جان به پیکر داشت.m4a
5.43M
جان به پیکر داشت
.
میگن دستگاه اباعبدالله لنگ نمی مونه.. واقعا حرف درستیه...
اگه یه مداح قهر کنه ... دوتا دیگه جاش میان !
هیئت ما توی روزای خوشِ ارزانی از شب اول تقریبا اطعام میکرد... ولی امسال با توجه به هزینه های سرسام آور ، تا شب پنجم موفق به اطعام نشده بود(چون باید هر شب حدود ۶۰۰ تا غذا بده ، آخه هیئت در فضای بازه و همه میان)
خلاصه شب پنجم یه خیری اومد و یک گوساله اهدا کرد و رفت و یه نفر هم ۴۰ میلیون برای خرید برنج و ... کارت کشید و شب ششم هم یک نفر دیگه (حاج محمد دشتی) یک گوساله آورد...
گویا هرجا ما از مردم ناامید شدیم ، تازه کرامات اهلبیت نمایان میشه.
الحمدلله
آقا جان این مجالس ، مجلس شماست و ماها فقط نوکری میکنیم.
خودت هوای همه ی تکایا و مساجد و ... رو داشته باش.
ان شاءالله
.
.
#شور
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_شور
علیه اصغرم ، آروم باش و یک کمی بخاب
صدای گریه هات ، داره میده مادر و عذاب
لبای خشکتو ، انقد روی هم نزن علی
بگو چیکار کنه ، واسه تشنگیه تو رباب
میگردم پی یه جرعه آب
از عطش داری بهونه میگیری
آخه از پیشم بگو کجا می ری
من از این دنیا فقط تورو دارم
شده کابوسم که تشنه می میری
عزیز دلم
لالایی گلم لالایی گلم لالایی گلم
نده رباب و دق ،چشماتو به روی من نبند
صدات که میزنم ،واکن چشمتو به روم بخند
شنیدم حرمله ،نقشه داره واسه ی سرت
میدونم آخرش ، میشه گردنت به مویی بند
فکر رفتنت دلم رو کَند
دندون شیری تازه درآوردی
پیش چشمم رفته رفته پژمردی
خواب می دیدم که گفتی بهم مادر
تو زبون واکردی دلم و بُردی
عزیز دلم
لالایی گلم لالایی گلم لالایی گلم
فدای غربتت بانوی غریب کربلا
برات بمیرم ای کوه استقامت و حیا
عزیز قلبتو با لبهای تشنه کشتن و
شدی تو همدم درد و غصه های عمه ها
در حق تو شد چقدر جفا
از زمونه روز خوش ندیدی تو
روی دوشت بار غم کشیدی تو
حرمله قلب تورو چه بد سوزوند
داغ شش ماهه گلت رو دیدی تو
تا میبینم آب
میگم یا رباب میگم یا رباب میگم یا رباب
#عباس_قلعه✍
.👇
.
#زمزمه
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_زمزمه
#حضرت_علی_اصغر_زمینه
لالا مادر - وقت خوابه
توی خیمه - قحط آبه
چشمات بی خواب - حنجر پاره
مثل بابات - چشمات تاره
نیس توو خیمه یه ذره آب / دوریت میده منو عذاب
آخ دیگه تشنه ت نمیشه / راحت رو نیزه ها بخواب
لای لای علی لای لای علی ۴
از دنیای - بی تو سیرم
گهواره ت رو - پس می گیرم
چشماتو با - دستام بستم
آخ که بچم - رفت از دستم
روی نیزه مثل پدر / یه وقت بچم نره سفر
نره به زیر دست و پا / باباش میره توو تشت زر
لای لای علی لای لای علی ۴
#احسان_نرگسی ✍
.👇
.
