eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): قصه را زودتر ای کاش بیان می‌کردم قصه زیباتر از آن شد که گمان می‌کردم برکه‌ای رود شد و موج و شد و دریا شد با جهاز شتران کوه احد برپا شد و از آن آینه با آینه بالا می‌رفت دست در دست خودش یک تنه بالا می‌رفت تا که بعثت به تکامل برسد آهسته پیش چشم همه از دامنه بالا می‌رفت تا شهادت بدهد عشق ولی‌الله است پله در پله از آن ماذنه بالا می‌رفت پیش چشم همه دست پسر بنت اسد بین دست پسر آمنه بالا می‌رفت گفت: این‌بار به پایان سفر می‌گویم "بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم" راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است کهکشان‌ها نخی از وصلهء نعلین علی است گفت ساقی من این مرد و سبویم دستش بگذارید که یک شمه بگویم دستش هر چه در عالم بالاست تصرف کرده شب معراج به من سیب تعارف کرده واژه در واژه شنیدند صدا را اما... گفتنی‌ها همگی گفته شد آنجا اما سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد آنکه فهمید و خودش را به نفهمیدن زد می‌رود قصهء ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام 🔸شاعر: _______________________ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): سر می آورد او اگر،ما سرورش را داشتیم هرچه رو می کرد او،بالاترش را داشتیم زاهد بی عقل می گفت از عذاب روز حشر ما گنه کاران شفیع محشرش را داشتیم از خدا می گفت،می خندید دل در خلوتش چون درون خویش نوع دیگرش را داشتیم از پیمبر گفت خنده رفت بالاتر که ما؛ هم وصی و هم خود پیغمبرش را داشتیم گفت دین غیر از محبت نیست پس کامل شدیم چون که از اسلام حُب حیدرش را داشتیم حُب حیدر که به جای خویش ما با چشم خود احترام خاک پای قنبرش را داشتیم گفت از نهج البلاغه،غافل از این بود که ما حساب خطبه های منبرش را داشتیم گفت از دُرّ نجف از جایگاه لوکَشَف او نمی دانست ما انگشترش را داشتیم گفت و گفت و گفت زاهد،ما محبان اینچنین با علی از هرکه دم زد بهترش را داشتیم 🔸شاعر: _______________________ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نخواهد ماند دیگر شبهه در دین بعد از این نقطه که بالا می رود دست تو تا بالاترین نقطه به اذن الله یاری از تو می جوییم و می گوییم: ایاک نعبد نقطه ، ایاک نستعین نقطه تویی آن نقطه ای که رفته زیر باء بسم الله که اسرار الهی جمع باشد در همین نقطه اگرچه خطبه ی بی نقطه یا که بی الف داری پر است این آستینت از الف ، آن آستین نقطه فراوان است جای زخم و پینه بر تنت اما نداری از ریا یا سجده بر بت در جبین نقطه تویی اول ، تویی آخر که در محشر سوالی را جوابی نیست جز نام : امیرالمومنین . 🔸شاعر: ________________________ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): دلاورمرد می خواهد از این باده ننوشیدن سپر را‌ روبروی تیغ ابرویش نپوشیدن بسان شیر شرزه بر صفوف خصم جوشیدن که دارد زهره ی آنکه جگر از عبدود گیرد به روی کفر شمشیر هوالله احد گیرد که هست این صف شکن یل شیرآهنکوه جز حیدر که هست این بیرق در آسمان نستوه جز حیدر که هست این در وجود مصطفی چون روح جز حیدر علی حُبّهُ جُنّه، قسیم النار و الجَنّه وصی مصطفی حقا، امام الانس والجِنّه به زیر باء بسم الله نقطه مرتضی باشد و این یعنی علی چیزی نمانده تا خدا باشد یداللهی که چون خالق به خلقت آشنا باشد کدامین مکتب توحید دینی اینچنین دارد فقط شیعه امیرالمومنینی اینچنین دارد زمین دیده است خاک زیر پاهایش گهر می شد به هر سنگی نظر می کرد عیسی وار زر می شد زمان جنگ با کفار اول او سپر می شد