eitaa logo
آموزش مداحی/اشعار مناسبتی
8.1هزار دنبال‌کننده
195 عکس
486 ویدیو
157 فایل
آموزش تحریر و صدا سازی آموزش مناجات خوانی آموزش روضه خوانی آموزش نوحه خوانی آموزش مولودی خوانی آموزش فیش نویسی آموزش دستگاه ها صفر تا صد مداحی رو با ما باشید تبلیغات سفیــــر 313 @tablighat_safir313 خادم کانال: @takhribchi313
مشاهده در ایتا
دانلود
نریمانی-قیمت موندن با عشق.mp3
9.16M
🎧 زمینه | قیمت موندن با عشق 🎤 سید رضا نریمانی         (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا "اَللّهُمّ صَلِّ عَلَی الْکَهْفِ الْحَصِینْ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکین ،حُجَّتِکَ وَ کَلِمَتِکَ النّامُوسِ الْاَکْبَراَلْاِمامِ الْمَهْدیِّ الْمُنْتَظَر اَللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَه ، وَاجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَالْفائِزینَ بِلِقائِهِ.." به جز غم تو که با جان من هم آغوش است مرا صدای تو هر صبح و شام در گوش است چراغ، خانه ی چشم منی نمیدانی که بی تو چشم منو صحن خانه خاموش است قسم به زلف سیاهت چنان پریشانم که هر چه غیر تو از خاطرم فراموش است هزار شکر که گر غایبی ز دیدهٔ ما غم فراق تو با اشکِ من هم آغوش است *دوست دارم آقا جان..نه تنها تو رو بلکه اون آقایی را دوست دارم که صباح و مساء براش گریه میکنیم حسین جانم..کاش که شب جمعه منو کربلا مهمان میکردی.. کاش که کربلا منو راه میدادی حسین جان.. ما به بهانه مادرت دور هم جمع شدیم ما امشب به اسم مادرت دور تو داریم میگردیم حسین جانم.. در عراق روایت چهل و پنج روز و قبول دارند. در نجف لخت میشن مردان سینه می‌زنند"هل یوم هل یوم هل یوم نعز المرتضی"* *اومدن محضر آقای مرعشی نجفی این روایتی که عراقی ها هم خیلی قبول دارن چهل وپنج روز بعد از شهادت و وفات رسول الله مادرمان زهرا از دنیا رفته درسته این روایت؟ میگن مرحوم آقای مرعشی نجفی سرشو انداخت پایین شروع کرد گریه کردن با زبان عربی گفت: ان شاءالله همین باشه تعجب کردیم..گفت چند روز مادرمان کمتر زخم دیده ان شاءالله همین باشه یه چند روز مادرمان کمتر درد تحمل کرده کمتر این زخما تو بدنش نشسته... (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها درد ما از برای گفتن نیست این چنین غصه کم ز مردن نیست بستری مادرت اگر باشد هیچ امیدی به زنده ماندن نیست *تو رو خدا امشب جای اونایی که اومدن گفتن امیرالمومنین بگو فاطمه یا صبح گریه کنه یا شب گریه کنه بگو لااقل آروم آروم گریه کنه نذاشتن مادر بلند بلند گریه کنه تو امشب بلند بلند گریه کن.‌* *ام سلمه میگه اومدم بهش گفتم الان میگم چرا میگه بلند بلند گریه کنید برای مجلس نمی‌گه‌ها برای خودمون میگه چون امام رضا فرمود: هرکی دعوت به خودش بکنه ملعونه دعوت به عیادت ناموس امیرالمومنین داریم می‌کنیم می‌گیم بلند گریه کنید. خونه‌ اش شلوغ باشه..بی بی به سلمان چند تا خرما داد گفت: سلمان افطار کن هسته‌هاشو برا من بیار. سلمان میگه رفتم خونه افطار کنم دونه دونه خرماها رو می‌ذاشتم دهانم هسته نداشت. پا شدم رفتم در خونه اشون در خونه رو زدم به فضه گفتم میشه خانومو ببینم؟ گفت: بله بیا.. اومدم گفتم خانم خرما داده بودی گفته بودی هسته‌هاشو بیار هسته نداشت. حضرت فرمود: میوه بهشتی بود. گفتم خانوم پس برای چی میگید هستشو بیار؟ گفت سلمان خواستم یکی، دوباره در خونه علی رو بزنه...ام سلمه میگه بهش گفتم دختر پیغمبر چه جوری شب و صبح می‌کنی ؟گفت: مادر دیدی بچه‌ امو کشتن..گفتم: فاطمه من با این کارا کاری ندارم اومدم احوال خودتو بپرسم. چه جوری شب و صبح کردی؟ گفت: مادر دیدی دستا شوهرمو بستن. گفت فاطمه یا بگو چته یا پاشم برم. گفت: مادر چیکار داری نفس می‌کشم خون بیرون میزنه..* دیدم‌ غلاف خورد تو پرت وای مادرم مغیره زد تو کمرت درد ما از برای گفتن نیست این چنین غصه، کم ز مردن نیست چلچراغی شکسته در کوچه خانه‌ی بی چراغ روشن نیست گل اگر بود مادر ما بود چون که پژمرده گل به گلشن نیست با تبر یاس را درو کردن ای خدا این که رسم چیدن نیست *ببینم چقدر روضه بلد داریم..* خدایا گنج با گنجینه ام سوخت میان شعله ها آیینه ام سوخت (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
4_5872709526297252055.mp3
21.6M
🎧 زمینه | دارم آتیش میگیرم از تب تو 🎤 حاج امیر کرمانشاهی (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها چنان مسمار در قلبم فرو رفت که محسن گفت مادر سینه ام سوخت ریختن تو خونه ام با داد و بیداد این اولین باره دیدم فاطمه افتاد اون نانجیبه بی‌شرف پست سر زنو بچه من میزنه فریاد *ناله داری بگم..* اومد زد چه جور بگم چقدر زد بگم چه دیدم که مو سفیدم چقدر تو کوچه‌ها همراه مادرم دویدم چهره‌ی زردم دستای سردم روی خاک دنبال گوشواره بودم، پیدا نکردم واااای غرور واسم نذاشتن جلو من جلو من رو چادرش هی پا میذاشتن * امام باقر فرمود یه جوری زده بود تو صورت مادرم سفیدی چشمش سیاه شد..* اومدم کمک کنم بهش نذاشتن دیگه پا نشد یه جوری مادرمو زدن که مثل قبلنا پا نشد ضربه پا زدن مادرم مشغول صحبت بود که اینا، بی هوا زدن یه جوری زد بازوم شکست نعره می کشید قنفذ مست می‌گفت بزن فاطمه رو با هر چی که هست * سیدا گوش می‌گیرن بگم..* تازیونه چرخید توی دست رو ابرو نشست ابروی مادرم شکست نشد که پا شه بغض تو صداشه دل مادرم به این خوش بود که یک مرد باهاشه صدام پیچیدش تو کل شهرو یه نفر کمک کنه مغیره کشتش مادرم رو وااااااای می‌دونست پا به ماهه *صدا زدن علی جان تو برو مسجد بچه‌هارم آماده کرد فرستاد سمت مسجد آره والا بچه نباید جون دادن پدر و مادر رو ببینه..* تا که جارو بزند پا شد و بازو را بست به روی دست خودش دسته ی جارو را بست بین جارو زدنش بازویش از کار افتاد تا نگاهش به نوک تیزی مسمار این میخ محسنمو ازم گرفت گریه کنید مادر ما بی‌گناه بود گریه کنید مادر ما پا به ماه بود * تو مقتل اومده عین عبارته "تُدیرُ طَرفاً خَفیّاً الی رَحلِکَ و بیتِکَ" میگه دیدن سیدالشهدا با گوشه‌ی چشمش داره نگاه میکنه، سکینه داره صدا می‌زنه.. گرفتی چرا گفت: ای استخوان شکسته حیدر.."فرفسه برجله" ,برید مقتلو بخونید یعنی لگدی که به سینه بخوره میگن "فرفسه"..یه جا دیگه تو گودالم اومده نوشتن جوری به سینه‌ی سیدالشهدا لگد زدن آقای ما با صورت به زمین خورد روی این صورت زرد و زار پاتو نذار پاتو نذار پاتو نذار به گلوی پاره با فشار پاتو نذار «حسین جان، آقا » *هزار و‌ چهارصد ساله میگن که خواهرش رفته تو گودال نیزه شکسته ها رو کنار زده شمشیر شکسته ها رو کنار زده..یه سئوال کسی مگه با نیزه شکسته جنگ می ره؟ کسی مگه با شمشیر شکسته جنگ می ره ؟پس چرا میگن نیزه شکسته‌ها رو شمشیر شکسته‌ها را..؟* نگام به سمت علقمه کجاست برادرم ببینه دست به دست داره می گرده معجرم منو زدن اباالفضل اباالفضل اباالفضل صد نفری زدن اباالفضل اباالفضل اباالفضل گفت عمه! عمه! یه پارچه بده سرمو بپوشونم اینا نامحرمن.. عمه نزدیک بود امشب کنیز خانه ای باشم *یه ضربه تو سینه ی زهرا زدن من خودمم فکر می کردم پشت در زده دیدم تو مقرّم نوشته یه نگاه کرد اینور کوچه دید هیچ خبری نیست. یه نگاه کرد اینور کوچه دید هیچ خبری نیست. زهرا که افتاد رو زمین من نمی گم مُقَرَم میگه اینقده با پا زد.."