eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
14.1هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق رختی‌ست که بر قامت جان دوخته‌ایم این متاعی‌ست که جان داده و نفروخته‌ایم ترس از فقر و نداری دو جهان در ما نیست عشق رزقی‌ست که تا آخرت اندوخته‌ایم عشق مشقی‌ست که هرشب بنویسیم علی عشق درسی‌ست کز آن زیستن آموخته‌ایم عشق یعنی علی و آل علی؛ دیگر هیچ شعله‌ی هستی از این عشق بر افروخته‌ایم یازده بار علی بعد علی آمده است یازده مرتبه از عشق علی سوخته‌ایم گرچه در هردوجهان عشق به معنای علی‌ست آخرین عشق از این سلسله لیلای علی‌ست او همانی‌ست که جا در دل ایمان دارد عاشق عاقل و دیوانه فراوان دارد او همانی‌ست که از آل علی دل برده جان زهراست که جا در دل جانان دارد گرکه شانه بکشد سیل بَلاکش ریزد سر هر زلف خمش، حلقه‌ی رندان دارد هر که رفته به تماشای نگاهش گفته جای چشمش به خدا مصحف قرآن دارد او همانی‌ست که هر چند ندیدند او را یک جهان آن قد و بالاش مسلمان دارد خبرِ آمدنت را که ملائک دادند همه از شوق تو بر سجده‌ی شکر افتادند خبر آمد گل بی خار به دنیا آمد عاشقان! حضرت دلدار به دنیا آمد کُلُّهم نور نبی‌اند پسرهای علی آخرین احمد مختار به دنیا آمد یازده زاده‌ی زهرا همه شیرند و کنون آخرین حیدر کرار به دنیا آمد گرحسین بن علی سبط نبی شیرین است او حسینی‌ست که نُه بار به دنیا آمد سیزده کعبه به دور سر او می‌گردند نقطه‌ی مرکز پرگار به دنیا آمد اینکه از عشق رخش، عشق به فریاد آمد مهدی ماست که با حُسن خداداد آمد عطر نرگس شدی و نیست از این بو خوش‌تر حلقه‌ی دام بلا نیست از این مو خوش‌تر سوی چشمان شما کعبه به پا کرده نماز قبله‌ای نیست به والله از این سو خوش‌تر نه غلط گفته هر آنکس که بهشتت گفته کِی بهشت است به اندازه‌ی این رو خوش‌تر گر که دیوان غزل مدح تو گوید نشود از دوبیتی که نوشتی به دو ابرو خوش‌تر روی لب‌های تو انگار سلیل است روان هست از آب بقا، کوثرِ این جو خوش‌تر جان فدای لب تو باد که در دیده‌ی مست چمن آرای جهان خوش‌تر از این غنچه نبست نَقل کردند که تو هیبت طاها داری نَقل کردند که تو عصمت زهرا داری بی گمان پشت ندارد زره‌ات چون حیدر نَقل کردند که تو قدرت مولا داری دشمنت هر که شود، قبر خودش را کنده همه جا پُر شده که دیده‌ی سقا داری گر رجزخوان بشوی، اهل زمین می‌لرزند این نشانی‌ست که از اکبر لیلا داری تو خودت یک تنِ یک کرببلایی آقا این مرامی‌ست که از زینب کبری داری ای گل سر سبد عرشِ خدا! یا مولا جان زهرا قسمت می‌دهم آقا که بیا ✍️
حاج سید رضا نریمانی4_5997002087387369800.mp3
زمان: حجم: 32.02M
. از بس که زخمهای دلم بی شماره بود هفت آسمان زچشم ترم پرستاره بود بیگانه جای خود که مرا آشنا شکست آیینه ام که همسفرم سنگ خاره بود تشت از حرارت جگرم داد می کشید از بس که داغ بر جگر پاره پاره بود «زهری که می شکافت دل سنگ خاره را » با من چه کرد که نفسم در شماره بود خون دهان مجال سخن را زمن گرفت در بسترم وصیت من با اشاره بود خاموش بودم از غم غیرت تمام عمر این راز سر به مهر گریبان پاره بود درگوش مانده آه پس از سال ها هنوز آهی که از شکستن یک گوشواره بود قدم نمی رسید تا سپر مادرم شوم بر خاستن به پنجه پا کاش چاره بود دیدم به چشم خویش که مادر دگر ندید مویم سپید شد اگر از آن نظاره بود من که نخفته بودم از این غم تمام عمر تابوت پیش چشم ترم گاهواره بود قسمت نبود در دل تابوت خفتنم تشییع تیر روضه این سوگواره بود تشییع من دومرتبه بود و ولی حسین ... تشییع جسم پر پر او چند باره بود بس که ستور از تن او رفت و باز گشت چون رشته های زلف تنش پاره پاره بود
