eitaa logo
آموزش مداحی/اشعار مناسبتی
8.1هزار دنبال‌کننده
215 عکس
509 ویدیو
157 فایل
آموزش تحریر و صدا سازی آموزش مناجات خوانی آموزش روضه خوانی آموزش نوحه خوانی آموزش مولودی خوانی آموزش فیش نویسی آموزش دستگاه ها صفر تا صد مداحی رو با ما باشید تبلیغات سفیــــر 313 @tablighat_safir313 خادم کانال: @takhribchi313
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیهِ 🔸بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد 🔸دعا, کبوتر عشق است بال و پر دارد 🔸بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا 🔸ز پشت پرده ی غیب به ما نظر دارد همه با هم دعای سلامتی آقا (عج) رو زمزمه می کنیم: اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً 🔸بنال ای دل نوا دارد رقیه 🔸به هر دردی دوا دارد رقیه 🔸مرض او را ز پا انداخت ،امّا 🔸مریضان را شفا دارد رقیه 🔸سه ساله کودک و این اوج عزّت؟ 🔸مدال مرحبا دارد رقیه 🔸بیا یا فاطمه اندر خرابه 🔸عزای بی ریا دارد رقیه 🔸بدور از دیدهٔ بیگانه امش 🔸سخن با آشنا دارد رقیه 🔸ز دست ساربان و زجر و خولی 🔸به بابا شکوه ها دارد رقیه 🔸ز خونین چهره میبوسید و می گفت 🔸غم بی انتها دارد رقیه 🔸بیا ای یار پیشانی شکسته 🔸که با مهمان صفا دارد رقیه 🔸چه با جا آمدی ای جان جانان 🔸ببین جا در کجا دارد رقیه 🔸از آن روزی که افتادی به مقتل 🔸دل پر ماجرا دارد رقیه 🔸دلم در قتلگاه و جسمم اینجاست 🔸وطن در کربلا دارد رقیه 🔸بمیرم از چه لبهایت کبود است 🔸بگو محشر به پا دارد رقیه 🔸پدر بر چهره ام یک دم نظر کن 🔸رُخ زهرا نما دارد رقیه 🔸به جرم عاشقی جان بر لب آمد 🔸شکایت زاشقیا دارد رقیه 🔸خدا خواهد اگر ،می میرم امشب 🔸که هر شب این دعا دارد رقیه ⬅️عزیزانی که درگوشه ازاین مجلس نشته ای بانوی محترمی که سفره برای دختر سه ساله حسین پهن نمودی میدونم همه به امیدی امدید میدونم گرفتاری میدونم مریض داری میدونم برای حاجت امدید امروز (امشب) بگو حسین جانم به صورت سیلی خورده دخترت دیگه ما را دست خالی ردمان نکنی ▪️رقیه دخترزهرا اطهر ▪️دل جان می شود از او مطهر ▪️رقیه جان توی دوردانه عشق ▪️بود روشن زتو کاشانه عشق ⬅️عزیزان ما نمی دانیم خدا لیاقت بده که بریم از نزدیک قبر بی بی رقیه را رازیارت کنیم یا نه میدونم بانوی محترم مجلس برای حاجت سفره سه ساله حسین گرفتی بی بی با این دستهای کوچکش خیلی از گره ها را باز می کنه 🔸بی بی جان غم خودرا بی افزا دردل من 🔸توی یک دانه غم خانه عشق 🔸رقیه جان به ما منت گذاری 🔸گدایی از گدایانت شماری 🔸امید آن است که در فردای محشر 🔸مرا جزء محبانت شماری دیدم آرام آرام آمد مقابل سر بریده بابا چه مخواد بگه عزیزان ای کسی که دختر سه ساله دارید دستهای کوچکشه بلند کرد گویا از بابا تمنا داره چه گفت ، گفت بابا جانم دلم برات تنگ شده انشالا هیچ فرزندی را چشم انتظار بابا نکنه دختر دارها می دونن من چه می گم بابا غرور دختره دیدی هروقت دل تنگ بابا میشه یاد بابا می کنه میگه بابام می خواهد خونم بیاد انشالاهمه دختران تان عاقبت به خیر بشن، حالا