eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
14.1هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📋 سری غرق در خون، گلویی بریده با نوای حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سری غرق در خون، گلویی بریده بمیرم سر تو چه رنجی کشیده لبی سرخ و پرپر، لبی پاره پاره چه مویی! پریشان، چه رنگی! پریده چه بابای خوبی! ز عالم سری تو کسی بهتر از تو، ندیده ندیده *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . 📋نکنه روبرومی خودتی یا عمومی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نکنه روبرومی، خودتی یا عَمومی نشناختمت هنوزم، خودت بگو کدومی صورتِ نصفه نیمه، حال سرت وخیمه به همه گفتم این سر، تموم زندگیمه منو زدن، منو زدن دشمنت سرم ریخت منو زدن، منو زدن صورتم بهم ریخت تو رو زدن، تورو زدن نیزه‌ها و خنجر تو رو زدن، تورو زدن پیش چشم مادر *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .. 📋 به جرم اینكه ندارم پدر زدند مرا (س) (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به جرم اینكه ندارم پدر زدند مرا شبیه مادر در پشت در زدند مرا چه بینِ طشت، چه بر نیزه ها زدند تو را چه در خرابه، چه در رهگذر زدند مرا همچین که سر و بغل گرفت؛ شروع کرد از موهای بابا رو نوازش کردن، دست توو موهای باباش می‌کرد، باباجان! من که دیگه مویی برام نمونده بابا... اومد رسید به پیشونیه بابا؛ بابا! پیشونیتم که شکسته. هی نوازش می‌کرد تا رسید به این لبا، بابا! تازه فهمیدم یکی دو روز پیش توو مجلس اون نامرد چی شد، عمه نمیذاشت ما ببینیم چادرش و باز کرده بود جلو چشمای ما اما از لابه‌لای تار و پودای چادر عمه می‌دیدم یه چوب بالا میره، چوب که پایین می‌اومد نمی‌دیدم به کجا می‌خوره؛ اما می‌دیدم عمه‌م با دو دست توو سرش میزنه، هی داره میگه نزن نامرد... بابا حالا فهمیدم با چوبش داره به کجا میزنه؛ راوی میگه انقدر با مشت توو دهنش زد. بابا لبای تو خونی باشه لب دخترت سالم باشه... *شاعر : ✍ .👇
. ‍ . علیه السلام گریه نکن رباب، عروس مادرم گریه نکن رباب، منم یه خواهرم گریه نکن رباب، آتیشمون زدی از وقتی رفت علی، خیمه نیومدی گریه کن، برا خودت گریه کن، برا حرم گریه کن گریه کن اما رباب، آروم یکم گریه کن ای وای، دلم خونه رباب ای وای، بی سامونه رباب ای وای، پریشونه پریشونه رباب   گریه نکن رباب، با بی کسی بساز با گریه هات علی، زنده نمی شه باز گریه نکن رباب، به غم امون نده دستای خالی تو، انقد تکون نده گریه کن، که آب و وا کردن و، سینه ات پر از شیر شده دنبال بچه ات نگرد، آخه دیگه دیر شده ای وای، صدا گریه ات رباب ای وای، دل و کرده کباب ای وای، سوزونده صورتت رو آفتاب . ----------------------------- . علیه السلام آی جوونا بیایید، که سینه مضطره آی جوونا بیایید، که شب اکبره آی جوونا بیایید، صحرای کربلا افتاده رو زمین، بابای کربلا نوکرا، پاشید بریم کربلا، چشارو دریا کنید کنار نعش پسر، کمک بابا کنید آقا،همه مجنونتیم آقا، همه مدیونتیم