.
#اربعین
آورده ام به کوی تو جان دوباره را
جانی که دیده است غم بی شماره را
برخیز یا اخا و ببین قامتم خمید
ای پاره تن ببین جگر پاره پاره را
من ذکر آب آب تو یادم نمیرود
آه تو آب کرد دل سنگ خاره را
یادم نمیرود که یکی پشت خیمه رفت
بر روی دست داشت سر شیرخواره را
جسمی که زیرو رو شده با سُمّ اسب رفت
دیدم به روی پیکر تو ده سواره را
آن کس که نیزه را به گلوی تو زد حسین
بُرد از دو گوش دختر تو گوشواره را
از روی ناقه دختر تو خورد بر زمین
یک بی حیا رسید و زد آن ماهپاره را
از کعب نیزه کتف یتیمت کبود شد
بستند دشمنان به سویش راه چاره را
وای من از محل یهودی نشین شام
دیدم به دستشان دف و چنگ و نقاره را
یادم نرفته است به بزم حرامیان
بر دختر تو تیر نگاه و نظاره را
#محمد_اسدی ✍
#زبانحال_حضرت_زینب
.