فرفسه برجله" یعنی خورده تو سینه اش.. تو گودال زدن تو سینه ی ابی عبدالله اما من یه جور دیگه می گم دختر علی دوید تو گودال گفت: دختر علی برگرد اینجا دعوا مردونه اس.. گفت: زندگیم‌ زیر زانواته کجا برگردم؟ عبارت اینه ..شمر یه نیزه برداشت گفت برمی گردی یا نه؟ گفت: زندگیم زیر زانواته یه نیزه زد تخت سینه ی زینب ..* «یا رحمت الله الواسعه و یا باب نجات الامه یا مظلوم حسین» (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با نسیمی غنچه پرپر می‌شود طوفان چرا!؟ در غباری کرده‌اند آیینه‌ را پنهان چرا!؟ "لایُضیفُ الضَّیفَ الاّ كُلُّ مُؤمن"*، جای خود با هجوم شعله‌ها در می‌زد این مهمان چرا!؟ "در" همینکه سوخت به زهرا پناه آورده بود تازه فهمیدم که از لولا شد آویزان چرا! آن دری که "ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِين" از خجالت سوخت که اینگونه شد ویران چرا! دستگیرِ هر دو عالم دست‌هایش بسته بود گفت: افتادی به روی خاک زهرا جان چرا!؟ فاطمه هرروز اشک و مرتضی هرروز اشک سرزده در ساحت آیینه‌ها باران چرا!؟ حال زینب را چنان مویش پریشان می‌کند می‌شود با شانه کردن شانه‌اش لرزان چرا!؟ . . . با حضور فاطمه حتی کفن گل می‌دهد مثل درد او ندارد، خون او پایان چرا!؟ *«پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: لایُضیفُ الضَّیفَ الاّ كُلُّ مُؤمنٍ. هر مؤمنی باید که مهماندوست و مهمان‌نواز باشد. (مستدرک، ج ١٦، ص ٢٥٧) احمد ایرانی نسب (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
نماهنگ نرو.mp3
4.81M
🎧 تنظیم استودیویی | نرو 🎤 حاج‌ مهدی رسولی         (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها حلالم کن چون حیدر نیومد می زدنت،کاری ز دستم برنیومد همسایه ها دیدن،صداشون درنیومد حیدر نیومد... علی رو حلال کن واسه زخم بازو علی رو حلال کن واسه درد پهلو علی رو حلال کن واسه دست بسته اش نتونست که برداره اون در رو از روت اگر چه شمع وجود تو گرم سوختن است بخند خنده تو التیام دردِ من است منم عمیق ترین زخمِ پایدار،علی منم غریب ترین مردِ روزگار، علی پر است غربت من از همین تجلی ها چقدر بی محلی دیدم از محلی ها به رغم بی رمقی عزم هم کلامی کن تو لااقل به منِ مرتضی سلامی کن دلیلِ شادی من،هم نشینِ غم شده ای شبیهِ پیرِزنِ سالخورده، خم شده ای مرا به ماتمِ دستاس ها دچار نکن خودم برایِ تو نان می پزم، تو کار نکن تنورِ گرم، برای پَرَت خطر دارد برای سوخته هر شعله ای ضرر دارد *یه بار درِ خونه سوختی،دیگه نمی خوام دمِ تنور بایستی،داغه...* شکوه ِ کاخ ِ امیدش خراب شد، حیدر تو آب رفته ای از شرم آب شد،حیدر غروب آمد و خورشید وار دور شدی رشیده بودی و یک دفعه جمع و جور شدی بیا به خواهش من گوش کن ،بلند نشو به التماس حسن گوش کن،بلند نشو هنوز چشمِ حسن مثلِ ابر می بارد هنوز تکّه آن گوشواره را دارد میان کوچه،همین اوج ماجرایش بود: تمامِ صورتِ تو نصفِ دست‌هایش بود چه ضربه ای به تو زد آن حرام‌زاده‌ ی پست سه ماه رد شده امّا هنوز رَدَّش هست سه ماه می شود این صحن، بی رواق شده سه ماه می شود این خانه، بی چـراغ شده ببخش فاطمه جان، پشت در، تک افتادی تمام هستیِ خود را برای من دادی یکی نگفت به دیوار، بی‌پناهی تو یکی نگفت به مسمار، پا به‌ ماهی تو شکست آینه ات، سنگ شد مصمم تر اشاره کرد به قنفذ، مغیره! محکم تر حریمِ سبز تو را باغ یاس خواهم کرد برای ماندن تو التماس خواهم کرد زهرای حیدر... بعد تو دنیا نمی سازه به ما، دنیای حیدر زهرای حیدر... حرفِ رفتن میزنی،می لرزه دست و پای حیدر زهرای حیدر... روی زخمای تنت مرهم از اشکم گذاشتم شرمنده م آخه،تو برام سنگ تموم گذاشتی و من کم گذاشتم...