eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
14.1هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. از دست داده گریز دوم به روضه فرزند -( گریز به روضه ی حضرت رقیه(س) برای فرزند دختر ) آی پدر و مادر دختر از دست داده، دختر برکت زندگی و شیرینیه زندگیه، می گن دختر غمخوار باباشه، خدا نکنه برای باباش مشکلی پیش بیاد دخترش از همه نگران تره برای باباش، آخه می گن دختر بابائیه، همین طور اگر برای دختر هم مشکلی پیش بیاد بابا برای برطرف کردن مشکل دخترش خودش رو به آب و آتیش می زنه، اگر خدای نکرده دختر شما از یه بلندی به زمین بیفته و شما شاهد ماجرا باشی چکار می کنی؟! بمیرم کربلا سر امام حسین به روی نیزه و مشاهده کرد که رقیه از روی ناقه ای به زمین... نقل شده شبی رقیه از روی ناقه به زمین افتاد یک دختر سه ساله آن هم نیمه ی شب ناخودآگاه از روی شتر به زمین بخورد، خدا می داند؟ آیا این دختر دیگر توان راه رفتن را داشته باشد یا...؟ و از آن شبی که از روی ناقه افتاد دختر بچه های دیگر و گاهی زینب به او کمک می کردند تا راه برود . همه ی بدن رقیه درد می کرد. این طفل سه ساله را پس از گرسنگی و تشنگی چه منزل سوار بر ناقه و گاهی پیام تا شام آوردند. رقیه در خرابه شبی سر از خواب برداشت، آنقدر گریه کرد و پدر را طلب کرد که صدای گریه اش به گوش یزید ملعون رسید؛ دستور داد سر بریده ی پدرش را برایش ببرید، سر بریده ی امام حسین را برای رقیه آوردند، دو دست کوچکش را به صورت پدر گذاشت، سر را برداشت، به سینه چسباند و با اشک و با سوز و گداز با سر بریده ی پدر سخن گفت: « یا ابتاه ! من الذی خضبک بدمائک؟ » یا ابتاه ! من الذی قطع وریدیک؟ یا ابتاه ! من الذی ایتمنی علی صغر سنی؟ یا ابتاه ! من للیتیمه حتّی تکبر...؟ یا ابتاه ! لیتنی توسدت التراب و لا اری شیبک مخضباً بالدماء » یعنی: « ای پدر جان! چه کسی تو را به خونت رنگین کرد؟ ای پدر جان ! چه کسی رگ های گردنت را برید؟ ای پدر جان ! چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ ای پدر جان ! دختر بی پدر به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ شود؟ ای پدر جان ! کاش نابینا بودم تا این منظره را نمی دیدم. ای پدر جان ! کاش خاک را بالش زیر سر قرار می دادم، ولی محاسن تو را خضاب شده به خون نمی دیدم.» با سر بریده مشغول سخن گفتن بود که ناگهان دیدند همین طور که دارد حرف می زند و سر بابا در دامن رقیه است صدای یتیم حسین ضعیف تر شد و کم کم دیدند صدای دختر نمی آید. .
. ختم دختر نوجوان عزیز خفته   در  خاکم          گل    باغ   دلم     بودی درخشان   گوهر   پاکم           چراغ   محفلم    بودی کجا یابم دگر   چون تو           اگر گِرد جهان گردم تو را ای نازنین دختر             که یار و همدمم بودی   کجایی   دختر  غم     پرور   من عزیز  خوب   و از  گل   بهتر من هنوز هم  با  چنین   ماتم     نشینی  نمیشه     مُردن        تو    باور   من     جوان   نازنین     در خاک     رفتی از این  دنیای  غم   غمناک    رفتی زدی     آتش   به   جان  دوستداران    چو گل  پاک   آمدی  و  پاک  رفتی     ای جگر گوشه  که دیده‌ی  من  جای  تو   بود دلم     آشفته     آن      قامت   رعنای   تو    بود کی خبر   داشتم   از کینه   این   چرخ   کبود              که چو صیاد کمین کرده    جویای   تو  بود . الهی از کفم رفت دختر من. چراغ خانه ی من دختر من. همی نالم زمرگش روز وشبها. کای دختر پدر جان مانده تنها. اگر بودی کنار بستــــــــــر من. به وقت مــــرگِ بابا،دختر من. سرم در وقت مُردن میگرفتی. به زانویت عــــزیزم میگرفتی. ولی حالا به جای دخترم مــن. سرت گیرم به دامن دخترم من. زداغت ناله ها دارم عـــــزیزم . چرا از کف تو را دادم عـــزیزم. (غلام) دسـت دعا دارد همیشه. بقاء دختــــران خواهد همیشه. . درعزای دخترجوان نازنین دخترگلعذارم طاقت دوریت راندارم آتش افکنده هجرت بجانم خوش بودازغمت جان سپارم خون شدآخردل نامرادم کی رودخاطرتوزیادم این من واین غم بی شمارت بعدازاین کس نیایدبه دادم کربلای محمد مهرى .