eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
امیر حسین یعقوبیان, [11.06.20 17:10] . مجالس ختم و ترحیم ----------------------------- صبر ایوب نصیب دل محزون شما داغ وماتم نشسته به دل خون شما صبر کردن ز غم داغ عزیزان مشگل رحمت حق به روان گل مدفون شما نای نی سوزد و سازد ز انوار رخش سوگواری بشود ناله و مضمون شما بی قراری ز غم داغ عزیزان دارید صبرباشد دمی مرحم ومعجون شما ای گل رفته سفر گوهر پاک بوده ام تا به ابد من مدیون شما لیلی این دل غمدیده بگویم هر جا من به دنبال تو هستم مجنون شما روز و شب در به در روی توأم خون دل خوردم و محزون شما --------------------------- شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان ) . امیر حسین یعقوبیان, [11.06.20 17:15] . دارم به سر هوای تو یا ایهاالغریب دارم به لب نوای تو یا ایهاالغریب حسرت به دل نشسته ام و زار می زنم در داغِ کربلای تو یا ایهاالغریب عمری است بین هیئت تو خو گرفته ام با بیرق عزای تو یا ایهاالغریب ایل و تبار من همگی نوکر تواند من هم شدم گدای تو یا ایهاالغریب شکر خدا که بینِ سلاطینِ این جهان افتاده ام به پای تو یا ایهاالغریب با اسم اعظمت گره ها باز می شود بینِ حرم سرای تو، یا ایهاالغریب سایه فکنده روی سرم، ای قتیلِ اشک دست گره گشای تو یا ایهاالغریب آشفته ام به گیسوی آشفته ات حسین می میرم از بلای تو یا ایهاالغریب لعنت به آن کسی که سرت را بریده است در پیش بچه های تو یا ایهاالغریب تنها شدی و پیروهنت پاره پاره شد ای جان من فدای تو، یا ایهاالغریب .
. ‍ علیه‌السلام هوای بال و پرم میل کربلا دارد دویدنم عقب ناقه ماجرا دارد دلیل اشک مرا اهل اشک می‌فهمد نمی‌شود بنویسم، قلم حیا دارد حکایتی جگرم را به درد آورده حکایتی که اشاره به روضه‌ها دارد میان سجده لگد خورد غیرت سحرم کسی که می‌زندم بغض مرتضی دارد بریده شد نفسم بارها پی ناقه کجا سه ساله چنین طاقت مرا دارد؟ دلم شکست و روی خاک با سر افتادم که پای خستۀ من آبله کجا دارد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. وفات حضرت (س)، 🎤 عمه‌ی صاحب الزمان، بانو من فداي شما گداي شما مددي كن كه خاك بوس توأم ام‌كلثوم، دختر زهرا بي بي ِ چاره ساز ادركني اي شفاعت كننده‌ی فردا ما همه مستحق لطف توئيم دستمان را بگير، روز جزا من و ايل و تبار من مجنون تو و ايل و تبار تو ليلا پدر و مادرم به قربانت خواهر بي نظيرِ خون خدا جان زهرا بيا همين امشب كربلاي مرا نما امضا نوه‌ی پاك حضرت احمد جايگاهت بود بسي بالا در حجاب و عفاف، فاطمه‌اي خواهر خوبِ زينب كبري در صبوري حسن، به شكل دگر در شجاعت شبيه شير خدا زنده‌ی ربناي تو حيدر کشته‌ی گريه‌هاي تو عيسي فرش راه تو بال جبرائيل خاك پاي تو جنت‌الْاَعلي اي نجابت دخيل چادرتان وي سخا و شرف دخيل شما اُسوه‌ی پايداري و عفت اي وقار هميشه پا بر