حاج محمد سهرابی.mp3
2.5M
#حاج_محمد_سهرابی
همین شبها امید روشنایی دارم از چشمش
به مژگان سیاهش بسته ام بخت سیاه انجا
تمام انبیا را در نجف
دیدیم و فهمیدیم
به گِرد مَرقدش جمعند
مُشتی بی پناه انجا
#نجف
#مدح_مولا
به درباری که جبرائیل اندازد کلاه آنجا
اگر مردی به قدر نیم مژگان کن نگاه آنجا
به غیر از یاد او در محضرش تمهید بی شرمیست
گنه دارد که فکر توبه باشی از گناه آنجا
مکن تقبیح من گر در نجف از خنده سرمستم
شکوه گریه دارد خنده های قاه قاه آنجا
مگر تا از غبار قبر او تاجی نهی بر سر
چنان سگها بیفت ای بی نوا قدری به راه آنجا
تشابه ره به سنخیت بَرَد آخر مشو نومید
به مویش راه خواهی برد ای روی سیاه آنجا
همین شبها امید روشنایی دارم از چشمش
به مژگان سیاهش بسته ام بخت سیاه آنجا
تمام اولیا را در نجف دیدیم و فهمیدیم
به گرد مرقدش جمعاند مشتی بی پناه آنجا
تو ای معنی خجالت ساز کن از شیوه زشتت
اگر دنیا و عقبایَت دهد چیزی نخواه آنجا
#محمدسهرابی