eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله السلام ۳ السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه چه می شود که مجال عبادتی می شد نصیب حلقه به گوشت لیاقتی می شد قدیمها که کمی صاف و ساده تر بودم پس از شکستن دل استجابتی می شد چه خوب چشمه ی چشمم همیشه جاری بود همین که محضرتان عرض حاجتی می شد زمان شور حسینی شعور غالب بود میان سینه زنی ها کرامتی می شد خلاف حالت امروز طعم نان شبم شبیه طعم غذاهای حضرتی می شد به زیر بیرق عباس قد کشیدم من همیشه فرصت عرض ارادتی می شد به این گدای شکسته هنوز امیدی هست اگر که قسمتم آقا زیارتی می شد من و تو و حرم و لحظه های رویایی میان شاه و گدا گر رفاقتی می شد : 💔 چه داند آنکه ندارد خـبر ز عالم عشق که با خـیال تو بودن چه عالـمی دارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام . .
. السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه با نام و یاد عشقِ خدای سه شنبه ها لبیک، می شوم به ندای سه شنبه ها هر روز ما به نام و به یاد تو بگذرد اما در این میان، به فدای سه شنبه ها در جمکرانِ یاد تو خواندم نمازها در استجابتت به دعای سه شنبه ها یا ایهاالامام، به مأموم، کن نظر ما را سوا بکن تو برای سه شنبه ها ماها پیام آور عشق شما شدیم وحیِ تو می رسد به حرای سه شنبه ها جان را بپای عشق تو می ریزم عاقبت قربانی ات شوم به منای سه شنبه ها تو یار، خواهی و به جوابت بهانه ام از من ببخش، چون و چرای سه شنبه ها ای کاش می شد اینکه کمی کم کنم گناه توبه کنم ز جرم و خطای سه شنبه ها : روزها رفت و فقط حسرت دیدارِ رُخت مانده بر این دلِ یعقوبی ما صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
. صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ روز ازل که قصه ی عشق تو پا گرفت دل خون‌شد و بهانه ی کرببلا گرفت نان حلال و شیر پر از اشک مادرم این گونه بود در دلم این عشق جا گرفت یک قطره اشک موجب دریای رحمت است وقتی که دل ز ماتم خون خدا گرفت اعجاز میکند به خدا ذکر یا حسین هر جا که عاشق تو به یادت نوا گرفت یاد تمام پیر غلامان به خیر باد این روضه ها به همت آنان بقا گرفت شد موسفید هر که در خانه ی شما امضای نوکری ز شه لافتی گرفت سر میزند به رسم وفا شاه تشنه لب هر جا که رنگ روضه و‌اشک و بکا گرفت پروانه های گلشن هیئت ملائکند وقتی ز شمع یاد شهیدان صفا گرفت ای لاله ی خزان شده از زخم تیغ ها باید سراغ آن سر و تن را جدا گرفت : 💔 از سفره ی بلندم نکن که من محتاج آب و دانه ی شبهای جمعه ام صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .
. صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ همیشه توبه شکستم، ولی زمان دادی میان روضه‌ی اَمنَت به من امان دادی رفیق‌هام، زمینم زدند، اما تو… به بالهای زمین خورده آسمان دادی بساطِ نوکری‌ام را به هم نزن دیگر خودت جوازِ گدایی به این دکان دادی چقدر زار زدم؛ التماس‌ها کردم ولی براتِ حرم را به دیگران دادی سلام دادم و دادم به باد، تا برسد و در جواب، تو هم پرچمی تکان دادی نبود، لایق این حرفها؛ ولی آخر… به چشمِ غرقِ گناهم حرم نشان دادی میان روضه نمُردم ببخش، اما تو… برای اینکه نمیرم به من توان دادی برای اینکه بدُزدد عقیقِ سُرخت را خودت اجازه به دستانِ ساربان دادی به سینه‌ی احدی دستِ رَد نزد جسمت لباسهای خودت را به این و آن دادی هزار مرتبه مُردم میان گودالت از اینکه لحظه‌ی آخر چگونه جان دادی : 💔 صد شکر که قسمت شده هر روز ببوسیم ما کنان شما را... صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
. ۴۵ روز این خانه را خراب مکن بر سرم مریز غمگین ترین مریض، علی را بهم مریز این قدر وقتِ شانه پرت را تکان مده پلکِ تو کافی است سرت را تکان مده امشب چقدر حال و هوایت عوض شده تقصیر سرفه است صدایت عوض شده آئینه‌ی ترک ترک از سنگِ غم، مریز خانوم من عزیز علی را بهم مریز دیدی چگونه زندگی‌ام را بهم زدند دیدم تو را چگونه همه پشتِ‌هم زدند قلبم کنارِ توست ولی تیر می‌کشد این چند وقت پشتِ علی تیر می‌کشد باشد قبول چهره‌ی خود را نشان مده گهواره خالی است عزیزم تکان مده ای خون تازه اینهمه در هر قدم مریز ای سرفه‌ی غلیظ علی را بهم مریز : 💔 این غم کجا برم که تو را مردها زدند هر ضربه را برای رضای خدا زدند... صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، اوقات شما معطر بنام .