زهرای حیدر... حلالم کن، حیدر نیومد می زدنت،کاری ز دستم برنیومد همسایه ها دیدن،صداشون در نیومد حلالم کن... یا اهل العالم! این شبا بگین بلند گریه کنه هر کی می تونه آماده باشین امشبُ امام حسن میخواد یه کم روضه بخونه ای داد بیداد! سن و سالی که نداشتم مادرم تو کوچه افتاد ای داد بیداد! هر دفه یادش می افتم می زنم با گریه فریاد حلالم کن! مادر افتادی دیدم... من هر چی قد بلندی کردم نرسیدم در اومد از اون موقع موهای سفیدم حلالم کن... سادات مجلس! خیلی شرمنده ام آخه باید بگم زهرا رو خیلی بد زد... مقتل نوشته،پیش چشمای حسن به مادر شما لگد زد... از این به بعدش من نمی تونم دیگه این روضه رو بدم ادامه... ای گریه کن ها، حرف آخرم یه خط روضه گریز به شهر شامه... دل شب تو صحرا،کمک نداره... نامرد نزن، سه ساله که کتک نداره... اون که قباله فدک نداره... «ای حسییین....» (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
MadaramEsmetoKhoondToogoosham-HosseynTaheri.mp3
8.82M
🎧 مداحی استودیویی | مادرم اسمتو خوند تو گوشم 🎤 کربلایی حسین طاهری (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
به دعای زهرا هستم نوکر اباعبدالله-شور زیبا.mp3
5.02M
🎧 شور حضرت زهرا [علیهاالسلام] 🎤 حاج حسین سیب سرخی یا وجیهة عند الله اشفعی لنا عندالله به دعای زهرا هستم نوکر ابا عبدالله قلب من شبیه حرمه عمریه این باورمه مادر حسین مادرمه ² یا اماه یا اماه یا اماه پسرت کریمه عشقش نمیشه برام تکراری تو امام حسن رو اصلاً یه جور دیگه دوست داری سایه داری رو سرمون تا آخر ما از دل و جون میمونیم از فاطمیون ² یا اماه یا اماه یا اماه دیگه با ظهور مهدی میشه این جهان رویایی یه حرم برات میسازیم تو مدینه استثنایی ای دریای عشق و کرم شبیه سقای حرم به من هم بگو ای پسرم ² یا اماه یا اماه یا اماه (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
4_5897718614055731521.mp3
5.36M
🎧 واحد | ملیکه ی قلب منی 🎤 حاج‌ حسین‌ سیب‌ سرخی ‌ملیکه ی قلب منی آتیش به قلبم میزنی زهرای من زخمی شده بال و پرت روتو نگیر از حیدرت دنیای من دارم از این دنیا گله فکری بکن واسه دل بی طاقتم بعد از تو ای قامت کمون جاریِ اشک آسمون از غربتم تنها نگذار توی‌ غربت حیدرت‌ رو ای‌ همسفر زینب‌ هرشب‌ با گریه خیره‌ میشه‌ به‌ میخ‌ در از حال‌ من کی‌ خبر داره یادم‌ مونده‌ که‌ چجوری افتادی‌ روی‌ زمین یک‌ بار دیگه‌ نگام‌ کن حال‌ حیدر و ببین بی‌ تو حیدر میشه‌ آواره یادم نرفته که صدام زدی تو شعله ها یادم نرفته که چهل تا مردِ بی حیا چجوری میکشیدنت بگو چیکار کنم با ناله های سینه سوز سه ماهه که میون بستری ولی هنوز جای غلافه رو تنت ام ابیها یا زهرا مادرم ای مادرم... کی باورش میشد یه روز پیش چشم من چادرت خاکی بشه حق داره اصلا زینبت از دست میخ در اگه شاکی بشه اشک چشام جاری شده زخمات دیگه کاری شده ای ماه من پر پر شدی تو کوچه ها موندی ولی تا آخرش همراه من حالم بی تو پریشونه منو اینجور نگاه نکن جان حیدر تو نمازت واسه رفتن دعا نکن دنیام بی تو ظلمت محضه با دستای شکستت شونه کن موی حسنو زهرای من باز میبینی اشکای غربت منو دنیا بی تو نه نمی ارزه کی فکرشو میکرد که قامتت کمون بشه بهار عمر تو تو شعله ها خزون بشه داره میلرزه باز صدات کی فکرشو میکرد که در بیفته رو پرت کی فکرشو میکرد بسوزی جای حیدرت دلم میسوزه پا به پات ام ابیها یا زهرا مادرم ای مادرم... (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