. مقصود عشق حس شعوری خدایی است احساس اولین قدم آشنایی است عشقی که ابتدای ازل ابتدای اوست عشقی که مرز نقطه بی انتهایی است عاشق ز خویش هیچ ندارد به غیر عشق دعوی چشم آینه بی ادعایی است ننگ است پیش غیر اگر دست سائلی درپیش عشق رتبه شاهی گدایی است پروردگار نعمت خود را تمام کرد بر عاشقی که فطرت او مجتبایی است گشتیم هر چه در پی این جلوه صبح و شام تصویرعشق روی حسن گشت والسلام تو آمدی و بارش رحمت شروع شد سرسبز شد جهان و طراوت شروع شد بستیم سوی چشم تو قدقامت صلات عاشق شدن به نیت قربت شروع شد ای مهربان ترین تو رسیدی و بعد از این بین گدا و شاه رفاقت شروع شد در سایه سار قامتت ای پادشاه حُسن افسانه همای سعادت شروع شد هر کس رسید در زد و در زد که بعد از این جود و کرم به شیوه عادت شروع شد تا که تویی کریم، گدایی سعادتی است شغلی به غیر سائلی تو شریف نیست افطار شد چه خوب خداوند سفره چید خرمای سفره رمضان علی رسید کوتاه شد اگر چه , ولی عرض تهنیت هفت آسمان به قامت تو جامه ای برید هرکس که دید روی تورا گفت چشم توست شیرین ترین رطب که نگاه بشر چشید باز است دستهای تو از بس برای خلق هرگز کسی به پیش تو مشت تورا ندید حی علی الکریم وعلی العشق سر دهیم وقت نماز سائلیِ عاشقان رسید درحلقه های زلف تو عالم اسیر شد هرکس اسیر عشق حسن شد امیر شد بگذار تا که باغ شما را چمن شوم یعنی که با غبار رهت هم وطن شوم یک عمر مزد نوکری ام را نخواستم بگذار با لباس غلامی کفن شوم من غرق در توام اثری نیست از خودم یک لحظه هم مباد کمی خویشتن شوم شکر خدا کمال نعم شد نصیب من تا نوکر حسین گدای حسن شوم دستم به روی سینه زدم تا بقیع بال خواهم زیارتت بکنم با پر خیال آقا سلام برتو و آن تربت غریب اقا سلام بر تو و آن قسمت غریب ای کاش شمع میشدم آقا که لحظه ای روشن شود ز شعله ام آن ظلمت غریب تنها به پشت پنجره های بقیع تو باگریه آه میکشم از حسرت غریب غربت زلحظه لحظه عمر تو جاری است کوه از کمر شکسته از این قسمت غریب از لحظه ای که موی سرت را سپید کرد در کوچه مانده بودی و آن غیرت غریب بر درد ما غیر فرج راه چاره نیست در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست ✍ 👇
. غزل مرثیه حضرت علی اکبر علیه السلام تو را در هر قدم دیدم ندانستم در این صحرا علی اینجاست یا اینجاست یا اینجاست یا اینجا صدا کردم علی اکبر علی اکبر علی اکبر کجا جویم تو را بابا که پیدایی و ناپیدا ‌ تو را خواندم مکرر لااقل یکبار پاسخ ده بگو بابا بگو بابا بگو بابا بگو بابا تورا بر روی چشمانم بزرگت کرده بودم من مبادا خار بر پای تو بنشیند ولی حالا به روی پاره های پیکرت تا پای نگذارم به زانو می کشم خود را به زانو می‌کشم خود را تو دست و پا زدی و ناگهان افتاد سر یک سو تو جان دادی و جان دادم میان خنده اعدا کنار هم تو را چیدم تو را چیدم تو را چیدم تلاشم ته نشین چون شهد گل شد در عبا اما بیایید ای جوانان بنی هاشم که اکبر رفت پس از او اف بر این دنیا پس از او اف بر این دنیا ✍ ..... #پ.ن: *غزل فوق با نگاهی به اثر دکتر محمد عظیمی سروده شده است. البته تکرار اینجاست یا اینجا... در غزلی منتسب به بیدل دهلوی دیده شده است. به انگشت عصا هردم اشارت می کند پیری که مرگ اینجاست یا اینجاست یا اینجا .