هرکس که در معامله با دوست غم خرید حتی اگر زیاد خریده ست، کم خرید قبل از الست بود که ما گریه کن شدیم ما را برای روضه ی خود در عدم خرید اصلا دلیل خلقت ما نوکری اوست این شد که در دل همه ی ما حرم خرید گفتیم روسیاهی ما را نمی خرد دیدیم از قضا همه را با کرم خرید قیمت گرفته بود دل رو سیاه ما وقتی حسین میوه ی گندیده هم خرید یک قطره اشک شافع روز قیامت است ما را حسین فاطمه با این رقم خرید در استکان ساده چرا چای می خوریم؟ باید برای مجلس او جام جم خرید خواهیم دید روز قیامت که فاطمه یک قوم را به نرخ دو دست قلم خرید : 💔 این شب جمعه دلم خیلی گرفته را بسته اند، آقا بگو من چه کنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .
. خوشا به حال هر آنکس که مبتلای رضاست تمام دار و ندار من از دعای رضاست صفای صحن و حیاط و رواق را عشق است کنار پنجره فولاد، کربلای رضاست کجا به غیر سرایش ادب کنم وقتی که پادشاه جهان سائل و گدای رضاست قسم به نغمه ی نقاره و صدای اذان دلم مجاور آن گنبدِ طلای رضاست مریض بستر عشقم، شفا نمی خواهم که مرهم دلم از نسخه و دوای رضاست در این معامله سودِ زیاد بردم من حرم برای دل من، دلم برای رضاست بگو به خادمِ آقا، مرا صدا نکند که خواب راحت من روی فرشهای رضاست : یک گوشه از رواق تو جا داشتن بس است ما را همین داشتن بس است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، (ع) .
. وقتی شبیه فاطمه لبخند میزنی بر چینی شکسته ی دل بند میزنی من غرق خوابم و تو برای ظهور خویش هر صبح جمعه رو به خداوند میزنی کِی پرچم مقدس دارالخلافه را  بر قله ی رفیع دمـاوند میزنی در دولت کریم شما حرف فقر نیست آقا تو حرفهای خوشایند میزنی بعد از زیارت نجف و توس و کربلا حتما سری به فکه و اروند میزنی با اشک دیده آب به قبر مطهر آنان که کشتگان فراقند میزنی : مرا میان قنوت سحر مَبر از یاد که احتیاج شدیدی بر این دعا دارم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام ۹۹ .
. اشک مناجات سحر را میخرد زهرا گریه کن خونین جگر را میخرد زهرا وقتی شریکت شمع باشد سود خواهی برد پروانه ی بی بال و پر را میخرد زهرا از عیش دنیا با خبر باشی ضرر کردی از عیش دنیا بی خبر را میخرد زهرا هی این در و آن در میزنی تا دربدر گردی وقتی گدای دربدر را میخرد زهرا باید درِ این خانه کسب اعتباری کرد آن نوکران معتبر را میخرد زهرا گاهی حوالی حسینیه کمی بنشین گوشه نشین این‌گذر را میخرد زهرا هر آنچه که در چَنته داری خرج اشکت کن فردای محشر چشم تر را میخرد زهرا اندازه ی بال مگس خرج حسینش کن این قطره های مختصر را میخرد زهرا از ساعتی که سینه ی او زیر سُمها رفت سینه زنان این پسر را میخرد زهرا : 💔 قسم به چـادر خـاکـیِ مادرت همیشه در هواییِ حرمم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين .
از عشق و مرام و معرفت آگاه است هرکس که پناهنده به این درگاه است هر کس که شود سائل سلطان نجف از یُمن گدایی به در او شـــــاه است زهـراست اگر محور منظومه ی نور خورشید پیمبر است و حیدر ماه است هر کس ز علی و آل او گشته جدا بیراهه گرفته پیش رو گمراه است  هر کس بِکَند چاه برای شـــــــیعه تا روز ابد خودش تَهِ آن چاه است  تا کور شود هر آنکه نتواند دید در مذهب حق علی ولی الله است : 💔 قسم به نامِ بلندت قسم به نام علی علی تمامِ تو بود و تو هم تمامِ علی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
. گفتم غم تو دارم، گفتا غمت سرآید گفتم فراق تاکی، گفتا یقین سرآید گفتم زهجر رویت ساقی خمار هستم گفتا که باده ی وصل درجامِ صبر آید گفتم میِ وصالت، ریزد به کامم آیا گفتا زکام یاران، مر کام بهتر آید گفتم مرا دردیست گویی که نیست درمان گفتا دوای هر درد ازدست ما برآید گفتم که روسیاهم، دانم که خوب دانی گفتا به چشمِ نیکان، اسوَد چو احمر آید گفتم فدای نامت، الکَن شده زبانم گفتا ز لفظ بازیست، بهتر که کمتر آید گفتم که لعنت حق بر منکر وجودت گفتا بسی صداقت از راه منکر آید گفتم که درحریمت پارا توان نهادن؟ گفتا نگاه عشاق چون پرده در درآید گفتم شنیده بودم، عشاق پرده پوشند گفتا غلط شنیدی، پوشش به زاهد آید گفتم دگر توانی درجان وتن نمانده است گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید : هرچه میخواهی بگیر اما سلامم را نگیر من به عشق این سلام صبحگاهی زنده ام صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين .
. آمده عبد گنهکار، بگو می بخشی با دلی زار و گرفتار، بگو می بخشی چشم امید مرا تار نکن یا الله باز هم حضرت غفار، بگو می بخشی کار ما را نگذاری تو به آن آخر وقت اولین لحظه ی دیدار، بگو می بخشی با بدهکار خودت باز مدارا کن، آه طلبت را به بدهکار، بگو می بخشی تا که آب از سر من رد نشده کاری کن مثل آن توبه ی هر بار، بگو می بخشی من خودم آمده ام، فاش بگویم خجلم سر به زیر آمدم ای یار، بگو می بخشی دم افطار فقط یاد لب عطشانم به همان روضه ی افطار، بگو می بخشی قَسَمَت میدهم اینبار به عباس علی به دو تا دست علمدار، بگو می بخشی : 💔 ماه صیام آمد و من در خیال خود با بوسه بر ضریح تو افطار می‌کنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، .
. ای که گره ز کار دلم باز میکنی جانم به  لب رسیده  چرا ناز میکنی مثل همیشه تا که ز تو دور می شوم با یک نگاه عاشقی آغاز میکنی در انتظار سیصد و سیزده نفر عمری بُوَد که صحبت سرباز میکنی صاحب  نفس بیا و به داد دلم برس ای آنکه با دعای  خود  اعجاز  میکنی تاکه به روی بال و پرم دست میکشی دل را ز عشق لایق پرواز میکنی در بین گریه کردنم احساس می کنم داری محبتت به من ابراز می کنی تا که درعاشقی به دربسته میخورم با یک سلام در به رویم باز میکنی در وقت مرگ بردلم افتاده ای حبیب این روسیاه را تو سرافراز میکنی با یک نگاه تا به خدا  میبری مرا کی یک غروب کرب وبلا میبری مرا : از سفره ای که وقت پهن می کنی مانده غذا و خورده ی نانی به ما بده صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
