eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. بسم ‌الله الرحمن الرحیم چه افتخار بزرگی، رضا امام من است میان ظلمت شب ها، مهِ تمام من است زمان اوج گرفتاری ام میان حرم نوای "ضامن آهو مدد" کلام من است پر است دست من از برکت کرامت او سلام می دهم و می روم زیارت او... سلام حضرت نور و سلام شمسِ شموس سلام معنی لطف و کرم، انیسِ نفوس سلام بضعه ی احمد، عزیز قلب بتول سلام حجت هشتم، سلام ساکن طوس ابالجوادی و مشکل گشای ما هستی رئوفی و تو عطوفیّ و باسخا هستی شب ولادت تو من کبوتری شده ام ز عطر و بوی نسیمت پیمبری شده ام شبیه مادر ساداتی و شبیه علی به عشق نام نکوی تو حیدری شده ام تویی که آینه ی حیدری و زهرایی الا که نور دل نجمه ای و موسایی ولایت تو رضا، از شروط ایمان است زیارت حرمت، حجّ ما فقیران است براستی چه کسی در تمام این عالم به جز تو معنی و مفهوم لفظ "سلطان" است؟! گدایی در تو برترین اعمال است و حال زائر تو بهترین احوال است میان صحن عتیقت به کف سبو دارم من از غبار حریم تو آبرو دارم اگر چه حرف دلم را تو خوب می دانی؛ ولی درون حرم، اذن گفتگو دارم تهی است دست من آقا چه غم! تو را دارم تمام زندگیم را به تو بدهکارم ز رأفت تو همیشه پر است دستانم عنايت تو شده شاملم، مسلمانم ‌دروغ نیست، گزافه وَ یا مبالغه نیست؛ من از محبت تو ساکن خراسانم خوشم که مشهد تو مأمن و سرای من است عنایت تو که باشد، بهشت جای من است شدم کبوتر تو تا هوائیم کردی همیشه از حرمت، کربلائیم کردی گره زدی دل من را به پنجره فولاد به یک اشاره ی چشمت، رضائیم کردی مرا به فاطمه از این سرا جدا نکنید مرا که "ذاکر"تان گشته ام، رها نکنید .
‍ ‍ . تو این شبها (روزا)/ کاظمینی میشه دل دائم با پرِ دلم میشم عازم تا حرم حضرت کاظم آقام حاجتو میکنه روا آقام مریضا رو میده شفا یک جورِ دیگه نگام میکنه وقتی که میگم یا ابَالرّضا *بنفسی انتَ یا ابَالرّضا_۴* السّلامُ/ علَی المُعَذَّبِ فِی السُّجون بمیرم که دل تو شد خون از ظلم و اذیّت هارون بودی عمری اسیر زندونا بودی گرم مناجات و دعا دشمن با ناسزا میزد تو رو جون دادی به زیر شکنجه ها *بنفسی انتَ یا ابَالرّضا_۴* بیرون اومد/ از زندون جسم پر از خونِت پیکر نحیف و بی جونِت الهی بشم به قربونت امّا کفن کردن پیکرِتو امّا هیچ کی نزد خواهرِتو مثل جدّ غریب تو حسین هیچ کس جدا نکرده سرِتو *صلَی اللهُ علیکَ یا حسین_۴*
. علیه السلام ای که دستی گره‌گشا داری در رُخَت جلوه‌ی خدا داری خانه‌ای سبز و باصفا داری در حریمت برو‌ بیا داری نه عجب اینهمه گدا داری؛ ارث شاهی ز مرتضی داری شبم و از صباح می‌گویم از عنایات شاه می‌گویم پیش تو از فلاح می‌گویم این منِ گم، ز راه می‌گویم به خودم گاه‌گاه می‌گویم: "خوش بحالت امام رضا داری" * ای دل‌آرای کاظم و نجمه! ای تمنّای کاظم و نجمه! ای مسیحای کاظم و نجمه! نخل طوبای کاظم و نجمه! ماهْ‌سیمای کاظم و نجمه! عاشقی همچو مصطفی داری نوری و آبروی خورشیدی با ظهورت به خلق تابیدی تو سزاوار مدح و تمجیدی چه رئوفانه خیر باریدی یأسم امّا تو بحر امّیدی عوض خوف من، رجا داری مَعدِنُ‌الخَیر و مُنتَهای کَرَم! مهربان‌تر ز مادر و پدرم! سایه‌ات مستدام روی سرم جز در خانه‌ی تو، غیر حرم؛ حاجت خویش را کجا ببرم؟! "تو هوای دل مرا داری" * گره بستم به پنجره فولاد و قسم دادمت به‌ جان جواد شدم از بند حاجتم آزاد لطف تو نسخه‌ای مجرّب داد خانه‌ات تا همیشه باد آباد؛ که "برای همه دوا داری" * وصف سیمای توست آیه‌ی نور حرم امن توست وادی طور زائران تو "حَجُّهُم مَبرور" زائران تو "سَعیُهُم مشکور" ضامن زائران اهل قبور! که به قول خودت وفاداری گرچه تاریکم و سیَه‌رویم؛ گرچه کمتر ز بچه آهویم؛ در حریم تو در تکاپویم از ضریح تو عشق می‌بویم مثل دعبل من از تو می‌گویم من شدم شاعرت، عبا داری؟! ای که شرط قبول