#زمینه
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_زمینه
میخوام که جونمو فدا
چشمای معصومت کنم
نمیدونم چطور میشه
یه ذره آرومت کنم
لبات چقدر خشکه، چشات چقدر زرده
عمو رفته آب بیاره خداکنه برگرده
دعا کردم ، شاید بارون بباره
خدایا اصغرم طاقت نداره
(لالا لالا لالا دردت بجونم
کمتر گریه کن ای شیرین زبونم)۸
بند دوم
دستای من خالیه و
چشم تو غرقه خواهشه
خدا نیاره مادری
پیش گلش شرمنده شه
مثل یه ماهی که ،افتاده رو خاکا
جون میدی و میشه خراب روی سرم دنیا
حلالم کن اگه بی شیره مادر
اگه چیزیت بشه می میره مادر
(لالا لالا لالا دردت بجونم
کمتر گریه کن ای شیرین زبونم)۸
بند سوم
برای یاری بابات
میخوای بری باشه برو
با گریه می بندم خودم
بندای قنداق تو رو
سفیدی زیر گلوتو پوشوندم
برای نرمیِ گلوت و ان یکاد خوندم
الهی حر مله رو تو نبینه
سرت هیچ وقت روی نیزه نشینه
لالا لالا لالا دردت به جونم
روی نیزه خوابی شیرین زبونم
#عالیه_رجبی
#مرتضی_سراوانی
👇
.
#زمینه
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_زمینه
دریا گریونه، صحرا بیتابه
رو دست بابا، انگاری خوابه
گفت ای مردم
آبش ندید میمیره، آبشم بدید میمیره
نگا کنید روی دستم، گردنش رو کج میگیره
نفسی براش نمونده، داره میمیره رو دستام
چرا باور ندارید، برا خودم آب نمیخوام
علی پسرم لالایی
رو زمین حرف، بابا افتاده
آماده صید و، صیاد آماده
بیدرد مردم
از هم گلو میپاشه، تیر اگه سهشعبه باشه
یجوری زدید نامردا، نذاشتید زبونش واشه
بابایی برات بمیره، اومدی که باشی یارم
همه چی به هم میریزه، اگه تیر و در بیارم
علی پسرم لالایی
میمیرم مادر، مرگم نزدیکه
راس تو واسه، نیزه کوچیکه
گفتم سر رو
حرکت بدین میفته، حرکتم ندین میفته
اگه نبندین رو نیزه، دوباره زمین میفته
میبینی چقد عزیزم، خودمو زدم براتو
نخوابیدی خیلی وقته، یکمی ببند چشاتو
علی پسرم لالایی
#سیدمیلادحسنی ✍
👇
.
#زمزمه
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_زمزمه
گرمه چقد لبات در نمیاد صدات
یه قطره آب نبود که بیارم برات
طاقت بیار شاید یه کمی نرم بشن
سخت بود ولی بابات رو زده به دشمن
رو زد اما اثر نکرد
هیچکی بهش نظر نکرد
جز تیر حرمله کسی
لبهاتو دیگه تر نکرد
چه تیری بود که برد تمومه حنجرو
چی کار کنم بگو این تن بی سرو
خیلی دلم شکست وقتی گلوت شکست
تیر سه پر انگار توو قلب من نشست
حرمله زجرم خیلی داد
خون گلوت بند نمی یاد
به کی بگم سه شعبه اش
از تو بزرگ تره زیاد
رو لب سوخته ات مونده یه قطره خون
از سه طرف این تیر زد از گلوت بیرون
توو موج خون نخند خجالتم نده
ببین که حرمله به چشمام زل زده
میرم حرم شرمنده ام
چه جور با این حال زنده ام
جلو چشای مادرت
قبر علی مو کنده ام
#حسن_کردی ✍
👇
.
