eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. پیشکش به محضر حضرت صدیقه سلام الله علیها هرچند درک فاطمه برتر ز فهم ماست در حشر از عذاب خدا شیعه اش رهاست روشن ترین تجلی دنیایی دعاست وقتی که کعبه دامنش از دست ما جداست زهرا به جای ما به دعا ایستاده است توحید نام دیگر این خانواده است آن کس که قدر او زده تقدیر را ورق خیرش همیشه حایل «من شر ما خلق» با هر نماز نافله اش می‌دمد شفق از نور آمده است و بنی آدم از علق بالاترین ستاره‌ی افلاک فاطمه است رکن نخست و محور لولاک فاطمه است زهرا نبود سوره‌ی کوثر نداشتیم نوری میان ظلمت محشر نداشتیم حیدر نداشتیم و پیمبر نداشتیم در آفرینش اسوه‌ی مادر نداشتیم با اینکه نیست ذات خداوند را بدل زهرا دلیل خلق جهان بود از ازل قرآن ناطق است ولی در حجاب راز «حتی تورمت قدماها» ست در نماز پیچیده در قنوت شبش ناز با نیاز دستش فقط به سمت خدا می‌شود دراز وقتی غذای خانه‌ی او دیر می‌شود صد سفره از بهشت سرازیر می‌شود هم شأن شانه های بلندش فلک نبود در مالکیت فدکش نیز شک نبود ای قوم این که پاسخ نان و نمک نبود مزد دعای خیر هجوم و کتک نبود با نیت کمک به عزاداری اش روید هیزم نه! با گلاب به دلداری اش روید .‌..........____________________________ .
. پیشکش به محضر حضرت صدیقه سلام الله علیها هرچند درک فاطمه برتر ز فهم ماست در حشر از عذاب خدا شیعه اش رهاست روشن ترین تجلی دنیایی دعاست وقتی که کعبه دامنش از دست ما جداست زهرا به جای ما به دعا ایستاده است توحید نام دیگر این خانواده است آن کس که قدر او زده تقدیر را ورق خیرش همیشه حایل «من شر ما خلق» با هر نماز نافله اش می‌دمد شفق از نور آمده است و بنی آدم از علق بالاترین ستاره‌ی افلاک فاطمه است رکن نخست و محور لولاک فاطمه است زهرا نبود سوره‌ی کوثر نداشتیم نوری میان ظلمت محشر نداشتیم حیدر نداشتیم و پیمبر نداشتیم در آفرینش اسوه‌ی مادر نداشتیم با اینکه نیست ذات خداوند را بدل زهرا دلیل خلق جهان بود از ازل قرآن ناطق است ولی در حجاب راز «حتی تورمت قدماها» ست در نماز پیچیده در قنوت شبش ناز با نیاز دستش فقط به سمت خدا می‌شود دراز وقتی غذای خانه‌ی او دیر می‌شود صد سفره از بهشت سرازیر می‌شود هم شأن شانه های بلندش فلک نبود در مالکیت فدکش نیز شک نبود ای قوم این که پاسخ نان و نمک نبود مزد دعای خیر هجوم و کتک نبود با نیت کمک به عزاداری اش روید هیزم نه! با گلاب به دلداری اش روید .‌..........____________________________ .
. دلگرمی ما "ذکر کثیر" است امشب با آه چقدْر دلپذیر است امشب بی سوز دعا نباید از چله گذشت ای دل! شب عاشقان تیر است امشب با آه به عرش می رسد فریادم شبهای حرم نمی رود از یادم از شوق حرم تا که شنیدم چله ناگاه به یاد اربعین افتادم در وادی *توحید* پی مقصد باش *اخلاص* بیار و آنچه می باید باش با یاد خدا، شب بلند یلدا مشغول به *"لم یلد و لم یولد"* باش با نام خدا محفلمان روشن شد تکلیف شب منزلمان روشن شد با ذکر علی علی به سودای بهشت خوردیم انار و دلمان روشن شد هنگامهء توديع خزان است بیا سرفصل بهار مومنان است بیا بنگر که به انتظار فردای ظهور قد شب چله هم کمان است بیا نور تو طلوع روشن فرداهاست آیینهء "والنهارْ إذا جليها" است تفسیر بلند شب یلدای فراق مستور به "وَاللیل إذا یغشیها" است __________ در صحن شما عشق تلاطم کرده باران به روی سنگ تیمم کرده یلدا سر ظهریست که ‌گویا‌خورشید از شرم حضور‌، خویش ‌را گم کرده پاییز ‌گذشت و برگ ریزان نشدیم از این همه معصیت پشیمان نشدیم هرقدر که شب قصه ‌ی خود را کش داد ما آخر سر نماز شب خوان نشدیم تا کی به ندای نفْسِمان گوش کنیم غم را به قد قافیه تن پوش کنیم؟! حیف است که در بلندی این یلدا کوتاهی عمر را فراموش کنیم! بی حوصله ام بی هیجان اما نه دلتنگ توام، دل نگران اما نه هی‌ چله‌ به‌ چله‌ میوه‌ ها‌ کامل ‌شد یک چله دعای عهدمان اما نه __________ تشییع چراغ خانه پنهانی شد مرثیه سکوت و چشم بارانی شد دیگر نکند طلوع خورشید دلش یلدای علی چقدر طولانی شد ______ عجل فرجک به درد ما درمان باش خورشید امید بخش بیداران باش تا کی شب غیبت به درازا بکشد یلدای هزار ساله را پایان باش __________ رفتی و نگفتی که فلانی تنهاست این عشق ولی هنوز هم پا برجاست امشب که نه حتی وسط تابستان هر شب که تو نیستی برایم یلداست ______ از شوق رسیدنت، کما فی السابق تقویم زمستان زده ام شد عاشق گیسوی تو روی شال سبز افتاده ست یلدا وسط بهار؟ جل الخالق دوری تو را بهانه کردن خوب است شکوه ز غم زمانه کردن خوب است از دیده به جای اشک، خون میگریم یلداست...انار دانه کردن خوب است ای کاش به سمت ما دری بگشایی دیوار کشیده دورمان تنهایی ای صبح امید ما زمستانی ها! یلدا چه قدر صبر کند می آیی؟ ..........____________________________ .
. سلام‌الله‌علیها ✍ یک شهر حسینیه و منبر کوچه ناموس خدا شکسته شد در کوچه یک عمر حسن سرود در هر کابوس یک مرد غریبه...وای مادر...کوچه! ‌«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. ✍ هلال می‌شود از بار ماتمش قد ماه به خاک می‌چکد اشک و به عرش می‌رود آه به زیر چوبهٔ تابوت، شانه‌ای لرزان درون سینه پر از بغض ماتمی جانکاه هوای باغچهٔ خانه را خزان زده است که عمر مادرمان شد شبیه گل کوتاه چقدر غصه ز چشم پدر سرازیر است؟ نگاه می‌کند از گوش چشم جانب چاه صدای سوختهٔ در هنوز می‌آید: که روز من شده از دود آه شام سیاه گذشتن از دل کوچه دوباره مشکل شد از اتفاق پر از خاطرات بستن راه شب است و هفت نفر در سکوت می‌خواند «به عزت و شرف لا اله الا الله» .