مقتل خوانی و توسل به حضرت زهرا (سلام الله علیها) روایت داره اسماء آب می ریخت؛علی غسل میداد...به بچه هاش گفته بود:آروم گریه کنید،مردم مدینه صدامون رو نشنوند.نمیدونم! شاید بچه هاش آستین به دهن گرفته بودند...بی بی وصیت کرده بود: علی! من رو از روی پیراهن غسل بده." فَاِنّی طاهِره مطهَّرَه..."شروع کرد غسل دادن...بچه هاش نگاه می کردند،گریه می کردند.خدایا هیچ مردی جلوی بچه هاش گریه نکنه...فقط بچه هاش گریه برای اهلبیت رو ببیننند ازش...هیچ مردی جلوی بچه هاش گریه نکنه...یک دفعه دست از غسل کشید.برگشت، زد به دیوار...بلند بلند گریه می کرد. یه جمله ای حاج آقای قرائتی تو روضه ها گفتند... گفتند ای کاش با شمشیر کشته بودنت،اینطور کمتر دلمون می سوخت...اما مجروحت کردند، زجرکشت کردند..."مازالَت بَعدَ ابیها مُعَصَّبَه الرَّاس..."مادرم سردرد داشت،همیشه سرش رو می بست."ناحله الجسم..."مادرم نحیف شد..‌."باکیه العین..."همه اش گریه می کرد.اینقدر آب شد"حتّی صارَت کَالخَیال..."مادرم مثل یک شبهی شد... خودمونیش میدونی یعنی چی؟مادرم مرده متحرک شد..علی! خدا صبرت بده داری این بدن رو غسل میدی..."فَلَمّا هَمَمت أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ "همچینکه می خواستم بندهای کفن رو ببندم،" نادَیتُ یازَینَب! یا امَّ کلثوم! "اول دختراش رو صدا کرد..."یا حسن! یا حسین! هَلُمّوا تَزَوَّدوا مِن اُمِّکُم..‌"بیاید از مادر توشه برگیرید"هذاالفراق واللقاء فی الجنَّه..."شب خداحافظی رسید.دیگه دیدار به بهشت...مگه اول دختراشو صدا نکردچرا اول پسراش دویدند؟خودشون رو روی این بدن مجروح و خسته انداختند،ناله می زدند..."و اِذا بهاتفِِ نودیَ مِن السَّماء"منادی از آسمان ندا در داد:"یا ابالحسن! اِرفَعهُما عَنها" علی پسرات رو بلند کن..."فَلَقَدْ أَبْكَيَا وَ اللَّهِ مَلَائِكَةَ السَّمَاوَاتِ..."علی! فرشته های آسمون دارن گریه می کنند.بچه هاشو با احترام بلند کرد.حسنم دیگه گریه نکن بابا کنارت هست...روی سر حسینش دست کشید...دختراشو در آغوش گرفت،نوازش کرد.این طرف یک مرد تنها ایستاده،چهارتا بچه خردسال کنارش...اون طرف بدن کفن شده آماده هست...یاعلی!بچه هات رو با احترام بلند کردی.چرخ روزگار چرخید...شبها وروزها در پی هم آمد، سال ها گذشت...عصر روز دهم محرم الحرام شد. یه بابای مظلومی رو قطعه قطعه کردند. سیدبن طاووس نوشته:دخترش آمد کنار بدن پاره پاره." ثُمَّ اِنَّ سُکَینَه اِعتُنَقَت جَسَدَالحُسَین" این دختر آمد این بدن پاره پاره رو در آغوش کشید،یه عده جمع شدند گفتند:بی بی خدا بهت صبر بده؟! نه گفتند: بی بی بلند شو! اسبا میان زیر دست و پا لهت می کنند؟ نه ! "فَاجتَمَعَت عِدَّه مِنَ الاعراب "زبون نفهماشون اومدند...بیابونباشون اومدن..."حَتّی جَرّوحا عنه"اینقدر به این دختر لگد زدند...اینقدر بهش اهانت کردند...«حسییین» (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
مقتل خوانی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها شیخ طوسی علیه الرحمه و شیخ مفید در کتاب امالی هر دو روایت کردند."دَفَنَها امیرالمومنین"فاطمه اطهر رو دفن کرد... "وَ عفّا مَوضِعَ قَبرَها"روی قبر رو صاف کرد.با زمین هم سطح کرد."فلمّا نَفَضَ یَدَهُ مِن تُرابِ القَبر"بالای سر قبرش که ایستاد،این دست ها رو که به هم زد"هاجَ بِهِ الحُزن..." غم و اندوه به قلبش هجوم آورد"وَ اَرسَلَ دُموعَهُ علی خَدَّیه" شروع کرد های های گریه کردن...در یک روایت دیگری هست:وقتی کار دفن تمام شد."فَجَلَسَ علیٌّ، عَلی شَفیرِ القبر"بر فراز قبرش نشست...هنوز به پیغمبر خطاب نکرده بود...همون طور که گریه می کرد،به زمین خطاب کرد:" یا أرضُ اَستَودَعْتُکِ ودیعتی" ای زمین! امانتم رو به تو سپردم."هذه بنت رسولِ الله"میدونست که این قبر قرار نبود گنبد و بارگاهی داشته باشه...قرار نبود حفاظت بشه...