.
#شور_حضرت_عباس
#شور_حضرت_رقیه
[بند اول]
روزِ محشر میدونم تویی رمزِ نجاتم
افتخارم همینه نوکرِ نوکراتم
مهرِ تو بی نهایت تو شدی تاج سرم
ذکرت و دم میگیرم حتی بعد مماتم
همیشه میگم یا ابوفاضل
زندگیم خوبه با ابوفاضل
تویی عمویِ باوفام،قمر قمر قمر
تویی کلیدِ حاجتام،قمر قمر قمر
(یا ابوفاضل مددی قمر قمر قمر)
[بند دوم]
میگم از دختری ک شده هسته اباالفضل
میگه اسمش رو هرجا میشه خسته اباالفضل
وقتی سرهای عدو میزنه مولا قمر
میگه بی بی رقیه ناز شَسته اباالفضل
دم اعجازم یا رقیه مدد
میخونم بازم یا رقیه مدد
بدم ولی صدام بکن،رقیه جان مدد
تو روضه ها دعام بکن،رقیه جان مدد
(رقیه جان رقیه جان مدد مدد مدد)
به قلم:
#سیدحسن_میرصادقی ✍
.👇
.
#امام_زمان
#فاطمیه
#زمزمه
۱۱۶۰
گل نرگس
بیا یک سر توی روضهی مادر
ببین تنها مونده فاتح خیبر
گل نرگس
کاش میشد که امروز
با صدا بگرییم
پیش تو بشینیم
با شما بگرییم
کاش میشد
با تو بزنیم به سر بیا
شیعه شده دربدر بیا
تا که تو نیای آقا هنوز
مادرته پشت در بیا
این روزا
که علی شده بی فاطمه
دل شما غرق ماتمه
یکی بهش تسلیت نداد
توو کوچه میخندیدن همه
****
نیمه جونم
با رفتنت به لبم رسید جونم
که از قبرت دور بشم نمیتونم
نیمه جونم
کی فکرشو میکرد
ای یار عزیزم
با دست خودم من
رو تو خاک بریزم
باید که
خاکو بریزم سر خودم
دیدم با چشِ تر خودم
مونده روی دیوار کوچه
جای سر همسر خودم
زینبت
چادر تورو داره به بر
میزنه به سینه و به سر
یادگاری از تو مونده است
خون تو مونده رو میخ در
****
تورو نشناخت
همونی که به کشتن تو پرداخت
در سوخته رو، روی تنت انداخت
تو رو نشناخت
قرآن علی رو
پشت در سوزوندن
کار مارو دیدی
به کجا کشوندن
رفتی و
چه اومد به حال و روز من
بغض کرده یه گوشهای حسن
بی اختیار از جا پا میشه
همش میگه مادرو نزن
یادمه
گفتی از حسین و جوشنش
از پارهگی های پیرهنش
مرکبا میان رو سینه و
چیزی نمیمونه از تنش
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
👇
.
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#امام_زمان عج
#زمزمه
۱۱۵۳
بیا آقا
بیا امروز توی روضهی زهرا
بمیرم واسه غریبی مولا
بیا آقا
ای بود و نبودم
ای تمام هستم
ای ماه دل آرا
دلتنگ تو هستم
میبینی
مادرت افتاد از نوا
یابن الحسن ای آقای ما
کارش بهجایی رسیده است
که در نمیاد ازش صدا
****
گل حیدر
توی شعله سوختی و شدی پرپر
دیدم مونده بودی تو به زیر در
گل حیدر
دیگه نمیتونی
تو برخیزی از جا
ای پا به ماهم
کشتن تورو با پا
میمیرم
که میزدنت چه بی خبر
تورو میزدن چهل نفر
بخدا سرم تیر میکشه
آخه زدنت از پشت سر
میمیرم
توو شلوغیا میزد تورو
یه غلام سیا میزد تورو
غلاف و لگد به جای خود
با هیزم چرا میزد تورو
****
در افتاده
درو هل دادن که مادر افتاده
به زیر در زهرا با سر افتاده
در افتاده
دیدم که چل تن
با کینه رسیدن
ناموس علی رو
بین خون کشیدن
رد شدن
از رو دری که افروخته بود
از رو مادری که سوخته بود
انقد کوبیدن با پا رو در
که میخو به سینه دوخته بود
دیدم که
زخم پهلوی تو کاری بود
از سینهت خونابه جاری بود
یه جوری درفشار دادن
روی زمین از تو باری بود
****
چه غمگینی
چرا راه نرفته تو میشینی
مغیره داره دست سنگینی
چه غمگینی
این جدایی والله
سخته واسه حیدر
بیتاب حسینی
این ساعت آخر
قرارِ
بعدیمون توی گودال
کنار تن پامال
وقتی که حسین ما
از عطش میره از حال
میبینی
که برش میگردونن
تنشو میسوزونن
استخون سینهشو
نعل اسبا میشکونن
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
👇
29.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مختصر و مفید
زندگی شهیدمحراب مرحوم
آیت الله سیدعبدالحسین دستغیب
#مکتبه_نقیب_سادات_اصفهان
🆔️ @mnse30
💌راه های شکرگزاری به توصیه امام صادق علیهالسلام:
1⃣هنگام استفاده از هر نعمتی توجه کنیم که خدا آن را به ما داده است و نیز "الحمد لله" بگوییم.