بسم الله الرحمن الرحیم برکتِ بی انتها دارد کریم اهلبیت خنده ی مشکل گشاداردکریم اهلبیت پادشاهان جهان غبطه به حالش میخورند بس که دور خود گدا دارد کریم اهلبیت بی بهانه بهترین ها را به سائل میدهد سیرتی زهرا نما دارد کریم اهلبیت روزوشب وقتِ غذامحض جزامیهای شهر در کنار سفره جا دارد کریم اهلبیت بر درودیوار آن پیچیده ذکرِ یاحسین در بقیعش کـربلا دارد کریم اهلبیت عاقبت یک یاحسن میگویم وجان میدهم بس که دستانش شفاداردکریم اهلبیت سفره ام یک ثانیه بی نان نخواهد ماند، چون این گدا بعدِ خدا دارد کریم اهلبیت : ❤️ همه ی اهل کرم معترف این حرفند کرم از دست حسن مثل عسل میریزد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، پیشاپیش میلاد فرخنده امام حسن مجتبی علیه السلام مبارک❤️
دارد غروب ماه خدا میرسد رفیق پایان اشک وسوزونوا میرسد رفیق تا اینکه ماه لطف خدا می شود تمام اتمام کار اهل بکا می شود رفیق ماه خدا تجلی پرواز بنده است پایان پر زدن به هوا میرسد رفیق قطع یقین بدان که دراین ماه عاقبت با افتخار عیدی ما میرسد رفیق فردا گدا برای گدایی کجا رود؟ پایان کار شاه وگدا میرسد رفیق این گریه های مابخدا بی نتیجه نیست برگ ضمانتی ز رضا میرسد رفیق هرکس که راه وشیوه ی اوخط رهبریست محشر به خدمت شهدا میرسدرفیق هم عاقبت به خیرو هم اینکه شودعزیز هرکس به محضرعلما میرسد رفیق باور کنید با نظر لطف روزی برات کرب و بلا میرسد رفیق : 💔 گدای کوی توئم، عید فطر نزدیڪ اسٺ به جای فطریه یک ڪـــربلا بده آقا صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
. تا زیارتنامه شد آغاز، غم پایان گرفت دردِ دوری،باسلامی نسخه‌ی درمان گرفت من گِلی بودم بدون روح،در خاک نجف تا نسیمی ازحرم آمدوجودم جان گرفت ابرها از آسمانِ شهر تو رد می‌شدند خورد،برقِ گنبدت برچشمشان،باران گرفت هیبتِ ایوان طلایت آنقدَر محوم نمود تا زبانم بند آمد ذکرِ «یا ایوان» گرفت یک عروسِ حیدری دیدم که از صحن نجف خاک را برداشت و با آن حنابندان گرفت خواستم تا بهترین مدحِ تو را از بر شوم زائری درصحن،ختم سوره‌ی انسان گرفت تا خداوندِ قلم یک سطر،در شان تو گفت از امینی الغدیر،از شاعران دیوان گرفت جایگاه دشمنان توست،قعرِ چاهِ ویل تازه خیلی هم خدا برحالشان آسان گرفت مسجدی که «اَشْهَدُ اَنَّ عَلی» را قطع کرد باید اصلا گنبد و گلدسته را از آن گرفت داریوش وکوروش و این داستانها، بگذریم کشور ما اعتبار از حضرت سلمان گرفت : ♥️ بین حیدر با خدا حائل شده یک تار مو آن هم از مویِ پریشانِ علی افتاده است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
. هر روز هفته با نگاهت عالمی دارم وقتی که هستی در کنارم چه غمی دارم؟ راحت بگویم، من بدون عشق میمیرم من زنده ام تا لحظه ای که همدمی دارم حرف دلم را به کسی جز تو نمیگویم وقتی به خوبی تو آقا محرمی دارم در سایه ی هر بیرقی سینه نخواهم زد وقتی که مانند تو صاحب پرچمی دارم در دست دارم ریشه هایی از عبایت را شکر خدا حبل المتین محکمی دارم هرجا که پای تو وسط باشد بدون شک از غربتت باران اشک نم نمی دارم نامت تب مرثیه را می آورد با خود هر چهارشنبه در دل خود ماتمی دارم : کربلایی می شود، پسوند اسمش هرکسی جرعه ی آبی ز سقاخانه ات نوشیده است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع) .
