eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.4هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
12.4هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
درگذشت خواهر مکرمه حاج حسن کریمی 💠سازمان بسیج مداحان و هیئآت مذهبی استان اصفهان ✔️@esf_basijmaddahan
◼️انالله واناالیه راجعون◼️ برادر بزرگوار جناب آقای حاج حسن کریمی مسئول بسیج مداحان شهرستان فلاورجان در گذشت خواهر مکرمتان را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده واز درگاه خداوند متعال برای آن مرحومه علو درجات و همنشینی با مادر سادات حضرت زهرا(س)را مسئلت وبرای شما و سایر بازماندگان صبر و شکیبایی خواستارم. ◼️فرمانده ناحیه مقاومت بسیج شهرستان فلاوجان سرهنگ پاسدار حاج رسول قاسمی
🖤 سخنان امام علی (ع) هنگام خاكسپاري حضرت زهرا (س) در کنار قبر پیامبر اکرم (ص): 🌷 سلام بر تو اي رسول خدا (ص)، سلامي از طرف من و دخترت كه هم اكنون در جوارت فرود آمده و شتابان به محضر شما رسيده. اي پيامبر خدا! صبر و بردباري من با از دست دادن فاطمه (ع) كم شده، و توان خويشتنداري ندارم اما براي من كه سختي جدايي تو را ديده ام و سنگيني مصيبت تو را كشيده ام، شكيبايي ممكن شده. اين من بودم كه با دست خودم تو را در ميان قبر نهادم و هنگام رحلتت جان گرامي تو در آغوش من پرواز كرد. پس همه ما از خداييم و به سوی خدا باز مي گرديم. پس امانتي كه به من سپرده بودي برگردانده شد، و به صاحبش رسيد. از اين پس اندوه من جاودانه، و شبهايم شب زنده داري است، تا آن روز كه خدا زندگی در خانه زندگي تو را براي من هم برگزيند. به زودي دخترت تو را آگاه خواهد ساخت كه امت تو چگونه در ظلم به او اجتماع كردند. از فاطمه (ع) بپرس، و خبر احوال اندوهناك ما را بگير كه هنوز روزگاري سپري نشده، و ياد تو فراموش نگشته است. سلام من به هر دوي شما، سلام وداع كننده اي كه از روي خشنودي يا خسته دلي سلام نمي كند. اگر هم از خدمت تو باز مي گردم از روي خستگي نيست، و اگر در كنار قبرت مي نشينم ، از بدگماني به آنچه خدا به صابران وعده داده، نیست. 📖 و مِنْ كَلَامٍ لَهُ (ع) رُوِيَ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَهُ عِنْدَ دَفْنِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ فَاطِمَةَ (ع) كَالْمُنَاجِي بِهِ رَسُولَ اللَّهِ (ص) عِنْدَ قَبْرِهِ: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ وَ السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِكَ قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِي إِلَّا أَنَّ فِي التَّأَسِّي لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ وَ فَادِحِ مُصِيبَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُكَ فَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ إِلَي أَنْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَي هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ هَذَا وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُ مِنْكَ الذِّكْرُ وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِينَ . 📚 خطبه ۲۰۲ نهج البلاغه ذکر روز پنجشنبه صد مرتبه لا اله الا الله الملک حق المبین التماس دعا
. یا $زمینه هنوز بعد اینهمه سال دارن باز شهید میارن هنوز مادر، پدرای شهیدا چش انتظارن شهید گمنام سلام سلام ای مسافر ، کرب و بلایی سلام ای که به دردای دل خسته دوایی سلام شهید گمنام سلام کجان مادر ، پدرت ، غریبی اینجا سلام ای که شدی فداییه ، حضرت زهرا سلام شهید گمنام سلام یا زهرا .... هنوز بعد اینهمه سال این استخونای شکسته عصای دستای ما هستن توون این پاهای خسته از عرش اعلا بگو برا ما زمینیا ، از اون بالاها بگو از شب جمعه حرم ، از حال اونجا بگو راهو نشونم بده دل مرده ی گناهم ، دوباره جونم بده به زیر تابوتت میام ، یکم امونم بده راهو نشونم یا زهرا یا زهرا .... هنوز بعد اینهمه سال میاین توی فاطمیه تو بی نشونی از تن تو میرسه بوی فاطمیه روضه ی زهرا بخون برام از غریبیِ ، حیدر تنها بخون روضه دیوار و درو ، ام ابیها بخون روضه مادر بخون بازم از حکایته لاله ی پرپر بخون گریز آخرش رو هم ، از تن بی سر بخون یا حسین ....