2⃣ از کسی که به ما خوبی می کند و نعمت خدا به واسطهی او به ما میرسد، تشکر کنیم.
3⃣وقتی شخص مشکلداری را می بینیم، با یاد سلامتی و آسایشِ خود، خدا را حمد کنیم. (البته به شکلی که آن شخص نشنود و رنجیده خاطر نگردد).
4⃣ وقتی نعمتی به ما می رسد یا یاد نعمتی می افتیم سجده شکر کنیم و اگر موقعیتمان مناسب نیست، صورت را بر دست گذاشته، "الحمدلله" بگوییم.
💚 امام صادق علیه السلام:
برای هر نفسی از نفسهایت شکری و بلکه هزار و بیشتر از هزار شکر بر تو واجب است.
هدایت شده از کانال رزمندگان خط شکن هشت سال دفاع مقدس شهرستان فلاوجان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همسایه ماهم نه؛ همسایه سوریه:)))))
🎬 #بیداری_مدیا برای بیداری وجدانها
کانال رزمندگان هشت سال دفاع مقدس شهرستان فلاوجان
https://eitaa.com/joinchat/2053701666C949cfd193c
┅☫🇮🇷 🇮🇷☫┅┄
.
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#امام_زمان عج
#زمزمه
۱۱۵۳
بیا آقا
بیا امروز توی روضهی زهرا
بمیرم واسه غریبی مولا
بیا آقا
ای بود و نبودم
ای تمام هستم
ای ماه دل آرا
دلتنگ تو هستم
میبینی
مادرت افتاد از نوا
یابن الحسن ای آقای ما
کارش بهجایی رسیده است
که در نمیاد ازش صدا
****
گل حیدر
توی شعله سوختی و شدی پرپر
دیدم مونده بودی تو به زیر در
گل حیدر
دیگه نمیتونی
تو برخیزی از جا
ای پا به ماهم
کشتن تورو با پا
میمیرم
که میزدنت چه بی خبر
تورو میزدن چهل نفر
بخدا سرم تیر میکشه
آخه زدنت از پشت سر
میمیرم
توو شلوغیا میزد تورو
یه غلام سیا میزد تورو
غلاف و لگد به جای خود
با هیزم چرا میزد تورو
****
در افتاده
درو هل دادن که مادر افتاده
به زیر در زهرا با سر افتاده
در افتاده
دیدم که چل تن
با کینه رسیدن
ناموس علی رو
بین خون کشیدن
رد شدن
از رو دری که افروخته بود
از رو مادری که سوخته بود
انقد کوبیدن با پا رو در
که میخو به سینه دوخته بود
دیدم که
زخم پهلوی تو کاری بود
از سینهت خونابه جاری بود
یه جوری درفشار دادن
روی زمین از تو باری بود
****
چه غمگینی
چرا راه نرفته تو میشینی
مغیره داره دست سنگینی
چه غمگینی
این جدایی والله
سخته واسه حیدر
بیتاب حسینی
این ساعت آخر
قرارِ
بعدیمون توی گودال
کنار تن پامال
وقتی که حسین ما
از عطش میره از حال
میبینی
که برش میگردونن
تنشو میسوزونن
استخون سینهشو
نعل اسبا میشکونن
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
👇