم از بیش و کم زهرا که هست راهِ ما را فاطمه ترسیم کرده، بعد از این برنمی‌گردیم حتی یک قدم زهرا که هست عاقبت دنیا به زیر بیرق ما می‌رود تاکه می‌سازیم نقش هر علم زهرا که هست آنکه دارد بیم، همخون من و تو نیست نیست شیعه پیروز است، بر شامِ ستم زهرا که هست مستحق یک زیارت نیستیم اصلاً، ولی نه، نمی‌گردیم دلتنگِ حرم زهرا که هست سفره‌ی ما نیست خالی، مادریش را ببین می‌رسد پشت هم از آلِ کرم زهرا که هست یک مدینه دشمنِ نام علی بود و علی.. ..روز و شب می‌گفت ای دنیای غم زهرا که هست بعد زهرا مادرِ این خانه دیگر زینب است دشمنش فریاد می‌زد پشت هم زهرا که هست بعد از این جانی ندارد مرتضی زهرا که نیست رفت و ای دنیا ندانستی تو هم زهرا که هست
با رفتنت زهرا دل حیدر گرفته داغ تو خون از دیدگانِ تَر گرفته ای سوره‌ی کوثر! ببین قرآن ناطق احیا کنار تربت کوثر گرفته خاک مصیبت از غمت بر سر بریزد دستی که «در» از قلعه‌ی خیبر گرفته از بس دل من سوخته در آتش غم خاک مزارت رنگ خاکستر گرفته بر سَردَر این باغ باید می‌نوشتند زین باغ، گل را ضربِ میخ «در» گرفته همراه با بُغضِ حسن، دیدم حسینت یک بار دیگر گریه را از سر گرفته بی مادری سخت است بهر دختر تو سجاده‌ات را زینبت در بَر گرفته همراه با طفلان معصومت «وفایی» هرشب سراغ تربت مادر گرفته ✍️
در خانه مانده عطر خوش ربنای تو امروز زنده‌ام به هوایِ دعای تو همسایه‌ها به مجلس ختمت نیامدند من بودم و همین دو سه تا بچه‌های تو خیلی به مجتبایِ تو برخورد فاطمه! فامیل کم گذاشت برایِ عزای تو جایِ تمام شهر، خودم گریه می‌کنم از بسکه خالی است در این خانه جای تو زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم یک ختم باشکوه بگیرم برای تو دیگر به تیغِ فتنه‌ی کوفه نیاز نیست خونِ مرا نوشته مدینه به پای تو ✍️
نه فقط عرش حصیرِ قَدَمِ فاطمه است علت خلق دوعالَم، عَلَمِ فاطمه است ذکر یافاطمه نقش است به سربند علی یاعلی ذکر دم‌ و بازدم فاطمه است به دفاع از ولی و شأن ولایت برخاست خطبه‌ی فاطمه تیغِ دودم فاطمه است روی این نام همه اهل‌ِ کرم حساس‌اند استجابت به خدا در قَسَم فاطمه است دیگر از آتش دوزخ چه هراسی داریم؟! تا امان‌نامه‌ی ما با قلم فاطمه است ظاهراً خلوت‌ و خاکی‌ست، ولی در باطن دل هرشیعه ضریحِ حرم فاطمه است پسر فاطمه یک‌روز می‌آید از راه ای خوش آن‌روز که پایانِ غم فاطمه است ✍️
آن شب میان هاله‌ای از ابر و دود رفت روشن‌ترین ستارهٔ صبح وجود رفت آن شب صدای گریهٔ باران بلند بود بر شانه‌های زخمی دریا، چو رود رفت روشن‌تر از زلالی نور آمد و چه حیف با چند یادگاری سرخ و کبود رفت بال و پری برای پرستو نمانده بود! آخر چگونه نیمهٔ شب پر گشود، رفت؟ رحمی به قبر خاکی او هم نمی‌کنند این شد که مخفیانه و بی یادبود رفت مولا خوشی ندیده پس از او از این جهان می‌گفت بعد فاطمه‌ام هر چه بود رفت هرشب کنار تربت او ياس کوچکش دم می‌گرفت: مادر خوبم چه زود رفت ✍️
ای باخبر ز درد و غم بی‌شمار من! برخیز و باش، فاطمه جان، غمگسار من رفتی ز دیدۀ من و، از دل نمی‌روی حس می‌کنم همیشه تویی در کنار من شیرینی حیات من! ای بَضعَةُ الرّسول! تلخ‌ست با غمت همه لیل و نهار من خیری پس از تو نیست در این زندگیّ و، من گِریَم از این‌که طول کشد روزگار من مردم ز گریه، غصّۀ خود حل کنند، لیک افتد ز گریه، غصّۀ دیگر به کار من خواهم ز کودکان تو پنهان گریستن اما غمت ربوده ز کف اختیار من این روزها ز خانه کم آیم برون، مگر کمتر به قتلگاه تو افتد گذار من ✍️مرحوم
به چشم‌روشنیِ شام تار منتظرم به صبح -آن قسم آشکار- منتظرم بیا که عید بیاید به خانه‌ی دل ما حضور سبز تو را ای بهار! منتظرم اگرچه دیر شده با گذشت این‌همه سال به حکم مطلقِ پروردگار منتظرم تورا نخواستم آن‌گونه‌ای که باید خواست شبیه مردم اهل شعار منتظرم! زمانه می‌گذرد نا امید؛ اما من به رغم خستگی روزگار، منتظرم هنوز آمدنت آرزوی عقربه‌هاست به دیرپایی* این انتظار منتظرم تو را ندارم و از هرکسی ندارترم کجاست آن کَرَم بی‌شمار؟ منتظرم میان روضه هوای مدینه پیچیده به خاکِ چادر آن بی‌مزار، منتظرم... ✍️ * پایدار، بادوام (فرهنگ عمید)
کسی که بی تو سَرِ صحبتِ جهانش نیست تحمّل غم هجر تو، در توانش نیست کسی که سوخته از انتظار، می‌داند دل از فراق تو جسمی بود، که جانش نیست کسی که روی تو را دید یک نظر، چون خضر چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟! کسی که درک کند دولت حضور تو را نیاز گوشۀ چشمی به دیگرانش نیست نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت که بی حضور تو، حاجت به این و آنش نیست به خاک پای تو سوگند، ای همیشه بهار! گلی که بوی تو دارد، غمِ خزانش نیست بهار زندگی‌ام در خزان نشست بیا «بهار نیست به باغی که باغبانش نیست» کنارِ تربتِ زهرا تو گریه کن! که کسی به جز تو با خبر از قبر بی‌نشانش نیست بیا و پرده ز راز شهادتش، بردار پسر که بی‌خبر از مادرِ جوانش نیست... ✍️
شهادت حضرت زهرا(س) نوحه یارجوانم رفته ای زدستم یا فاطمه بودی تمام هستم ای سوره ی کوثر ای لاله ی پرپر زینب زند ناله مادر مرو مادر یافاطمه یافاطمه مرو زهرا زهرا بیمارمن آخرشفاگرفتی جان دادی و جان مرا گرفتی بشکسته پهلویت شدارغوان رویت کشته مرا زهرا این زخم بازویت یافاطمه یافاطمه مرو زهرا زهرا شمع شب تارم خدانگهدار تنها طرفدارم خدانگهدار پشت وپناه من ای تکیه گاه من بودی علمدارم تنها سپاه من یافاطمه یافاطمه مرو زهرا زهرا اجرا:کربلایی سعیدشعبانی ابوذر رییس میرزایی(بهار)
فاطمیه واحد کند حیدر می میره میبینه خونه روی پیرهنت زهرا پهلو به پهلو که میشی خراب میشه روسرم دنیا اشک چشام بی امونه دوریه ازتو عذابه زینب چندروزیه که حال دلش خرابه آه.کبوده دست وبازوی تو خون میباره ازپهلوی تو نیلی شده چرا روی تو یافاطمه مرو بازهرا حرفی نزن ازجدایی خالی میشه جات توی خونه یار و طرفدارحیدر این خونه بی تو یه زندونه وقتی چشاتو میبندی بند دلم میشه پاره این دنیای بی ارزش بی تو صفا نداره آه.قول دادی پیش من بمونی پس چرا یار قدکمونی عجل وفاتی رو میخونی یافاطمه مرو یازهرا بغضی گلوگیرم شده این سینه ی من پره آهه بعداز تو ای فاطمه جان سنگ صبورعلی چاهه شرمنده ام جلو چشمام گشتی خمیده و مضطر مابین در و دیوار شدی فدای حیدر آه.نرو امید آخر من نرو تموم باور من ببین چی اومده سرمن یافاطمه مرو یازهرا ابوذر رییس میرزایی(بهار)
شهادت حضرت زهرا(س) نوحه درسقیفه باهم نشستند رشته ی پیمان را گسستند هر دو دست حبل المتین ازکینه بستند همسرش را پهلو شکستند اهل عالم درپشت درمحشر به پاشد در ره دین زهرای مرضیه فدا شد ای وای بسته شد دست علی ای وای شد فدا هست علی ای وای ازغریبی حیدر روی خاک غم نشست وقتی پهلوی زهرا شکست ای وای ازغریبی زهرا فاطمه یا فاطمه پشت در با صوت حزینی ناله زد یا فضه خزینی غنچه ام را باضربه ای از شاخه چیده با قساوت مرد لعینی بین آتش یاسی درآن گلخانه می سوخت بین آتش بال و پر پروانه می سوخت ای وای خانه شد خاکستری روی فاطمه نیلوفری وای از این مصیبت گشته آسمان غرق عزا زهرا ناله زد بابا بیا وای از این مصیبت زهرا فاطمه یا فاطمه گه به کوچه گاهی به خانه دشمن او را زد تازیانه وای ازاین غم ازضربه ی غلاف قنفذ روی بازو دارد نشانه قلب حیدر بادرد و ماتم همنشین شد بین کوچه زهرای اونقش زمین شد حیدر کعبه و او در طواف حجش شد شکسته با غلاف زهرا شد فدایی گشته نوحه گر ارض و سما گشته آیه از سوره جدا محسن شد فدایی زهرا فاطمه یا فاطمه ابوذر رییس میرزایی(بهار)