اگر چه شاه مردان، صف شکن؛ مولی الموالی بود دم سهم غنیمت جای او بد جور خالی بود علی شیر خدا بود از خطر کردن نمی ترسید به وقت فتنه ها می ایستاد اصلان نمی ترسید درون غار پیش مصطفی چون زن نمی ترسید خدا بر حیدر خود لا فتی الا علی گفته شب لیل المبیت آقای ما جای نبی خفته علی در خلوت قرب خدا با حق هم آغوش است حقیقت دور او همچون غلامی حلقه در گوش است زبیر و طلحه باشی، شمع بیت المال خاموش است علی اول خودش را با عدالت روبرو می کرد لباس و کفش او پاره اگر می شد رفو می کرد خدا می خواست مردم قیمتی باشند، جیفه نه نبی فرمود بعد از من غدیر آری، سقیفه نه علی خانه نشین و هر کسی باشد خلیفه نه مدینه با سقیفه دین خود را پای شرکش داد علی را هر که پس زد فاطمه فتوای شرکش داد 🔸شاعر : ________________________ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
. شعر فولکوریک مناجات با خدا اثر حاج مجتبی صمدی شهاب هرجوری بود خدایا به هیئتت رسیدم با همه روسیاهی حال و هواشو دیدم دادی اجازه تا که صدات کنم دوباره بندهء تو جز گناه ره توشه ای نداره پیش تو از خجالت ببین که سر بزیرم اگه منو نبخشی باید برم بمیرم خدا چقدر کریمی گناهامو پوشوندی با همه نالایقیم به مهمونیت رسوندی دوستت دارم خدایا با فطرت و غریزی وای آگه امروز بره ،گناهامو نریزی من تو رو می خونم با شرار آه سردم عمرم تموم شد و من بندگیَت نکردم کجا برم از اینجا ،هیچ کسی رام نمیده جز در خونه تو هیچ کسی جام نمیده خوب میدونم دلم رو، به غیر تو سپردم شرمنده ام هزار بار، من آبروتُ بردم صدبار میون دنیا، تا که شدم گرفتار با بی مرامیِ محض ،کردم خدا رو انکار شدم تو امتحانِ معرفتت رفوزه حقشه بنده ت اگه ،توی آتیش بسوزه خوب میدونم هزار بار ،توبه هامو شکستم هرچی باشه دوباره در خونَت نشستم اگه چه تو مسیرت پاهامو کج گذاشتم خودت میدونی با تو من دشمنی نداشتم فناشده جوونیم اینو خودم میدونم یه کاری کن همیشه بنده تو بمونم با یاد قبر تاریک در هول و در هراسم وای اگه این زودی ها کفن بشه لباسم دل شکسته من ساده و کاگلیه برگ برندهء من ،محبت علیه _________________ . میدونید منه علی کی اَم من ذکر بسم الله الرحمن الرحیمم تصویر اسماءِ خداوند کریمم من قل هو الله احد را رازدارم یعنی علیِ عالی ام، ذکر قدیمم من ذکر الله الصمد را عینِ معنام عینِ خداوندِ علیمم، من علیمم از کعبه راز لم یلد باید بپرسید لم یولَدَش، خود پاسخی از آن حریمم کفواً اَحد را فاطمه معنا نموده: خَلقاً و خُلقاً چون علی خَلقِ عظیمم همتای کوثر، کفوِ زهرای بتولم أبتر سزاوار است بر خصمِ عقیمم کِی زادگاه دیگران در کعبه باشد؟ من صاحب بیتُ اللَّهَم، رُکنم، حَطیمم هر روز با کفر و نفاق و شرک در جنگ هر شام، سفره دارِ أطفال یتیمم دست خدا، چشم خدا، گوش خدایم هر صحبتی باشد به هر جمعی، فهیمم من دستِ مهدی میشوم روز عدالت من قاسمِ کیفر ز جنّت تا جحیمم عقبای من زهراست، دنیایم که پاشید با فاطمه، صحرای محشر من قسیمم در پیش من بازوی زهرا را شکستند بستند پیشِ او دو بازوی حَجیمم سیلی زنَم، آنکس که ناموسِ مرا زد؛ من ظلم دیدم وَز غم زهرا ظَلیمم من از مدینه تا نجف در انتظارم تا صبحِ روز انتقام آنجا مقیمم از کوفه تا شام است، هر روزم عزادار شبهای جمعه کربلا خوانِ نعیمم عالم بگِرید بر حسینِ من که گوید: پُر غصه تر از قصۀ کهف و رقیمم رأسِ بریده دیده کس، قرآن بخواند؟ من ناطقِ قرآن و مقتولِ خصیمم گودال بود و پیکرم زیر سُم اسب من بودم و حالِ مناجات صمیمم تنها کلامم: یا غیاث المستغیثین! این جانِ بی جان است، احسانِ قدیمم 🔸گزیده ای ازشعر .
