eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
14.1هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام السلام ای ماه پنهان پشت استهلال ما ما به دنبال تو می‌گردیم و تو دنبال ما ماهِ پیدا، ماه پنهان، ماه روشن، ماه گم رؤیت این ماه یعنی نامۀ اعمال ما خاصه این شب‌ها که ابر و باد و باران با من است خاصه این شب‌ها که تعریفی ندارد حال ما کاش در تقدیر ما باشد همه شب‌های قدر کاش حَوِّل حالَنایی‌تر شود احوال ما این سحرها در زلال ربّنا گم می‌شویم این سحرها آسمان گم می‌شود در بال ما ما به استقبال ماه از خویش تا بیرون زدیم ماه با پای خودش آمد به استقبال ما گوشۀ چشمی به ما بنمای ای ابروهلال تا همه خورشید گردد روزی امسال ما 📝 .
. آمدیم از سفر دور و دراز رمضان پی نبردیم به زیبایی راز رمضان... سر به آیینهٔ الغوث زدم در شب قدر آب شد زمزمهٔ راز و نیاز رمضان دیدم این قدر همان آینهٔ خلّصناست دیدم آیینه‌ام از سوز و گداز رمضان بیش از این، ناز نخواهیم کشید از دنیا بعد از این، دست من و دامن ناز رمضان نکند چشم ببندم به سحرهای سلوک نکند بسته شود دیدهٔ باز رمضان صبح با بادهٔ شعبان و رجب آمده بود آن که دیروز مرا داد جواز رمضان شام آخر شد و با گریه نشستم به وداع خواب دیدم نرسیدم به نماز رمضان ............. الغرض! فیض خاص گشت تمام سهم ما باز، فیض عام شده‌ست دل ناباورم صدا می‌زد: میهمانی مگر تمام شده‌ست؟ گفته بودند آخر این ماه عاشقش سر به زیر خواهد شد گفته بودند با دلم هر شب توبه کن، توبه! دیر خواهد شد رمضان‌های بی‌شمار رسید همه شب‌ها گذشت پی در پی با خودم گفتم ای دل بی‌درد فرصت توبه می‌رود، پس کی؟ فکر این باش سال دیگر هم رمضان می‌رسد ز راه اما تو مگر می‌شوی عوض؟ هرگز تو مگر توبه می‌کنی؟ اصلا! تو فقط فکر آمدن، رفتن فکر در مسجدِ خدا بودن فکر با اشک خود غریبه شدن با همه شهر آشنا بودن چیست دیگر بگو که قلب تو را به تأمل، به فکر وا دارد؟ تو گمان می‌کنی به راه آیی؟ مرگ باید تو را به راه آرد ای دل، از حال خود مشو غافل چهره با اشک خود معطر کن فرصت گفت‌وگو کمی باقی‌ست خیز و فریاد توبه‌ای سر کن
. علیه‌السلام اگردینی‌ست‌باقی‌درجهان‌بی‌شبهه‌دین‌توست یداللهی که می‌گویند خود در آستین توست رضا با توست،کاظم با تو،صادق با تو،باقر تو که داغ حضرت زین‌العبادی بر جبین توست تو حتی قادری خورشید را زیر نگین آری که «نعم القادرُ الله» خود نقش نگین توست چراغی‌درجهان گرهست‌جز نورمنیرت‌نیست اگردرجان‌ماعطری‌ست‌عطریاسمین توست تمام خاک ایران را به پایت با رضا ریزیم اگرچه مرو تا بغداد جزئی از زمین توست نه‌رسم‌معتصم‌ماند و نه‌تلخی‌های‌امُّ‌ُّالفضل اگرشعری‌بجا مانده‌ست،شور دلنشین توست جواد‌الحق اشفعنی، تقی‌العشق ادرکنی اگر علم و یقینی هست از علم‌الیقین توست «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .@madahanpirbakran مجمع ذاکرین بخش پیربکران در ایتا https://chat.whatsapp.com/IDf8EAc7mKzFQW043heMUu آموزش مداحی امام‌حسین در وتساپ‌
و انسان هرچه ایمان داشت پای آب و نان گم شد زمین با پنج نوبت سجده در هفت آسمان گم شد... از آن روزی كه جانت را، اذان جبرئیل آكند خروش صور اسرافیل در گوش اذان گم شد تو نوح نوحی اما قصه‌ات شوری دگر دارد كه در توفان نامت كشتی پیغمبران گم شد شب میلاد در چشم تو خورشیدی تبسّم كرد شب معراج، زیر پای تو صد كهكشان گم شد ببخش، ای محرمان در نقطۀ خال لبت حیران! خیالِ از تو گفتن داشتم، اما زبان گم شد 🔸شاعر:
. بسم الله الرحمن الرحیم شب‌گريه‌های غربت مادر تمام شد زینب به گریه گفت که دیگر تمام شد امشب اذان گریه بگويد بگو، بلال سلمان به آه گفت: ابوذر! تمام شد طفلان تشنه، هروله در اشک می‌کنند ایام تشنه‌کامی مادر تمام شد آن شب حسن شکست که آرام‌تر! حسین چشم حسین گفت: برادر! تمام شد تا صبح با تو اُستُن حنانه ضجه زد محراب خون گريست كه منبر تمام شد زاینده است چشمه‌ی زهرایی رسول باور مكن که سوره‌ی کوثر تمام شد باور مكن كه فاطمه از دست رفته است باور مکن حماسه‌ی حیدر تمام شد؟ زهرا اگر نبود حدیث کسا نبود زینب نبود و واقعه‌ی کربلا نبود 🏴 ✍ یک بند از ترکیب‌بند .