درد دل سه ساله حسین گوش کن بابا دیگه خسته شدم ازاین سفر بابا جان که میای منو ببری بابا ،خداکنه یتیم نشی اخ بمیرم آن قدر بهش تازیانه زدند اخ شما هم امشب (امروز)یتیم نوازی کنید آرام آرام آمد جلو مقابل سر بریده بابا سر بابا رادرآغوش گرفت صدا زد بابای خوبم 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده اما میخام بگم بابای خوبم 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن... اما به منم تازیانه زدن... 🔸مرا باشد نشان از تازیانه بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم. طاقت سیلی خوردن ندارم. طاقت سنگ خوردن ندارم. 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص اموات بانوی محترم فیض ببرد ایام فاطمیه گریزی داشته باشیم به روضه فاطمه زهرا اگر به رقیه سیلی زدند به مادرمان فاطمه هم سیلی زدند ناگهان بر مادرم سیلی زدند امشب هركی یتیم فاطمه است،داد بزنه،كسی نمی خواد،آستینش و تو دهنش كنه،نالش و خفه كنه، 🔸ناگهان بر مادرم سیلی زدند 🔸یاس را رنگی چنان نیلی زدند مادرو خشمش خدا داند چه شد گوشه ی چشمش خدا داند چه شد فقط همینقدر بگم،اینقدر محكم زد،كه بی بی تا آخر عمر،روشو از علی می گرفت لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات | به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
محتوا و اشعار جدید فاطمیه بارگذاری شد لینک ورود 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3287613725C4c501a2c8c فیش روضه و اشعار جانسوز
9.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 با ضربت مسمار شهیدش کردند... 🎤 حاج علی کرمی (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
زمینه : از غمت خون جگرم - کربلایی هادی خادم حسینی.mp3
13.34M
🎧 زمینه | از غمت خون جگرم 🎤 کربلایی هادی خادم حسینی (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
✍ بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن و یا رحیم... السلام علی المهدی و علی آبائه.... ▪️شده زخم دل هر شیعه تازه ▪️بیا مهدی به تشییع جنازه ▪️بیا حیدر تک وتنهاست امشب ▪️امیر عشق بی زهراست امشب ▪️شب است ودختری مادر ندارد ▪️غریبی در جهان یاور ندارد ▪️امیرالمؤمنین محتاج یاری است ▪️زچشمانش فرات اشک جاری است ▪️گهی شوید رخ وگه پهلو ودست ▪️خدایا غسل بازویش چه سخت است ▪️شب قتل علی باشد همین شب ▪️که می گرید به پیش چشم زینب ⬅️نیمه های شب آقا امیرالمومنین(ع) حسن و حسین رو فرستاد در خونه سلمان ... گفتند سلمان بخدا مادرمون از دنیا رفت... جگر سلمان آتش گرفت ...آخه سلمان همون کسیه که شب عروسی حضرت علی(ع) و فاطمه(س) افسار ناقه حضرت زهرا(س) رو به دستور پیغمبر گرفته بود و به خانه علی برد...امانت پیغمبر رو به علی داد؛ ... راه افتادند به سمت خانه علی ... روایت شده هفت مرد در تشییع جنازه حضرت زهرا(س) شرکت داشتند؛ سلمان، مقداد، ابوذر، عمار ، علی(ع)، حسن(ع) و حسین(ع) چند تا از زنان و کنیزان هم بودند... زینب(س) سه ساله هم بود...