اولین بار علی گفتم و جانم دادند با علی در رگ غیرت ضربانم دادند یا علی گفتم و معیار نشانم دادند با تماشای نجف جان جهانم دادند لب من تا که به انگور ضریح تو رسید لرزه افتاد به جان و ز سرم عقل پرید اسم اعظم همه جا نام علی بود علی مظهر لطف خداوند جلی بود علی در شب جهل چراغ ازلی بود علی به خدا در همه افاق ولی بود علی قبل از ایجاد علی نقش به دلها می زد بر گِل شیعه چه با حوصله امضا می زد هر که از جام تو نوشید خدا باور شد هر که سودای جهان داشت تو را نوکر شد رند ان بود که دنباله روی قنبر شد حرف سلمان شد و دیدم ز ملک سرتر شد حب حیدر شده مبنای مسلمانی ما از علی بوده مسلمانی ایرانی ما نوکرت نزد تو ارامش فردا دارد بی نیاز است هر ان کس که علی را دارد ملکوت نجفت ارزش دنیا دارد هر که از عشق تو دیوانه شود جا دارد معنی دست خدا دست توانای علی ست بهترین نام جهان نام دل ارای علی ست بی علی هیچ نمازی به خدا واصل نیست قبله یک لحظه به بدخواه علی مایل نیست جز علی شیعه امیری به جهان قائل نیست بی علی دعوت یک عمر نبی کامل نیست نفسی از تو اگر وقت حسابش برسد به همه خلق خداوند ثوابش برسد دم تو معجز عیسای مسیحا میشد روشنایت ید بیضایی موسا میشد به خلیل عشق تو بردأ و سلاما میشد گره نوح به یک ناد علی وا میشد یار شبهای حرایی محمد بودی مثل زهرا ز همه خلق سرامد بودی مظهر قهر خدا تیغ دو ابروی علی می وزد از شب معراج نبی بوی علی تکیه زد پرچم اسلام به بازوی علی اُحد انگشت به لب مانده ز نیروی علی ذولفقار تو خدا را به تغزل اورد جبرییل ایه برایت عوض گل اورد 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 .
اولین بار علی گفتم و جانم دادند با علی در رگ غیرت ضربانم دادند یا علی گفتم و معیار نشانم دادند با تماشای نجف جان جهانم دادند لب من تا که به انگور ضریح تو رسید لرزه افتاد به جان و ز سرم عقل پرید اسم اعظم همه جا نام علی بود علی مظهر لطف خداوند جلی بود علی در شب جهل چراغ ازلی بود علی به خدا در همه افاق ولی بود علی قبل از ایجاد علی نقش به دلها می زد بر گِل شیعه چه با حوصله امضا می زد هر که از جام تو نوشید خدا باور شد هر که سودای جهان داشت تو را نوکر شد رند ان بود که دنباله روی قنبر شد حرف سلمان شد و دیدم ز ملک سرتر شد حب حیدر شده مبنای مسلمانی ما از علی بوده مسلمانی ایرانی ما نوکرت نزد تو ارامش فردا دارد بی نیاز است هر ان کس که علی را دارد ملکوت نجفت ارزش دنیا دارد هر که از عشق تو دیوانه شود جا دارد معنی دست خدا دست توانای علی ست بهترین نام جهان نام دل ارای علی ست بی علی هیچ نمازی به خدا واصل نیست قبله یک لحظه به بدخواه علی مایل نیست جز علی شیعه امیری به جهان قائل نیست بی علی دعوت یک عمر نبی کامل نیست نفسی از تو اگر وقت حسابش برسد به همه خلق خداوند ثوابش برسد دم تو معجز عیسای مسیحا میشد روشنایت ید بیضایی موسا میشد به خلیل عشق تو بردأ و سلاما میشد گره نوح به یک ناد علی وا میشد یار شبهای حرایی محمد بودی مثل زهرا ز همه خلق سرامد بودی مظهر قهر خدا تیغ دو ابروی علی می وزد از شب معراج نبی بوی علی تکیه زد پرچم اسلام به بازوی علی اُحد انگشت به لب مانده ز نیروی علی ذولفقار تو خدا را به تغزل اورد جبرییل ایه برایت عوض گل اورد 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 .
