پدر حضرت سلطانی.mp3
4.1M
پدر حضرت سلطانی
نور همیشه در جریانی
🎙 #حسین_طاهری
#️⃣ #شهادت_امام_کاظم
#️⃣ #شور_امام_کاظم
پدر حضرت سلطانی
نور همیشه در جریانی
پدر امام زاده های ما
صاحب کشور ایرانی
بچه های تو خیر و برکت میدن به ما
حال ما خراب نیست آخه میسازی واسه مون آقا
اون روزایی که آقا کوچیکه سفره ها
حل میشه مشکلاتمون تا میگیم یا امام رضا
سرزمین ما زیر دینته
هر کجا امام زاده هست کاظمینته
هر چی گرفتار و پر درده
دور سر شما میگرده
چی داره سفره های روضه ات
که همه رو نمک گیر کرده
مادرم میگه ما وقتی غرق حاجتیم
اسم موسی بن جعفرو میاریم با چه لذتی
روز خوبمون روزیه که زیارتیم
ما اصلا خونوادگی مدیون خونواده تیم
سایه سار ما مشهد و قمه
این دو تا حرم به والله عشق مردمه
یا ابا الرضا ...
نور تو عالم دلچسبه
دم حسین حسین دلچسبه
بعد زیارت کربلا بری یه کاظمین دلچسبه
این زیارتا کل سرمایه گداست
اون اشکایی که میچکه بال پرواز زائراست
جاده نجف اول راه عاشقاست
معراج رهروان عشق تا کاظمین و کربلاست
این مسیر عشق این مسیر نور
راهیه که هست جاده ظهور
.
Shokri Tak Sot 1403 [Mohjat_Net] 08.mp3
1.62M
#شور_حضرت_ام_البنین
#وحید_شکری 🎤
فرموده ام البنین تو داغ ماه کربلا
کل من تحت الفلک قربان شاه کربلا
صبح شنبه بود که شدم
دیوانه ی ام البنین
تا که خوردم از سفره ی
صبحانه ی ام البنین
مثه بچه ای که از مادر
سرِ صبحی لقمه میگیره
رزق ام البنینو نوکر
یه روزم نگیره میمیره
رحمت عامه ی این خانوم
صبح شنبه ها سرازیره
میره هرکی سفر تو صحن قمر
میگه باب ام بنین چه بابیه
توی قبرم برم به ملائک میگم
انا کلب الفاطمه ی کلابیه
یا ام البنین یا اماه
****
میخونم صبح و ظهر و شام پیوسته ام البنین
میگیرم رزق سالو از دست ام البنین
حاجتاتو با هم بیار
معجزاتشو ببینی
وقت ملاقات خداست
شنبه ی ام البنینی
روز محشر امکان نداره
که رها کنی اسیرت رو
نداره غذای جنت هم
مزه ی نون و پنیرت رو
من همه زندگیمو میدم
که نگاه کنی فقیرت رو
همه ی حاجتا میره پیش خدا
ولی روز شنبه میاد جوابیه
توی عرش خدا میشناسن منو
انا کلب الفاطمه ی کلابیه
یا ام البنین یا اماه
#شور
#حضرت_ام_البنین
هیئت هفتگی؛ دی 1403
.
Shokri Tak Sot 1403 [Mohjat_Net] 08.mp3
1.62M
#شور_حضرت_ام_البنین
#وحید_شکری 🎤
فرموده ام البنین تو داغ ماه کربلا
کل من تحت الفلک قربان شاه کربلا
صبح شنبه بود که شدم
دیوانه ی ام البنین
تا که خوردم از سفره ی
صبحانه ی ام البنین
مثه بچه ای که از مادر
سرِ صبحی لقمه میگیره
رزق ام البنینو نوکر
یه روزم نگیره میمیره
رحمت عامه ی این خانوم
صبح شنبه ها سرازیره
میره هرکی سفر تو صحن قمر
میگه باب ام بنین چه بابیه
توی قبرم برم به ملائک میگم
انا کلب الفاطمه ی کلابیه
یا ام البنین یا اماه
****
میخونم صبح و ظهر و شام پیوسته ام البنین
میگیرم رزق سالو از دست ام البنین
حاجتاتو با هم بیار
معجزاتشو ببینی
وقت ملاقات خداست
شنبه ی ام البنینی
روز محشر امکان نداره
که رها کنی اسیرت رو
نداره غذای جنت هم
مزه ی نون و پنیرت رو
من همه زندگیمو میدم
که نگاه کنی فقیرت رو
همه ی حاجتا میره پیش خدا
ولی روز شنبه میاد جوابیه
توی عرش خدا میشناسن منو
انا کلب الفاطمه ی کلابیه
یا ام البنین یا اماه
#شور
#حضرت_ام_البنین
هیئت هفتگی؛ دی 1403
.