#واحد
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_واحد
#واحد۱۱
نمونده تو خیمه ها
براتو یه قطره آب
رو دستای مادرت
عزیزم یه کم بخواب
تو هنوزم که هنوزه خیلی زیبایی
نمیخوای رقیه واست بگه لالایی؟؟
یا آروم بشی روی دستای بابایی؟؟
شاید که بارون بباره
تا جون بگیری دوباره
طاقت بیار ای علی جون
رفته عمو آب بیاره
لالا عزیزم لالایی
لالا عزیزم لالایی
توی آغوش بابا
رسیدی به آرزوت
سه شعبه زدن به تو
بریده شده گلوت
دشمنا به اشک چشمای ما میخندن
برا جایزه دیدم قبرتو میکندن
سر نازنین تو رو نیزه میبندن
حالا که رو نیزه هایی
اون بالا بالا بالایی
با چشم گریون میخونم
بازم براتو لالایی
لالا عزیزم لالایی
#مرتضی_کربلایی✍
.👇
شور - خوش به حال هر کی.mp3
10.72M
◾️ #شب_پنجم_محرم
• چهارشنبـه ۲۰ تـیـــرمــاه ۱۴۰۳
• ۴ محرم الحرام ۱۴۴۶ ه.ق
• #شور | خوش به حال هر کی
• بانـوای | کـربلایی #حسین_روشنازاده
✍🏻 نوحهسرا | کـربلایی #حسین_روشنازاده
#شور_امام_حسین علیهالسلام
خوش بحال هرکی از تو یه نشونه داره
مث عابس با امام حسین میونه داره
اگه تا حالا یه بارم حرمو ندیده
ولی عکس کربلاشو توی خونه داره
امام حسین تو رو میزنم صدا
امام حسین به دلم یه نیم نگاه
تو نفس آخرم خودت بیا مثل شهدا
اباعبدالله حسین ثارالله
انا المجنونو و انت لیلا
غمت تسکینه به دل میشینه
فقط اسم تو برام شیرینه
.......................
من کویر تشنه و تو بارون الهی
من توو تاریکی محضم تو چراغ راهی
من یه شیدا که نشسته پشت در همیشه
به امید گوشه چشمی و یه نیم نگاهی
میگم حسین از ازل تا ابدم
میگم حسین حتی زیر لحدم
شکر خدا نوکر امام حسین دنیا اومدم
به موج پرچم به شال ماتم
به اون نجوای یا اهل العالم
به چشمای تر بشه این نوکر
جوونیش نذر علی اکبر
#شب_هفتم
#حضرت_علی_اصغر.ع
#غزل
#کاشمیآمدیبهاینخانه
#سعيده_کرمانی
#زبانحال_حضرت_رباب سلام الله
کاش می آمدی به این خانه
تا دوباره به تو سلام کنم
پیش پاهای تو بلند شوم
و به تو عرض احترام کنم
خانه را دوست داشتی با من
یاد روزی که با نخ و سوزن
مینشستم به صد امید و خیال
کار قنداقه را تمام کنم
به فدای تو خانواده ی من
نذر راهت امام زاده ی من
من چه دارم مگر به جز این ها
که به قربان تو امام کنم
قامتم زیر غصه ات خم شد
داغ تو در دلم مگر کم شد
زیر دستان تازیانه ببخش
که نشد پای نی قیام کنم
ای دل زار من هواخواهت
آفتابی که شد سر ماهت
قول دادم که تا نفس دارم
سایه را بر خودم حرام کنم
#حضرت_رباب سلام الله
#شب_هفتم_محرم
.
.
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
#رباعی #زبانحال_تیرو_کمان
حالا که هدف گلوی اصغر شده است
چشمان خود سه شعبه هم تر شده است
زیر لب خود کمان چنین می گوید
بیچاره رباب تازه مادر شده است
#شهریار_سنجری ✍
.
.
#امام_عصر علیهالسلام
#انتظار_و_عاشورا
#غزل
شهیدی در میان کاروانت میشوم یا نه؟
غبار رهگذار عاشقانت میشوم یا نه؟
دلم سنگ است میدانم، دلم تنگ است میدانی
نمیدانم که خاک آستانت میشوم یا نه؟
مرا با گوشهچشمی خواندی اما کاش میگفتی
فدای چشمهای مهربانت میشوم یا نه؟
فدای تو چه جانهای جوانی شد بگو آیا
فدای آن شهیدان جوانت میشوم یا نه؟
سرم را کاش بر زانو بگیری یوسف زهرا
بگو وقت شهادت، میهمانت میشوم یا نه؟
#امام_زمان
#میلاد_عرفانپور✍
.
