eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
14هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. ماجرا هر چه بود پایان یافت هر کسی بود عازم کویش زنی انگار چشم در راه است از سفر، چه می‌آورد شویش* لحظه‌ها بی‌قرار و دلواپس غصه‌هایش بدون حد می‌شد مرد او از سفر نیامده بود شب هم از نیمه داشت رد می‌شد آسمان تار و تیره و خونبار آه آن شب نبود معمولی نیمهٔ شب پرید زن از خواب آمده بود از سفر خولی گفت خولی بگو چه آوردی که چنین غرق تاب و تب شده‌ام چیست سوغات تو که این‌گونه دل‌پریشان و جان‌به‌لب شده‌ام گفت هر چند تحفهٔ خولی زر و سیم و طلا و درهم نیست ولی این بار گنجی آوردم که نظیرش به هر دو عالم نیست چیزی از ماجرا نمی‌دانست چشمش اما اسیر شیون بود متحیر شد و سراسیمه دید آخر تنور روشن بود رفت با واهمه به سمت تنور به سر و سینه زد نشست و گریست ناگهان دید صحنه‌ای خونبار آه این سر، سر بریدهٔ کیست؟ به سر او مگر چه آمده است شده این گونه غرق خون، پرپر بر لبش آیه‌های قرآن است می‌دهد عطر زمزم و کوثر سر او را گرفت بر دامن خاک و خون پاک کرد از رویش گفت بیچاره مادرت، اما ناگهان حس نمود پهلویش ـ ـ بانویی قد خمیده، آشفته که گرفته‌ست دست بر پهلو ضجه که می‌زند همه عالم روضه‌خوان می‌شود ز شیون او * گفت بانو تو کیستی که غمت قاتل این دلِ پر از محن است گفت من دختر پیمبرم و این سر غرق خون، حسین من است با دو چشم ترش روایت کرد یک جهان درد و داغ و ماتم را گفت از نیزه‌ها که بوسیدند بوسه‌گاه نبی اکرم را گفت از خیمه‌های آل الله گفت از ماجرای غارت‌ها گفت با چشم‌های خونبارش از شروع همه مصیبت‌ها: آتشی که گرفت راه حرم پیش از این در مدینه برپا شد پشت در که شکست بازویم پای دشمن به خیمه‌ها وا شد گفت غصه اگر چه بی‌پایان ولی این قصه انتها دارد می رسد وارثی به خون‌خواهی خونِ مظلوم خونبها دارد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ * همسر خولی، از محبین اهل بیت پیامبر صلوات‌الله‌علیه‌وآله بود و گویا در اینجا چشم بصیرت او بینا می‌شود و این حقایق را مشاهده می‌کند. این ماجرا با اختلاف روایت‌هایی، در منابع و مقاتل مختلفی از جمله: مقتل ابی مخنف، ص168؛ مقتل الحسین علیه‌السلام، ص392، بحارالانوار، ج45، ص125 و 177؛ الدمعة‌الساکبة، ج5، ص52 و 384؛ تاریخ طبری، ج5، ص445؛ و روضة الشهدا، ص361، آمده است. (به نقل از: خورشید بر فراز نیزه‌ها، نوشته سید محی الدین موسوی). البته بعضی از گفت‌وگوهایی که در این شعر آمده است از باب زبانحال است. * شویش = شوهرش .
