سلام(بخوانیدوارسال کنید):
🏴 اشعار #شب_دوم_محرم
____________
#ورود_به_کربلا
آینه در آینه تابید عالم شد علی
نَفسِ خود را دید خود را دید خاتم شد علی
اولین صبحِ ظهورِ حَیِ اعظم شد علی
حق تماشا کرد خود را تا مجسم شد علی
با علی جان میدهیم با علی تب میکنیم
حرفِ مولا میزنیم و مشقِ زینب میکنیم
آنکه اقیانوسِ آرامِ علی شد زینب است
آنکه او آغاز و انجامِ علی شد زینب است
آنکه او معنایِ اسلامِ علی شد زینب است
آنکه آمد زینتِ نامِ علی شد زینب است
ما نمیفهمیم از این اوج این اعجاز هیچ
شعرها را سادهتر میگویم اما باز هیچ...
او هزاران شیرزن بود او فقط زینب نبود
او ظهورِ پنج تَن بود او فقط زینب نبود
سوختن در سوختن بود او فقط زینب نبود
او حسین و او حسن بود او فقط زینب نبود
شد تمام آیهی قالوبلا وقتی رسید
با نزولش کربلا شد کربلا وقتی رسید
شرحِ لیلی را اگر منزل به منزل گفتهاند
شرحِ این تشریف را جمعِ مقاتل گفتهاند
کعبه را با بودنش در راه ، محمل گفتهاند
گَردِ صحرا نه غبارِ پرده را دل گفتهاند
به حسینش که دل زینب بهدست اکبراست
پردههای محملِ زینب بهدست اکبراست
کَشتیِ کربُبلا در کربلا پهلو گرفت
خواست تا پایین بیاید آسمان زانو گرفت
تا بیاید جبرئیل از شهپرش جارو گرفت
او نه از عباس ، جان عباس از بانو گرفت
پایِ او بر زانویِ مردانهی عباس بود
بعدِ بابا دستِ او برشانهی عباس بود
دورِ خود تا دید اکبر را خیالش جمع شد
عون و عبدلله و جعفر را خیالش جمع شد
دید در گهواره اصغر را خیالش جمع شد
بِینِ خمیه چند دختر را خیالش جمع شد
دید فوجِ دشمنان را گفت عباسم که هست
نیزه و تیغ و سنان را گفت عباسم که هست
ناگهان بیحال شد گودال را وقتی که دید
روضهاش اطفال شد گودال را وقتی که دید
ماتِ استقبال شد گودال را وقتی که دید
حرمله خوشحال شد گودال را وقتی که دید
آمد و اُفتاد بر پایِ برادر : بازگَرد
جانِ خواهر جانِ من نَه جانِ مادر بازگَرد
شامِ غم شد وای اکبر را نمیبیند چرا
عون و عبدالله و جعفر را نمیبیند چرا
پشتِ خیمه قبرِ اصغر را نمیبیند چرا
بِینِ حجمِ شعله دختر را نمیبیند چرا
خیمه از شعله اُفتاد و عزیزی سوخت سوخت
زیرِ آن خیمه خداوندا مریضی سوخت سوخت
بسکه اُفتاده زمین در پا توانی نیست نیست
میدَود سمتِ برادر حیف جانی نیست نیست
دیر شد تا او بیایَد ساربانی نیست نیست
وای از انگشت و انگشتر نشانی نیست نیست
زیرِ تیغ و نیزه میگردد جوابی حیف نیست
ناقه و چشمِ حرامی و...رکابی حیف نیست
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
_____________________
http://eitaa.com/joinchat/2446852097Cc1b0344a82
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
.
🏴 #محرم۱۴۰۲
#زمزمه
#امام_حسین علیه السلام
#ورود_به_کربلا
#سبک_میبینی_عباس
#عبدالله_باقری
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
خطاب به حضرت اباالفضل علیهالسلام🔻
قدت رو قربون
محبت و صفای بیحدت رو قربون
این ادب و شرم زبونزدت رو قربون
قدت رو قربون
چرا همیشه سربزیری پیشم آخه
نمیگی من دلتنگ چشمات میشم آخه
تو باشی یک نگاه چپ به ما نمیشه
کاش دور ناقهام تا ابد (بودی همیشه) ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
خطاب به حضرت ابیعبدالله علیهالسلام 🔻
دلگیره اینجا
خواهرت و ببر داره میمیره اینجا
قراره کی تو رو ازم بگیره اینجا
دلگیره اینجا
نگو که این روزا است همون روزای آخر
نذا بشه زمان بوسیدن حنجر
بوی جدایی میبره زینبو از حال
دلشوره میندازه منو (اون شیب گودال) ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دور نشو از من
شمر و سنان و حرمله گرم نگاهَن
برای کشتنت چقدر اومده دشمن
دور نشو از من
منو بَرَم گردون از این مسیر دشوار
نذار سر و کارم بیفته سر بازار
اینجا بمونم آخرش به من میخندن
دستای خواهرت رو با (طناب میبندن) ۳
#شب_دوم_محرم #ورودیه
.👇
.