خادمیایی کنارش باشند... به زمین گفت:مراقب امانت من باش... من یه روایتی دیدم. مسعودی از علمای اهل سنت یک کتاب داره به نام مُروجُ الذَّهَب.وقتی فاطمه زهرا سلام الله علیها از دنیا رفت نوشته" لَمّا قُبِضَت..."وقتی فاطمه زهرا از دنیا رفت."جَزَعَ بَعلُها علیٌّ،جزعاً شدیداً "علی یه ناله شدیدی سر داد..." وَاشتَدَّ بُکائُه..."علی گریه شدیدی کرد ناله های علی آشکار شد.علی جلوی این ها گریه نکن‌.‌..اینا دوست دارند گریه تو رو ببینند.حالا باید با یکی درد دل کنه." وَ حَوَّلَ وَجهَهُ علی قبرِ رسولِ الله"رو کرد سمت قبر پیغمبر" السلام علیک یا رسول الله، منّی" اول از طرف خودم سلام میدم. "وَالسَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ، عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ وَ حَبِيبَتِكَ وَ قُرَّةِ عَيْنِكَ وَ زَائِرَتِكَ " از جانب دخترت و حبیبه ات و نورچشمت که الان زائر توست به تو سلام میدم... "وَ الثَّابِتَةِ فِي الثَّرَى بِبُقْعَتِكَ"بعد یه درد دل جانسوزی کرد.صدا زد:" قَلَّ یا رسول الله عن صَفیَّتِک صبری"صبرم کم شده... من از این عبارت من این رو می فهمم: یا رسول الله یه دعایی برای من بکن... " وَ ضَعُفَ عن سیده النساء تَجَلَّدی‌‌‌..." تاب و توان من در فراق زهرا به سستی گراییده..گفت...گفت...بعد صدا زد:" یا رسول الله! لَقد استُرجِعَتِ الودیعه"نگفت من امانت رو برگردوندم،گفت:امانت برگردونده شد...من تلاشمو کردم...همیشه از زبون حضرت زهرا میگن این شعر رو ولی باید از زبان علی خواند..* شرمنده که حمایت من بی نتیجه ماند... "وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُوَ اخْتُلِسَتِ‏ الزَّهْرَاءُ"(این اختلاس در لغت یعنی اخدالشئ من الشئ مکاورةً ...یه چیزی رو به زور از یه چیزی بکَنند)زهرا رو از دستم ربودند،زهرا رو از دستم درآوردن.با پیغمبر حرف زد."فَمَا أَقْبَحَ‏ الْخَضْرَاءَ وَ الْغَبْرَاءَ، يَا رَسُولَ اللَّهِ!"یا رسول الله! آسمان و زمین دیگه در نگاه علی زشت جلوه می کنه. "اَمّا حزنی فَسَرمَد" غم و اندوهم همیشگیه." وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ"لا يَبْرَحْ الْحُزْنُ‏ مِنْ قَلْبِي" هیچ وقت دیگه غم و غصه از دل علی بیرون نمیره " أَوْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي فِيهَا أَنْتَ مُقِيمٌ"فقط اگر به تو ملحق بشم و بمیرم،راحت میشم از این غصه" كَمَدٌ مُقَيِّحٌ، وَ هَمٌّ مُهَيِّجٌ"غصه ای دارم دلخراش، اندوهی دارم هیجان انگیز "سَرْعَانَ مَا فَرَّقَ بَيْنَنَا "یا رسول الله! چقدر زود بین من و زهرا جدایی افتاد.حرف زد...حرف زد...به اون صحنه ای رسید که بچه هاشو بلند کرد همه این ها آروم گریه می کردند.این بچه هاهم برای مادر گریه می کردند،هم برای گریه علی.بچه هاشو بلند کرد.الان مردم مدینه بیدار میشن بلند شید،بلند شید.وارد کوچه بنی هاشم شد.خاطرات زهرا دوباره زنده شد.در نیم سوخته رو باز کردقطرات خون رو روی زمین دید* «ما که نمیدونیم مزارت کجاست از همین جا صدامون رو بشنو.. ده مرتبه یا زهرا..» (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
FastaghemKamaOmert-Pooyanfar.mp3
10.33M
🎙 مداحی استودیویی | فاستقم کما امرت 🎤 کربلایی محمدحسین پویانفر (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا دلِ شکسته کرده هواتو هوای چشمای اشکبار غرق خداتو بذار یه خورده بسوزم امشب بلکه بفهمم من یه ذرّه از غم باباتو میون خیمه ات کی اومده تا روضه بخونه امشب برا تو؟ چی میشه من هم میون روضه ببینم آقا اشک چشاتو چی میشه امشب توو هیأت ما یه سر بیای تا موقع سینه زنی برای سینه شکسته توو سینه زن ها ،بشنوم ای دلربا صداتو جان اباالفضل! بذار روو چشمای اشکبارم یه لحظه پاتو تا که برایِ شِفا بذارم به روی چشمام نخ عباتو به جونِ چشمات چیزی نمیخوام ازت عزیزم فقط یه لحظه سری بچرخون این طرف خاک ببین تو رختِ سیاه مادر غلام سیاتو فقط یه لحظه آقا بیا و ببین چه جوری سر میذارم می میرم برا تو شب فراق علی و زهراست غریبی مرتضی توو بغضِ نگاه سرشار گریه پیداست نوای «ای مادرم» رو لب های بچّه های بی کس و تنهاست طفلکی زینب،یه گوشه تنها نشسته و مشغول تماشاست میگه خدایا! به داد بابام برس که تازه اولِ خونه نشینیِ ماست غریب و خسته؛ کنار بستر، علی نشسته، حسن میخونه، حسین می سوزه چه مجلسی تووی خونه برپاست نگاه لبریز اشک مادر به سمت تابوت و چشم بابا محو چشای کبود زهراست برا پریدن به آسمونا پرستوی پرشکسته ی سرشکسته ی پیکرشکسته،آماده و مهیّاست مسیح نرگس!بیا که مُردم چقدر روزا و ماه و سالُ بی تو شمردم چقدر دور از تو غصّه خوردم شب عزای عزیز زهراست ببین گرفتاریای نفسم؛ بده نجاتم که وقت احیاست این همه گریه این همه ناله اثر نکرده هنوز ای وااای که نوکر تو اسیر دنیاست «یابن الحسن....» (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
غزل فاطمیه تا شعله دست بر پَرِ خَیر‌ُ النِّسا گذاشت ما را میان غصه‌ی بی انتها گذاشت باران کجاست؟! شمعِ نبی ذرّه‌ذرّه سوخت... آتش چه حسرتی به دلِ ابرها گذاشت دیوار و در مجال تقلّا نمی دهند باید برای بال‌شکسته فضا گذاشت در هیچ مَسلَکی زدنِ زن روا نبود لعنت بر آن‌که بدعت خود را بنا گذاشت یک بی‌حیا که حُرمتِ چادر نمی شناخت روی حجاب عصمت حق ، ردِّ پا گذاشت آئینه را فشار لگد ، تکّه تکّه کرد... آنقَدر خُرده‌شیشه دمِ خانه جا گذاشت! مسمارِ خسته فاطمه را تکیه‌گاه دید سَر را به روی مخزن سِرِّ خدا گذاشت وقتی که گفت : فضّه خذینی!...، عـلـی نشست مشکل زنانه بود...، که حیدر رها گذاشت بندِ طناب ول‌کُنِ دستِ علی نبود سلمان به روی پیکر زهرا ، عبا گذاشت بردیا محمدی (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
نماهنگ حالا فهمیدی چرا.mp3
5.56M
🎧 تنظیم استودیویی | حالا فهمیدی چرا 🎤 کربلایی‌ محمد حسین پویانفر         (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
Fatemiyeh_Aval1403_Shab2 (6).mp3
18.94M
🎧 واحد | ماهم قرار بود 🎤 کربلایی مصطفی مروانی ماهم قرار بود بمونی همراهم بمون که من اول راهم بمون بزرگ کنیم بچه هامونو با هم برای من نفس بکش بجای تو میمیرم به جای من نفس بکش از نفس افتاده مجتبیٰ‌یِ من نفس بکش مادر مظلومه بچه های من نفس بکش ۰ جان علی نفس بکش ۰ زوده علی و التماس بیهوده هنوز حیاط خونمون دوده خیال کردم حال و روزت رو به بهبوده به جون من نفس بکش شکستی و رفته همه توون من نفس بکش کجا داری میری بدون من نفس بکش داغتو پیرم کرده جوون من نفس بکش ۰ جان علی نفس بکش ۰ درده علی بمیره دست و پات سرده آخه براچی صورتت زرده گفتن علی بیا که فاطمه تموم کرده تو رو خدا نفس بکش پارچه سفید کشیدی رو سرت چرا نفس بکش با صورت افتادم توی کوچه ها نفس بکش نرو که تنها تر میشه مرتضی نفس بکش ۰ جان علی نفس بکش (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
AzanNagooBalal-BaniFatemeh.mp3
6.33M
🎧 مداحی استودیویی | اذان نگو بلال 🎤 سید مجید بنی فاطمه (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