. علیه_السلام اومدم تا که تو آرومم کنی خیلی بیقرارم و دلم پُره نگرانم! میگم این نوکرِ بد نکنه به درد تو نمیخوره میدونم که روسیاه و عاصی ام ولی میخوامت و می میرم برات اسم تو مُهر قبولِ توبه و... حرَمت عرشۂ کشتی نجات راهم از تو دوره آقا چه کنم؟! داره آتیش میزنه من و فراق تلخِ تلخِ تلخِ لحظه های من مثل جرعه جرعه قهوۂ عراق یادِ عاشقیِ توو جاده بخیر یکی با عطش میداد نذریِ آب یکی با گریه توو هر قدم میگفت: امون از تشنگیِ طفلِ رباب(س) خیره میشدم به شوقِ موکبا میشدم توو حالِ زوّارِ تو گم مونده توو گوشم و یادم نمیره لحن نابِ نوحۂ هلابیکُم متوسّل میشدم به زینب(س) و یادمه گریه امونم نمیداد روضۂ پای عمودِ شصت و نه به پاهام یه جونِ تازه تر میداد میگرفتم عکس یادگاری و... میدونم مادرت و رنجوندم با فرستادنِ این عکسا چقدر- دلِ جامونده ها رو سوزوندم از سرم راضی شو و مثل قدیم پیش ِ این گدای درمونده بشین اشکام و ببین و لااقل بگو... چه کنم با خاطرات اربعین؟! زل زدم به عکس بین الحرمین به سرم زده هوایِ عتبات بذار امسالم بیام و آقاجون خط بزن سیئات و با حَسنات دیگه ناامیدم از برگ برات تازه فهمیدم که سقّا چی کشید مشکِ پاره تا که خالی شد از آب شد شبیه من امیدش ناامید! ✍ پیشنهاد .
علیه‌السلام 🔹یاران چشم‌انتظار🔹 نفس‌های آخر، عطش، روضه‌خوان شد که لب‌های تشنه، به یادم بیاید اباصلت! آبی بزن کوچه‌ها را قرار است امشب جوادم بیاید قرار است امشب شود طوس، مشهد شود قبله‌گاه غریبان مزارم اگر چه غریبی شبیه حسینم ولی خواهری نیست اینجا کنارم به دعبل بگو شعر کامل شد اینجا و قبرٍ بطوسی که خواندم برایش بگو این نفس‌های آخر هم اشکم روان است از بیت کرب و بلایش از آن زهر بی‌رحم پیچیده‌ام من به خود مثل زهرای پشت در از درد شفا بخش هر دردم از بس که خواندم در آن لحظه‌ها روضهٔ مادر از درد بلا نیست جز عافیت عاشقان را تسلای دردم نگاه طبیب است من آن ناخدایم که غرق خدایم «رضا»یم، رضایم رضای حبیب است.. اباصلت آبی بزن کوچه‌ها را به یادِ سواری که با ذوالفقارش بیاید سحر تا بگردند دورش خراسان و یاران چشم انتظارش 📝 ایام .
هدایت شده از امام حسین ع
. 🔹تا پایِ جان...🔹 ما را نترسانید از طوفان ما گردبادِ آسمان گَردیم در برف‌ریز ظلمت و بیداد زخم تبر خوردیم و گل کردیم از هشت فصل داغ می‌آییم از سال‌های آب و آیینه از فصل‌های لاله‌باران‌ها از روزهای بغض در سینه از پیلهٔ تحریم‌ها رستیم در پیله‌ها پروانه‌تر گشتیم ما در مصاف صخره‌های سخت چون موج‌ها کوبنده برگشتیم داغ شهیدان زمان هرگز در سینه‌ها پرپر نمی‌ماند از کاخ ظلمت‌خیز استکبار جز مشت خاکستر نمی‌ماند با خون خود هر لاله زد فریاد تا پای جان بر عهد و پیمانیم یعنی که صلح با خزان هرگز ما خار چشمان زمستانیم 📝 .