#زمینه
#ورود_به_کربلا
#سربند
العجل العجل ای صاحب عزا
العجل العجل وارث عاشورا
جدت تو گودال چشم انتظاره
زهرا کنارش دل بیقراره
آروم نداره ۲
تموم اهلبیتند منتظر تو مولا
بیا امید همه بیا عزیز زهرا
بیا عزیز زهرا
**
واویلا واویلا واویلا واویلا
اعوذ باللهِ من الکرببلا
اینجا همه گل........ها میشه پرپر
میشه سرامون جداز پیکر
اسیری میرن آل پیمبر
ای وای از اسارت ای وای از جسارت
بعد آتیش گرفتن خیمه ها میشه غارت
واویلا از کربلا
دلدارم حسین جان دلخونم دلگیرم
تنها امّید من بی تو من میمیریم
داغ تو سخته برادر من
تو رو میکشن برابر من
تاج سر من ۲
کاشکه نبینم حسین تو رو به زیر خنجر
اگر که من ببینم کاشکه نبینه مادر
حسین غریب مادر
#محمد_معارفوند ✍
#ورودیه #شب_دوم_محرم
👇
.
#ورود_به_کربلا
"آب زنید راه را هین که نگار میرسد"
دختر مرتضی علی(ع)، فاطمه(س) وار می رسد
زانوي شاهزاده ها هست ركاب محملش
با چه شكوه و شوکتی کوه وقار می رسد
هاشمیان به گرد او، فاطمیات پشت سر
قامت عصمتش در این حصن و حصار می رسد
دار و ندار فاطمه (س)، گوهر ناب مصطفي (ص)
به كربلا حسين (ع) با دار و ندار می رسد
خامس آل پنج تن(ع)همره طفل شیرخوار
زودتر از روز دهم سر قرار می رسد
شانهی آسمانیان، محمل دختران شده
چه نازدانه دختری به این دیار می رسد
گرد و غبار این زمین تا نرسد به معجری
بال فرشته از یمین یا که یسار می رسد
رونق کار ماذنه، رکن شباب هاشمی
وارث هیبت نبی، یکّهسوار می رسد
"رونق باغ مي رسد چشم و چراغ می رسد"
"عنبر و مشک می دمد" دولت يار می رسد
وزير اعظم حسين (ع) آيه ي محكم حسين (ع)
صاحب پرچم حسین (ع) آن جلودار می رسد
آن سوی دیگر از زمین، نیزه و تیغ آبدار
ارتش زمهریرها چند هزار می رسد
رفت قرار ناگهان از دل خواهر حسین ع
در نظرش همه جهان تیره و تار می رسد
پرده کنار می رود، واقعهی روز دهم
صحنه به صحنه از دل گرد و غبار می رسد
"چاک شده است آسمان غلغله ای ست در جهان"
ديد ز هر طرف غمی همچو شرار مي رسد
ديد كه از جور فرس، چه استخوان ها كه شكست
ناله و بانگ قاسمِ لاله عذار می رسد
حلقه زدند کوفیان دور حسین و اکبرش
صداي طبل شادی و داد و هوار می رسد
طفل به دست آسمان، بود و صدای خنده از
لشكر شاميان بر اين طرز شكار مي رسد
لحظه ي تلخ حادثه چکمهی نونوار شمر
همره کهنه خنجری سرکش و هار می رسد
گوشه به گوشه آسمان سرخ تر از خون گلو
پنجهی شمر و زلف او! آخرکار می رسد
وقت نفس نفس زدن زمان دست و پا زدن
ناله ی “یا بُنَیَّ” از گوشه کنار می رسد
"آب زنيد راه را"، مادر او به قتلگاه
با پر و بال زخمی و حالت زار می رسد
گوش زمین و آسمان می شنود در آن زمان
آه صدای پای آن چند سوار می رسد
چشم حسین بسته شد، قوم هراس شد جسور
موقع غارت از حرم، وقت فرار می رسد
مرد سوارهی عرب، گر نرسد به دخترك
به يارب اش ز پيشِ رو بوتهی خار می رسد
#رضا_جوان_بخت✍
#ورودیه #شب_دوم_محرم
.
.