. رسید از عرش، ذکرِ «لافتی» با خلقت حیدر دعایِ «ربّنا» شد «آتنا» با خلقت حیدر به عشقش بابِ آمرزش به روی عاصیان شد باز دو چندان شد تبِ «إغفر لَنا» با خلقت حیدر از آن روزی که انگشتر به سائل داد فهمیدم سریعاً خلق شد خیلِ گدا با خلقت حیدر به جایِ ذکر یونسیّه، یونس یاعلی(ع) میگفت به روی نیل؛ موسی زد عصا با خلقت حیدر «قسیم النّار والجنّه»! چه شیرین است این جمله بهشت از مرزِ دوزخ شد جدا با خلقت حیدر ملائک، عالم و آدم، زمین و آسمان خواندند... همه «نادعلی» را یکصدا با خلقت حیدر برای دردمندان در نجف تأسیس شد امشب- پس از ایوان-طلا، دارالشفا با خلقت حیدر أمیرالمؤمنین! قرانِ ناطق! قبلۂ سیّار! بنا شد مروه و سعی و صفا با خلقت حیدر پیمبر(ص) محض ِ اثباتِ خودش شقّ القمر کرد و چه شقّ الکعبه ای کرده خدا با خلقت حیدر! 🔸شاعر: ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ .
. نفس تا یار من باشد ، نکوبم دربِ دیگر را چه غم دارد کسی چون من که دارد حُبّ حیدر را خدا را شاکرم هر دم ، تَولّای علی دارم ندارم من نشان از شاهِ برحق غیر صفدر را نگردد هیچ کس را آتش دوزخ بر او کاری کَشند سُرمه به چشم خود چو خاک پای قنبر را به یک شب در چهل منزل ، اگر مولا شود حاضر ویا با دست خود از جا کنَد دَربی زِ خیبر را... چه شکّی شیعه اش دارد چو بشناسد ولیّ خود شفاعت آرزو دارد چو من ، فردای محشر را نه توهینی به کس دارم ، نه لعنت میفرستم من کلاه خویش قاضی کن ، که دارد حقّ منبر را دو شاهد میشود برهان ، برای ادّعاهایت هزاران شخص بیعت کرد و منکر گشت محضر را !! یقینن بی تَولّایش وضویت هم بُوَد باطل مگر در خوابِ خود بینی ، بهشت و حوض کوثر را مرا همراه با شیرش ، صفای مرتضی داده برای شکر این نعمت ، ببوسم دست مادر را 🔸شاعر: ___________ 🔹 .
. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ.  همیشه نُقلِ اَذکارم، علی بن ابی طالب ردیفِ نابِ اشعارم، علی بن ابی طالب صلات من، ذكات من، حیات من، ممات من همه رفتار و کردارم، علی بن ابی طالب زمین خوردم علی گفتم، ضَرَر بُردم علی گفتم به هر سختی مددکارم، علی بن ابی طالب علی ای فِکر و ذکر من، تویی آن فکرِ بِکر من تمامِ حُسنِ اَفکارم، علی بن ابی طالب علی جَنّت علی رضوان، علی باغ و علی بُستان صفای هر چمن زارم، علی بن ابی طالب گُنه کارم گُنه کارم، ولی شادم تو را دارم مرا ناجیِ از نارم، علی بن ابی طالب چه در دنیا چه در عقبی، به دست مِهر تو مولا امان از هر بلا دارم، علی بن ابی طالب تویی برهان تویی میزان، تویی تفسیری از قرآن تویی معیار و آمارم، علی بن ابی طالب زدم سنگ تو بر سینه، الا ای یارِ دیرینه شدی زین رو تو دلدارم، علی بن ابی طالب منم درد و تویی درمان، شفایم میدهی یک آن من از عشق تو بیمارم، علی بن ابی طالب به مسجد غرقِ احسانی، به ميدان شيرِ غرّانی دو وَجهَت را خريدارم، علی بن ابی طالب تويی که جانِ داداری، زِ من جان را طلبکاری به تو جان را بدهکارم، علی بن ابی طالب به زهرایت قسم يارا، نخواهم بی تو دنیا را به موی تو گرفتارم، علی بن ابی طالب نه قنبر نه که سلمانم، نه میثم نه که مقدادم به گلزار تو چون خارم، علی بن ابی طالب غلامِ مجتبی هستم، زِ جامِ زينبی مستم حسینت را عزادارم، علی بن ابی طالب دلی گویم دلی گویم، بدون مَعْطَلی گویم "عبدِ" کوی علمدارم، علی بن ابی طالب هم ایوان طلا خواهم، هم از تو کربلا خواهم تمنای دلِ زارم، علی بن ابی طالب خدا را شُکر می گویم، رَهِ حقِ تو می پویم از این کرده شعف بارم، علی بن ابی طالب .
1. 27.5.98.mp3
3.75M
(علیه السلام) 🎤 هر که دارد علی ، خدا دارد در صفای علی ، صفا دارد روی قلب ستاره بنویسید مثل مولای ما كجا دارد ؟ چه كسی جز امام اول ما پسرش شهر كربلا دارد هر دارد مسیح مریم از خاک نعلین مرتضی دارد یا كدامین بزرگ در دنیا اینقدر دور خود گدا دارد آیت والیَ الولی مددی صده و ده بار یا علی مددی صاحب رودخانه ی كوثر دست پرورده اش بُوَد بوذر آن امامی كه در زمان نماز می دهت در ركوع انگشتر آن كه در لابلای جنگ اُحُد با نود زخم می كند محشر آن جوانی كه كار كوچك او كَندن چهار چوبه ی خیبر ذكر هر پهلوان به میدان ها اسد الله ، یا علی حیدر علی امام من است و منم غلام علی هزار جان گرامی فدای نام علی تمام لذت عمرم همین است که مولایم امیرالمومنین است مرحوم برجیان ایام دومین سالگردشه .
به طواف کعبه رفتم.mp3
2.81M
| به طواف کعبه رفتم [ صلوٰةالله‌علیه ] 🎤حاج‌حسین‌سیب‌سرخی ‍ 📃 🖊 (علیه‌السّلام) 🖊 (علیه‌السّلام) به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند که تو در برون چه کردی که درون خانه آیی همه شب نهاده ام سر چو سگان بر آسِتانت که رقیب در نیاید به بهانه ی گدایی 🖊 مراسم ۱۴۰۲_۱۴۴۴
2. یاعلی مرتضی.mp3
8.02M