12.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌐 اهمیت ثبات قدم در مداحی💯
✅#دستگاه_های_آواز
#دکتر_محمد_فراهانی 🎤
#اجتماع_عمومی_شعب
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی رایگان
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(نوحه ی سینه زنی به مناسبت شهادت آقا موسی ابن جعفر علیه السلام )
《باب الحوائج مدد》
مرغ سحر ناله کن ، سینه پر از غم شده
عزا گرفته دلم ، اسیر ماتم شده
کبوتری در قفس ، شکسته پر ، پر زند
دل غریبم دم از ، موسی ابن جعفر زند
---------------------------------------
باب الحوائج مدد - باب الحوائج مدد
--------------------------------------
بدون جرم و گنه ، اسیر اعدا شده
غریب و دور از وطن ، بی کَس و تنها شده
حلقه ی زنجیر تا ، بوسه به پایش زند
گریه کند در غمش، دم ز ولایش زند
---------------------------------------
باب الحوائج مدد - باب الحوائج مدد
--------------------------------------
اسیر دشمن شده ، به کنج زندان حبیب
کند به پایش بُوَد ، امام کاظم غریب
گریه کن ای دل شده ، حاجت مولا روا
شعله به جانش زده، آتش زهر جفا
---------------------------------------
باب الحوائج مدد - باب الحوائج مدد
--------------------------------------
بزم عزا شد به پا ، به سینه غوغا شده
صاحب بزم عزا، مهدی زهرا شده
هر که چو نجوا فقط، دم ز حسین می زند
دلش غریبانه پر ، به کاظمین می زند
---------------------------------------
باب الحوائج مدد - باب الحوائج مدد
--------------------------------------
سروده ی غلامرضا ابوالقاسمی نجوا
▪️سرزمین مقدس▪️
تو سرزمین مقدس تو با صفا بودی
تو جلوه گاه مقامات انبیا بودی
پر از ترنم یاد خداست حافظه ات
معطر از نفس انبیاست حافظه ات
تو سرزمین عروج و تو وادی معراج
ولی به روی گلوی تو چکمه ی تاراج
هوا عوض شد و بادی وزید و طوفان شد
بهار دستخوش هجمه ی زمستان شد
تفنگ کهنه ی تو خالی از فشنگ مباد
در این نبرد تو را لحظه ای درنگ مباد
میان دست تو سنگی که هست سجیل است
حریف ابرهه ها غیرت ابابیل است
غمت مباد که زخمی است دست خالی تو
چرا که خیمه زده فتح در حوالی تو
غمت مباد که فرعون یکهتاز شده ست
که ایستادگی تو حماسه ساز شده ست
اگرچه هجمه ی طغیان گرفته دریا را
بزن به نیل دوباره عصای موسی را
همیشه بر سر پیمان خود بمان ای قدس
بمان و سوره "والفتح" را بخوان ای قدس
بیا که دشمنت افتاده از نفس امروز
مبارک است! رهایی تو از قفس امروز
ببین که نسل تو نسل قیام و فریاد است
برای چیدن زیتون تازه آماده ست
"رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند"
در آسمان تو باران نور نزدیک است
بایست! مژده که صبح ظهور نزدیک است..
سیدعلیرضا شفیعی؛ اردیبهشت ۱۴۰۰
#مقاومت_اسلامی
.
.
#مناجات با #امام_رضا
#زبانحال_امام_کاظم
#شهادت_امام_کاظم
بار سفر انداختم تا روی دوشم
آمد صدای مهربان تو به گوشم
می خواهم از نهر رجب باده بنوشم
گفتم گنهکارم تو گفتی پرده پوشم
آغوش وا کن از همه دلکنده ام من
از این همه خوبی تو شرمنده ام من
گنبد ،حرم ،ایوان طلا زیباست اما
چشمان پر احساس تو دارد تماشا
جای همه دلتنگی ام در دار دنیا
یک بوسه از دستان تو می خواهم آقا
مانند زهرا مادرت سائل نوازی
بردرد هر بی چاره ای تو چاره سازی
وقتی دم باب الجوادت می نشینم
انگار نه انگار که روی زمینم
در خانه تو زائر عرش برینم
حس می کنم نزد امیرالمومنینم
حق می دهی بابا کنم امشب صدایت
بوی نجف می آیداز صحن و سرایت
چشمانتظارت بود بابایی کهنسال
نامتورا می برد هرشب در سیه چال
ازدرد ساق پا سحر می رفت از حال
درسجده هایش ناله می زدچهارده سال
سندی عذابم می دهد هرروز تا شب
از دست این بی آبرو خلصنی یارب
بر آیهٔ تطهیر دستی بی وضو برد
با پنجه هایش بارها مویم بهم خورد
قلب مرا با حرفهایش خیلی آزرد
بی کنیه نام مادرم زهرا می آوُرد
هرشب مرا یاد سنان انداخت نامرد
در پیش پایم خورده نان انداخت نامرد
در گوشه زندان کند زنده به گورم
در تنگی این حفره شد روضه مرورم
هنگامقرآن خواندنم کوهی ز نورم
یاد سری افتاده در کنج تنورم
با یاد جدم ناله از دل می کشیدم
فریادهای مادرم را می شنیدم
روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد
یک جای سالم در همه پیکر ندارد
جایی برای بوسه مادر ندارد
من بی وضو موی تورا شانه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم
#قاسم_نعمتى ✍
.