ایمانی! بی تو دورم من از مسلمانی تو نه تنها عزیز ایرانی؛ نه فقط قبله ی خراسانی؛ به دو عالم امیر و سلطانی تو احاطه به ماسوا داری یاکریمت شدم، اسیرم کن گاه گندم بریز و سیرم کن سرکِشم من، تو سربزیرم کن روسیاهم، تو دلپذیرم کن و مرا شیعه‌‌ی غدیرم کن "ای که اعجاز کیمیا داری" * التفاتی به حال زارم کن کربلای مرا فراهم کن و مرا مُحرِمِ مُحَرّم کن چشم من را شبیه زمزم کن قلب من را اسیر ماتم کن ای که بهر حسین عزاداری! روضه خواندی ز پیکری زخمی نه فقط از تن، از سری زخمی از نفَس‌های حنجری زخمی از لباس مُطهّری زخمی... صاحب چشمه‌ی تری زخمی! که به دل داغ بوریا داری * تضمین از سروده‌ی آقای محمدجواد پرچمی. اشاره به روایت: انّ یَومَ الحُسین اَقرَحَ جُفونَنا... .
ای بوی بهشت احمد! ای سرّ اِله! از جلوه‌ی حُسنت آبرو دارد ماه تابید چو نور طلعتت گفت نبی: لـا حَــولَ وَ لـاقُـــوَّةَ اِلّـا بِــالـلـه ✍️
. ز نور خویش پُر کرده ماه شعبان را به شور و شین درآورده قلب مرغان را رسیده است مسیحای آل پیغمبر که جان تازه ببخشد دوباره ایمان را همانکه آمدنش را نوید می دادند به سر رسانده کنون انتظار ادیان را حَسن چه دسته گل نرگسی بغل دارد! ز اشک شوق دهد آب، باغ دامان را زمین سامره شد "سُرَّ مَن رأى"تر، چون گرفته است در آغوش، جان و جانان را امام ماست همانی که بدو میلادش فصیح گونه تلاوت نموده قرآن را به شوکتش بنِگر! با نسیم یک نفسش ز های و هوی نشانده خروش طوفان را "بِیُمنِه رُزِقَ الناس"؛ می کند نازل_ خدا به یمن نگاهش به خاک، باران را همیشه عطر عنایات اوست قابل حس طراوتی ست که داده به ما گُل نرجس به حُسن خُلق و نجابت پیمبرش خوانید شجاع زاده و کرّار و حیدرش خوانید شده ست آینه ی آیه ی"یُطَهّرکُم" زلال و پاک و مطهّر، چو کوثرش خوانید سخا و جود و کرَم می چکد ز انگشتش حَسن صفات، چنان سبط اکبرش خوانید گرفته دست مرا بارها شبیه حسین بلندمرتبه چون جدّ اطهرش خوانید همانکه ناجی اسلام و از تبار علی ست روا بوَد که یدُالله دیگرش خوانید به حکم آیه ی قرآن، "خَلیةُ الارض" است زمین به سلطه ی مهدی ست، رهبرش خوانید هرآنکه منکر او شد، چه سود از دینش؟! اگر که زاهد شهر است، کافرش خوانید در این زمانه که مولای عاشقان مهدی ست هر آنکه نوکر او گشته، قنبرش خوانید خدا ز راستیِ اعتقادم آگاه است غلام درگه مهدی فراتر از شاه است کنون که جشن سرور و ولادت مهدی ست یقین که شامل حالم عنایت مهدی ست الا که جلوه ی "طاووس اهل جنت" اوست بهشت محو تماشای شوکت مهدی ست زده است هر که نشانی اگر به سینه ی خویش مدال سینه ی من "عبد حضرت مهدی" ست زمانه بر سر جنگ است یاعلی مددی! * مدد! که قلب همه تنگِ دولت مهدی ست دقایقی که شود عدل مرتضی احیا؛ یقین کنید که صبح حکومت مهدی ست ببین که قبله نما تکیه کرده بر قبله قلوب تیره منوّر ز طلعت مهدی ست_ صدای حیدری اش را زمانه می شنود سکوت کرده زمین، محو حشمت مهدی ست به صبح جمعه ی موعود، خلق حیرانند چرا که روز قیامش، قیامت مهدی ست خدا کند که هماندم سوا کند ما را میان آن همه مردم صدا کند ما را سلام! ای به غم شیعه آشنا، برگرد به زخم سینه ی مجروح ما دوا، برگرد ز هُرم گریه ی عشّاق، گرم شد سرداب به این حرارت سرداب سامرا برگرد دعا برای ظهور تو مرد می خواهد اگرچه مرد نبودم ولی بیا... برگرد تو را به ندبه ی چشم انتظارهای فرج نبین گناه منِ منتظرنما، برگرد اگر زمان ظهور تو من نباشم چه؟! شدم اسیر همین خوف یا رجا، برگرد نماز روز ظهور تو آرزوی من است کند خدا به مراد من اعتنا برگرد صدای ناله ی مادر به گوش می آید میان گریه تو را می زند صدا، برگرد حسین، خون دلش مانده است روی زمین یگانه منتقم شاه کربلا برگرد فرج گشایش کار است و شاهراه نجات * مدام نذر ظهور خجسته ات صلوات... * تضمین از دیگر شاعران بزرگوار ارواحنا_فداه .