. از شبنم اشک گونه‌هامان تر بود تشییع جنازۀ گلی پرپر بود از منبر دست‌ها که بالا می‌رفت در صحن حسینیۀ دل، محشر بود 📝 .
السلام ای ماه پنهان پشت استهلال ما علیرضا قزوه السلام اي ماه پنهان پشت استهلال ما ما به دنبال تو مي گرديم و تو دنبال ما ماه پيدا، ماه پنهان، ماه روشن، ماه گم رؤيت اين ماه يعني نامه ي اعمال ما خاصه اين شب ها که ابر و باد و باران با من است خاصه اين شب ها که تعريفي ندارد حال ما کاش در تقدير ما باشد همه شب هاي قدر کاش «حوّل حالنا»يي تر شود احوال ما اين سحرها در زلال ربّنا گم مي شويم اين سحرها آسمان گم مي شود در بال ما ما به استقبال ماه از خويش تا بيرون زديم ماه با پاي خودش آمد به استقبال ما گوشه ي چشمي به ما بنماي اي ابرو هلال تا همه خورشيد گردد روزي امسال ما نیایش بهار و انتظار
. دلا تا باغ سنگی، در تو فروردین نخواهد شد به روز مرگ شعرت سوره ی یاسین نخواهد شد فریبت می دهند این فصل ها تقویم ها، گل ها از اسفند شما پیداست فروردین نخواهد شد مگر در جستجوی ربّنای تازه ای باشیم وگرنه صد دعا زین دست، یک نفرین نخواهد شد مترسانیدمان از مرگ، ما پیغمبر مرگیم خدا با ما که دلتنگیم، سرسنگین نخواهد شد به مشتاقان آن شمشیر سرخ شعله ور در باد بگو تا انتظار این است، اسبی زین نخواهد شد! .
. علیرضا قزوه در غزلی به استقبال غزلی که تازگی از منتشر شده، رفته است. گرت هوای ولا باشد از بلا مگریز همیشه محو بلا باش از ابتلا مگریز چو ماه چنگ بزن بر سیاه پردهٔ شب از این شب، این شب لبریز ماجرا مگریز عصای معجزه‌ات را بکوب بر سر سحر ز ناخدا مهراس و ز بی‌خدا مگریز چو گردباد بگرد و سماع طوفان کن چو بیدهای پریشان ز بادها مگریز به روز حادثه از صوفیان غازی شو بیا و مرد قدر باش از قضا مگریز چراغ خیمه چو خاموش گشت باز مگرد تو آمدی که بمانی ز کربلا مگریز منافقان معاند تو را نظر نزنند از این حضور گرامی به انزوا مگریز نفیر گاو طلایی تو را نترساند عذاب سامریان باش، از صدا مگریز چراغ روشن امن یجیب را بفروز اجابت است، اجابت، تو از دعا مگریز عزیز هموطن من، عزیز هموطنم! از این بهشت صمیمی به ناکجا مگریز نه اژدهاست که کِرم شب است اسرائیل بر آر دستی و از این هزارپا مگریز .
. هنوز این کوچه‌ها این کوچه‌ها بوی پدر دارد نگاه روشن ما ریشه در باغ سحر دارد هنوز ای مهربان! در ماتمت هر تار جان من نیستان در نیستان، زخمه‌های شعله‌ور دارد نمی‌گویم تو پایان بهاری؛ بعد تو امّا بهار عیش ما لبخند از خون جگر دارد اگر خورشید رفت، این آسمان خورشید می‌زاید اگر خورشید رفت، این آسمان قرص قمر دارد در این بازار، عاشق‌تر کسی کز خود نمی‌گوید همیشه مرد کم‌گو دردهای بیشتر دارد مخواه از نابرادرها که یار و مونست باشند عزیز مصر بودن، یوسف من! دردسر دارد دو روزی مهربانا! غربت ما را تحمّل کن می‌آید آن که از درد تمام ما خبر دارد ✍️ . 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
. سالگزد طوفان اَلاقصی طوفان عزالدین قسام است طوفان آزادی‌ست طوفان اسلام است خشم سلیمانی‌ست آنک دلاور مردم غزّه برخاستند از جا پیچیده در عالم آوازۀ طوفان اَلاقصی آنک ببین رود خروشان جوانمردی از جای خواهد کند بر باد خواهد داد بنیاد نامردی اینک ببین دیوارهای آهنین پوچ‌اند وین سست‌تر از عنکبوتان در پی کوچ‌اند اینک ببین طوفان اَلاقصی جهان را تازه خواهد کرد این فتح و پیروزی مبارک باد صبح ستم‌سوزی مبارک باد اینک جهان در صبح اَلاقصی همراه با خورشید می‌خندد فردا از آن ماست برخیز فرزندم امشب دوباره اسم شب، صبح است فردا دوباره اسم شب طوفان اَلاقصی‌ست ✍🏻 ✍ 🏷 | | 🇮🇷