eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. کدام جمعه، دعا مستجاب خواهد شد؟ مسیح عاطفه پا در رکاب خواهد شد کدام جمعه، ز عطر بهشتیِ گل یاس بهار، غرق شمیم گلاب خواهد شد کدام جمعه، شود بخت عاشقان بیدار و چشم فتنۀ عالم، به خواب خواهد شد کدام جمعه، خدایا ز فیض گریۀ شوق بهار و باغ و چمن، کامیاب خواهد شد کدام جمعه، بگو یا «مُحوّل الاَحوال»! در آسمان و زمین، انقلاب خواهد شد جمالِ روشن آن ماهِ پشتِ پردۀ غیب کدام جمعه، برون از حجاب خواهد شد کدام جمعه، به خورشید می‌خورد پیوند و بعد از این همه ابر، آفتاب خواهد شد هزار جمعه دعای فرج به لب داریم کدام جمعه، دعا مستجاب خواهد شد 📝 .
. دل‌خسته‌ام، دل‌خسته از تکرار بی‌تو این زندگی یعنی؛ "غم بسیار"، بی‌تو... تو هستی و چشمان من محروم هستند از دیدنت! کی می‌شوم سرشار بی‌تو؟ دنیای من تاریک و سرد و روسیاه است خورشید من دنیاست شام تار بی‌تو من بی‌تو از هفت آسمان سهمی ندارم دنیا شده روی سرم آوار بی‌تو هرگوشه‌ی شش‌گوشه را بستم دخیلی پایین پا...، بالای سر...، انگار بی‌تو... در زیر قبّه عطر تو پیچید و دیدم گل می‌کند مضمون این اشعار بی‌تو از تو نگفتن ضعف‌ِتالیف است در شعر اشکال مضمون دارد این اشعار بی‌تو می‌گفت زینب موقع دفن سه‌ساله من ماندم و یک شهر پرآزار بی‌تو! 🎤 👇
. السلام علیک یا بقیه الله قدمی رنجه کن ای دوست که لیلای منی مونس روز و انیس همه شب‌های منی "تا نیایی گره از کار بشر وا نشود" تو کلید همه درها تو تمنای منی نَقل هجران تو نُقل همه یلداها شد با ظهورت سحر این شب یلدای منی سایه‌ی مادرتان هست همیشه به سرم پسر حضرت زهرایی و مولای منی نکند بی تو دمی سر کنم ای یوسف عشق که غلامم من و تو سید و آقای منی چه نیازی به تفعل که تو با الطافت شور اشعار من و شوق غزل‌های منی ✍ .
. عج این گدا لایق دیدار و تماشای تو نیست بسکه آلوده شده عاشق و شیدای تو نیست اهل دنیا شدم و از نظرت افتادم دل من بسته به دنیا شده و جای تو نیست عمر من می‌رود و غافلم از یاد شما دل غفلت زده را لذت رؤیای تو نیست دردم این است که چشمم به حرام عادت کرد چشم من لایق رخسار دل‌آرای تو نیست نه مرا سوز سحر هست و نه استغفاری هر کسی اهل سحر نیست که شیدای تو نیست دیدن نامه‌ی اعمال من نامه سیاه هیچ جز دلخوری آن دل زیبای تو نیست لذت تلخ گناه از تو مرا دورم کرد دل وحشی مرا شوق تمنای تو نیست من خود از درد خودم با خبرم می‌دانم که دل من نگران قد و بالای تو نیست یوسف فاطمه! ایکاش نگاهم بکنی که مرا مرحم دل غیر تجلای تو نیست ✍ .
. چرا حال خرابم را نمی فهمند غافلها و احوال دل من را نمی دانند این دلها منی که حال و احوال جنونم را همه دیدند چرا حالی نمی پرسند از من جمع عاقلها چنان مجنونم از مهر و چنان مغمومم از هجران به صد دفتر نمی گنجد خطی از شرح مشگلها ((الا یا ایها الساقی)) در میخانه را بگشا که از این هجر جانفرسا خرابات است منزلها نظر کن حال چشمم را نگر دریایی از خون است ببین خود رد اشکم را که مانده روی ساحلها به سر شد عمر ما هر دم ((جرس فریاد می دارد)) نگاهی کن به حال ما که بر باد است حاصلها هوای روی تو داریم و دلتنگ تماشائیم بیا و رخ گشا بنگر ((چه خون افتاد در دلها)) نفس ها در شمار افتاد و دلها بی قرار افتاد ببین از اشک پای ما فرو مانده است در گلها .
. السلام علیکــ یا ربیع الانام، یا اباصالح المهدی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آنچنان سوخته‌ام از غم هجران که مپرس شعله‌هایی است در این سینه سوزان که مپرس درد دوری تو در حوصله شرحی نیست شکوه‌هایی است از این حال پریشان که مپرس دیده‌ها راوی دردند به خون افشانی اشک سرخی است در این دیده گریان که مپرس آه از دل چو بر آمد اثرش طوفانی‌ست آنچنان است دلم با تب طوفان که مپرس خوب دانم که خبر داری از احوال همه بی‌قرارند چنان جمع غلامان که مپرس درد ما درد فراق است که داروش تویی زخمی از درد فراق است بر این جان که مپرس آستان تو مرا مأمن جان است بیا آنچنانیم در این دوره هجران که مپرس ✍ .
. مهدوی (مناجاتی) سلام الله علیک یا صاحب الزمان چشمم اگر که لایق دیدارتان نشد یعنی دلم اسیر و گرفتارتان نشد هرچند در هوای شما پر کشیده‌ام اما دلم هوایی دیدارتان نشد وقتی گنه محبت‌تان را ، ز من گرفت جایم به زیر سایه‌ی دیوارتان نشد بر هر دری زدم بجز از خانه شما دل مستحق تابش انوارتان نشد دلگیرم از خودم که نشد نوکری کنم دلگیرم از خودم که دلم یارتان نشد تا که شدم مریض شما با خلوص دل این دل ، اگرچه لایق دربارتان نشد آقا! نظر به حالت این کمترین کنید بر این کسی که شامل بسیارتان نشد آقا! دلم هوایی شب‌های کربلاست رفت از دلم قرار که زوارتان نشد .