. بهترین ارباب دنیا یوسف غریب زهرا حک شده روی جبینم و نعم الامیری آقا زیر این گنبد کبود مهربونتر از تو نبود بنده نوازی کردی و به وجودم دادی وجود سایت همیشه بوده روی سرم👉 مهربان تر از پدر و مادرم ارباب ارباب ابی عبدالله * واژه ی زیبای دنیا سیدی اباعبدالله بهترین جمله عالم روحی لک الفدا آقا در مدار عشق حسین میگرده همه عالمین صراط المستقیم ماست شارع بین الحرمین مثل تو ندیده چشمای ترم مهربانتر از پدر و مادرم ارباب ارباب ابی عبدالله 👇
. سلام_الله_علیها اجرای شمس حجاب کبریا زینب است تجلی شرم و حیا زینب است روح مناجات و دعا زینب است شان نزول انما زینب است فاطمه کرببلا زینب است دوای درد بی دوا زینب است ای نفس حضرت ختمی مآب دختر آسمانی بوتراب در صدف بحر شرف درناب روی تو حسرت دل آفتاب موی تو شب ندیده حتی به خواب مصحف مستور خدا زینب است بیا و جلوه ی پیمبر ببین شیرزنی چون یل خیبر ببین ادامه سوره کوثر ببین حُسن حَسن نیز مکرر ببین دوباره یک حسین دیگر ببین پنج تن زیر کسا زینب است شمس چراغ در این خانه ات ماه غبار در کاشانه ات ارض و سما گر شده پروانه ات یافته این گونه شفاخانه ات تهمت عقل است به دیوانه ات دوای ما نعره ی یا زینب است دانه تسبیح تو شمس ضحی چادر تو، پرچم حجب و حیا به زیر سایه تو عرش خدا نه فلک از خاک رهت شد بنا خانه تو مطاف ارض و سما کعبه سیار خدا زینب است هیبت روی تو سر ا پا علی فاطمه ای به شکل مولا علی نیست کسی مثل توالا علی میوزد از نطق تو هرجا علی لعن علی عدوک یا علی کوری چشم خصم با زینب است کرببلا دیده که پیغمبری فاطمه ای و یک تنه لشگری فاتح هر رزم چنان حیدری نیست اگر چه مثل تو خواهری حسین را برادر دیگری حسن به دشت کربلا زینب است پلک بزن شام و سحر خلق کن چشم بچرخان و قمر خلق کن حماسه ای بار دگر خلق کن به بانگ اسکوتو جگر خلق کن خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن آیینه دار مرتضی زینب است گرمی عشق و هُرم این تب یکیست تا به سحر مسیر هر شب یکیست هر چه نوشتیم مرکب یکیست چنان که نام خالق و رب یکیست نام حسین و نام زینب یکیست جان میان هر دوتا زینب است روز قیامت که جهان مضطر است بی سر و سامان صف محشراست عرصه حشر از نم گریه تر است هر که خودش مانده و بی یاور است غم نخورد آن که تورا نوکر است سایه روی سر ما زینب است در کف تو چرخ چو دستاس بود با نفست دهر پر از یاس بود خاک رهت گوهر و الماس بود بس که به اکرام تو حساس بود پله منبر تو عباس بود ستون خیمه سما زینب است سیل کرم لحظه ی باریدنت گل بکشد منت گل چیدنت یاس در آرزوی بوییدنت هیچ گلی ندیده خندیدنت مگر به لحظه ی حسین دیدنت حسین را چهره گشا زینب است ازنگهت نور خدا منجلی هرچه خدا خواست تو گفتی بلی هیبت تو قصه هر محفلی خواست که غم دست تو بندد ولی غم که بود در بر دخت علی حیدر صحرای بلا زینب است آمده بر جنگ تو غم از الست کرببلا غم به بلا داد دست جنگ تورا حق به تماشا نشست قامت تو قامت غم را شکست دخت علی را نتوان دست بست فصل خطاب خطبه ها زینب است 🎤 .👇