جا دائماً بر زبانتان جاري سورهی قدر و كوثر و شورا چشم تو ساحلِ نجات همه دل طوفانيِ شما دريا ساكن كوي تو همه عالم ريزه خوار دو دست تو موسي شب آخر چه روضه‌اي داري در دلت باز هم شده غوغا تا كه يك جرعه آب مي‌بيني خود به خود روضه مي‌شود بر پا بوده‌اي در كنار اهل حرم در زمين غريب كرببلا نينوايي شدي بلا ديدي اي ركابِ امام عاشورا موقع رفتنت فقط بودي ياد لبهاي تشنه‌ی سقا غمِ زينب غمِ شما بانو غمتان داغ سيدالشهدا ياد آن روزها كه مي‌ديدي آتش از خيمه‌ها كه زد بالا... معجرش سوخت بينِ آتش و دود دختري از نوادگانِ شما ياد آن روز كه ميان حرم تشنگي بود و آه بود و نوا ياد آن روز كه به نِي زده شد سرِ شش ماهه‌ی رباب حتي ديدي از نِي چگونه مي‌افتاد سرِ پاك عليِ اصغرها دست و پا زد مقابل چشمت قاسم و اصغر و گل ليلا مادري كودكش لبش تشنه در پيِ آب بود واويلا روي تل بوده‌اي؟ نمي دانم همره خواهرت گل طاها ياد آن روز كه جدا مي‌شد رأس پاك برادرت ز قفا بين گودال دست و پا مي‌زد شاه، در زير دست و پا تنها كربلا داشت زير و رو مي‌شد با صداي شكسته‌ی زهرا كربلا بود و نغمه وَلَدي كربلا بود و ذكر وا اُمّا شاعر: 👇
. ای مدینه دوباره برگشتم با دل پر شراره برگشتم بی علی ، بی رقیه ، بی عباس با همین گاهواره برگشتم از مسیری که بهرِ سنگ زدن می گرفتند استخاره، برگشتم همرهم بود زیور آلاتم ولی بی گوشواره برگشتم آه، از خیمه ای که غارت شد با دو چشم ستاره برگشتم از کنار تن لگد مال و بدنِ پاره پاره برگشتم با حجابی که بینِ آتش سوخت از دل هر نظاره برگشتم .
. بر ناله های بی اثرم توبه می کنم بر حال و روز پر شررم توبه می کنم با گریه های خویش به جایی نمی رسم حالا بر اینکه بی سپرم توبه می کنم بال و پرم فدای گناهم شد و شکست بهر شفای بال و پرم توبه می کنم هر چه به در زدم، درِ این خانه وا نشد دلخسته ای به پشت درم توبه می کنم خشکیده است چشم همیشه بهاری ام اشکی بده بر این بصرم، توبه می کنم یاسیدالکریم، پناهم نمی دهی ؟ من آن گدای در به درم توبه می کنم یاد عذاب، درد سرم را زیاد کرد از آنچه آمده به سرم توبه می کنم عمرم گذشت و هر سحر از غافلین شدم حالا برای هر سحرم توبه می کنم هرکس که رفت کرببلا توبه کرد و رفت  امشب منم به عشق حرم توبه می کنم .
. با جرم بی‌حساب و سراپای سوخته پر می‌زنیم سمت حرم‌های سوخته پر می‌زنیم تا حرم کربلایی‌ات ای سر بریده‌ی غم عظمای سوخته آقا سلام بر لب عطشان و زخمی‌ات آه ای غریب، ای جگر و نای سوخته در قتلگاه بر تو و اطفالت ای حسین رحمی نکرد لشگر اعدای سوخته حتی همان زمان که لبت شعله میکشید شد تشنه ی لبان تو دریای سوخته افتادی و رمق ز تنت نیزه ای گرفت بر سینه ات نشست رد پای سوخته یک تیغ کُند، بوسه گه حنجر تو شد ای روشنای هر شب دنیای سوخته ای وای بر رباب و سر شیرخواره اش ای وای بر رقیه و موهای سوخته .
