eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
14.1هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. ‍ ‍ علیه‌السلام نوشته سر در جنت طاووس جنت است زیبا جمال و جمع کمال صاحب الزمان اجداد تو هر آنچه که دارند یک به یک جمع است در تو کُلِ خصال صاحب الزمان تو می آیی / به تو کعبه / بزند تکیه گل عشق یا لثاراتِ / تو باشد / به دل خسته پل عشق دل در سرای تو - نفسم در هوای تو که منم آشنای تو - یا صاحب العصر جانم فدای تو - دل من زیر پای تو و بخوانم برای تو - یا صاحب العصر (جانِ جانِ جانم - علت ایمانم نیمه شعبانی - کربلا برسانم ) ۲ زمانه منتظرِ رونق عدالتِ حق ای معنی عدالت یا صاحب الزمان از نسل حیدری که خودش بوده مرد عدل ای ماه با اصالت یا صاحب الزمان پسر حیدر کرار / پسر فاطمه هستی به تمام / غمِ عالم / به خدا خاتمه هستی قربان نام تو - بشوم صید دام تو بروم در کُنام تو - یا صاحب العصر دل جلد بام تو - بدوم پشت گام تو در روز قیام تو - یا صاحب العصر (جانِ جانِ جانم - علت ایمانم نیمه شعبانی - کربلا برسانم ) ۲ قدم قدم برسیم آخرش به فصل ظهور وَ تو شکوه ظهوری یا صاحب الزمان تاریکی جهان برود سمت انزوا تو چشمه چشمه نوری یا صاحب الزمان مه و خورشید / ز تو پر نور / چشم دنیا ز تو روشن چشم بدخواه / تو شدکور / چشم زهرا زتو روشن جانم به دست تو - همه هستم ز هست تو وَ شدم مست مست تو -  یا صاحب العصر ای عطر رازقی - و تو قرآن ناطقی و تو مولای عاشقی - یا صاحب العصر (جانِ جانِ جانم - علت ایمانم نیمه شعبانی - کربلا برسانم ) ۲ «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .👇
. 🏴 ۱۴۰۲ سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ درمون دردای منی / اما خودت درد می‌کشی آی نفس گرم علی / نفسای سرد می‌کشی درد می کشی - از شهر نامرد می‌کشی داری توو قاب خونمون یه پاییز زرد می‌کشی خزون من - خمیده‌ی جوون من از این بعد از چاه بگیر نشون من من تنهام // تنهاترم نکن خاک غم // روی سرم نکن یا زهرا ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حرف نبودن می‌زنی / که علی‌ رو جا بذاری منو با بچه‌هات چطور / می‌تونی تنها بذاری؟! زهرا نرو - حداقل حالا نرو تا وقتی که قلبم بشه احیا نرو زهرا نرو - حداقل تنها نرو بی بال و پر می‌شم آهای بال و پر دنیا نرو من زخمم // خونین دلم برات تو باش و // حیدر بمیره جات یا زهرا ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اگه بری ابرِ چشام / بارون نم نم می‌باره از در و دیوار خونه‌م / فاطمه‌ جان غم می‌باره غم می‌باره - رو سر عالم می‌باره انقده آسمون دلش پُره که هر دم می‌باره غم می‌باره - هرچی که ماتم می‌باره پیش یه‌ ذره گریه‌ی تو فاطمه کم می‌باره ای خانوم // مظلوم‌ عالمم بعد از تو // در رنج و ماتمم یا زهرا ۳ . 👇
. 🏴 ۱۴۰۲ سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ شام تاره - غم می‌باره گریه‌ی بی‌صدا خیلی سخته آه از این‌ قاب - از چشِ آب خون می ریزه زمین لخته لخته دیوار و در خونه‌ عزادار شده روی سرمون غصه‌ها آوار شده از کجای این مصیبتا بگیم آخه روضه‌ها توو قلبمون تلنبار شده وای مادر ، ای وای مادر ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بوی دود و - رخ کبود و حوریه صورتش پشت در سوخت بی‌گناه بود - پا به‌ماه بود مادر بی سپر با پسر سوخت از بردن اسم حیدرش ابا نکرد گرچه دنیا به مادر وفا نکرد اون فاضله‌ی زکیه هیچ‌کسی رو جز الله و محمد و علی صدا نکرد وای مادر ، ای وای مادر ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ قدکمون بود - ناتوون بود آسمون از غمش هی می‌بارید مهربون بود - نیمه جون بود اشکای نم‌نمش هی می‌بارید شال کمر علی رو که رها نکرد هیچ کس کمکی به مادر ما نکرد حتی اون غلاف و تازیونه و لگد قلب مادرم رو از علی جدا نکرد وای مادر ، ای وای مادر ۲ . 👇
. به لهجه‌ی مازندرانی ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ روی سیو بیاردمه / چِش مَشتِ اوُ بیاردمه این دسِّ خالی ره خِدا / آخر شوُ بیاردمه دل دره پاره وونه بنده رِه هارش گِناه هاکردمه ولی ته اینّه نِش مِره کَشِه گیرنیا دومبه آخِرش دل ناگِرونیای مِن تِموُم وونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حُرِّ جا که بدتِر نیمه / دِرسته که کوتِر نیمه ته دوندی هرچی هسِّمه / دِشمِن پیغمبر نیمه قَسِم به اون که حُرّه آبرو هِدا اون ماری که بی‌شیری گَهره توُ بدا قَسِم به اون دسِّ علِمگیرِ جِدا مه دَسِّ بیری مه بدی تموُم وونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کجه بورم آخِره کار / اِسا که هسّمه تِهنار این دلِ درمونده فِقَط / کربلا بوره وونه خار کربلا باتِمه مه دل پاره بَیه غروب آخر زَینِب آواره بَیه بَوری رگا وِنه دلِ چاره بَیه سَر که نِداشته پاره رگِّ خِش هِدا آخ - هِنیشته نِواجِش هِدا ۲ .👇
. به لهجه‌ی مازندرانی ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ روی سیو بیاردمه / چِش مَشتِ اوُ بیاردمه این دسِّ خالی ره خِدا / آخر شوُ بیاردمه دل دره پاره وونه بنده رِه هارش گِناه هاکردمه ولی ته اینّه نِش مِره کَشِه گیرنیا دومبه آخِرش دل ناگِرونیای مِن تِموُم وونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حُرِّ جا که بدتِر نیمه / دِرسته که کوتِر نیمه ته دوندی هرچی هسِّمه / دِشمِن پیغمبر نیمه قَسِم به اون که حُرّه آبرو هِدا اون ماری که بی‌شیری گَهره توُ بدا قَسِم به اون دسِّ علِمگیرِ جِدا مه دَسِّ بیری مه بدی تموُم وونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کجه بورم آخِره کار / اِسا که هسّمه تِهنار این دلِ درمونده فِقَط / کربلا بوره وونه خار کربلا باتِمه مه دل پاره بَیه غروب آخر زَینِب آواره بَیه بَوری رگا وِنه دلِ چاره بَیه سَر که نِداشته پاره رگِّ خِش هِدا آخ - هِنیشته نِواجِش هِدا ۲ .👇
. ✍ سبک: 🎼 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ با دست خالی اومدم / با خسته حالی اومدم بعدِ یه سال دربدری / توو این لیالی اومدم توو چَنته چیزی جز خجالت ندارم روم نمیشه سرم رو بالا بیارم جز در این خونه کجا سر بذارم گناهای من قدِ هفت آسمونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ رفته به یغما هستم و / مثل یه ورشکستَم و دوباره می‌خورم زمین / اگه نگیری دستمو آواره بودم و پناهم دادی باز وِجهه به این روی سیاهم دادی باز توبه شکستم ولی راهم دادی باز داد می‌زنم تا همه عالم بدونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ می‌شنوی سوز و آه من / ای همه ی پناه من واسطه آوردم تا که / بگذری از گناه من تو رو به اون پیکر غرقابه ی خون تو رو به خواهری اسیر و نیمه جون منو ببخش خدای خوب و مهربون باقیِ روضه توی قلبم بمونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ .👇
. علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ علی را مدح باید کرد با الفاظ ربانی همانطوری که مدحش می‌کند جبریل روحانی علی شاهی‌ست که ما شاعران بی هنر او را تنزّل داده‌ایم اندازه‌ی صحنی و ایوانی خداوند عوالم در بلندایش غزل گفته و جبرائیل بهرش می‌کند هرشب ثناخوانی به دنیا پا نهاد و بعد از آن با نسل پاک او جهانِ غرق ظلمت گشت پرنور و چراغانی پیمبر چشم می‌چرخاند و می‌فرمود: حیدر کو؟ میان معرکه، در لحظه‌های سخت و بحرانی علی مردی‌ست که آغوش باز حق تعالی بود چگونه دست او را بست، آن بی بتّه‌ی ثانی؟! علی آن حاکمی که تخت شاهی را نمی‌خواهد نخواهد خورد قدری از غذای چرب و اعیانی اگرچه ناسزا می‌گفت حیدر را، زن بیوه ولی مولا برایش نان و خُرما برد پنهانی ... زبانم الکن است و ناتوانم مدحت او را غزل ظرف بزرگی نیست ای شاعر، تو می‌دانی _ _ "غزل لطف خداوند است" بهر مدح او اما برای مدح خاک پاش هم گفتند دیوانی به نامت یاعلی یک چند بیتی خط خطی کردم تو هم از روسیاه خانه‌ات رو بر نگردانی .
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آمدم دنیا، شدم شیدا و مدهوش علی آخرش هم می‌روم روزی در آغوش علی چونکه او تاج سر هستی‌ست، با فخر تمام گفته‌ام من نیز هستم گَرد پاپوش علی گرچه‌ نفرین کرد او را بیوه‌ای، اما نشد _ _ وقت تقسیم غذا آن زن فراموشِ علی مسلم و گبر و یهود و دشمنان و دوستان از ازل رزق دو عالم بوده بر دوش علی چون شهادت می‌دهم من بر واللّهی‌اش در نمازم مستم از تحریر چاووش علی بعد پیغمبر نیامد آیه‌ای، امّا خدا حرف‌هایش را خصوصی گفته در گوش علی از منِ یک لا قبا چیزی نمی‌خواهد، ولی جان من را هم بخواهد، جان من نوش علی . .
. به مازندرانی سلام الله علیها ۱۴۰۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تِه شونی مِه دلِ قراره وَرنی امه دِنیای جا صِفا ره وَرنی کِجه شونی مه چلچلای زخمی دشت و صحرای جا بِهاره وَرنی نون بَپِتی خِنِه ره بو بَیته وَچون چِش و رو رِه سو بَیته آخ، علی - قُوِت زانو بیته - زهرا جان مه جان و دل / ته خنده‌ ره قِروون این سه مِاهه / دل بیّه مشت خون ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مه وِسّه زهرا جان ته ره بَزونه مه دل درد و غم تِموم نَوونه کِجه بورم شِه دل غمّه باوِم مه جان فاطمه هنوز جِوونه ته شونی این خِنه‌ی سو شونه دیگه ته دَیِّن امه اَرمونه خنه نیّه - این خنه زِندونه - زهرا جان آخِر چِتی / وندنی شه چِشه یتیما رِه / کی بَهیره کَشه ۲ . .👇
. سلام الله علیها ✍ خدا در شعر خود مضمونِ والای جدید آورد برای ظلمتِ اشعار ما، شعری سپید آورد برای مشکلاتِ سختِ خلقِ خود کلید آورد خدا از نور‌ خود زهرایِ خلقت را پدید آورد نمی‌فهمد پیمبر را و حیدر را کسی، بی او نخواهد داد رونق شور محشر را کسی، بی او بنای خلقت از نور وجود حضرت زهراست مَلَک از عرش خیره بر سجود حضرت زهراست علی مرتضی، بود و نبود حضرت زهراست "فِداکَ یاعَلی" اوج سرود حضرت زهراست "علی" مردی که زهرا جان سپر کرده برای او تمام عشق را آسیمه سر کرده برای او زنی که بر کلامش واژه‌ها تعظیم می‌کردند کتاب واژه‌ را با فضل او تنظیم می‌کردند ملائک خویش را بر درگه‌ش تسلیم می‌کردند طریق عشق را با شیوه‌اش ترسیم می‌کردند هنوز از نام زهرا واژه‌ها الهام می‌گیرند تمام شاعران از حرف حرفش وام می‌گیرند زنی "حَوراءُ الاِنسیّه" زنی "راضیّه"، "مرضیّه" و ذکرش آسمان روح را داده‌ست تزکیّه زنی که برده از ختم رسولان حِلم، ارثیّه حماسه خوانده در حالی که می‌خوانده‌ست مرثیّه فدک را پس گرفت، اما شرافت را به کَس نفروخت زنی که حب حیدر را به مشتی خار و خس نفروخت دو عالم با کمند نور زهرا در تصاحب بود زنی که آسمان حیرت و کوه تعصّب بود زنی که واژه‌ی غیرت از او غرق تعجّب بود بیانش با تمام عِلم سرگرم تخاطب بود زنی که علم را تسخیر معلومات خود کرده ست - - علی را شاه بیت نغز منظومات خود کرده‌ست زنی که الگوی حجب و حیا و عفت و پاکی‌ست زنی که رشک عرش و افتخار شاه افلاکی‌ست زنی که در کلامش تیغِ فتح و شور و بی‌باکی‌ست اگرچه چادرش از ماجرای کوچه‌ها خاکی‌ست یهودی‌ را مسلمان کرده نور چادر زهرا فلک را نور باران کرده نور چادر زهرا بنازم مادری که حُسن او را در حَسن دیدند حسن را نور چشمان رسول موءتمن دیدند حسن آنکه کرامت‌های او را مرد و زن دیدند شجاعت‌های او را وقت جنگِ تن به تن دیدند به قلب فتنه زد مانند مادر، فتنه رسوا شد به چرخ تیغ تیزش، خیمه‌ی اسلام احیا شد بنازم مادری که "اَشبه‌النّاسَش" حُسین‌اش بود حسین آنکه پیمبر را ضیاء و نورِ عین‌اش بود حسین‌اش، آنکه خلق از روز اول زیر دِینش بود به جز کار خدایی، کار دنیا در "یَدِین‌"اش بود هر آنچه مادر سادات دارد این پسر دارد فقط زهرا از احوالات فرزندش خبر دارد بنازم مادری که از وجودش دختری آورد - - که در شام بلا از علم و حلم‌ش محشری آورد برای معنی صبر و صلابت مظهری آورد حَسن را و حسین‌ش را به واقع مادری آورد برادرهای خود را مادری کرده‌است زینِ اَب پدر را مادرانه دختری کرده‌است زینِ اَب بنازم محسن‌اش را؛ سِتر سادات جهان بوده عیان نتوان نمودن، آنچه در سِتر بیان بوده همان که پشت دَر گفتند در مقتل، همان بوده که بعد از قتل محسن قد مادر هم کمان بوده برای بار سوم خوان مولا را پسر آورد بمیرم اینکه با آن وضعیت در پشت در آورد .
قدم رنجه نمودی بر زمین ای ماه عالم تاب قدم بر چشم نوکرها نهادی حضرت ارباب سلام ای رحمت بی حدِّ حق در عالم دنیا سلام ای شافع مخلوق حق در عالم عُقبی سلام ای مقصد هر آنچه محجوب است در عالم سلام ای مبداء هر آنچه‌ که خوب است در عالم سلام ای مونس مادر، سلام ای ماه پیغمبر سلام ای مهربانْ بابا، سلام ای مهربانْ همسر سلام ای خلقتت فصل نوین عشق بازی‌ها وَ اِی مضمون اشعار بلند و نغمه‌سازی‌ها سلام ای جاودانِ رحمت و امید، ای باران سلام ای ماه روشن‌بخش راه ما گنهکاران به دنیا آمدی، دنیا از این پس با شما خوب است و هرکس با شما باشد، برای خلق محبوب است به دنیا آمدی، دنیا پس از این شور می‌گیرد و تازه خلقت عالم به خود منظور می‌گیرد غلامت هرکسی شد غیر تو سلطان نخواهدخواست به ناکس رو نخواهد زد، ز هرکس نان نخواهدخواست ندیدیمت؛ ولی آنگونه شیداییم، مجنون‌وار که می‌آییم می‌آییم‌ می‌آییم، مجنون وار، که می‌آییم دور مرقدت پروانه می‌گردیم که ذوبِ در تو و فارغ ز هر بیگانه می‌گردیم الا یا ایّها الاَرباب! این درمانده را دریاب منِ از دوستانِ خوبِ خود جامانده‌ی بی‌تاب در آغوشم بگیر آنگونه که جُون و بُریرت را که عمری گفته‌ام با خاندانم ذکر خِیرت را ✍️ مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/madahanpirbakran ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج🌸
🇮🇷 🏴 ✍️ ایمان حسین تا ابد پیروز است "ایران حسین تا ابد پیروز است" در جنگ تفکر حسینی و یزید میدان حسین تا ابد پیروز است چون دشمن صهیونی ما مرموز است امسال حماسه‌های ما جانسوز است با این همه، حرف محکم ما این است "ایران حسین تا ابد پیروز است" پایان شب سیه رسیده، روز است پس وقت نبرد با یهود امروز است چون پرچم یاحسین بر شانه‌ی ماست "ایران حسین تا ابد پیروز است" . این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/madahanpirbakran ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج