eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.8هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
(لعنت الله علیه) سرِ مظلوم در طشت طلا بود به او یک قافله دل، مبتلا بود ز چوبِ خیزرانِ بی مروّت لب و دندان او در ابتلا بود برای خصم، بزم عیش و نوش و... برای فاطمه رنج و بلا بود شبیهِ خطبۀ غرّای زینب صدای قاری اَش پُر از صَلا بود اگر چه دورِ آن سر شد شرابی ولی سیمای آن سر پُر جَلا بود اگر چه خارجی خواندند او را بِوَاللهِ سرِ شاهِ ولا بود علی بن الحسین افشاگری کرد که او پیغمبرِ کرب و بلا بود اَنابنُ المصطفایش ترجمانِ حدیثِ قدسیِ قالوا بلی بود اَنابنُ المرتضایش کرد غوغا علی را منجلی، آن مُنجَلا بود طنینِ احتجاجش چونکه پیچید کلامش وَحیی از عرشِ عُلا بود: که گر ما را مصیباتی رسیده دلیلش، اَلبلاءُ لِلولا بود چنان گریه گرفت از چشم حضّار تو گویی بارشِ ابرِ ولا بود چنان تختِ ستم را واژگون کرد که هر مَکرِ یزیدی برمَلا بود سه ساله دختری فریاد میزد که بابایم شهید کربلا بود امامِ ما از اینرو کشته شد که؛ جوابش بر همه کفّار «لا» بود سرِ او را بریدید و شنیدید که زهرا شاهدِ یَومٌ علی بود چو اینجا شد قیامِ شام آغاز رقیه کرد در ویرانه اعجاز محمود ژولیده
بند۱ آرزوی ما همینه با کرمت آقاجون ایشالا که قبول بشه یه ماهه نوکریمون خدا نیاره اون روزو که آقا سایه تو رو سر ما نباشه ایشالا این محرمی که گذشت محرم آخر ما نباشه الهی که‌ در خونه ات فقط سپری شه هر دقیقه ام حسین من فقط تورو میخوامت آخه تویی بهترین رفیقم حسین بابی انت و امی حسین بند۲ چی به سرمن میومد اگه تورو نداشتم خدارو شکر جوونیمو به پای تو گذاشتم اینو شنیدم که دم آخرت تو قتلگاه کردی دعا برامون خودت بیا و دوباره دعا کن که جون‌بدیم توروضه‌هات‌ آقاجون دامن تورو میگیرم حسین از در خونه ات نمیرم حسین وسط روضه تو الهی یاحسین بگم بمیرم حسین بابی انت و امی حسین بند۳ یقین دارم که میشنوی دعای این شبامو ایشالا که امضا کنی برات کربلامو عاشق تو تاکه بیاد زیارت به انتظار نشسته هفته هارو تو نوکراتو بطلب آقاجون علی الخصوص حرم نرفته هارو تو منو دادی پر و بال آقا بی تو باشم؟! زبونم لال آقا اربعین داره میاد الهی هیچکی جا نمونه امسال آقا بابی انت و امی حسین با دو اجرای مختلف 👇👇
مراسم عزاداری ریحانه الحسین بانوای مداح اهل بیت مهدی عباسی و نوگلان حسینی ۴شنبه مورخ ۱۳۹۸/۷/۱۰ ساعت ۸شب فلکه آسیاب :جنب ورزشگاه تختی سالن حوزه مقاومت شهید بهشتی پیربکران همه برادران دعوت هستید . هیئت انصار الرضا بخش پیربکران @ansar_Al_reza_pirbakran
6️⃣5️⃣ 🔘اعتراض سفیر روم به یزید و شهادت او 🔹 از امام سجّاد(ع) نقل شده است که فرمودند: «هنگامی که سر مقدّس امام حسین(ع) را نزد یزید آوردند، او آن سر را در پیش روی خود می‌نهاد و شراب می‌خورد، روزی سفیر شاه روم در مجلس یزید شرکت کرد، او از بزرگان و شخصیتهای کشور روم بود، به یزید گفت: ای پادشاه عرب این سر از آن کیست؟ ▫️یزید: تو را به این سر چه کار؟ ▫️سفیر روم: من وقتی که به کشورمان روم بازگشتم، شاه روم از هر چیزی که دیده‌ام می‌پرسد، دوست دارم ماجرای این سر و صاحبش را بدانم و به اطّلاع برسانم، تا او نیز در شادی تو شریک شود. ▫️یزید: مادرش فاطمه دختر رسول خدا است. ▫️سفیر روم که مسیحی بود، به یزید رو کرد و گفت: نفرین بر تو و دین تو، من دینی بهتر از دین تو دارم، پدر من از نواده‌های حضرت داوود(ع) است و بین من و حضرت داوود(ع) پدران بسیار واسطه هستند، در عین حال مسیحیان مرا احترام و تجلیل می‌کنند، و خاک پاهایم را به عنوان تبرّک‌جویی از من که از نواده‌های داوود(ع) هستم برمی‌دارند، ولی شما پسر دختر پیامبرتان را که بین آنها تنها یک واسطه، آن هم مادرشان است می‌کشید، این دین شما چه دینی است؟ ▫️سپس گفت: آیا داستان کلیسای حافر را شنیده‌ای؟ ▫️ یزید: نه، بگو تا بشنوم. ▫️سفیر روم: بین عمّان [بندری در کنار دریای یمن و هند] و چین، دریایی وجود دارد که طول مسیر آن در شش ماه [با وسائل آن عصر] پیموده می‌شود، در میان این دریا تنها یک شهر در وسط آن به مساحت هشتاد فرسخ در هشتاد فرسخ وجود دارد، در سراسر زمین، شهری بزرگتر از این شهر نیست، ▫️کافور و یاقوت از این شهر صادر می‌شود، درختهایش از عود و عنبر است، این شهر در اختیار مسیحیان است، و هیچ یک از پادشاهان- جز مسیحیان- ملکی در آنجا ندارند، در این شهر کلیساهای بسیار وجود دارد که بزرگترین آنها «کلیسای حافر» می‌باشد، در محراب این کلیسا حقّه طلا آویزان شده، در میان آن حقّه سمی (ناخنی) وجود دارد که می‌گویند: ▫️سم الاغ حضرت عیسی(ع) پیامبرشان است که بر آن سوار می‌شده است، اطراف آن حقّه را با طلا و ابریشم آراسته‌اند، در هر سال جمعیّت بسیار از مسیحیان به زیارت آن می‌آیند، و به گرد آن طواف می‌کنند، آن را می‌بوسند، و در کنار آن، نیازهای خود را از درگاه خدا می‌طلبند. ▫️این برنامه همیشگی مسیحیان نسبت به ناخن الاغی است که گمان می‌کنند ناخن الاغ حضرت عیسی(ع) پیامبرشان است که بر آن سوار می‌شده، امّا شما پسر دختر پیامبرتان را می‌کشید، خداوند شما و دینتان را مبارک نکند. ▫️یزید خشمگین شد و به مأموران جلّادش گفت: این نصرانی را بکشید، تا مبادا در کشورش مرا رسوا کند. ▫️وقتی که سفیر روم احساس خطر کرد، به یزید گفت: آیا می‌خواهی مرا بکشی؟ ▫️ یزید: آری. ▫️سفیر روم: بدان که من شب گذشته پیامبر شما را در خواب دیدم به من فرمود: «یا نصرانیّ انت من اهل الجنّة، ای نصرانی تو از اهل بهشت هستی.» از سخن پیامبر اسلام(ص) تعجّب کردم، و اکنون گواهی می‌دهم که معبودی جز خدای یکتا و بی‌همتا نیست، و همانا محمّد(ص) رسول خدا است. ▫️در این هنگام آن سفیر تازه مسلمان از جای خود جست و سر مقدّس امام حسین(ع) را برداشت و به سینه‌اش چسبانید، آن را می‌بوسید و گریه می‌کرد، تا اینکه [یزید دستور داد او را بکشند و] کشته شد. و به این ترتیب به شهادت رسید. 📚 ص۶۵ کتاب‌خوان 🔰
📢📢📢 در روز ۵ صفر چه اتفاقی افتاد⁉️ 🔲➖▪️💦🏴🏴🏴💦¤¤ 🕖🕝🕟...در روز پنجم ماه صفر سال ۶۱ ھ۔ق حضرت رقیه سلام الله علیها ، مظلومانه به شهادت رسیدند..💦(۱) 💠 نام شریف ایشان : رقیّه ؛ فاطمه و زینب است ؛ 🌐 ولادت آن حضرت در مدینه بود و در سن ۳ سالگی یا بیشتر در محرم سال ۶۱ هجری قمری با پدر بزرگوارش به کربلا آمد ؛ 🔲▪️در شام بعد از دیدن سر نورانی پدر با پیشانی شکسته در خرابه ، آنقدر ناله زد و گریست تا به ملکوت اعلا پیوست و بدن شریف آن حضرت را شبانه دفن نمودند...(۲) 📜 از کهن ترین منابعی که نام آن حضرت با لفظ "رقیه" یاد شده قصیده‌ء سیف بن عمیره نخعی کوفی از اصحاب امام جعفر صادق و امام موسی کاظم علیهما السلام است(۳) ➖▪️➖➖ (۱) وقائع الشهور ص۴۷ (۲) کامل بهایی ۱۷۹/۲ ؛ نفس المهموم ص۴۵۶ ؛ الوقائع و الحوادث ۷۰/۵ ؛ منتخب التواريخ ص۳۸۸ (۳) دائرة المعارف تشیع ۳۱۳/۸ ؛ از منابع اهل تسنن: کتاب المنن
