.
خطِّ امام
های دشمن! نظام یعنی ما
اصل خطِّ امام، یعنی ما
نسل مستضعفین زاغهنشین
کارگر زادۀ عرق به جبین
نسل اربابْ رعیتی و فلک
نسلی از زخمهای غرق نمک
سال پنجاه و هفت! ما بودیم
جنگ شد! جبهه رفت، ما بودیم
نه که منّت سر کسی! نه، فقط
بابت اینکه بعدها به غلط،
کار، تحریف و بازگو نشود
حرف حق، بغض در گلو نشود..
بارها سوختیم و دم نزدیم
هیچ ! حرف از زیاد و کم نزدیم
که نلرزد ز غم صدای امام
همۀ هستیام فدای امام
تک به تک، خوبها سوار شدند
توی تابوتها قطار شدند
آخرش از قطار جا ماندیم
جنگ هم ته کشید و ما ماندیم
ما و یک قطعنامۀ مبهم
بار سنگین یک جماران غم
ما و فقدان چلچراغ امام!
پشتمان را شکست، داغ امام
ما و شهری که مثل قبل نبود
ما و گَردِ زمان که خیلی زود،
کلّ جریان جنگ را پوشاند
خاک، روی تفنگ را پوشاند
سُربهای مذاب، سرد شدند
قهرمانان جنگ، طرد شدند
سرخی روی ملّت از سیلیست
کف بازار، جنگ تحمیلیست
دادن خرج خانه هیهات است
نان خالیش هم مکافات است
فقر و ظلم و فساد میبینیم
در خبرها زیاد میبینیم،
که فلان نقطه اختلاس شده
مملکت لقمۀ خواص شده..
از چپ و راست! ناامید شدیم
غصّه خوردیم و موسفید شدیم
دلخوریهایمان به جاش، ولی!
وای اگر یک نگاه چپ به علی...
خُلف، در وعدۀ الهی نیست
راه ما، راه اشتباهی نیست
گرچه کلّی فشار روی همهست
خاک! ناموس و آبروی همهست
نقل ناموس، نقل بازی نیست
خاک ما جای ترکتازی نیست
های دشمن، خیال بد نکنی
این خطّ قرمز است! رد نکنی..
آنچنان که به روز معتقدیم
«ما به سیّد هنوز معتقدیم»
نسل امروز! نسل سوخته نیست
نسل ما نسل خودفروخته نیست
✍🏻 #حسین_خزایی✍
🏷 #انقلاب_اسلامی | #بصیرتی
🇮🇷
.
خطِّ امام
های دشمن! نظام یعنی ما
اصل خطِّ امام، یعنی ما
نسل مستضعفین زاغهنشین
کارگر زادۀ عرق به جبین
نسل اربابْ رعیتی و فلک
نسلی از زخمهای غرق نمک
سال پنجاه و هفت! ما بودیم
جنگ شد! جبهه رفت، ما بودیم
نه که منّت سر کسی! نه، فقط
بابت اینکه بعدها به غلط،
کار، تحریف و بازگو نشود
حرف حق، بغض در گلو نشود..
بارها سوختیم و دم نزدیم
هیچ ! حرف از زیاد و کم نزدیم
که نلرزد ز غم صدای امام
همۀ هستیام فدای امام
تک به تک، خوبها سوار شدند
توی تابوتها قطار شدند
آخرش از قطار جا ماندیم
جنگ هم ته کشید و ما ماندیم
ما و یک قطعنامۀ مبهم
بار سنگین یک جماران غم
ما و فقدان چلچراغ امام!
پشتمان را شکست، داغ امام
ما و شهری که مثل قبل نبود
ما و گَردِ زمان که خیلی زود،
کلّ جریان جنگ را پوشاند
خاک، روی تفنگ را پوشاند
سُربهای مذاب، سرد شدند
قهرمانان جنگ، طرد شدند
سرخی روی ملّت از سیلیست
کف بازار، جنگ تحمیلیست
دادن خرج خانه هیهات است
نان خالیش هم مکافات است
فقر و ظلم و فساد میبینیم
در خبرها زیاد میبینیم،
که فلان نقطه اختلاس شده
مملکت لقمۀ خواص شده..
از چپ و راست! ناامید شدیم
غصّه خوردیم و موسفید شدیم
دلخوریهایمان به جاش، ولی!
وای اگر یک نگاه چپ به علی...
خُلف، در وعدۀ الهی نیست
راه ما، راه اشتباهی نیست
گرچه کلّی فشار روی همهست
خاک! ناموس و آبروی همهست
نقل ناموس، نقل بازی نیست
خاک ما جای ترکتازی نیست
های دشمن، خیال بد نکنی
این خطّ قرمز است! رد نکنی..
آنچنان که به روز معتقدیم
«ما به سیّد هنوز معتقدیم»
نسل امروز! نسل سوخته نیست
نسل ما نسل خودفروخته نیست
✍🏻 #حسین_خزایی✍
🏷 #انقلاب_اسلامی | #بصیرتی
🇮🇷
#جمهوری_اسلامی_ایران
#انقلاب_اسلامی
هَلا در باغ! جایِ باغبان هیزُم شِکن باشد
هَلا زخمِ تبر بر جانِ سَرو و ناروَن باشد
هَلا از خَرمنی یک خوشه گندم سهمِ خان گردد
هَلا گُل! دستمالِ دستهیِ زاغ و زَغَن باشد
مبادا شاخهای از ریشههای خویش دور اُفتد
مبادا! هیچ قومی دور از اَصلِ خویشتن باشد
* *
مبادا تارِ مُویی از سرِ این خاک کم گردد!
مباد آشفته این زُلفِ شِکن اَندر شِکن باشد
الهی روزگارِ مردمانِ خوبِ این سامان
به دور از جنگ و ننگ و قَحط و آشوب و مِحَن باشد
"وطن باشد! نباشم من؛ نباشم من، وطن باشد!"
"الهی تا اَبد! ایرانِ من، ایرانِ من باشد"
مبادا راه را گُم کردن و در چاه اُفتادن
به نامحرم یقین و بر برادر سوء ظَن باشد!
اگر دردیست در این خانه! درمان هم در این خانهست
مَحال است اجنبی دلسوزتر از هموطن باشد!
(چه باک از موجِ بَحر، آن را که باشد نوح کشتیبان)
چه باک از موج! وقتی در دلت حُبُّ الوطن باشد
چه باک از موج! وقتی ناخدایی باخدا داری
زَعیمِ شیعه باید هم حسین و هم حسن باشد
اگر در هر قدم! بیمِ هزاران راهزن باشد
وَگَر در دستِ دشمن تیغ و بَر دستم رَسَن باشد
به خونِ او که رویِ سنگِ قبرش حَک شده سرباز
همه سرباز او هستیم! تا جان در بدن باشد
* *
سه رنگِ سرفرازِ تا اَبد در اِهتزازِ من!
بمان بر تارَک تاریخ، تا مَهدِ کُهن باشد!
همیشه جایت آن بالاست و پایین نمیآیی
مگر! روزی که پرچم روکِشِ تابوتِ من باشد
✍️ #حسین_خزایی