. اَیْنَ بَقِیَّةُ اللهِ الَّتیِ لا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهادیِةِ ------------ کجایی ای امام بی قرینم که از هجران روی تو غمینم تویی حَبْلُ الْمَتیِن عالم و من اسیر رشته ی حَبْلُ الْمَتیِنم تویی ماه شب چشم انتظاران شود آیا رخ ماهت ببینم فقط مهر تو را دارم به سینه فقط نام تو را من در طنینم منم پروانه ی کوی تو مولا که با شمع فراقت همنشینم منم عاشق ترین دلداده ی تو که باشد مُهر تو نقش جبینم تو قرآن مُبین هرچه عاشق وَ من رهپوی قرآن مُبینم تو خورشیدی که می تابی به عالم تو صبح روشنی ، باشد یقینم الا ای باعث آرامش دل نگاهی کن به احوال حزینم برای من وصالت اصل باشد فقط چشمم براه وصل باشد بیا ای روشنای هر دو دیده بیا ای جلوه ی صبح و سپیده کجایی ای قرار بی قراران امید مردم محنت کشیده بیا تا بنگری ای یوسف عشق چها بر ما ز هجرانت رسیده تو خود می دانی ای مولای عالم چه قامت ها که از هجران خمیده ز قلب عاشقانت شعله خیزد ز چشم عاشقانت خون چکیده بخوان قرآن که اصل این کتابی ز تو آئینه ی هستی دمیده رسیده تا به مرز عشق و ایثار هر آن کس صوت قرآنت شنیده کجایی ای شفای زخم پهلو دوای قلب زهرای شهیده ازآن رو می چکد خون از دو چشمت که بر نی رفته سرهای بریده کجایی ای امید نا امیدان ز تو احیا شود راه شهیدان ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
. خونه بی لبخند زهرا آسمون بی ستاره ست اینو حیدرت می دونه دنبال یه راه چاره ست بعد زندگیِ با تو به چی دل خوش کنه حیدر قلب من رو کن تصور وقتی زینب میگه مادر با چی حالت خوب می شه ای فدای اون ناز ابروت جون محسنت نگی که با نگاه به چوب تابوت کی گمون می کرد یه روزی عوض گهواره ساختن برا تو تابوت بسازم توو حیات خونه ام من شبا می پرم ز خواب با صدا خس خس نفس هات دیگه بی عصا سه ماهه نمی تونی پاشی از جات با خداحافظی تو جلو چشمام مرگ و دیدم مثله اون روز پشت در که عبامو روتو کشیدم سپرم شدی تلافی اُحد و زخمای بسیار اون نود تا زخم کجا و پهلو و شکاف مسمار شنیدم که توو حکومت قنفذ از خراج معافه اشک من میگه که این کار مزد ضربه ی قلافه قلاف قنفذ چه جوری جلو چشمام با تو لج کرد میخ در که داغ شد و بعد راهشو به پهلو کج کرد با فشار درب و دیوار داغ محسن و چشیدی نمی دونم که چه جوری میخ و از پهلوت کشیدی ناحلةُ جسم تویی که چیزی از تنت نمونده ردِ پنجه ی کیه که رُخ ماهتو پوشونده در و با هیزم سوزوندن آتیشا به بازوت افتاد بعد این که در شکستش افتادی و در روت افتاد ✍ .
. سلام الله علیها ای همسرِ غمديده ام از دست غم رنجیده ام زهرا مرو(۳) ای مادر گلهای من ای عشق و ای رؤیای من تنها مرو(۳) از خانه ی ما می رَوی، اما دلم دنبال توست یاس کبودِ مرتضی، از چه شکسته بال توست روی تو نیلی بود و از، من رو گرفتی ماه من قلبم شکست، تنها شدم، تا که تو رفتی ماه من یافاطمه یافاطمه(۳) بی تو ندارم ياوری مانده مرا چشم تری در شهرِ غم(٣) گشته سلامم بی جواب بی تو کِشم هر دم عذاب.. ..یا که سِتَم(٣) ای مادرِ محسن ببین، داغ پسر را بر دلم در کوچه ها، با ضرب پا، آتش زدن بر حاصلم گر فضه در خانه نبود، شاید تو هم بودی شهید دیدی چگونه دومی، نو غنچه ی مارا بچید یافاطمه یافاطمه(۳) بعد از نبی مضطر شدی در کوچه ها پرپر شدی در پای من(۳) تو تازیانه خورده ای از میخ در آزرده ای زهرای من(۳) در بِستَرت افتاده ای، اما پریشانی چرا؟ عجل وفاتی گویی و، آخر نمی مانی چرا؟ پیراهنت گلگون شده، پهلوی تو خونی ولی.. ..این التماس حیدر است، تنها مرو کفو علی یافاطمه یافاطمه(۳) در لحظه های آخرت فکر منی یا دخترت ای بی گناه(۳) گویی حسن مسموم شود گویی حسین مظلوم شود.. ..در قتلگاه(۳) دادی به زینب وعده ای، در قتلگاه دیدار ما آن لحظه که دشمن کُند، رأس حسینم را جدا وضعیتش حاده حسین، با صورت افتاده حسین از داغ مادر چون حسن، با گریه جان داده حسین جانم حسین جانم حسین(۳) .👇
. سلام الله علیها مرو فاطمه بی تو دلگیرم مرو فاطمه بعد تو پیرم مرو فاطمه خانوم خونم مرو فاطمه بی تو میمیرم منو تنها نَگْذار رو قلبم پا نَگْذار علی تو با قُنفُذ تواین شهرجا نَگْذار میریّ وُ دلم آتیشه حسن بی تو دلگیر میشه تو باغِ دلم می خُشکه درختِ اُمید از ریشه مرو فاطمه(٤) میری فاطمه ای گلِ پرپر میری فاطمه با دلی مُضطر میری فاطمه بعدازین نُه سال میری فاطمه می مونه حیدر ميشه زینب تنها حسین و این غمها شده مونس واسم حالا چاهِ صحرا کبودیِ بازوت بانو شبا درد پهلوت بانو دلم زیرو رو شد وقتی گرفتی اَزم روت بانو مرو فاطمه(٤) ببین فاطمه حالِ حیدر رو ببین فاطمه بَر دل آذر رو ببین فاطمه قتلگاهم شد ببین فاطمه دیوار و در رو دارم من دلشوره که وضعم ناجوره برا شیرِ خیبر نَبودِ تو زوره بی تو زندگی آزاره میشن بچه هات آواره حسن تو بقیع بی زائر حسین کربلا بی یاره مرو فاطمه(٤) .👇