. بگیـر بالِ مـرا باز در هــوای خودت مرا بِبَر به کنارت، به کربلایِ خودت مـن آشنایِ توام خـانه زادِ مادرتان نصیب دربه درت کن شبی دعایِ خودت نفس بزن که مذابم کنی دراین شبها نفس بده که بسوزم فقط برایِ خودت دلم کتیبه‌یِ اشعار محتشم شده است بزن به سینه‌ام آتش،به روضه‌هایِ خودت ببین کـه نـذرِ درِ زینبیه‌ات شده‌ام بکش به دیده‌ام از گردوخاک پایِ خودت از آن زمان که مرا نوکرت خدا خوانده نشسته بر جگرم داغِ بوریای خودت وصیتـم شده آقـا، مـرا کـفـن نکنند مگر به پیرهن مشکی عزای خودت : 💔 حرام باد مرا فیض دیدن رویت اگر دهم دوجهان رابه یڪ سرمویت صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
میشوم نقاش وازرخساردلبر میکِشم از کبودی رخ دلدار حیدر میکشم غنچه ای رامیکِشم زخمی به زیر دست و پا رَد خونی روی بال یک کبوتر میکشم باغ را لبریز آتش میکشم وقت غروب باغبان را هم کنار حلقه ی در میکشم آشیانی میکشم لبریز یاس و نسترن بعدازآنهم چهره ای ازیاس پرپر میکشم رنگ نیلی میزنم بر صفحه ی آلاله ها مرتضی را آن میان بی یارو یاور میکشم یکطرف هیزم فراهم بودومردم حمله ور یکطرف روی زمین تصویر مادر میکشم چادرخاکی کشیدم درهمین حال و هوا بعدازآنهم معجری ازجنس کوثر میکشم چادری خاکی شد اماحنجری خونی نشد از همینجا روی دفتر نقش دیگر میکشم میروم درگوشه ی گودال و بابغض قلم خنجری راتشنه ی رگهای حنجر میکشم حنجری را نامرتب کرده ضرب نیزه ها درپی این نیزه هاغمدیده خواهر میکشم دختری را میکشم مشغول نجوا با پدر حال اورازخمی وبیتاب ومضطر میکشم : افتاده ام‌ به پات،بمان،جان من بمان رحمی بکن به گریه ی اطفال زار من سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
مثل هرجمعه هوای نفسم سنگین است خبری از تو ندارم که دلم غمگین است مثل هرجمعه پراز ندبه ی دلتنگیهام عجل الله و فرج ذکر لبم آمین است خوب میدانم از اعمال بدم رنجیدی دلت ازبس که گنهکارشدم چرکین است مثل شعری شده ام خالی ودوراز احساس نام زیبای تو در این غزلم تضمین است گرچه تلخ است که عمری زغمت گریه کنم نوکری کردن درراه شما شیرین است دفتر شعر مرا عطر شما پر کرده کوچه های دلم از یادشما تزیین است : 💔 حتی خیال بی تو شدن میکشد مرا کارم به روزگار جدایی نمی کشد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام .
ﻋﻤﺮیست ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻋﻤﺮیست ﺑﺎ ﻧﻮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﮔﺎﻫﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﺮﺑﺖ ﻣﺨﻔﯽ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺑﺮ ﺧﺎﮎ ﺁﺷﻨﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﯾﮏ ﺷﺐ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻓﻮﻻ‌ﺩ ﻣﯽ ﺭﻭﯼ ﺑﺎ ﺣﺎﺟﺖ ﻭ ﺩﻋﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ شبهاﯼ ﺟﻤﻌﻪ ﺯﺍﺋﺮ ﺷﺶ ﮔﻮﺷﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﮐـﺮﺑﻼ‌ﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﺗﺎ ﺳﺤﺮ ﺑﺎ ﺳﻮﺯ ﺭﻭﺿﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻻ‌ﯾﻖ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﺍﻧﯿﺲ ﻏﻤﺖ ﺷﻮﯾﻢ ﺑﺎ ﺩﺭﺩ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻣﺎ ﮐﻪ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺑﻪ ﻏﯿﺎﺑﺖ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﯿﻢ ﺍﺯ ﻏﺮﺑﺘﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻫﺮ ﻫﻔﺘﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ﻭﺭﻕ ﺑﺮ ﺣﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﮔﺪﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﮐﺲ ﺗﺎﺏ ﺁﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﻢ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﺕ ﺷﻮﺩ ﺗﻨﻬﺎ، ﺗﻮ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ : 💔 گناه سهم من و گریه قسمت چشمت چقدر حضرت دل غصه جای ما خوردی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام .
. تمام شهر فراموش کرده نامت را چقدر معصیتم تلخ کرده کامت را برای اینکه بدانم مصیبتت شده ام بیا نشان بده اشک ِ غروب و شامت را تو از تبار علی(ع)؛ ما قبیلهٔ کوفی نمی دهیم جواب ِ تو و سلامت را گناه کرده و از دستِ من دلت خون است دروغ٬ غیبت و تهمت! غم ِ مدامت را- چه غافلانه هنوز هم ندیده میگیریم تمام ِ درد تو را... غصهٔ تمامت را کجاست غیرت مردان! چه افتخارِ بدی حراج کرده زنان را و قدّ و قامت را زنان ِ امّت جدّت چه بی حجاب شدند خدا بخیر کند محشر و قیامت را دعا بکن ننشیند به سفره نان ِ حرام که تربیت بکند منکر امامت را بگیر دست مرا تا نیفتم از چشمت نگیر از دل من لذّت ِ اقامت را کجاست خیمهٔ سبزت؟! چرا نمیبینم چرا چرا نشناختم تو و مقامت را ستون ِکعبه تویی! پس بگو أناٱلمهدی(ع) شروع کن به همین زودی انتقامت را چه میشود که ببینم تو را کنار خودم به گوش جان بسپارم گل ِ کلامت را نگاه کن به دلم تا بیایم آن سوها اویْس باشم و خوشبو کنم مشامت را خیال ِ توبه شکستن ندارم آقاجان درست می شوم و رد نکن غلامت را دلت گرفته؛ به جدّت هنوز میگویی: چرا ندیده گرفتند احترامت را؟ به انتقام ِ اسارت کشیدن زینب(س) نشان بده تب ِ شمشیر ِ در نِیامت را دوباره شد شب جمعه دوباره میبینم؛ به دست حضرت صدّیقه(س) التیامت را! ✍ ......................... : یا حق داری اگر نیایی ای حضرت عشق هرگز به غم تو این جوان پیر نشد .
هرجا که روضه های تو برپا شود حسین بابیست که به کرب و بلا وا شود حسین دعوت شدم به مجلس روضه هزار شکر چون رزق میهمان تو تقوا شود حسین هر کس که عاشق تو شود عاشق خداست توحید با محبتت امضا شود حسین چشمی که گریه کرد برای عـزای تو مشمول لطف حضرت زهرا شود حسین آن کس که شد گدای تو آقای عالم است هر قطره وصل شد به تو دریا شود حسین حب الحسین یجمعنا یعنی ای عزیز بیگانه هم به عشق تو منّا شود حسین هرجا گره به کار من افتاده از قدیم تنها گره گشای من آنجا شود حسین آیا شود چو جون غلام سیاه تو هنگام مرگ هر نفس ما شود : 💔 هر صبح سوى کرب و بلا گريه میکنم هجـر بهشت، چاره ندارد به جز بـکا یااباعبدالله الحسین علیه السلام
ویران‌نشین شدم که تماشا کنی مرا  مثل قدیم در بغلت جا کنی مرا  گفتم میایی و به سرم دست می‌کشی  اصلاً بنا نبود ز سر وا کنی مرا  آن شب که گم شدم وسط نیزه‌دارها  می‌خواستم فقط که تو پیدا کنی مرا  با حال و روز صورت تغییر کرده‌ات  هیچ انتظار نیست مداوا کنی مرا  معجر نمانده است ببندم سر تو را  پیراهنت کجاست که بینا کنی مرا  وقتی که ناز دخترکت را نمی‌خری  بهتر اسیر زخم زبانها کنی مرا  حالا که آمدی تو؛ به یاد قدیم‌ها  باید زبان بگیری و لالا کنی مرا  عمّه ببخش دردسر کاروان شدم  امشب کمک بده که مهیّا کنی مرا  😭😭😭❣❣🖤🖤🖤 : قدّ من کوتاه بود و نیزه ها خیلی بلند خواستم بر زخمهایت بوسه بگذارم، نشد دوستان شهیدمان
. در روضه ها کلیدِ اجابت گرفته ایم یک یاحسین(ع) گفته و حاجت گرفته ایم چلّه نشینِ چادر مشکیِ زینبیم(س) از این طریق، درس نجابت گرفته ایم از دست های حضرت عباس ِ(ع) با جنم مُهر و مدالِ شور و شجاعت گرفته ایم شد پاسبانِ خیمه علی اکبر(ع) و چه خوب؛ از سیره اش صلابت و غیرت گرفته ایم این اشک را برای دم ِ احتضارمان از حضرت رقیه(س) امانت گرفته ایم با إذن شیرخوارۂ لب تشنۂ رباب(س) در کشتی نجات سکونت گرفته ایم عاصی و دردمند و گرفتار آمدیم پیش از شفا، براتِ شفاعت گرفته ایم این مرگِ بی هدف نمی آید به کارمان ما از حسین(ع) قول شهادت گرفته ایم شاعر : : قدری از کـرببلا روضه بخوان دلتنگم تو خودت جای همه روضه و منبر داری 🏴 .