. بند اول: قلب پاک پیمبر خونه‌ فاطمه چقَدَر محزونه رفت از پیش پیمبر حمزه زمین و آسمون گریونه واویلتا واویلتا/ رفته امید و یاور دین خدا شده عموی‌ مصطفی/ سرور و سالار تموم شهدا بند دوم: پیکر حمزه غرق خونه روضه ی کربلا می خونه روضه ی تیغ و تیر و نیزه از تن سرجدا می خونه واویلتا واویلتا/ راس شهید نینوا به نیزه ها تن حسین بی کفن/ بروی خاک داغ دشت کربلا
. بند اول: دوباره ماتم و عزا دوباره بوی غم وزید سوز دل رسول حق (به قلب و جان ما رسید)۲ دل پیغمبر ز داغ حمزه حزینه گهی بر سر میزند او، گاهی به سینه به عرش حق میرسد فریاد فغان و تپش های قلب غرق داغ مدینه *واویلا...واویلا...واویلا...واویلا* ۲ بند دوم: ز جور و کین اشقیا حمزه اگر چه شد شهید جون دادن برادرو ، ("صفیه" خواهرش ندید)۲ بسوزد جان ها برای سبط پیمبر که جان داده پیش چشم زهرا و خواهر حسین بین تیر و نیزه و سنگ اعدا تک و تنها مانده بین گودال محشر *واویلا...واویلا...واویلا...واویلا* ۲
. بند اول: حمزه عموی خوبم سردار پهلوونم داغ تو ای عموجان آتیش زده به جونم ۲ از داغ تو دین خدا/ رخت عزا به تن کرد پیکر نازنین تو/ کی غرق یاسمن کرد؟ با مُثله کردن تنت/ قلبم رو پر محن کرد *واویلتا واویلتا، واویلتا واویلا* ۳ بند دوم: بودی تو یاور من سردار لشکر من صد حیف و صد دریغا رفتی تو از بر من ۲ سالار و صدر شهدا/ عمو خدانگهدار من موندم و یک بار غم/ شدم وحید و بی یار غیر از علی و فاطمه/ احمد نداره غمخوار *واویلتا واویلتا، واویلتا واویلا* ۳ بند سوم: گر چه شکست پر تو مجروحه پیکر تو جون دادنت رو اما ندیده خواهر تو ۲ زینب می بینه کربلا/ جون دادن حسینم لب تشنه میشه سرجدا/ دلبند و نور عینم ناله ی زهرا قتلگاه/ مظلوم من حسینم *واویلتا واویلتا، واویلتا واویلا* ۳
. چگونه داغ تو در سینه ها شود کمرنگ؟!_ که عرش و فرش گرفته است از محرّم رنگ سیاهْ رویم و خونم اگرچه آلوده ست؛ عنایتی! که بگیرم ز سرخِ پرچم رنگ خدا کُنَد که فروشنده ات نباشم من_ در این زمانه که دارد صدای دِرهَم رنگ! بدون بزم عزای تو خاک ناچیزم شوم عقیق، ز چایَت اگر بگیرم رنگ اگر که خلق نمی شد فروغ نام "حسین" نداشت در نظر ما حنای عالم رنگ همینکه پای غمت، چشمه چشمه می جوشم؛ برای آخرتم می شود فراهم رنگ خوشا کسی که بر او روضه ها اثر دارد و آنکسی که بگیرد از اشک نم‌نم رنگ تمام آبروی شعر من، دو خط روضه ست به این غزل بده از "مَقتلِ مُقَرَّم" رنگ ___ به لطف آینه ی تکّه تکّه ی جدّت گرفت دشت بلا از رسول خاتم رنگ دمی که گشت زمین سرخ از علمدارت ز چهره اهل حرم باختند با هم رنگ رباب سخت به جوش و خروش بود امّا؛ نبرده بود فرات از خروش زمزم رنگ چه کرده با تن تو نعل تازه ی اسبان؟! که کربلا شده با جسمت اینچنین همرنگ مگر عدو به خیامت نگاه چپ می کرد_ اگر که داشت از اولاد پاک آدم رنگ؟! ز کوچه ها همه بوی طعام می آمد نداشت سفره ی طفلت ولی ز مَطعَم رنگ ✍ .