. ( سلام الله علیها ) 🎤 ای همسر با غیرت طاها خدیجه ای شان تو بالاتر از بالا خدیجه روح بلندت اوج اَوْاَدْنا خدیجه تو دایم الْاِنفاق هستی یا خدیجه داروندار حضرت زهرا خدیجه شب تا سحر مشغول تسبیح و دعایی اول مسلمانِ زنِ دین خدایی تنها طرفدار حریم مصطفایی مادر بزرگِ خاندان هَلْ اَتایی همراه احمد بوده ای هر جا خدیجه دارایی ات را دادی و دلبر گرفتی بار اِلَم از دوش پیغمبر گرفتی سیب بهشتی خوردی و کوثر گرفتی زهرا که آمد رتبه ی مادر گرفتی ای که مقام تو بوَد والا ، خدیجه پای نبی تا لحظه ی آخر نشستی با غیرتت بت های یثرب را شکستی انفاق را هرگز به روی دین نبستی در تنگنای ظلم، حق را می پرستی در راه حق کردی فدا جان را خدیجه از اهل یثرب طعنه و دشنام خوردی خونِ جگرها در رهِ اسلام خوردی خونِ دل از زن های نافَرجام خوردی آن قدْر هم حرف بد از اقوام خوردی که دل بریدی آخر از دنیا خدیجه سجاده پای بندگی ات ایستاده اصلاً مقام توست، مِعْراجُ السَّعاده دین خدا پیمانه و عشق تو باده باید به زهرا گفت، ای محراب زاده جاری نگردد اشکهایت با خدیجه مادر که باشد شان دختر پایدار است این چارچوبِ خانه حتی استوار است مادر نباشد ، روز روشن شام تار است امشب دل زهرا برایت بی قرار است .. بعد تو ، زهرا می شود تنها خدیجه بوی جدایی می دهد هُرمِ صدایت دیگر نمی آید صدای ربنایت این لحظه های آخری باید برایت روضه بخوانیم از غم کرببلایت تا چشم های تو شود دریا خدیجه امشب تمامِ بسترت را غم گرفته اِنسیَّةُ الْحورایِ تو، ماتم گرفته با اینکه قلب حضرت خاتم گرفته شکر خدا دورِ تو را مَحرَم گرفته وای از غروب روز عاشورا، خدیجه ✍ .👇
. چشمی که دریا می شود شبهای جمعه محبوب زهرا می شود شبهای جمعه توبه همان اشک است، با اشکی که دارم این دیده زیبا می شود شبهای جمعه گرچه گنهکارم، ولی با دست زهرا این نامه امضا می شود شبهای جمعه درد فراق کربلا، درد گناهم این دو هم آوا می شود شبهای جمعه خیلی دلم حال و هوای گریه دارد در سینه غوغا می شود شبهای جمعه از اول هییت همیشه رسم این است با روضه معنا می شود شبهای جمعه عطر حرم تا بر مشام من می آید دردم مداوا می شود شبهای جمعه فرقی به فرزندان زهرا نیست اما باب الحسین وا می شود شبهای جمعه هرجا که نامی از حسین آید یقیناً عرش معلا می شود شبهای جمعه با روضه های شاه بی لشکر همیشه غم خانه بر پا می شود شبهای جمعه چون قامت زهرا خمید از زخم حنجر هر قامتی تا می شود شبهای جمعه اصلاً نميخواهم دگر روضه بخوانم... ...مادر که تنها می شود شبهای جمعه شبهای جمعه سوختن را دوست دارم گریه به شاه بی کفن را دوست دارم ✍ .