آقا، همه فدایی جوونتیم ای وای، علی اکبرم --- یک طرف آسمون، میباره یکسره یه طرفم صدا، خنده لشگره دوروبرش چقدر، پاره پیکره بهتر بگم پر از، علی اکبره یک پدر، کنار نعش پسرف میریزه خاک روی سر هی میگه  بابا پاشو، آبرومون و بخر ای وای، نگاه کن از حرم ای وای، رسیده خواهرم ای وای، بپوشون زخمات وای پسرم ----------------------------- کسی نمیدونه ، غصه دلبر و کسی نمیدونه ، داغ برادر و کی دیده پیش ماه، گریه آسمون کی دیده رو زمین ، یه مرد پهلوون کی دیده، که تا حالا روی خاک، ماه و زمینگیر کنن یه مش سگ بی حیا، حمله به یه شیر کنن ای وای، نگا کنید همه ای وای، میون علقمه ای وای، رسیده با قد خم فاطمه -------- آروم بگیر گلم ، گریه نکن داداش تا تیر و از چشات، دربیارم یواش بگو چیکار کنم ، خنده لشگر و بگو که چی بدم، جواب اصغر و گریه کن، که وقت غارت میشه، روز اسارت میشه بعد تو به زینب و حرم جسارت میشه داداش، دیگه بی لشگرم داداش، شکسته کمرم داداش، چجوری تورو خیمه ببرم ----------------------------- . شب عبادته، شب شهادته میون سینه ها، تب شهادته کرب و بلا پر از، عطر شقاقیه شب رهایی، دلای عاشقته از حرم، صدای قرآن میاد، صدا مناجات میاد بشنو داره ناله، عمه سادات میاد ای وای ، چشا بارونیه ای وای، شب قربونیه ای وای، دیگه آخر این مهمونیه ------ همه پریشونن، که شب آخره  چشم حسین فقط، به چشم خواهره با گریه هاش میگه، یکم طاقت بیار گریه تو خواهرم، واسه فردا بذار گریه کن، برا خودت گریه کن ، برای من گریه کن بالای گودال بیا، صدام بزن گریه کن زینب، می بینی سرم و زینب، روخاکا سرم و زینب، می شنوی ناله ی مادرم و سبک:حمیدعرب خالقی🎼 شعر:محسن عرب خالقی✍ محمدبیابانی✍ حمیدعرب خالقی✍ فدای غربتت، فدای غصه هات بذار برم عمو، تا که بشم فدات نمی شه که بری، من بمونم عمو بازم یتیم بشم، نمی تونم عمو ای عمو، روی لب خشک من، طعم عسل اومده ببین که شیربچه ِ، شیر جمل اومده می خوام، تو رو یاری کنم می خوام، برات کار یکنم مثلِ، عمو برات علمداری کنم ای وای، عموعمو حسین بی زره اومدم، تا یادشون نره تو رگ و خون من، غیرت حیدری تو مدینه اگه، تیر به بابام زدن حالا با سنگاشون، برا من اومدن ای عمو، می خوام که غرقِ به خون، دیدن بابا برم میخوام که قبل از تو من، به زیر اسبا برم وقتی، میاد از راه اجل وقتی، می گیریم به بغل پیشِ، نگاهت میشکنه ظرف عسل https://eitaa.com/emame3vom/105677 .👇
. 🏴 سلام الله علیها شعر: ✍ سبک: 🎼 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ‌ بدم الزهرا این شعله ی شور انگیز خاموش نخواهد شد بدم الزهرا با دست ستم تاریخ مخدوش نخواهد شد (در دل محبت زهراست این گریه ها پی اثبات اصل شهادت زهراست) ۲ حسن وارانه تقرب داریم ز نسل عشقیم ز نسل غیرت به نام مادر تعصب داریم هستیم اسیر فاطمیه / بین مسیر فاطمیه خیلی ساله به ما رسیده / خیر کثیر فاطمیه مادر یا زهرا / اشفعی لنا ۳ . .👇