هدایت شده از امام حسین ع
. آنکه با غمزه‌‌های گفتارش درس‌آموزِ صد مدرّس بود در نفس‌های آخرِ عمرش قلم و کاغذی طلب بنمود چون که می‌خواست مردمِ دینش نشوند از مسیر حق، گمراه خواست در آخرین وصیت خویش بنویسد: "علی ولی‌الله" ناگهان از میان جمعیت محضر حضرت رسول‌الله یک نفر _آن‌که دانی و دانم_ گفت "ان الرجل لیهجر"... آه او که آیات را نمی‌فهمید گفت قرآن برای ما کافی‌ست او نفهمید که کلام رسول جز کلام خدای سبحان نیست آن رسولی که گفت: ای مردم! یک امانت زِ من کنار شماست اجر پیغمبریِ من، تنها احترامِ به دخترم زهراست چند روزی گذشت... مردی که بر نبی بست تهمتِ هذیان او که قرآن برای او بس بود حمله‌ور شد به کوثر قرآن کوچه آماده، هیزم آماده یک نفس مانده بود تا آتش داد زد: ای اهالیِ خانه یا که بیعت کنید یا آتش... همه گفتند: فاطمه آنجاست گفت: فضه، حسن، علی، یا او، هرکسی پشت درب این خانه‌ست طعمه‌ی آتش است حتی او همه گفتند: محسنش پس چه؟ گفت: فرقی نمی‌کند اصلاً باید این خانه را بسوزانم مرد باشد میانِ آن یا زن چند لحظه سکوت کرد و سپس چند گامی سوی عقب برگشت همه گفتند: منصرف شده است همه گفتند که بخیر گذشت ناگهان باز سمت خانه دوید لگدی زد به در...خدا!... مادر فاطمه بی‌سپر...خدا!... محسن در شده شعله‌ور...خدا!...مادر .
آسمان ها شده چراغانی عشق احمد نتیجه خواهد داد و خدا دست پاک یارش را به دو دست خدیجه خواهد داد آینه در کنار آیینه بهترین صبح روز آدینه عاشقی شور دیگری دارد عشق این دو شبیه معجون است شاه داماد شد رسول الله و عروسش خدیجه خاتون است چه عروسی چه شاه دامادی عالمی گشته غرق در شادی چه عروسی که تاج پاکی هاست چه عروسی که فخر خاکی هاست سپر جان شوهرش بوده مقتدا بهر سینه چاکی هاست کوثر شیعه های پیغمبر مادر شیعه های پیغمبر عاشقی با رسول شیرین است زندگی با رسول شیرین تر هدف زندگی اگر که خداست بندگی با رسول شیرین تر وصل نور و ولا مبارک باد بر رسول خدا مبارک باد... *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
. بین خاک و میان آنهمه خون اینهمه بوی سیب یعنی چه... مادر آمد ببیند و برود اینکه شیب الخضیب یعنی چه... خون گرفته محاسن آنقدری که سر نیزه ها نمایان است قطره قطره چکید روی خاک گوییا زیر نیزه باران است نیزه بارید و چشم من بارید اشک هایم به کربلا رفته باز قرآن به نیزه ها کردند... ...نه سر تو به نیزه ها رفته سرِ،سرهای بر سر نیزه... که نوازش شدند دست نسیم گرچه زخمی شدند وخونی باز روی عباس ماه مثل قدیم قمر خیمه ها ،...خدا حافظ ماه شبگرد ما... خدا حافظ آی دلخشوییِ تشنه لبان ساقی کربلا... خدا حافظ رفته ای ای عمو و نشنیدی حرف آن مست پست فطرت که... من شنیدم ...ولی نفهمیدم... اینکه اصلا کنیز یعنی چه... از تو بردند دست هایت را از من امید وتکیه گاهم را رفته ای و گرفته اند از من... ...گوشواره های ماهم را صورتت را که زخم کرده وای که سرت را به اشک میشویم... که مرا ای خدا یتیمم کرد؟ به عمو صبح زود میگویم...... بر کشته اشک ها قتیل العبرات بر هر دو لب تشنه وعطشان صلوات اللهم عجل ولیک الفرج شاعر:سروش وطن پور/شبگرد✍
. عج دلتنگ میشم برا همه غیر تو یابن الفاطمه نمی دونم چه دردمه آقا خودت بگو چِمِه دلم هواتو میکنه گناه میاد و سد میشه اما اینو خوب می دونی دوسِت دارم من همیشه میخام که یاد تو باشم اما گناه نمی ذاره میخام که ذکر تو بگم قلب سیاه نمی ذاره تو آسمون بی کسی تویی فقط امید من ابر گناه نمیذاره ببینمت خورشید من تو حاضری من غایبم تو ناظری من غافلم صاحب قلب من تویی اما ببین قفلِ ه دلم میشه منو نگاه کنی از بَدیا جدا کنی با یه نگاه ، یه گوشه چشم قفل دلم رو وا کنی بی تو دلم جهنمه کنج سینَه م پر از غمه اما می دونم با منی وقتی چشام پر از غمه از وقتی یادمه دلم هوایی روی تو بود برای هر زیارتی اشکا میشه رمز ورود من می دونم بَدم ولی میخام آقا ببینمت اذن دخول بِده و یه بار بیا ببینمت کنج دلم حرم دارم با ذکر نامت آقا جون بی تو یه دنیا غم دارم خیلی میخامت آقا جون خیمه نشین فاطمه خیمه ی سینهَ م مال توست مثل مادر تو کوچه ها دلم همش دنبال توست بی تو ، خودم رو کم دارم تا تو بیایی تا تو بیایی من یه مدینه غم دارم تا تو بیایی تا تو بیایی بی تو دلم یه کربلاست غمت میون جون من یوسف زهرا می دونی عشق توئه تو خون من هر کی تو رو دوسِت داره بی تو ببین چه بی کسِ ه ای گل نرگس به خدا دیگه بیا دوری بسِ ه .
‌. 🌷🌷🌷 باردیگر گذار این عاصی خسته خسته به مشهدت افتاد غصه هایم ز خاطرم پر زد شد دلم شاد خانه ات اباد بادوچشمی پرآب و قلبی زار باز پایم به این حرم وا شد زیر لب تا اباالحسن گفتم خنده روی لبم شکوفا شد تا که اذن دخول میگیرم مرغ روحم جدا شود از جان با تمام وجود می گویم السلام علیک یاسلطان یا رضا گفتم و روانه شدم از ورودی صحن گوهرشاد درمیان تلألو زائر تا رسیدم به پنجره فولاد چشم را بستم و کنار ضریح ناخودآگاه تا که خوابیدم روبروی مسیر هر زائر یک امامِ رئوف می دیدم خادمان و کبوتران حرم چقدر حالشان تماشایی ست کافری تا نظر به گنبد کرد گفت الحق که جای زیباییست گوشه ی دنج صحن گوهر شاد نفسم را کمی رها کردم خواندم از شاه و بعد با نفس ذاکران دگر صفا کردم می پریدم در آسمان خیال باز میشد کبوترانه پرم با تپش های قلب من میزد سنج و نقاره ها و طبل حرم جلد جلد حریم سلطانم دست او نیز کرده امدادم سرخوش از این که صید او شدم و مثل آهو به دامش افتادم درمیان حوایجم دارم حاجتی را برای نوکرها ساکن ارض طوس بنویسید این محرم برات کرببلا ✍ 👇
. علیهاالسلام 🔹روز مادر🔹 ای شکوهت فراتر از باور ای مقامت فراتر از ادراک وصف تو درک «لیلة القدر» است فهم ما از تبار «ما ادراک» کوثری،‌‌ بی‌کرانه دریایی ما و ظرف حقیر این کلمات باید از تو نوشت با آیات باید از تو سرود با صلوات آیه در آیه وصف تو جاری‌ست «فتلقّی...»، «مباهله»، «کوثر» در دل «انما یرید الله...» در «فصل لربک و انحر» از بهشت آمدی به هیئت نور عطر سیبت وزید در هستی تو گلِ... نه، تو نوبهارِ... نه تو بهشت دل پدر هستی پدر و مادرم فدای شما مادری کرده‌ای برای پدر چشم بد دور، چشم شیطان کور دست تو بود و بوسه‌های پدر از بهشت آمدی و روشن شد سرنوشت دل علی با تو بی‌تو کم بود در تمام جهان نیمۀ دیگرش ولی با تو... وصف ذات تو و صفات علی وصف آیینه است و آیینه غربت و خندۀ تو و دل او قصۀ گرد و دست و آیینه خانه می‌شد بهشتی از احساس با گل افشانیِ بهاریِ تو عاطفه با تمام دل می‌زد بوسه بر دست خانه‌داری تو خانه از زرق و برق خالی بود از صفا، عاشقی، محبت، پُر داشتی، ای کلیددار بهشت پینه بر دست، وصله بر چادر از بهشت آمدی و آوردی یازده سورۀ بهشتی را مصحفِ سرنوشت خود دیدیم سوره‌هایی که می‌نوشتی را نسل تو نوحِ با شکوهِ نجات نسل تو خضرِ آسمانیِ راه جلوه‌ای از دم تو را دیدیم در مسیحی به نام روح الله روز مادر شده دلم با شوق پر زده در هوای تو مادر منم و وسعت بهشت خدا منم و خاک پای تو مادر آرزو دارم این که بنشینم لحظه‌ای در جوار تو اما... آرزو دارم این که بگذارم شاخه گل بر مزار تو اما... آه در حسرت زیارت تو دل ما آشنای دلتنگی‌ست حرم دختر کریمۀ تو شاهد لحظه‌های دلتنگی‌ست روز مادر شده به محضر تو آمدم پا به پای این کلمات هدیۀ من برای تو اشک است هدیۀ من برای تو صلوات .
خو گرفتم با غم در به دری این روزا سهم منه خون‌جگری من دیدم..،بَسّه دیگه..،خدا کنه داغ شیرخواره نبینه مادری غم تو پامو توو این بلا کشید کارِ من ببین که تا کجا کشید من چجوری تووی سایه بشینم بدن بابات سه روز گرما کشید منو سوزوندی با آتیشِ خودت دعا کن..،منم بیام پیش خودت چی می شد فقط یه بار می خندیدی با همون دندونای نیش خودت! کاشکی می شد بزنم صدات،علی الهی رباب بشه فدات،علی یه بارَم شده به خواب من بیا دل من یه ذرّه شد برات،علی! گریه هات هنوز تووی گوش منه انگاری سرت رویِ دوش منه قدر یک لحظه ازم دور نمیشی قنداقِ خونیت توو آغوش منه! یادمه توو خیمه آشوب شده بود یادمه لبت مثه چوب شده بود وقت دست و پا زدن‌هات..،پسرم! دل مادرت لگدکوب شده بود مادر تو آرزومنده هنوز رو لبت حسرت لبخنده هنوز شب به شب ذبح تو ، کابوس منه... سر تو به تار مو بنده هنوز مثه شیشه‌خرده له شده تنم اونکه اشکش دمِ مشکشه ،منم! اگه رو نیزه‌ای..،تقصیر منه قبر تو نشد عمیق‌تر بکَنم حتی دیدنت منو راضی می کرد دست باد موهاتو نازنازی می کرد تا منو دقم بده..،جلو چشام حرمله با گهواره‌ات بازی می کرد چه بلایی که نیومد سر تو جلوی تو میزدن خواهرتو چشم نیمه‌بازتو می بستی کاش! سر بازار نبینی مادرتو دوس ندارم تو رو مأیوست کنم با هزار گلایه مأنوست کنم حالا قدِّ تو ازم بلندتره... میشه خم بشی..،میخوام بوست کنم! مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/madahanpirbakran ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج🌸
چند بیتی به نیت تلنگری عاشقانه در توجه خاص جهت دعا برای تعجیل در فرج امام زمان ارواحنا فداه یک صدا گر دعا کنیم همه التماس ِ خدا کنیم همه گِرِه غیبت ِ امام زمان صبحِ یک جمعه وا کنیم همه العجل ، آفتاب ، یامهدی بر دل ِ ما بتاب ، یامهدی چارهٔ مشکلات دست شماست بهترین انتخاب یامهدی من چه کردم برای آمدنت قلب من نیست جای آمدنت کاش بالای برگهٔ رأیم می نوشتم دعای آمدنت العجل ای امید آخر ما رنگ و بوئی بده به باور ما جمکران ، نیمه شب ، به دیدهٔ تر نام تو در قنوت ِ رهبر ما مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■کانال ایتا 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/madahanpirbakran ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج🌸