شهادت حضرت زهرا (س) سبک ملا باسم کربلایی (تزورونی) سنگین پرستوی شکسته پر مرو زهرا صفای خانه ی حیدر مرو زهرا یتیمانم ببین با گریه میگویند مرو مادر مرو مادر مرو زهرا مرو صبر و قرار من همه دار و ندار من بگو زهرا چرا رویت شده نیلی گرفتی رو نگفتی خورده ای سیلی مرو زهرا مرو زهرا مرو زهرا بهار زندگانیم خزان گشتی به هجده سالگی تو قدکمان گشتی میان کوچه بین خیل نامحرم به زیر تازیانه ناتوان گشتی گل یاس کبود من همه بود و نبود من دوباره شانه کن موی سر زینب ببین ازغم رسیده جان او برلب مرو زهرا مرو زهرا مرو زهرا شبیه گل شدی بی جان و پژمردی به پیش هر دوچشم من زمین خوردی تمام باورحیدر خداحافظ صفای خانه را بارفتنت بردی علمدارم خداحافظ کس وکارم خداحافظ قرار و وعده ی ما کربلا گودال همانجایی که زینب می رود از حال حسین جانم2 حسین جانم حسین جانم ابوذر رییس میرزایی (بهار)
شهادت حضرت زهرا(س) سنگین فاطمه بی تو خانه خرابم کن تماشا دوچشم پرآبم میروی از برم ای جوانم میدهی باغم خود عذابم آه.ای پناهم رفتی آه.تکیه گاهم رفتی آه.ای سپاهم رفتی آه.فاطمه یازهرا میکنی ترکم ای دلبر من همسرم یار و همسنگر من با روی نیلی و زخم پهلو میروی ای گل پرپر من آه.ارغوانی رفتی آه.قدکمانی رفتی آه.درجوانی رفتی آه.فاطمه یازهرا فاطمه حیدر تو غریب است این دل خسته ام بی شکیب است لحظه ای کن نظاره به حالم بر لبم ذکر ام یجیب است آه.یار بیمار من آه.ای طرفدار من آه.گریه شد کار من آه.فاطمه یازهرا ابوذر رییس میرزایی(بهار)
. 🏴 سلام الله علیها ✍️ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سایه ی روی سرم / ای پناه آخرم میرسی به داد نوکر / بی بی جان توو محشرم عشق تو مثل خون توو رگ هامه تا همیشه بهت بدهکارم منم غلام خونه ی حیدر به سر هوای نجفو دارم سر به هوا نیستم // جز به هوای شما عاقبتم خیر نیست // جز به دعای شما صلی الله علیکِ یا زهرا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ این گدایی برکته / نوکری لیاقته حب تو توو قلب نوکر / بهترین سعادته من الازل خدا به ما داده حب مرتضی و اَولادِه پدر و مادرم جد اندر جد گداتن و منم گدا زاده هستم اگر محترم // از کرم این درم ای بخورد بر سرم // درد و بلای شما صلی الله علیکِ یا زهرا ۴ . 👇
. 🏴 سلام الله علیها ✍️ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای پناه عالمین من سلام نور ماه مشرقین من سلام میگم از ته دلم اسم تو رو مادر امام حسین من سلام سلام مادر تویی صاحب کتاب حیدر سلام مادر تویی بهترین ثواب حیدر سلام مادر تویی حجت خدا به حیدر خدا تو رو از همه بهتر آفرید به عشق تو سوره ی کوثر آفرید بهشتو زیر پای مادر آفرید خدا تو رو برای حیدر آفرید مدد یا زهرا … 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ عمریه که تحت امداد توام بیشتر از همه فقط یاد توام دنیا جای خود تو روز محشرم شک نکن نوکر اولاد توام سلام مادر تویی نور جانماز حیدر سلام مادر همه خواهش و نیاز حیدر سلام مادر آره با تو سرفرازه حیدر بهشت آرزوی سینه زن‌ تویی خدا میدونه زندگی من تویی زیر کسا قبله ی پنج تن تویی مادر زینب و امام حسن تویی مدد یا زهرا … . 👇