شور منم دم مرگم میبینمت مولا کربلایی محمد حسین حدادیان.mp3
10.4M
#شور_امام_علی #امیرالمؤمنین
🎤کربلایی محمد حسین حدادیان
کعبه هم میره به دیدار علی
منم دم مرگم میبینم مولا
_____________
بند اول
.
من زار کعبه کمن زار علی
کعبه هم میره به دیدار علی
سلمان انگار دیده بود بهشتو که
شد سایه نشین دیوار علی
منم دم مرگم میبینمت مولا
اگه زبونم گشت بهت میگم بابا
صدای درونم دلیل جنونم
خدایی یا بنده واقعاً نمیدونم
سجود و رکوعم نگاه علیه
به قبله میبالم زادگاه علیه
علی علی مولا(۴)
بند دوم
.
هرجایی بره به حق معترفه
آره شیعه ی علی با شرفه
پرسیدن بهشت واقعی کجاست
گفتم وای السلام نجفه
نجف زیر ایوون قبله رو گم کردم
به نیت کعبه دور تو میگردم
بهشت لقاهم کنار علیه
جهنم خشم ذوالفقار علیه
وقار خدایی وقار علیه
انا اسدالله این شعار علیه
علی علی مولا(۴)
#حضرت_علی_اصغر
وقتی غصه از دلم چاره گرفت
دستامو یه طفل شیرخواره گرفت
خوش به حال اونی که تو مقام
حاجتاشو پای گهواره گرفت
منم گرفتارم
میگم با چشم تر
مدد علی اصغر
عزیزه حسین و امیده ربابه
توو گهواره هم که باشه عالیجنابه
دخیله دل من به دلبره ارباب
سرم بفدای علیِّ اصغر ارباب
.
.
#شور_امام_حسین
سایت از سرم زیاده
دل رو میزنم به جاده
این عرض سلام من رو
کی آقا جواب نداده
حال مضطرم عجیب نیست
من بیمارمو طبیب نیست
دنیا رو بگردی هیچکس
بعد از کربلا حبیب نیست
محبوبم حبیبم امام حسین(ع)
بیمارم طبیبم امام حسین (ع)
وقتی با تو من آشنا شدم (ع)
کی گفته غریبم امام حسین (ع)
پسر فاطمه دستمو بگیر ۳
ای سرمایه ی جوونی
عشق پاک آسمونی
من با تو بهارم اما
بی تو سردمو خزونی
سقف خیمت آسمونه
خونه ی امیدمونه
یاد اربعین بخیر که
هرچی دارم از همونه
یک سال انتظار آخرش حرم
کردم گریه بالا سرش حرم
گریه میکنن آسمونیا
وقتی میرسه مادرش حرم
پسر فاطمه دستمو بگیر ۳
ای ماه بلند زینب
ای گیسو کمند زینب
چشمت روی نیزه بازه
ای نیزه پسنده زینب
تشنه بودی آب میخوردن
موتو به نسیم سپردن
دست روی سرم گذاشتم
پیراهنتو که بردن
روی دامن مادرت سرت
قرآن خونه رگ های حنجرت
مقتل گفت تورو دوره کردن و
گفتم وای بر احوال خواهرت
#بند_مهدوی
خیلی انتظار کشیدن
پیرا رفتنو ندیدن
برگرد و ببین جوونا
خستن اما با امیدن
کارم دائم اشک و آهه
شرمندگیم از گناهه
بد رفتم ولی دوباره
برگشتم و روم سیاهه
برگشتم بگم زندگیم تویی
راه روشن بندگیم تویی
برگشتم بگم بیقرارتم
تا عمری باشه پای کارتم
پسر فاطمه دستمو بگیر ۴
#محمدجواد_توحیدی ✍