( علیه السلام ) 🎤 مثنوی شور، عشاق ، گوشه عراق افشار وشور یا علی مرتضی از جان منم شیدای تو عاشق جانباز تو سرمست ازصهبای تو ( یاعلی ، یاعلی ، یاعلی ) ای یگانه مظهرِ ذات خدای لایزال کس نباشد جز نبی در مرتبت همتای تو کعبه ی کوی تو را خیلِ ملایک در طواف توتیای دیدگانِ حور خاک پای تو ( یاعلی ، یاعلی ، یاعلی ) شیر یزدان ، رُکنِ ایمان شاه مردانی ، علی نیست عرش کبریا جز خاطر دانای تو از جمالت نور یزدانی تجلّی می کند ای جهانی مَحوِ رُخسار جهان آرای تو خود تو آن نوری که هر دم آفتاب تابناک می کند کسبِ فروغ از چهره ی زیبای تو ( گر چه خورشید فلک چشم و چراغ عالَم است روشنایی بخش چشم اوست خاک پای تو ) راست گویم ، این که شهر عِلمِ احمد را دَری کج رود خامی که بگزیند کسی بر جای تو رفعتِ قدرِ تو را شاهد به قرآنْ هَلْ اَتی هست این تشریفِ حق شایسته ی بالای تو ( یاعلی ، یاعلی ، یاعلی )
. سبک زمزمه، سرود مدح امیرالمومنین علی(علیه السلام)... ضربانِ قلب من ياحيدر اَميرِ خيبر شَكن ياحيدر شيرِ نَبردی و بی همتایی با رجزات میكنی غوغایی جار میزنم تو فقط مولایی یا امیرالمومنین یاحیدر(۴) اِقتدای ما به چشمای توست ستون دين قد و بالای توست ناد علی حافظ من میشه علویَّم از رگ و از ریشه لعنِ عمر رو میگم همیشه یاامیرالمومنین یاحیدر(۴) روزی ما با دعای مولاست طعام ما از تنور زهراست با علی و فاطمه آبادیم تو غما غمگین و شادی شادیم دلو به پای دو لیلی دادیم یاامیرالمومنین یاحیدر(۴) خدا به هر جای عرش نوشته نَجفِ مولا خوده بهشته کاش پایِ حرفِ دلم می موندم دلمو پای ضریح می شوندم کمیلمُ تو حرم می خوندم يا اميرالمومنين ياحيدر(۴) منی كه هستم شاگرد سقّا غيرتيم رو ناموس ِ مولا تویِ سپاهِ آقام عباسم به حريمِ اهلبيت حساسم دشمن ِ داعشیِ خَناسم يااميرالمومنين ياحيدر(۴) گَردنم از مولا دِینی دارم اگه مرامِ حُسینی دارم دعا کُن اونی که می خواهیشَم اَربعين از نجفت راهيشَم کربلا رفته ثاراللهیشَم يااميرالمومنين ياحيدر(۴) اگه بِده رهبری اجازه هدف ما تسخیرِ حجازه مهدی بياد فضا زيبا میشه راهِ مدینه بازم وا میشه مکه هم مرکزِ دنیا میشه يا اباصالح بيا يامهدی(۴) .👇
. 📋 بنویسید مرا بنده‌ى سلطان نجف (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بنویسید مرا بنده‌ى سلطان نجف بنویسید که عالم همه قربان نجف ما غباریم، غبارى زِ خیابان نجف بنویسید على را گُلِ گلدان نجف وسط عرش بُوَد تختِ سلیمانِ نجف آنکه بر خاک،حیاتِ دو جهان داد، که هست؟ آنکه بر مُرده زبان داد، توان داد که هست؟ آنکه در کعبه خودش اِذنِ اذان داد که هست؟ تَرَک کعبه به ما نیز نشان داد که هست… کعبه با آن عظمت دست به دامان نجف حق بده ! دیدن این صحن تماشا دارد حرمش هم به خدا هیبتِ او را دارد نه حرم بلکه على عرشِ معلى دارد و اگر کعبه دَرَد سینه‌ى خود، جا دارد سرِ ما ذبح کنید بر سرِ ایوان نجف زِ قدومش همه‌ى راه به هم مى‌ریزد دلِ عشاق به ناگاه به هم مى‌ریزد تا ببیند رُخ او ماه، به هم مى‌ریزد گر على گریه کُنَد، چاه به هم مى‌ریزد جانِ عالم به فداى شه مردان نجف من على را به خدا رازِ خدا میدانم ولى‌الله شده منصبِ آقاجانم ها على و بشر و کیف بشر میخوانم به هواى حرمش ابرِ پُر از بارانم بنویسید مرا بى سر و سامانِ نجف خلقت هر دوجهان گوشه‌اى از تلمیحَش از کران تا به کران دانه‌اى از تسبیحَش فتح خیبر که نشد معجزه…شد تفریحش و نشد غیرِ على کَس به على تشبیهش بنویسید على بانىِ ایمان نجف جلوه‌ى دیگرى از جلوه‌ى مولا زهراست روى پیشانى او نقش فقط یا زهراست به دلم غم نرود تا که دلم با زهراست نهراسم به خدا روز جزا تا زهراست غیرِ زهرا نبُوَد همدم جانانِ نجف تا که در معرکه شمشیر به دستش اُفتاد دشمن از ترس دگر اسم خودش بُرد