eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
14.2هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. تموم غصه هاتونو خوندم //من از سر شکسته زینب تیر و به چشم تو میبینم از //چشم به خون نشسته ی زینب قطعتمو یمینی گفتی و //تو فکر فردای حرم بودی دست بریدتو نشونم داد// زخمای دست بسته ی زینب از غصه لبالبم چیکار کنم با دردای زینبم چیکار کنم برگشته مدینه اما بی حسین جونم اومد به لبم چیکار کنم _وای امون ای دل بند دوم: این آرزوم بوده ابالفضلم //فدای بچه های زهراشه بهش میگفتم نکنه عباس//حسین من یه  روزی تنهاشه حالا شنیدم که تو میگفتی //وقتی به دندون مشکو میبردی دست از امامم بر نمیدارم// حتی اگه دستم جدا باشه با مشک بدون آب چیکار کنم با اشک چشم رباب چیکار کنم عباس ای کفیل زینب بگو با روضه بزم شراب چیکار کنم ___ بند سوم: لبای خشک اصغرو دیدم // وقتی نگاه من به مشک افتاد صااااار کالقنفذو فهمیدم // تازینب سپرت رو دستم داد برام همیشه روضه میخونه// میگه ازون سه تا زخم کاری رباب بیهوش میشه تا حرفی از// تیر سه شعبه به میون میاد میگه من یه مادرم چیکار کنم از دستم رفت پسرم چیکار کنم دستای خالیشو هی تکون میده میگه لالا اصغرم چیکار کنم ترکیبی .👇
. همه میگن ام بنینم اما حالا که من دیگه پسر ندارم دست علمدارمنو بریدن فک نکنید که من خبر ندارم خبر آوردن آبروی پسرم رو بردند خبر آوردند که سه شعبه ها به مشکش خوردند خبر اوردند خبرش رو به حرم آوردند پسرم تشنه لب آب افتاد بفدای لب عطشان حسین پسرم غریب و تنها جون داد بفدای لب عطشان حسین ...... چرا رباب اینهمه غصه داره بگید منم‌ شبیه اون ببارم مشک علمدار منو دریدن فک نکنید که من خبر ندارم خبر آوردن پسر رباب و با تیر زدن خبر آوردن که به دست همه زنجیر زدند خبر آوردن که حرم رو یه دل سیر زدند پسرم آب شد از شرم رباب بفدای سر طفلان حسین پسرم آب نخورده لب آب به فدای لب عطشان حسین ...... کوچه به کوچه کاروان و بردند میخوام سر از رو خاکا برندارم جسم علمدارو به خون کشیدن فک نکنید که من خبر ندارم خبر آوردن روسری هارو به غارت بردند خبر اوردن دخترارو به اسارت بردند خبر اوردند گوشواره هارو غنیمت بردند پسرم رو سنگ بارون کردند بفدای صوت قرآن حسین سرم بچه م رو پر از خون کردند بفدای لب عطشان حسین 👇
گریه میکنه_یه مادر مرثیه خون داره با رباب _گهواره رو میده تکون گریه میکنه_وقتی که میشنوه حرم ناله میزدن_به خیمه ها آب برسون تشنه کنار دریا آبی نخوردی آخر تو سر بلندم کردی شیرم حلالت مادر یوماه یوماه آب از خجالت تو آب شد یوماه یوماه مشکت شرمنده‌ی رباب شد یوماه یوماه ویلی علی شبلی ... تشنه بودی و_نخوردی از آب فرات تشنه جون دادی_بمیره مادرت برات تیر حرمله_نذاشت به خیمه برسی ماه من بگو_چی اومده سر چشات وقتی جلو چشمات بود عکسِ لبای اصغر بی آب نرفتی خیمه شیرم حلالت مادر یوماه یوماه رفتی توو خیمه قحط آب شد بی تو زینب راهی مجلس شراب شد یوماه یوماه ویلی علی شبلی ... حرف غیرتت _ شده زبونزد همه غیرتو چه خوب_نشون دادی توو علقمه آرزومه که_منو شفاعتم کنی روز محشرت_که هستی پیش فاطمه الحق که عباسی و بودی قد ِ یه لشکر بودی پناه زینب شیرم حلالت مادر یوماه یوماه بعد از داغت واویلتاه شد یوماه یوماه بعد از تو زینب بی پناه شد یوماه یوماه ویلی علی شبلی ... 👇
. از غم کرب و بلا یه عمره که در محنم مادر خون جگر شهید لب تشنه منم کشتن عباس منو برای یک جرعه آب روضه ی کرب و بلا داره منو میده عذاب شنیدم از مخدرات؛میون نهر علقمه سر عزیز من شده ؛ فدا عزیز فاطمه (شدم یه عمره دل غمین نگید به من ام البنین) تا شنیدم که شده جدا دو دست پسرم کار من گریه شده داره میسوزه جگرم روضه ی مشک و علم دلیل اشکای منه روضه ی دست قلم شروع غم‌های منه غم غریبیه حسین ؛ رسونده جونمو به لب دمای آخری تنم ؛ داره میسوزه بین تب (شدم یه عمره دل غمین نگید به من ام البنین) بین اون نهر فرات کشیدن عباس منو سر عباس منو به روی نیزه زدنو غصه شد همدم من کشته منو این همه غم بعد داغ پسرم قد حسینم شده خم شنیدم از سکینه که ؛ میون اون شلوغیا می خندیدن به غربت ؛ حسین یه عده بی حیا (شدم یه عمره دل غمین نگید به من ام البنین) ✍ .👇