#حضرت_رباب علیهاالسلام
#حضرت_علی_اصغر علیهالسلام
فرازی از یک #مثنوی
🔹بانوی آفتاب🔹
لختی بیا به سایهٔ این نخلها رباب!
سخت است بیقرار نشستن در آفتاب!
این گریههای بیحدِ كودک برای چیست؟
این گریهها، ز جنس تقاضای آب نیست!
این بار گریه، حاصل عشق است و شوق و شور
رفتن ز مرز حادثه تا قلههای نور
«ساقی! حدیث سرو و گل و لاله میرود»
«این طفل، یکشبه ره صد ساله میرود»
این بار، گوش بر سخن هیچکس مکن
گهواره را برای شهادت قفس مکن..
این طفل را فقط پی اهدای جان فِرِست
این هدیه را فقط به سوی آسمان فِرِست
باید که شعرِ فتح بخواند، قبول کن!
حیف است او به خیمه بماند، قبول کن!
برخیز ای رباب، دلت را مجاب کن
قنداقه را به دست پدر ده، شتاب کن..
بشتاب! نه! شتاب علی بیشتر شدهست
گویا ز رازهای خدا، با خبر شدهست
وقت وداعِ همسفر آمد، نگاه کن
هنگام بوسهٔ پدر آمد، نگاه کن
دشمن به غیر کینه، مقابل نشد، نشد
در این میانه، حرمله، کاهل نشد، نشد..
گل را نصیبِ صاعقه کردند کوفیان
«از آب هم مضایقه کردند کوفیان»..
كم مانده بود عالم از این داغ جان دهد
ای مادرِ شهید خدا صبرتان دهد!
میدانم از دل تو شكوفید این امید
آقا سرش سلامت، اگر طفل شد شهید!
امّا كسی نمانده به آقا توان دهد!
یا رب مباد از پسِ این داغ جان دهد!
حالا به پشتِ خیمه پدر ایستاده است
مشغولِ دفنِ پیكر خورشیدزاده است
لبریز ابر میشود و تار، آسمان
در خاک دفن میشود انگار، آسمان
بهتر كه دفن بود تن طفل تو رباب
بوسه نزد سه روز بر این پیكر آفتاب
بهتر كه دفن بود و پی بوریا نرفت
آن ماهپاره زیر سُم اسبها نرفت
بهتر كه دفن بود و چو رازی كتوم شد
این نامه، محرمانه شد و مُهر و موم شد..
::
لختی بیا به سایهٔ این نخلها رباب!
سخت است بیقرار نشستن در آفتاب!
از خاطر تو آن غم دیرین نرفته است
آب خوش از گلوی تو پایین نرفته است!
زمزم به چشم و زمزمه در سینه تا به کی؟!
آه از جدایی دل و آیینه تا به کی؟!..
بگذار از این حکایت خونبار بگذریم
نفرین به هر چه حرمله! بگذار بگذریم
امّا از این گذشته تماشا کن ای رباب
حالا حسین مانده و این خیل بیحساب!
تنها به سمت معرکه باید سفر کند
زینب کجاست دختر او را خبر کند؟
این لاله لاله باغ مگر وا نهادنیست؟
این شرحه شرحه داغ مگر شرح دادنیست؟..
حالا چه عاشقانه محاسن كند خضاب
سبط رسول، تشنه میان دو نهر آب!
كمكم سکوت، ساحلِ فریاد میشود
آبِ فرات بر همه آزاد میشود
آبی ولی منوش كه غیر از سراب نیست!
زَهْر است این به كام تو، باور كن آب نیست!
این آب، شیر میشود و سنگ میشود
یعنی دلت برای علی، تنگ میشود!..
::
لختی بیا به سایهٔ این نخلها رباب!