آرام آرام ... بی سر و صدا در دل شب جنازه حضرت فاطمه دختر پیغمبر را تشییع می کنند... اما همچین که به قبرستان نزدیک شدند صدای شیون زینب بلند شد. آقا امیرالمومنین سلمان رو فرستاد برو زینب رو آرام کن... سلمان رفت هر کاری کرد نتونست زینب رو آرام کنه، داد و شیون زینب بلندتر شد... حسن رو فرستاد اما حسن هم نتونست خواهرش رو آرام کنه... آقا امیرالمومنین، حسین رو فرستاد حسینم تو برو خواهرت رو آرام کن... حسین رفت لحظاتی بعد زینب رو آرام کرد... این خواهر و برادر خوب حرف دل هم رو می فهمند... {آه اینجا یه صحنه بود حسین زینب رو آرام کرد یه صحنه دیگه هم تو کربلا عصر عاشورا ... حسین می خواد به میدان بره ... خواهرش زینب خیلی بی تابی میکنه... حسین با دست یداللهی خودش یه اشاره ای به قلب زینب کرد زینب رو آرام کرد...} {اما خرابه شام زینب هر کاری کرد نتونست رقیه سه ساله رو آرام کنه ... همش بهونه بابا رو می گیره... یه وقت دیدند یه غلامی وارد شد یه طبقی آورد گذاشت جلوی رقیه... پارچه رو که کنار زد دید سر بریده باباش حسین... آی سر رو در بغل گرفت شروع کرد به درد و دل کردن... آن دم که من از ناقه/ افتادم و غش کردم بابا تو کجا بودی/ از ما تو جدا بودی حسین چی میگه؛ آن دم که تو از ناقه/ افتادی و غش کردی من بر سر نی بودم / کی از تو جدا بودم لحظاتی گذشت صدای ناله این کودک نیامد... یه وقت دیدند سر یه طرف روی زمین افتاده ... کودک سه ساله جان داده... ناله زینب بلند شد ... حسین...} اهل مدینه همه در خوابند ... علی غریب و تنها نیمه شب، با دستای خودش پیکر زهرا رو به خاک می سپاره ... همچین که جنازه رو داخل قبر می خواست بذاره، دستهایی شبیه دستان پیغمبر مجسم شد ... صدا زد؛ علی جان امانتی رو که بهت دادم به من برگردان... اما یه زبان حال اینه؛ علی امانتی که من به تو دادم پهلوش شکسته نبود ... بازویش کبود نبود... سینه اش زخمی نبود. یاد شهدا امام شهدا درگذشتگان جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند امابرداران وخواهران عزادار ایام فاطمیه عزاداری دخت گرامی رسول الله است درهرگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای میدونم گرفتاری مریض داری حاجت داری جوان داری هرگونه مشکلی دارید از بی بی دوعا لم درخواست نماییدانشالا حا جت روا بشید اما عزداران بدن فاطمه زهرا(س) راشب تشیع کردند اما آی حسینیا... میخوای دلتو ببرم کربلا نالشو بزنی.. آی کربلائیا بمیرم برا اون بدنی که... رو خاک گرم کربلا تشییع کردند.. اما تشییع جنازه اش ویژه بود... ده نفر نعل تازه زدن به اسب ها.. رو بدن نازنین ابی عبدالله تاختند الهی نبینی داغ برادرتو،... الهی سایه داداشت بالا سرت باشه... مگه میشه خواهر بدن برادرشو نشناسه..... یه خواهر دل سوختهای اومد گودی قتلگاه... این شمشیر شکسته ها روکنار زد... نیزه شکسته هارو کنار زد... هی میگفت... ▪️ گلی گم کرده ام میجویم او را ▪️ به هر گل میرسم میبویم اورا ▪️گل من یک نشانی در بدن داشت ▪️یکی پیراهن کهنه به تن داشت هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله ع صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن یا حسین.. لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات مداح اهل بیت (ع): احمد بهزادی التماس دعا صلوات شادی روح پدرومادرم (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