. دختر غم زده خرابه هام آرزویی ندارم غیر بابام می‌خوام امشب تا سحر صدات کنم ولی لکنت افتاده توی صدام من که تو آغوش تو می‌خوابیدم قبل خواب باید تورو می بوسیدم حالا سر به روی خاکا می‌زارم دیدنت تو خوابه تنها امیدم اگه من پرم شکست بابا فدات چشامم نمی‌بینه فدا چشات پر زخمم ولی من یه درد دارم بابایی خیلی دلم تنگ برات روی خاکا بابایی کشیدمت خم شدم یه دل سیر بوسیدمت تموم غصه من همین شده وقتی رفتی خواب بودم ندیدمت رفتی و با سیلی از خواب پریدم نفسم بند اومد از بس دویدم تا صدات زدم بابا منو زدن پناهی جز عمه زینب ندیدم بابا کل حرم و آتیش سوزوند چادر خواهرمو آتیش سوزوند اگه شونه نمیشه موی سرم معجر رو سرمو آتیش سوزوند گل سر دیگه برا موهام نخر دیگه خلخال واسه پاهام نخر لاله گوشم ببین زخمی شده گوشواره بابا دیگه برام نخر من که بودم روز آهوی حرم نمیتونم دیگه حتی راه برم همش از قافله ها جا میمونم تازیونه می رسه تا ببرم بابایی بال و پرم درد می‌کنه زخمای چشم ترم درد می‌کنه از شبی که افتادم از رو ناقه هنوزم موی سرم درد می کنه مثل شمعی پیکر من آب شده صورتم با زخم سیلی قاب شده مثل مادرت که بی هوا زدن بی هوا زدن تو این جا باب شده شبی که گم شده بودم زجر اومد عمو جون نشنوه بابا بد می زد قد به من به چکمه هاش نمی رسید بی هوا به پهلو هام .... می زد اومدی و گره من وا شده آخرای عمر این زهرا شده هر کسی منو تورو دیده می گه این سه ساله پیرتر از بابا شده ✍ .................. . اومدی ولی چرا دیر اومدی حالا که رقیه شد پیر اومدی؟ صورتت اون صورت همیشه نیست چرا با اینهمه تغییر اومدی خودمم خیلی عوض شدم آره صورتم یه جای سالم نداره تا میام یه خرده آروم بگیرم زجر ملعون میاد و نمیزاره چرا انقد شدی مختصر بابا دلمو کردی شکسته تر بابا دیگه هیچکسو به جز تو نمیخوام منو امشب با خودت ببر بابا تا حالا قدّمو خم دیده بودی؟ تا حالا موهامو کم دیده بودی؟ تو خونه بی روسری دیده بودیم توی بازار چی؟ بازم دیده بودی؟ وای اگه ضربه به ابرو بخوره پنجه ای گره به گیسو بخوره مادرت حالمو بهتر میدونه وای اگه لگد به پهلو بخوره تو نباشی حال و روزم همینه تازه اوضاع خیلی بدتر از اینه نمیدونم که خبرداری یا نه حجابم همین یه تیکه آستینه روز و شب گرسنگی کشیدنو کوچه کوچه طعنه ها شنیدنو حاضرم تجربشون کنم ولی نشنوم حرف کنیز خریدنو .
. دختر غم زده خرابه هام آرزویی ندارم غیر بابام می‌خوام امشب تا سحر صدات کنم ولی لکنت افتاده توی صدام من که تو آغوش تو می‌خوابیدم قبل خواب باید تورو می بوسیدم حالا سر به روی خاکا می‌زارم دیدنت تو خوابه تنها امیدم اگه من پرم شکست بابا فدات چشامم نمی‌بینه فدا چشات پر زخمم ولی من یه درد دارم بابایی خیلی دلم تنگ برات روی خاکا بابایی کشیدمت خم شدم یه دل سیر بوسیدمت تموم غصه من همین شده وقتی رفتی خواب بودم ندیدمت رفتی و با سیلی از خواب پریدم نفسم بند اومد از بس دویدم تا صدات زدم بابا منو زدن پناهی جز عمه زینب ندیدم بابا کل حرم و آتیش سوزوند چادر خواهرمو آتیش سوزوند اگه شونه نمیشه موی سرم معجر رو سرمو آتیش سوزوند گل سر دیگه برا موهام نخر دیگه خلخال واسه پاهام نخر لاله گوشم ببین زخمی شده گوشواره بابا دیگه برام نخر من که بودم روز آهوی حرم نمیتونم دیگه حتی راه برم همش از قافله ها جا میمونم تازیونه می رسه تا ببرم بابایی بال و پرم درد می‌کنه زخمای چشم ترم درد می‌کنه از شبی که افتادم از رو ناقه هنوزم موی سرم درد می کنه مثل شمعی پیکر من آب شده صورتم با زخم سیلی قاب شده مثل مادرت که بی هوا زدن بی هوا زدن تو این جا باب شده شبی که گم شده بودم زجر اومد عمو جون نشنوه بابا بد می زد قد به من به چکمه هاش نمی رسید بی هوا به پهلو هام .... می زد اومدی و گره من وا شده آخرای عمر این زهرا شده هر کسی منو تورو دیده می گه این سه ساله پیرتر از بابا شده ✍ .................. . اومدی ولی چرا دیر اومدی حالا که رقیه شد پیر اومدی؟ صورتت اون صورت همیشه نیست چرا با اینهمه تغییر اومدی خودمم خیلی عوض شدم آره صورتم یه جای سالم نداره تا میام یه خرده آروم بگیرم زجر ملعون میاد و نمیزاره چرا انقد شدی مختصر بابا دلمو کردی شکسته تر بابا دیگه هیچکسو به جز تو نمیخوام منو امشب با خودت ببر بابا تا حالا قدّمو خم دیده بودی؟ تا حالا موهامو کم دیده بودی؟ تو خونه بی روسری دیده بودیم توی بازار چی؟ بازم دیده بودی؟ وای اگه ضربه به ابرو بخوره پنجه ای گره به گیسو بخوره مادرت حالمو بهتر میدونه وای اگه لگد به پهلو بخوره تو نباشی حال و روزم همینه تازه اوضاع خیلی بدتر از اینه نمیدونم که خبرداری یا نه حجابم همین یه تیکه آستینه روز و شب گرسنگی کشیدنو کوچه کوچه طعنه ها شنیدنو حاضرم تجربشون کنم ولی نشنوم حرف کنیز خریدنو . 🔻مقدمتان را به این کانال 2هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم       
هر که در سینه‌ خود، عشق "علی" را دارد "هر کجا هست خدایا به سلامت دارش" ✍️ مقدمتان رابه این کانال2هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها
(ابیاتی از یک مربع ترکیب) گر شرف با عزت و لطف و وفا گردد عجین عشق معنا می‌شود با واژه‌ی ام البنین :: دُر در آغوش صدف آری چو گوهر می‌شود دامن ام البنین عباس‌پرور می‌شود :: تیر بر مشکش زدند و مثل مشک از تاب رفت ایستاد و قطره قطره پیکر او آب رفت :: نه فقط عباس از شرمندگی بی تاب شد از خجالت مادرش ام البنین هم آب شد ✍️ مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
شب بود قبله جا نمازی سوی او داشت کعبه برای دیدن رویش وضو داشت رشک ملک بود آن حصیر زیر پایش هر شب خدا مشتاق صوت ربنایش چشم سیاهش روشنای راه ایمان هر ناوک مژگان او یک خط قرآن از خلوتش گرچه دو عالم فیض می‌برد اوج مصیبت در دل این شب رقم خورد ناگاه قومی بی ادب حرمت شکستند تسبیح فیض خلق را از هم گسستند پای برهنه، سربرهنه در دل شب بردند او را و فلک در تاب و در تب خالی‌ست جای فاطمه انگار اینجا تا که بگیرد باز دامان علی را در کوچه‌های بی کسی او را کشیدند با هر قدم آه از نهاد او شنیدند از داغ این غم عالمی در پیچ و تاب است سر منزل این کوچه‌ها بزم شراب است بزم شراب اما خبر از خیزران نیست ناموس او در مجلس نامحرمان نیست از سامرا برخاست آهِ شام آن شب یک سوی صد نامحرم و یک سوی زینب یک سو، سری بر تشت زر، یک سو رقیه یک سو سراسر خنده و یک سوی گریه یک سوی چوب خیزران می‌خورد بر لب یک سو مزن ظالم به لب‌ها داشت زینب... ✍️ مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا ┏━━☘️🌺☘️━━┓ https://eitaa.com/madahanpirbakran ┗━━☘️🌺☘️━━┛
. علیه السلام رو دوشم غم تموم عالمه واسه این غم بمیرم بازم کمه حالا من چطور به روت نگا کنم بردن ابرومو پیش فاطمه کوچه هاش برو بیایی نداره اینجا تنها شلوغی توبازاره همه خنجراشونو تیز می کنن الا شمری که تیغ کندی داره اینجا فکر همگی سیم و زره بحثشون همه رو قیمت سره الهی که نشنوه اینو رباب سرشیرخوار از همه گرونتره اگه حالا توی زنجیر افتادم توی کوچه ها زمین گیر افتادم مثل مادر تو بی پناه شدم توی تنگی کوچه گیر افتادم الهی که غم تورو پیر نکنه تورو غصه ها زمین گیر نکنه الهی علی اکبرت حسین توی تنگی گذر گیر نکنه اینجا غم از در و دیوار می‌باره کوچه بنی هاشم زیاد داره مادرت یه کوچه دید ای وای اگه زینبت تو کوچه هاش پا بزاره الهی که من فدای دخترات دور نکن سقارو از مخدرات حرف گوشواره و خلخال شنیدم فکر سوغاتن تموم دشمنات ✍ .