eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
10.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
شب بیست و یکم شهادت امام علی علیه السلام چرا زینب دخیل گریه بسته امیرالمومنین در خون نشسته به تیغ کینه امشب ابن‌ملجم سر مظلوم عالم را شکسته امیرالمومنین نقش زمین است شکسته از ستم فرق و جبین است فتاده مرتضی در بستر امشب عزیز فاطمه زینب غمین است شب داغ امیرالمومنین است تمام عالم هستی غمین است دم آخر به وقت احتضار ش کنار بسترش زینب حزین است دل اهل ولا خون گشته امشب حسن زین داغ محزون گشته امشب کنار بستر مولای عالم دل زینب پر از خون گشته امشب شب قدر وشب داغ و شب غم به دنیا گشته صبر شیعیان کم به هر جایی در عالم بینی امشب ز داغ مرتضی افتاده ماتم خدایا از گنه ما را جدا کن دگر امشب مرا حاجت روا کن شب قدر وشب مولای مظلوم بیا ما را گدای مرتضی کن تو را دارم علی جان غم ندارم به جز مهرت در این عالم ندارم چودارم حب و مهرت را در این دل دگر چیزی به دنیا کم ندارم دلی بشکسته امشب دارم ای دوست نگاهی کن به قلب زارم ای دوست اگر زاد رهم کوه گناه است ز عشق مرتضی بیمارم ای دوست
شب و بیست و یکم ماه مبارک رمضان شهادت امام علی علیه السلام به کوفه محشر کبرا بپاشد شهید کین علی مرتضی شد میان مسجد و محراب کوفه ز شمشیر ستم فرقش دوتا شد به دست ابن ملجم بین محراب علی کشته زشمشیر جفا شد علی مرتضی نفس پیمبر شهید کین به محراب دعا شد چودید آن فرق تا ابرو شکسته خدا از بنده اش حیدر رضا شد کنار پیکر در خون نشسته حسینش دیده گریان زین بلاشد به وقت بازگشتن سوی منزل امام مجتبی بر او عصا شد میان خانه زینب خون بگرید ز داغش خون جگر آل عبا شد همه عالم فدای غربت او که حیدر کشته در ماه خدا شد شهید راه قرآن و عدالت فدای دین حق آن مقتدا شد زمین و آسمان شهر کوفه ز سوز ماتمش ماتم سرا شد نه تنها شهر کوفه، بیت حیدر پر از ماتم همه ارض و سما شد بسوزد زینب کبرا از این غم که خون دل بر او قوت و غذا شد یتیمان آمده با کاسه ی شیر که بابای غریب از ما جدا شد یتیمان تازه فهمیدند حیدر پدر برهریتیم و بینوا شد همه گریان و نالان همچو زینب صفای خانه از خانه جدا شد بهشت آذین شده از بهر حیدر به جنت فاطمه صاحب عزا شد علی مرتضی مظلوم عالم دگر از بند رنج و غم رها شد غریب عالم امکان بود او که گریانش غریب و آشنا شد غریب عالم هستی کجا رفت به شهر کوفه بی او بی صفا شد تمام شهر کوفه سوخت از غم به پا در هر کجا بزم عزا شد بگرید زینب مظلومه ی او امام مجتبی صاحب عزا شد تمام عمر خود بر غربت او (رضا) عبد و غلامش در نواشد