دودمه حضرت زهرا سلام الله علیها در میان درب و دیوار است زهرا نیمه جان العجل صاحب زمان ناله ی یا مهدی اش پیچیده بین آسمان العجل صاحب زمان شد شکسته بین‌ کوچه بازوی خیرالنساء یا اباصالح بیا هر کسی زد فاطمه را روبه روی مرتضی یا اباصالح بیا شد شکسته‌ گوشوار فاطمه در کوچه ها یا اباصالح بیا خورده سیلی از عدویش روبه روی مجتبی یا اباصالح بیا با لگد شد محتضر در پشت در خیرالنساء یا اباصالح بیا محسن شش ماهه در راه علی گشته فدا یا اباصالح بیا وقت غسل فاطمه، حیدر شده لطمه زنان العجل صاحب زمان در میان غسل،از پهلوی او خون شد روان العجل صاحب زمان مرتضی شد پیر، وقت دفن زهرای جوان العجل صاحب زمان خون به جای اشک از چشمان او گشته روان العجل صاحب زمان علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
15.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❁﷽❁ 📺 اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَة لَطَمَتْ عَلَیْکَ الْحُورُ الْعِینُ 🎤 استاد میرزامحمدی (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
7d1ffbba-d111-417c-86bc-e53acb4a61a6.mp3
9.17M
🎧 شور | اگه کبوتر بودم 🎤 حاج‌ عبدالرضا هلالی ▫️ (ع) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
اگر آن‌قدر برای از دست‌دادنِ زهرا «سلام‌الله‌علیها» خون گریه کنم تا نابینا بشوم، بازهم کم است... در دیوان اشعار منسوب به امیرالمومنین علیه‌السلام، از قول آن حضرت اینگونه نقل شده است که فرمودند: 📋 شَيْئَانِ لَوْ بَكَتِ الدِّمَاءُ عَلَيْهِمَا عَيْنَايَ حَتَّى تُؤْذِنَا بِذَهَابٍ‌ لَمْ يَبْلُغَا الْمِعْشَارَ مِنْ حَقَّيْهِمَا فَقْدُ الشَّبَابِ وَ فُرْقَةُ الْأَحْبَابِ‌ ▪️دو مصیبت است که اگر چشمانم آن‌قدر خون گریه کند تا نابینا بشوم، یک‌دهم حق آن دو ادا نمی‌شود؛ یکی از دست رفتن جوانی و دیگری از دست‌دادن محبوب؛ (که من، محبوبم را در سنّ جوانی از دست دادم) 📚 انوار العقول من اشعار وصی الرسول‌ صلی‌الله‌علیه‌وآله،کیدری(قرن۶) ص۱۲۵ خزان رسید و به گلزار من شرار انداخت رسید هیزم و آتش به شاخسار انداخت دری که ساختم آخر به من خیانت کرد گرفت آتش و خود را به روی یار انداخت خودم ز سینه او میخ را در آوردم ببین مرا به چه کاری که روزگار انداخت زن جوان مرا می‌زدند نامردان مدینه فاطمه‌ام را در احتضار انداخت و یک قلاف که دست چهل نفر چرخید و دست فاطمه را عاقبت ز کار انداخت مغیره هم که کم آورد و پشت پا میزد زن مرا وسط کوچه چند بار انداخت نفس نفس زدنش هم پر از جلالت بود سقیفه را نفس او از اعتبار انداخت... (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
روضه (6).mp3
11.74M