سخت است بیقرار نشستن در آفتاب!
مهمانِ سفرههای فراهم نمیشوی؟
عیسی شدهست طفل تو، مریم نمیشوی؟
غمگین مباش، آخر این ماجرا خوش است
پایان شب به میمنت «والضّحی» خوش است
آید به انتقام کسی از تبارتان
«عَجّل عَلی ظُهورکَ یا صاحبَ الزمان»
📝 #جواد_محمدزمانی
#شب_هفتم_محرم
#امام_عصر علیهالسلام
#انتظار_و_عاشورا
#غزل
🔹جهان من!🔹
دلی به دست خود آوردهام از آن تو باشد
سپردهام به تو سر تا بر آستان تو باشد
جهان من! دل من آمدهست سوی تو اینک
به این امید که یک گوشه از جهان تو باشد
گناهکار کسی بیپناه آمده سویت
بگو چگونه بیاید که در امان تو باشد
چه میشود که بر این دل شبی قدم بگذاری
دلی که آمده تا صحن جمکران تو باشد
چه غم اگر که بسوزاندش زمانه کسی را
که ازل بله گفته که در زمان تو باشد
بده زمین و زمان را به دستهام که گفتم
بخواهم از تو دعایی که در توان تو باشد
چگونه «ناحیهات» را بخواند آنکه ندارد
توان مرثیهای را که از زبان تو باشد
سلام بر سر بر نیزه رفتهای و سلامی
به چشمهای پُر اشکی که دیدگان تو باشد
سلام بر تو و بر لحظهٔ قیام و قعودت
چه میشود که دلم شاهد اذان تو باشد
چه میشود که بخوانی تو بیتی از غزلم را
خوشا ترنم شعری که بر لبان تو باشد
📝 #سیدمحمدرضا_شرافت
#امام_زمان
.
.
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
خجالت از تو کشم یا رباب یا هر دو؟
ز تیر شِکوه کنم یا ز آب یا هر دو؟
قسم به سرخی خونت به حیرتم که تو را
به گل شبیه کنم یا گلاب یا هر دو؟
جمال صبح تو را ای ستاره سوخته ام
عطش به هم زده یا آفتاب یا هر دو؟
در آفتاب عطش از شراره، سوخته ای!
رخ تو سرخ شده یا خضاب یا هر دو؟
بلند شو پسرم خنده هایشان سخت است
به جنگ آمده ای یا به خواب یا هر دو؟
از آسمان دعا بین این هیاهوی رزم
سلام می شنوی یا جواب یا هر دو؟
گلوی نازک گل را به بوسه ای پژمرد
سه شعبه داشت گنه یا ثواب یا هر دو؟
#سید_روح_الله_موید✍
.
.
#واحد
#شب_هفتم_محرم #نوحه #حضرت_علی_اصغر
#لایی_لایی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔳بند اول
لایی لایی،بخواب کودک شیرخواره
ای علی جان،چقدر مادرت بیقراره
خورد ترک لبهای خشکت ای بابا
قحط آب شده در بین خیمه ها
آه،تلظی نکن طفل عطشان
آه،بیآ تا بریم سمت میدان
⏹وای،امان از غریبی⏹
☑️☑️
🔳بند دوم
اهل کوفه ، ترحم کنید و اَمانی
قطره آبی،به جسمش نمانده توانی
حرمله ، جوابم را دادی به تیر
اصغرم با سه شعبه گردیده سیر
آه،دادی توی آغوش من جان
آه،شده رأست از پوست آویزان
⏹وای،امان از غریبی⏹
☑️☑️
🔳بند سوم
لایی لایی،بخواب ای علی اصغر من
پشت خیمه ، بریم ای گل پرپر من
مادرت ایستاده جلو خیمه گاه
میزند به سینه با صد سوز و آه
وای،تورا در دل خاک نهادم
وای،نری زیره مرکب نگارم
⏹وای،امان از غریبی⏹
✍:#الیاس_محمدشاهی
#بر_حرمله_لعنت
.👇