نگاه کن جَلواتِ کتاب ناطق را به کوه طور ببین سجده‌ی شقایق را امام پنجم شیعه پدر شد و حالا گرفته در بغل خویش امام صادق را ز گوشه‌ی لبش، از خنده‌اش عسل ریزد به جای نقل، خدا بر سرش زُهَل ریزد مدینه بود و شبی مثل ماه، نورانی شبی که گشت زمان غرقِ نور افشانی شبی که حضرت باقر لبش شکوفا شد نداشت مثل همان شب مدینه دورانی خبر رسید ملائک به شور آمده‌اند ز عرش روی زمین سمت نور آمده‌اند مدینه شاهد مولود بی‌نظیر شده عروس حضرت زهرا به او اسیر شد به کف گرفته علوم تمام عالم را مرید جاذبه‌هایش ابابصیر شده کرامت و حسناتش شبیه حیدر شد بلاغتِ نفسش هم، زُراره پرور شد تولدش خبر از نورگستری دارد شرافت قدمش ذره پروری دارد ملائکه همه در عرش یک صدا گفتند عروس حضرت زهرا چه گوهری دارد چه گوهری، که ربوده‌است قلب عاشق را به صولتش زده حق مُهر و مومِ حاذق را کرشمه‌های نگاهش بهشت می‌سازد برای دلشده‌ها، سرنوشت می‌سازد خودش حرم که ندارد، ولی دل ما را شبیه صحن و سرا خشت خشت می‌سازد شمیم عطر تنش بوی یاس را دارد تمام زندگیش بوی ربنا دارد به یمن مقدم صادق، خزان تمام شد و رسیده موسم شادی و، غم حرام شد و رسیده‌اند همه بهر تهنیت از عرش مسیر خانه‌اش امروز ازدحام شد و همینکه بوسه ز پایش فرشته می‌چیند ترانه روی لب جبرئیل می‌شیند رسید و جامعه را شیعه کرد و انسان کرد مطیعِ امر خدا را شبیه ِ سلمان کرد لطافت از نفحاتش چکید و، عالم را به خلصت نبوی یک شبِ مسلمان کرد رسید و داد خدا دست او شفاعت را نوشته‌اند به خاک رهش هدایت را نوشته‌اند به وصفش شفاعتش حتمی است گدا که داشته باشد کرامتش حتمی است به ما که شیعه‌ی اثنی‌عشر شدیم، حتماً به حشر و محشر کبری عنایتش حتمی است مسیر خانه‌اش از آسمان گذر دارد بدیهی‌است که از عرش هم خبر دارد
. علیه السلام علیه السلام 🌸✨🌸✨🌸 🏳بند اول: اومده دنیا نهمین مولا اومده یاسِ علی و زهرا باغِ گلِ وِلا ثمر داده خدا به عالمین خبر داده به حضرتِ رضا قمر داده، قمر داده پسره سلطانه ماشاءَ الله جلوه ی رحمانه ماشاءَ الله معنی ایمانه ماشاءَ الله، ماشاءَ الله یا جواد الائمه یا مولا جان 🌸🌼🌸 🏳بند دوم: تو چه زیبایی تو بی همتایی یکی یک دونه واسه آقایی رو سره نوکرا بکش دستی با تو نمی خوریم به بن بستی امامِ شیعه ها شما هستی، شما هستی دوای دردامی، باب المراد همیشه باهامی، باب المراد دنیا و عقبامی، باب المراد، باب المراد یا جواد الائمه یا مولا جان 🌺⭐️🌺⭐️🌺⭐️🌺⭐️🌺 🏳بند سوم: اومده مهتاب به دل ارباب اومده دنیا نور عالم تاب اسم قشنگشه، علی اصغر اسماً و سیرتاً، مثه حیدر حسین شده بابا، رباب مادر، رباب مادر نسبش هست علوی، ماشاءَ الله هیبتش مرتضوی، ماشاءَ الله وجناتش نبوی، ماشاءَ الله، ماشاءَ الله مددی یا علی اصغر یا مولا 🌸🌺🌸 ✍️به قلم: 🎵ملودی: 🎼 .👇
. سالیانی است که از داغ تو ماتم دارم بینِ دیباچه ی چشمان ترم غم دارم شور و حالی است که در سینه دمادم دارم روز و شب در دل خود شور مُحرم دارم و فقط یک سفر کرببلا کم دارم سینه ی ما شده ماتمکده ی آل الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله به سرِ نیزه نشستی و عزادار شدم با همان روضه ی گودال، گوهربار شدم ریزه خوارِ تو و دستان علمدار شدم شیعه ی غیرتیِ حیدر کرار شدم (چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم) رخنه کرده به دلْ عشق پسر سیف الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله منکه یک عمر گدای درِ تو می باشم بال و پر سوخته ی خواهر تو می باشم ای گل فاطمه خاکستر تو می باشم داغدار تو و آن حنجر تو می باشم خاک زیر قدم مادر تو می باشم کاش بودیم شبی پیش اباعبدالله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله من از آن دست کریم تو حرم می خواهم ای کریم بن کریم، از تو کرم می خواهم