#امام_حسین علیهالسلام
#ورود_به_کربلا
#نوحه #شور #زمزمه
#سید_محسن_حسینی✍
عازم در نینوا چه دلربایی شده
یوسف زهرا حسین، کرب و بلایی شده
وای حسین وای حسین وای حسین وای حسین
بیا تو ای کربلا شور و صفا را ببین
به علقمه آمده لالهء امالبنین
وای حسین وای حسین وای حسین وای حسین
کرب و بلا قاسم و علیاکبر ببین
به روی دست رباب علیاصغر ببین
وای حسین وای حسین وای حسین وای حسین
کرب و بلا را حسین به ناله آورده است
همره خود دختری سه ساله آورده است
وای حسین وای حسین وای حسین وای حسین
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#ورودیه #شب_دوم_محرم
#زمینه
#حضرت_مسلم
شب اول
بند اول
مسلم و شهری که/روزاشم تاریکه/غصه ها نزدیکه...آقا
کوفه و نامردی/من ندیدم مردی/کاش بشه برگردی...نیا
اینجا از کوفیا کسی؛هوادار تو نیست
بی وفایی رسمشونه؛کسی یار تو نیست...
دارن توو سر نقشه ها
میکشن واسه سرت
بیا برگرد از این راه
رحمی کن به خواهرت...
میا به کوفه ارباب
بند دوم
صحبت بازاره/واسه من آزاره/حرف گوشواره...حسین
فتنه ها میریزه/نیزه هاشون تیزه/چشم کوفی هیزه...حسین
بازار آهنگراشون؛خیلی پر فروغه
شمشیر و نیزه میسازن؛سرشون شلوغه...
حرفه ی اهل کوفه
شده سه شعبه سازی
تفریح بچه هاشون
از روو بام سنگ اندازی...
میا به کوفه ارباب
بند سوم
کارشون نیرنگه/توی دستا سنگه/کوفه شهر جنگه...آقا
حال زار چشم تر/میشه زینب مضطر/آقا جون اصغر...نیا
کاشکی نامه نمیدادم؛مسلمت خجل
کوفه دنبال درهمه؛از شما غافل
کوفی و بی وفایی
همشون اهل نیرنگ
بزرگ و کوچیکاشون
با تو دارن سر جنگ...
میا به کوفه ارباب
✅شعر و سبک: #مهدی_ندر_خانی✍
#زمینه
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
....................
#زمینه_پیشواز_محرم
بند اول
اومده ماه غم/شد عزا و ماتم/باز رسید محرم...حسین
مشکی تن میپوشم/غرق در چاووشم/عاشق شیش گوشم...حسین
یکساله که منتظریم؛برسه ماه غم
جمعیم بازم سینه زنا؛همگی دور هم...
اشک و ناله و ماتم
رسیده بازم از راه
السلام علیک
حسین اباعبدالله...
حسین ابا عبدالله...
بند دوم
من به تو مینازم/ای پر پروازم/بهترین آغازم...حسین
مست جامت هستم/جلب بامت هستم/من غلامت هستم...حسین
نور چشمای من تویی؛یا حسین نورعین
غرق در ماتم و عزاست؛تموم عالمین...
وقتی از تو میخونم
اشک چشمام میباره
یا قتیل العبرات
اسم تو گریه داره...
حسین ابا عبدالله...
✅ شعر و سبک: #مهدی_ندر_خانی
#زمینه
#پیشواز_محرم
#شب_اول_محرم
.................
#زمینه
#ورود_به_کربلا
بند اول
می وزه بوی غم/بوی اشک و ماتم/دلشوره توو قلبم...داداش
این زمین دلگیره/قلب من میگیره/خواهرت میمیره...داداش
ترک سفر کنیم بریم؛خواهرت حزینه
اینجا دلشوره بی حده؛برگردیم مدینه...
میبینی حال زارم
شده ام مضطر رحمی
عزیز قلب مادر
به دل خواهر رحمی...
داداش بیا برگردیم
بند دوم
تا که پرسید آقا/چیه اسم صحرا/پیری گفت کربلا...حسین
تا که خوندی یا دهر/زینبت شد مضطر/ای عزیز مادر...حسین
این سرزمین تو رو ازم؛میگیره میدونم
با تو بهاری ام ولی؛بی تو من خزونم...
قلب زینب شکسته
اشک چشماش بارونه
نشو راضی ببینه
دشمن تو خندونه...
داداش بیا برگردیم
بند سوم
خیمه ها برپا شد/غم دل زهرا شد/ماتم عضما شد...حسین
نغمه ی روی لب/ذکر هر روز و شب/السلام یا زینب...حسین
اباالفضل زانوهاش میشه؛رکاب ناقه ها
امون از روزی که پناه؛نداره خیمه ها...
زینب و مشتی نامرد
عده ای مردم آزار
عصر عاشورا میگه
علیکن بالفرار...
داداش بیا برگردیم
✅شعر و سبک: #مهدی_ندرخانی✍
#ورودیه #شب_دوم_محرم
👇