مغتنم ديدند صبر رو به پايان مرا آتش آوردند نمرودان گلستان مرا آرزوهاي مرا در پشت دَر آتش زدند كاش مي‌بستند جاي دست، چشمان مرا دست من بسته ولي دست مغيره باز بود زد تو را تا که بگيرد زودتر جان مرا حرف ناموسش كه شد ايوب صبرش سر رسيد باتو سنجيدند بين كوچه ايمان مرا در نهانِ چشم من اشك است مهمان سال‌ها ظلم بيرون مي‌كشد از خانه مهمان مرا ✍️
نماهنگ نقشه این بود.mp3
زمان: حجم: 4.43M
نقشه این بود راه دیدن خورشیدو ببندن 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ نقشه این بود راه دیدن خورشیدو ببندن نقشه این بود در خونه توحیدو ببندن نقشه این بود آدمو دوباره از بهشت برونن نقشه این بود به جای خدا ابلیسو بشونن سقیفه بنا شد صدای خدا رو بگیره سقیفه بنا شد که روح عدالت بمیره اما زهرا وایساد که دین خدا هم بتونه بایسته که مولای عالم بتونه بایسته واللهه هستیمو مدیونتم مادر یکتاپرستیمو مدیونتم مادر مدیونتم مادر ممنونتم مادر ... نقشه این بود سامری دوباره یه خدا بسازه نقشه این بود بعد موسی بتی از طلا بسازه نقشه این بود یه دروغو بشونن جای حقیقت نقشه این بود کعبه برگرده به عصر جاهلیت سقیفه بنا شد که نور خدا بی فروغ شه سقیفه بنا شد که دور هول باز شلوغ شه حقیقت دروغ شه اما زهرا وایساد که جای غدیرو نگیره که غیر از علی هیچکسی نیست خلیفه من این تولامو مدیونتم مادر حتی تبرامو مدیونتم مادر مدیونتم مادر ممنونتم مادر ... .
اي دلت بند اميرالمؤمنين رشته‌های چادرت حبل المتين مادر ماهي و خورشيد زمين ای كنيز فاطمه! ام البنين يك رباعي داشته ديوان تو چار گل روييده بر دامان تو چارقُل خوانديم در قرآن تو همسر شيری و خود شير آفرين مثل قطره آمدي، دريا شدي خاك بودي، تربت اعلي شدي تا كنيز خانه زهرا شدي خانه‌ات شد قبله‌ی عرش برين اي به روح تو سلام اهل بيت عارفی تو بر مقام اهل بيت بچه‌های تو غلام اهل بيت ای غلام خانه‌ات روح الامين تو همه تن بودى و جان شد علی در كوير تشنه باران شد علي تو شدی قاری و قرآن شد علي ای مفاتيح الجنان بی قرين آن‌كه حكم صبر از الله داشت پيش چشمت سر درون چاه داشت نيمه‌شب‌ها روضه‌ای كوتاه داشت: پيش چشمم خورد زهرا بر زمين وقت رفتن پيش چشم زينبين گفته‌ای عباس را: اي نور عين بر نمی‌گردی مدينه بی حسين جان تو جان امام من، همين * * حال آورده بشير از ره خبر كاروان عشق آمد از سفر نه ستاره مانده ديگر، نه قمر آه ای ام البنينِ بی بنين بند قلب دختر زهرا گسست تا كنار علقمه افتاد دست با عمودی فرق عباست شكست خورد با صورت زمين آن مه جبين تا علمدار حرم از حال رفت يوسف زهرا سوی گودال رفت دست دشمن جانب خلخال رفت حمله كردند از يسار و از يمين روز، سينه‌زن شد و شب گريه كرد شمر تا خنديد، زينب گريه كرد نعل می‌رقصيد و مركب گريه كرد ذوالجناح آمد به خيمه شرمگين تو نبودی خيمه را آتش زدند عشق را در كربلا آتش زدند بچه‌ها را بي صدا آتش زدند سوخت آن‌شب قلب ختم المرسلين خوب شد مادر! نبودي ناگهان سرخ شد از خشم، چشم آسمان تا كه در گودال آمد ساربان خاتم آل عبا شد بی نگين خوب شد مادر نبودي، سر شكست در حرم گهواره‌ی اصغر شكست بعد سقا حُرمت معجر شكست راهي بازار شد پرده‌نشين ✍️ مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