زِ یاد دامنش خیس شد و آبرویش رفت به باد… چاره ای نیست به جز گفتن دادِ بى داد…. چه شکوهیست در این هیبت طوفان نجف تو بر این سلسله‌ها حق خلافت دارى نه فقط شیعه به دنیا تو ولایت دارى که در عُقبى تو فقط حُکمِ حکومت دارى به غلامانِ خودت نیز عنایت دارى بطلب این همه سرمست به ایوان نجف *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 📋 به نام نامی حیدر قلم به دست شدم (ع) حاج سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام نامی حیدر قلم به دست شدم علی شراب طهور است، من که مست شدم تبارکَ و تعالیٰ ز نیست هست شدم خداپرست شدم تا علی پرست شدم میان این دو پرستش هنوز حیرانم گهی به سجده‌ام این می‌کشد گهی آنم به عجز خم شو و زانو بزن در این درگاه بگو که أشهَدُ أَنّ عَلیاً ولی‌َّالله *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. مدح و رجز مولا علیه السلام همین است و همین است و همین است فقط حیدر امیرالمومنین است کلام حی سبحان اینچنین است تمام زینت عرش برین است نوای قدسیِ روح الامین است پیام کل قرآن مبین است فقط حیدر امیرالمومنین است ندای آسمان ها و زمین است به هر انگشتری نقش نگین است نوایی که به جان و دل عجین است چه زیبا نغمه است و بی قرین است فقط حیدر امیرالمومنین است غدیر و نغمه ی احمد چنین است به زهرا نور قلب و دیده این است حسن را گفت و گویش این طنین است خروشِ کربلایِ آتشین است فقط حیدر امیرالمومنین است خطابِ زینبِ ویران نشین است همه تسبیح زین العابدین است رجز های یل ام البنین است نوای اصغر این طفل حزین است فقط حیدر امیرالمومنین است همان که سرپست مسلمین است همان که وصف او یعسوب دین است همان که قاتل آن کافرین است همان که دشمن آن مارقین است فقط حیدر امیرالمومنین است همان که دست حق در آستین است همان که اول است و آخرین است همان که شال او حبل المتین است همان که با خدایش همنشین است فقط حیدر امیرالمومنین است علی تصویر رب العالمین است علی استاد جبریل امین است به حشر و جنّت او بالانشین است به شأن او هزاران آفرین است فقط حیدر امیرالمومنین است بگو ای ملتمس که عشق این است بگو ذکری که شیوا و وزین است که زینت بخشِ شعر شاعرین است همان که خارِ چشمِ منکرین است فقط حیدر امیرالمومنین است .
. هرچی فکر میکنم میبینم کسی جز مولامون علی لیاقت امیری نداره صد هزار بار دیگه هم غدیر خم تکرار بشه علی امیر میشه دوباره تا پیغمبر فرمود: من کنت مولا رو دیدم اشک شوق، حضرت زهرا رو میره بالا، دست حضرت مولا، روی دست پیمبر، ای جانم دیگه حالا پر شده توی دنیا نور حضرت حیدر ای جانم بند دو همه دنیا اگه گل بده همه مردم، اگه خوب بشن بی علی که فایده نداره سختیا اگه آسون میشن دردامون اگه درمون میشن لطفِ شهِ دلدل سواره کافر از عشق تو، میشه مومن حیدر لبیک یا مولا، بخٍ بخٍ حیدر ولی الله، هستی و با تو آقا، راحتم روز عقبی، ای جانم پدر خاک، جانشین پیمبر، محور هر دو دنیا، ای جانم بند سوم نماز و روزه و توسل یه عالم ذکر و توکل بی علی که بالا نمیره هرکی پای علی پا نشد اگه قنبر مولا نشد به جنت الاعلی نمیره از اثر نون، حلال بابامه اگه حسینی ام، و حیدر مولامه دل شیدا، با دم علی مولا تا ابد شده احیا، ای جانم داره نجوا، میکنه بی بی زهرا زیر لب علی مولا، ای جانم اثر مشترک گروه شعر و سبک خون خدا استان البرز .👇