🎧 روضه | یاد جوانی تو مرا پیر میکند 🎤 حاج علی کرمی (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
مصائب دردناکی که با لفظ «رَضَضَ» از آن تعبیر کرده‌اند... در نقل سه مصیبت دردناک ، از این ماده (رَضَضَ) به معنای «کوفته‌شدن» و «خُردشدن» استفاده شده است: 🥀 معروف و مشهورِ استعمال این لفظ، در مصیبت حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام وارد شده است، که در صلوات بر آن حضرت عرضه می‌داریم: 📋 ... ذِی السّاقِ المَرضوضِ بِحِلَقِ القُیودِ ▪️خدایا! سلام و درود بفرست بر آن آقایی که ساق‌پایش به واسطه غل و زنجیرهای سنگین، خُرد شده بود.(۱) 🥀 این لفظ (رَضَضَ) در مصیبت حضرت زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها نیز ذکر شده است؛ مرحوم سیدصالح حلّی( از علمای قرن ۱۲) و همچنین مرحوم‌ غروی اصفهانی با این لفظ از مصیبت در و دیوار یاد می‌کنند: 📋 وَ رَضّ‌ََ مِن فاطمةَ ضِلعَها ▪️«دوّمی»،(با آن ضرباتی که به آن حضرت وارد کرد) پهلوی فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را ، خُرد کرد.(۲) 📋 إِذْ رَضُّ تِلكَ الأضلُعَ الزَّكِيَّةُ / رَزِيَّةً ما مِثْلُها رَزيَّه ▪️خُرد کردن آن پهلوی پاک و مطهر، مصیبتی است که دیگر مثل آن نیست. 📋 وَ مِن نُبوعِ الدَّمِ مِن جَنبَيها / يُعْرَفُ عُظمُ مَا جَرى عَلَيْها ▪️و از جاری شدن خون از پهلوی آن حضرت می‌توان فهمید که چه بلای بزرگی بر سر او آورده‌اند.(۳) 🥀 و امّا هیهات از آخرین مصیبت دردناکی که با این لفظ از آن تعبیر کرده‌اند: ... کار از کار، گذشته بود که عمر بن سعد ملعون فریاد زد: چه کسی حاضر است بر بدن حسین «علیه‌السلام» اسب بتازد؟ در این هنگام ده نفر نانجیب پیش قدم شدند. 📋 فَداسُوا حُسَيناً بِخُيُولِهِم، حَتّى رَضُّوا صَدرَهُ و ظَهرَه. ▪️آن‌ها با اسبانشان، بدن امام علیه‌السلام را لگدمال کرده و پشت و رویش را کوبیده و خُرد کردند. 🔻همین نانجیبان پیش ابن‌زیاد ملعون رفته و آن نانجیب از آن‌ها پرسید: شما در روز عاشورا چه کردید؟ آنان گفتند: 📋 نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ بَعدَ الظَّهرِ بِکُلِّ یَعبوبٍ شَدیدِ الأَسرِ ... نَحنُ الَّذینَ وَطِئنا بِخُیولِنا ظَهرَ الحُسَینِ حَتّی طَحَنّا حَناجِرَ صَدرِهِ. ▪️ماییم آن ده نفر که اول پُشت حسین «علیه‌السلام» و سپس سینه‌اش را به وسیله اسبهای پُر قدرت، دَرهم شکستیم و خُرد کردیم؛ آن‌قدر بر آن بدن تاختیم که استخوان‌های سینه‌اش به زیر سُم اسب‌های‌ما، آسیاب شد.(۴) غروب روز دهم اسب‌ها امامی را برای گندم ری آسیاب می‌کردند ... 📚(۱)مصباح‌ الزائر، ص ۵۸۹ 📚(۲)ظلامات فاطمة الزهراء عليهاالسّلام، عقیلی،ص ٢٠٨؛ و موسوعة أدب المحنة، ص٤٢٣ 📚(۳)الأنوار القدسیه،ص۲۶ 📚(۴)لهوف،ص۲۱۴؛ و مثیرالاحزان ص۴۱؛ و مقتل الحسین علیه‌السلام، خوارزمی،ص۱۷۳ (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313
1402.09.12_1.mp3
7.05M
🎧 روضه حضرت زهرا سلام الله علیها 🎤 استاد میرزامحمدی (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید 👇👇👇👇👇 @madahi313