. از غم کرب و بلا یه عمره که در محنم مادر خون جگر شهید لب تشنه منم کشتن عباس منو برای یک جرعه آب روضه ی کرب و بلا داره منو میده عذاب شنیدم از مخدرات؛میون نهر علقمه سر عزیز من شده ؛ فدا عزیز فاطمه (شدم یه عمره دل غمین نگید به من ام البنین) تا شنیدم که شده جدا دو دست پسرم کار من گریه شده داره میسوزه جگرم روضه ی مشک و علم دلیل اشکای منه روضه ی دست قلم شروع غم‌های منه غم غریبیه حسین ؛ رسونده جونمو به لب دمای آخری تنم ؛ داره میسوزه بین تب (شدم یه عمره دل غمین نگید به من ام البنین) بین اون نهر فرات کشیدن عباس منو سر عباس منو به روی نیزه زدنو غصه شد همدم من کشته منو این همه غم بعد داغ پسرم قد حسینم شده خم شنیدم از سکینه که ؛ میون اون شلوغیا می خندیدن به غربت ؛ حسین یه عده بی حیا (شدم یه عمره دل غمین نگید به من ام البنین) ✍ .👇
. ای ماه علقمه دیده بر راهم ای شاه علقمه می‌سوزم واست همراه علقمه ، ای ماه علقمه دلگیره مادرت از غم کربلا پیره مادرت داره از غصه میمیره مادرت ، دلگیره مادرت خیلی دلتنگتم ای جان ام البنین ماه شکسته جبین حال و روزم رو ببین داره قلبم برات لحظه لحظه میزنه جون رو لبهای منه دیگه وقت رفتنه ای یل کربلا ، یا عباس بن علی... یا حامل اللوا شنیدم دستت شد از پیکر جدا بمیرم شد با عمود فرقت دو تا ، یا حامل اللوا تیر از هر سو زدن وای من دستت رو از بازو زدن سر تو رو نیزه از پهلو زدن ، تیر از هر سو زدن شنیدم بعد تو سر زینب داد زدن دستا شد آزاد زدن رباب و زیاد زدن بعد تو شد بلند از خیمه آتیش و دود روی زنها شد کبود رقیه پیر شد چه زود ای یل کربلا ، یا عباس بن علی... آه مظلوم یا حسین شنیدم بعد از تو شد تنها حسین کشته شد تشنه پیش دریا حسین ، آه مظلوم یاحسین آه من یوم الطفوف آیه های قرآن شد مثل حروف قطعوه اربا اربا باالسیوف شنیدم دست و پا زیر دست و پا زده زهرا رو صدا زده شرر بر دلها زده من بمیرم براش مظلوم گیر آوردنش غارت شد پیراهنش زیر مرکب رفت تنش ای یل کربلا ، یا عباس بن علی... ✍ 👇
. همسر حیدر کراری به امیرالمومنین یاری ای الگوی وفادارای مادر قمربنی هاشم علمداری ای جانم به این رشادت و عزت و غیرت ای جانم به این صلابت و همت و عفت ای جانم به این شجاعت و شوکت و صولت یا ام البنین به شیر پاک تو رحمت مادر دریا مادر سقا مادری کردی تو مثه زهرا گفتن عباست شد شهید اما گفتی اولادم نذر ابی عبدالله ابی عبدالله یاام عباس یاام البنین . پای داغ پسرت پیرم پر چادرت رو میگیرم شنبه ها سر این سفره روزیمو مادر از عباس تو میگیرم ای جانم چهارتا سردار قدر داری ای جانم چهارتا شیر با جگر داری کل دنیارو بگردن همه میبینن یاام البنین فقط خودت قمر داری بعد عاشورا از غم مولا روضه خوندی با نجمه و لیلا تو نگفتی از پسرات اما گفتی اولادم نذر ابی عبدالله ابی عبدالله یاام عباس یاام البنین ✍ 👇
. همه میگن ام بنینم اما حالا که من دیگه پسر ندارم دست علمدارمنو بریدن فک نکنید که من خبر ندارم خبر آوردن آبروی پسرم رو بردند خبر آوردند که سه شعبه ها به مشکش خوردند خبر اوردند خبرش رو به حرم آوردند پسرم تشنه لب آب افتاد بفدای لب عطشان حسین پسرم غریب و تنها جون داد بفدای لب عطشان حسین ...... چرا رباب اینهمه غصه داره بگید منم‌ شبیه اون ببارم مشک علمدار منو دریدن فک نکنید که من خبر ندارم خبر آوردن پسر رباب و با تیر زدن خبر آوردن که به دست همه زنجیر زدند خبر آوردن که حرم رو یه دل سیر زدند پسرم آب شد از شرم رباب بفدای سر طفلان حسین پسرم آب نخورده لب آب به فدای لب عطشان حسین ...... کوچه به کوچه کاروان و بردند میخوام سر از رو خاکا برندارم جسم علمدارو به خون کشیدن فک نکنید که من خبر ندارم خبر آوردن روسری هارو به غارت بردند خبر اوردن دخترارو به اسارت بردند خبر اوردند گوشواره هارو غنیمت بردند پسرم رو سنگ بارون کردند بفدای صوت قرآن حسین سرم بچه م رو پر از خون کردند بفدای لب عطشان حسین ✍ .👇