@Maddahionlinمداحی آنلاین - وقتی تو ایوون - عرب خالقی.mp3
زمان: حجم: 2M
وقتی تو ایوون میزنه بارون دیونه تر میشه زائر مجنون 🔊 🎙 (ع)🌺 این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/madahanpirbakran ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج
@Maddahionlinمداحی آنلاین - وقتی تو ایوون - عرب خالقی.mp3
زمان: حجم: 2M
وقتی تو ایوون میزنه بارون دیونه تر میشه زائر مجنون 🔊 🎙 (ع)🌺 این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/madahanpirbakran ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج
محسن عرب خالقیenc_16895805671209520113468.mp3
زمان: حجم: 2.63M
از محضر قدسی خدا رخصت از حضرت ختم الانبیاء رخصت از دست علی شیر خدا رخصت از فاطمه خیر النساء رخصت مجتبی رخصت نور هل اتی رخصت روح انّما رخصت یا امام رضا رخصت صاحب الزمان ما صاحب عزا رخصت رخصت شاه کربلا رخصت ماه کربلا اومد لشکر خدا سینه زنان به قرارگاه کربلا لبیک حسین لبیک ... فرمانده کل کربلا لبیک لبیک امام الشهداء لبیک ای حضرت حامل الواء لبیک اصحاب اباعبدالله لبیک دم به دم لبیک ای صاحب علم لبیک با تیغ دو دم لبیک توی هر قدم لبیک اربعین همه میگیم تو راه حرم لبیک لبیک شاه کربلا لبیک ماه کربلا اومد لشکر خدا سینه زنان پی خونخواه کربلا لبیک حسین لبیک ... 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/madahanpirbakran ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج.
در رگ رگش نشانه‌ی خوی کریم بود او وارث کمال پدر از قدیم بود دست عمو به گیسوی او چون نسیم بود این کودک شهید که گفته یتیم بود؟ وقتی حسین سایه‌ی بالای سر شود کو آن دل یتیم که تنگ پدر شود؟ در لحظه‌های پر طپش نوجوانی‌اش با آن دل کبوتری و آسمانی‌اش با حکم عمّه، عمّه‌ی قامت کمانی‌اش بر تل زینبیه بود پی دیده بانی‌اش اخبار را به محضر عمّه رسانده است دور عمو به غیر غریبی نمانده است خورشید را به دیده شفق‌گونه دید و رفت از دست ماه، دست خودش را کشید و رفت از خیمه‌ها کبوتر عاشق پرید و رفت تا قتلگاه مثل غزالی دوید و رفت می‌رفت پا برهنه در آن صحنه‌ی جدال می‌گفت: عمّه! جانِ عمو کن مرا حلال دارد به قتلگاه سرازیر می‌شود مبهوت تیر و نیزه و شمشیر می‌شود کم کم خمیده می‌شود و پیر می‌شود یک آن تعلّلی بکند دیر می‌شود در موج خون حقیقت دریا نشسته است دورش تمام نیزه و تیر شکسته است :: دستش برید و گفت: که ای وای مادرم رنگش پرید و گفت: که ای وای مادرم در خون طپید و گفت: که ای وای مادرم آهی کشید و گفت: که ای وای مادرم وقتی که ضربه آمد و بر استخوان نشست در عرش قلب فاطمه چون پهلویش شکست خونش حنا به روی عمویش کشیده است از عرش، آفرینِ پدر را شنیده است مشغول ذکر بانوی قامت خمیده است تیری تمام قد به گلویش رسیده است تیری که طرح حنجره‌اش را بهم زده آتش به جان مضطر اهل حرم زده یعقوب را بگو که دو تا یوسفش به چاه ماندند در میانه‌ی گرگان یک سپاه فریاد مادرانه‌ای آید که: آه، آه دارد صدای اسب می‌آید ز قتلگاه ده اسب نعل خورده و سنگین تن آمدند ارواح انبیا همه با شیون آمدند این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/madahanpirbakran ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج
در رگ رگش نشانه‌ی خوی کریم بود او وارث کمال پدر از قدیم بود دست عمو به گیسوی او چون نسیم بود این کودک شهید که گفته یتیم بود؟ وقتی حسین سایه‌ی بالای سر شود کو آن دل یتیم که تنگ پدر شود؟ در لحظه‌های پر طپش نوجوانی‌اش با آن دل کبوتری و آسمانی‌اش با حکم عمّه، عمّه‌ی قامت کمانی‌اش بر تل زینبیه بود پی دیده بانی‌اش اخبار را به محضر عمّه رسانده است دور عمو به غیر غریبی نمانده است خورشید را به دیده شفق‌گونه دید و رفت از دست ماه، دست خودش را کشید و رفت از خیمه‌ها کبوتر عاشق پرید و رفت تا قتلگاه مثل غزالی دوید و رفت می‌رفت پا برهنه در آن صحنه‌ی جدال می‌گفت: عمّه! جانِ عمو کن مرا حلال دارد به قتلگاه سرازیر می‌شود مبهوت تیر و نیزه و شمشیر می‌شود کم کم خمیده می‌شود و پیر می‌شود یک آن تعلّلی بکند دیر می‌شود در موج خون حقیقت دریا نشسته است دورش تمام نیزه و تیر شکسته است :: دستش برید و گفت: که ای وای مادرم رنگش پرید و گفت: که ای وای مادرم در خون طپید و گفت: که ای وای مادرم آهی کشید و گفت: که ای وای مادرم وقتی که ضربه آمد و بر استخوان نشست در عرش قلب فاطمه چون پهلویش شکست خونش حنا به روی عمویش کشیده است از عرش، آفرینِ پدر را شنیده است مشغول ذکر بانوی قامت خمیده است تیری تمام قد به گلویش رسیده است تیری که طرح حنجره‌اش را بهم زده آتش به جان مضطر اهل حرم زده یعقوب را بگو که دو تا یوسفش به چاه ماندند در میانه‌ی گرگان یک سپاه فریاد مادرانه‌ای آید که: آه، آه دارد صدای اسب می‌آید ز قتلگاه ده اسب نعل خورده و سنگین تن آمدند ارواح انبیا همه با شیون آمدند ✍️ این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/madahanpirbakran ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج
. بگذاريد ساده بنويسم نامه اي سرگشاده بنويسم بگذاريد گوشه‌ی قلبم چند خط بي اراده بنويسم عهد من با قلم همين بوده‌ست كه از اين خانواده بنويسم "گردنم زير بار منت اوست" كه مرا اذن داده بنويسم بايد امشب به كوري بت‌ها از دو توحيد‌زاده بنويسم شب تزويج، شام پيوند است خطبه‌خوان هم خود خداوند است :: كيست داماد؟ روح غار حراست همنشين هميشه‌ی فقراست كيست داماد؟ آفتاب حجاز كه از او نور روشني مي‌خواست ننويسم يتيم مكه، كه او پدر شيث و آدم و حواست ننويسم رسول نه، نه هنوز او محمد، امين شهر خداست دوست‌دارش بزرگ تا كوچک خواستگارش خديجه‌ی كبراست پيش از اين گفته، باز می‌گويم از عروس حجاز می‌گويم :: بانويي كه اصيل و با نسب است در حيا هم زبانزد عرب است بانويي كه براي ياري دين از سوي كردگار منتخب است بانويي كه حساب اموالش خارج از احتساب محتسب است وه چه روزي‌ست، روز خوشحالی‌ست حيف كه جاي آمنه خالی‌ست 👇