تا بیایم به حرم بال و پرم می خواهم من گدای توام و از تو دِرَم می خواهم بینِ روضه ز شما چشم ترم می خواهم وعده ی ما شب جمعه حرم ثارالله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله شرف میکده از نام حسین است، حسین عسل هر عسل از کام حسین است، حسین لب پیمانه تر از جام حسین است، حسین دلم افتاده ی در دامِ حسین است، حسین مرغ روحم به روی بام حسین است، حسین حاجیِ کوی حسینم به سوی قربانگاه هر که دارد هوس کرببلا بسم الله آمدم تا که به من راه نشانم دادند بی زبان بودم و از عشق زبانم دادند بینِ روضه همه شب آه و فغانم دادند بی پناه آمدم و خطِ امانم دادند گوشه ی کرببلا جاه و مکانم دادند گفت در جمع شهیدان خدا روح الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله عاقبت حاجت این خسته روا می گردد مسِ این قلب، به عشق تو طلا می گردد هیئتِ سینه ی من کرببلا می گردد نوکرت با تو از این غُصه رها می گردد سفر کرببلا روزیِ ما می گردد نقشِ سربند همه جامعه ی حزب‌الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله شاهی و جایْ به هر سینه ی شیدا داری صاحب بیرقی و حضرت سقا داری و هوای منِ مسکین و گدا را داری سه علی داری و یک زینب کبری داری آنچه خوبان همه دارند، تو یکجا داری کاش پرواز کنم تا حرم از بیت الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله .
‍ . سالیانی است که از داغ تو ماتم دارم بینِ دیباچه ی چشمان ترم غم دارم شور و حالی است که در سینه دمادم دارم روز و شب در دل خود شور مُحرم دارم و فقط یک سفر کرببلا کم دارم سینه ی ما شده ماتمکده ی آل الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله به سرِ نیزه نشستی و عزادار شدم با همان روضه ی گودال، گوهربار شدم ریزه خوارِ تو و دستان علمدار شدم شیعه ی غیرتیِ حیدر کرار شدم (چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم) رخنه کرده به دلْ عشق پسر سیف الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله منکه یک عمر گدای درِ تو می باشم بال و پر سوخته ی خواهر تو می باشم ای گل فاطمه خاکستر تو می باشم داغدار تو و آن حنجر تو می باشم خاک زیر قدم مادر تو می باشم کاش بودیم شبی پیش اباعبدالله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله من از آن دست کریم تو حرم می خواهم ای کریم بن کریم، از تو کرم می خواهم تا بیایم به حرم بال و پرم می خواهم من گدای توام و از تو دِرَم می خواهم بینِ روضه ز شما چشم ترم می خواهم وعده ی ما شب جمعه حرم ثارالله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله شرف میکده از نام حسین است، حسین عسل هر عسل از کام حسین است، حسین لب پیمانه تر از جام حسین است، حسین دلم افتاده ی در دامِ حسین است، حسین مرغ روحم به روی بام حسین است، حسین حاجیِ کوی حسینم به سوی قربانگاه هر که دارد هوس کرببلا بسم الله آمدم تا که به من راه نشانم دادند بی زبان بودم و از عشق زبانم دادند بینِ روضه همه شب آه و فغانم دادند بی پناه آمدم و خطِ امانم دادند گوشه ی کرببلا جاه و مکانم دادند گفت در جمع شهیدان خدا روح الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله عاقبت حاجت این خسته روا می گردد مسِ این قلب، به عشق تو طلا می گردد هیئتِ سینه ی من کرببلا می گردد نوکرت با تو از این غُصه رها می گردد سفر کرببلا روزیِ ما می گردد نقشِ سربند همه جامعه ی حزب‌الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله شاهی و جایْ به هر سینه ی شیدا داری صاحب بیرقی و حضرت سقا داری و هوای منِ مسکین و گدا را داری سه علی داری و یک زینب کبری داری آنچه خوبان همه دارند، تو یکجا داری کاش پرواز کنم تا حرم از بیت الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله .