.
#زمزمه
#حضرت_زهرا_زمزمه
#سبک_به_سمت_گودال
به سمت زهرا از حجره دویدم من
عمر جلوتر بود دیر رسیدم من
فاطمه افتاد و آه کشیدم من
لگد به پهلو خورد دیر رسیدم
صدایی از بین شعله شنیدم من
سینه زهرا سوخت دیر رسیدم من
دود فراگیر بود خوب ندیدم من
محسن من شد سقط دیر رسیدم من
خیلی خجالت از حسن کشیدم من
حامی مادر بود دیر رسیدم من
صدای سیلی از کوچه شنیدم من
شکست گوشواره دیر رسیدم من
چشم پر از خون شد خوب ندیدم من
غلاف بالا رفت دیر رسیدم من
رو بدن زهرا عبا کشیدم من
فاطمه از هوش رفت دیر رسیدم من
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#محمدعلی_قاسمی_خادم✍
#سبک_بسمت_گودال_از_خیمه_دویدم
.
.
#حضرت_زهرا_زمزمه
#زمزمه #احراق_البیت
خودش نوشت - خودِ قاتلش نوشت
از آتیش و هیزم و درِ بهشت
خودش نوشت - به #معاویه نوشت
از میخ و پهلوی مادرِ بهشت
(خودش نوشت - خود قاتلش نوشت)
کاری کردم
با تازیونه / دستش بیفته / در کمی واشه
کاری کردم
پشت در اُفتاد / یه جوری زدم / نتونه پاشه
کاری کردم
تا آخر عمر / این صحنه یاد / مرتضی باشه
بند دوم:
خودش زده - خود قاتلش زده
رفته و حالا توو کوچه اومده
حسن نگفت - کی میدونه چی شده؟
روی چادر چرا جای لگده؟
(خودش زده - خود قاتلش زده)
کاری کرده
هم چش زهرا / هم چش حسن / سیاهی میره
کاری کرده
برا پا شدن / بی بی از حسن / کمک میگیره
کاری کرده
کریم عالم / توو بچگی از / زندگی سیره
.
#عبدالله_باقری✍
#هجوم_به_بیت_وحی
.👇
.
#حضرت_زهرا_زمزمه
#کوچه_بنی_هاشم
#زمزمه
خونمون این طرفه
کجا داری میری برگرد مادر من
می افتی هی رو زمین
داره می سوزه واست قلب حسن
باز می سوزه جگرم / از آه حسرت من
کاش اون سیلی، مادرم! / می خورد توو صورت من
وای مادر - وای مادرم ۴
هی داری دست می کشی
داری دنبال چی می گردی رو زمین
گوشوارت دست منه
که شکسته با پاش این نامرد لعین
ای جون من به فدات / میره سیاهی چشات
داری می لرزی میگی / چیزی نگو به بابات
وای مادر - وای مادرم ۴
#رضا_تاجیک ✍
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا_زمزمه
گفتم نیا
مغیره ها حیا ندارن
گفتم نیا
داغتو رو دلم میزارن
اومدی حیف که خسته دیدمت
آینه ی من، شکسته دیدمت
سرو علی، نشسته دیدمت آه
زخمیه دستای نامردی تو
مردم تا به خونه برگردی تو
بند دوم
به کی بگم
گرفته بغض راه گلومو
با یه غلاف
از من گرفتن آرزومو
شعله زده ، آتیش به جون من
حرف دله، من و تو و حسن
پیش یه مرد ، زنو نمی زنن آه
برگشتی به خونه اما نیلی
دق دادن علی رو با یه سیلی
#ناصر_دودانگه ✍
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا_زمزمه
#بستر_بیماری
#زبانحال_مولا
زبان حال امیرالمومنین علیه السلام با صدیقه طاهره سلام الله علیها
داره دل جوون تو
یک دنیا آرزو
درد و دلاتو این دم
آخر بهم بگو
حتی رمق نداری که
از من بگیری رو
از این شکستنت ، جونم بدم کمه
زخم تومرهمی نداشت ای مرهم همه
ای زخمیه غلاف، کارم کشید به آه
درده بگن که زهرا رو زد یه غلام سیاه
دستای یه حوریه مگه چقد تاب داره
یکی نگفت ای قنفذ ، زدن هم آداب داره
شرمنده ی چشات شده
این صورت کبود
اگه تو بستر افتادم
تقصیر من نبود
شرمنده ام دل می کنم
از خونه ی تو زود
گریه نکن علی ، به گریه هام بخند
من سر به زیر شدم که تو باشه سرت بلند
شرمنده ام اگه اشک تو آتیشه
آقا سر غسل تنم ،موهات سپید میشه
میگم به پیغمبر که توو کوچه تنها بودی
با دستای بسته ت هم پناه زهرا بودی
#ناصر_دودانگه ✍
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا_زمزمه
#زبانحال_مولا
دلخوریم از روزگار، آتیش زدن رویای مارو
همسر از همسر خجالت می کشه دنیای مارو
خونه ی خوشبختی مون حالا شده ویرونه ی ما
پای نامحرم نباید وا می شد تو خونه ی ما
تو افتادی
ولی بازم برام سپر بودی
می بردنم تو زیر در بودی
نمی تونستی از جا پاشی
تو افتادی
چطوری دوره کردنم دیدی
طنابو دور گردنم دیدی
نمی تونستی اما پاشی
یه دل از من ، یه دست از تو
چه پهلویی شکست از تو ...
بند دوم
از زبان حضرت زهرا (سلام الله علیها)
فکر نمی کردم یه روز اینقد زیاد شه غربت من
ببینم داره می ریزه اشک تو رو صورت من
گریه داری ؟ گریه کردن که به یه مولا نمیاد
سرتو پایین بیار ، دستم دیگه بالا نمیاد
دارم میرم
لاله ها عمرشون به دنیا نیست
تو دنیا دیگه جای زهرا نیست
گریه واسه عمر کمم کن
حلالم کن
نود روزه که زحمتت دادم
کبود شده تو خونه ت افتادم
یه کم دیگه تحملم کن
جوون بودم حالا پیرم
حلالم کن، دارم میرم
#ناصر_دودانگه ✍
#فاطمیه
.👇