⚫️ابلیس هم عاشورا گریه کرد . . . پدر آیت الله سید محمدتقی مدرسی نقل می کند: عصر عاشورای سال ۶۱ هجری ، شیطانک ها دیدند که ابلیس سرکرده ی آنان، به سر و صورت می زند و می گرید. گفتند: امروز که تو باید خوشحال باشی از چه رو پریشانی و گریان؟ گفت: اشتباه بزرگی کردم که این جماعت را واداشتم که حسین را بکشند. گفتند:چطور؟ مگر تو نمی خواستی این جمع به ظاهر مسلمان ، راهی جهنم شوند؟ و مگر نشدند؟ گفت:چرا چنین شد ولی از این نکته غفلت کرده بودم که با این کار ، باب رحمت الهی به روی مردم باز می شود هرکس به نحوی خود را در دستگاه امام حسین علیه السلام جای می دهد و از شفاعت او بهره مند می گردد. السلام علیک یا ابا عبدالله (ع) یا باب رحمه الله الواسعه 📚داستانهای روح افزا صفحه ۱۲۷ ⇝ ─┅═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═┅─
❌متن طولانیه ولی عاجزانه خواهش دارم همه بخونین، خیلی حیفه❌ سلام ماجرای واقعی که یکی از دوستان ساکن یزد برایم فرستاده بدون دخل و تصرف خدمتتان نقل می‌کنم: ((دل به یار و سر به کار )) روایت یک داستان واقعی!! چند روز پیش کیف مدرسه ای پسر و دخترم رو دادم برای تعمیرات. نو بودند ولی بند حمایل و یکی از زیپ های هرکدوم خراب شده بود. «کاغذ رسید» رو از تعمیرکار تحویل گرفتم و قرار شد یکی دو روزه تعمیرشون کنه و تحویلم بده. دو روز بعد، حدود ساعت ۱۱ شب برای تحویل کیف ها مراجعه کردم. هر دو تا کیف تعمیر شده بودند. «کاغذ رسید» رو تحویل دادم و خواستم هزینه تعمیر رو بپردازم که تعمیرکار بمن گفت: 👈« شما میهمان امام زمان-عجل‌الله‌فرجه- هستید! هزینه نمی گیرم، فقط یه تسبیح صلوات نذر ظهورش بخونید!»👉 از شنیدن نام مولا و آقایمان، کمی جا خوردم! گفتم: تسبیح صلوات رو حتما می خونم، ولی لطفا پول رو هم قبول کنید! آخه شما زحمت کشیده اید و کار کرده اید🌸 😍 گفت: این نذر چند ساله منه. هر صدتا مشتری ، پنج تای بعدیش نذر امام زمانه! بعد هم دسته قبض هاشو بمن نشون داد! هر از چندگاهی روی ته فیش قبض ها نوشته شده بود :«میهمان امام زمghaگفت این یه نذر و قرار دادیه بین من و امام زمان - عج- و نفراتی که این قبض ها به اونا بیفته،؛ هرکاری که داشته باشن، مجانی انجام میشه فقط باید یه تسبیح صلوات نذر ظهور آقا بخونن!😍 اصرار من برای پرداخت هزینه، فایده نداشت! از تعمیرکار خداحافظی کردم، کیف‌ها رو برداشتم و از مغازه اومدم بیرون! اون شب رو تا مدتها داشتم به کار ارزشمند و جالب این تعمیرکار عزیز فکر میکردم!! به این فکر کردم که اگر همه ماها در همین حد هم که شده برای ظهور قدمی برداریم، چه اتفاق زیبایی برای خودمون و اطرافیانمون میفته! 💎من تصمیمم رو گرفتم. اولین قدم این بود که این عمل خداپسندانه رو برای دیگران هم نقل کنم!💎 🍀 🌺🍀 💠💠💠💠 📲👉قرارگاه فرهنگی ولی امر بخش پیربکران جهاد فرهنگی: گزارشات و مراسمات فرهنگی و مذهبی بخش و شهر پیربکران در این کانال گذاشته خواهد شد. https://eitaa.com/valyamr_pirbakran
هول و هراس باز دوباره شروع شد چشمان هیز و معجر پاره شروع شد اینجا عجیب طبل و کف و سوت می زنند بر آستین پاره نظاره شروع شد تنها به سنگ نیز کفایت نمی کنند از بام های خانه شراره شروع شد با نامِ خارجی که نشان می دهند هیچ تحقیر با زبان اشاره شروع شد تحقیر در محلۀ شوم یهودیان گاهی پیاده گاه سواره شروع شد عمامه سوخت، پوست سر سوخت، جامه سوخت گویی دوباره زینب و چاره شروع شد رقاصه های زانی و رجاله های پست رفتارشان به طبل و نقاره شروع شد این شهر بوی سبّ علی را گرفته است اخبارهای کذب مناره شروع شد هرطور هست ، تهمت شامی شود تمام اما حماسه های هماره شروع شد این شهر ذوالفقار علی را طلب کند یعنی خطابه های دوباره شروع شد محمود @madahanpirbakran