مناجات وتوسل به امام زمان روحی له الفدا من بی تو بی کسم دل من همزبان توست سه شنبه ها دل من جمکران توست محراب خالی تو پر از آهِ حسرت است عالم در انتظار زمانِ از آنِ توست *این شبا مخصوصا تو روضه های مادرش حضرت زهرا خیلی از خدا بخوایید برای ظهور و فرج امام زمان علیه السلام.این نشونه ها همه داره کامل میشه چشامون بازبشه که داریم میرسیم ان شاءالله به اون دوره حواسامون پرت نباشه ماضرر نکنیم اتفاقا داره میفته اما یهو یه اتفاقی نشه که بگیم ای داد بیداد آقامم اومد من هنوز ت خواب غفلم تو این شبا، زمانش همینه مخصوصا تو روضه های حضرت زهرا سلام الله علیها به بی بی التماس کن که بی بی جان من رو برسون درِ خونه ی آقازاده ات..دست من رو بذار تو دست امام زمان..* ما بی تو خسته ایم،تو بی ما چگونه ای؟! این نغمه ی همیشگی پیروان توست من را مران ز خود که به تو منتسب شدم پیراهنِ سیاه تنِ من، نشان توست من شکوه میکنم تو دعا میکنی مرا این عادت نظر مهربان توست وابستگی من به تو عین حقیقت است تنها دلیل اشک من ،اشک روان توست *اگه میتونم این شبا دو قطره اشک برا روضه های مادرت بریزم،اثر اشک های توست که به من اجازه میده بیام تو مجلس بی بی بنشینم* باید برای تو چون اویس قَرَن شویم وقتی که ذکر فاطمه ورد زبان توست *اویس قَرن، میتونی اینطوری بشی؟ الان مادر بهش بگه نمیخواد حالا بری جلسه عه مگه میشه اینجا دیگه من خودم تشخیص میدم..اومد برا دیدن پیغمبر خدا گفتن تو مدینه نیست.اگر وایستی آقا فردا میادگفت نه من به مادرم وعده کردم باید برگردم ، برگشت امر مادر رو اطاعت کرد معطل هم نکرد که حالا من وایستم رسول خدا بیاد،پیغمبر اومد، گفت بوی اُویس من میاد. اینطوری زندگی کردیم که حالا اگر مثلا تو جلسه هم‌ نباشیم دلمونم باشه امام زمان بگه بوی فلانی میاد تو جلسه دلش اینجاست. برا دلمون‌که نمیاییم اینجا اومدیم که حضرت زهرا س نگاهمون کنه..* امشب مسیر روضه ی ما دست مجتباست امشب حسن رسیده خودش روضه خوان توست *گفت اومد خدمت امام‌ مجتبی حالا به طعنه بود یا دلسوزی بود نمیدونم..گفت: آقا من بابای شما رو‌ هم تو این سن و سال دیده بودم اینقدر سر و روش سفید نشده بود.. چرا اینقدر محاسن شما زود سفید شده؟حضرت فرمود: آخه اون‌ چیزی که من تو کوچه دیدم بابام علی هم‌ندید اگه بابامم دیده بود زودتر از من‌ پیر میشد.* این کوچه تا همیشه زخاطر نمیرود این قتلگاهِ مادر قامت کمان‌ توست (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
مناجات وتوسل به امام زمان روحی له الفدا "اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ،اَلسَّلاَمُ عَلَی الْمَهْدِی وَ عَلی آبائه" هر وقت دل بهانه ی یاد تو را گرفت شادی از آن بلند شد و غصه جاگرفت ابریست آسمان دل بی قرار تو بی خود نبود اگر که دوباره هواگرفت یابن الحسن... گفتم شبی شبیه تو گریه کنم ولی چشمم ز اشک خشک شد آقا صدا گرفت تو سوختی که سینه ام آتش گرفت و سوخت تو روضه خوان شدی اگر این روضه پاگرفت امروز هم بیا و بگو وای مادرم... آخر مریض خانه ی مولا شفا گرفت آخه راحت شدن اهل مدینه ز رفتنش این خانه ی علیست که دیگر عزا گرفت (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها فاطمه جانم سنی نداشتی چقدر پیر میروی شرم از قد هلالِ تو، حالم گرفته است کِز کرده خاطرات تو را میکند مرور یک گوشه خانه دار تو ماتم گرفته است جز چند تکّهٔ کفن بین بقچه چیست بر دیده میگذارد و محکم گرفته است بانو گمان نمیکنی اندازه ی تو را تابوت ساز خانه کمی کم گرفته است فاطمه جانم! بوسه حسین بر کف پای تو می زند امشب برای عمر کَمَت دم گرفته است لحظه به لحظه غسل تو را پیر میشوم از زندگی نفس به نفس سیر میشوم با زخم بال و پر زدنت سرخ گشته است گلبرگهای یاسمنت سرخ گشته است درلحظه های شستنِ از زیر پیروهَن مثل غروب پیروهَنت سرخ گشته است فاطمه جان ! چندین و چند جای تن تو شده کبود چندین و چند جای تنت سرخ گشته است اما این زخم سینه بدقِلِقی می کند هنوز سرباز کرده و کفنت سرخ گشته است *امام صادق علیه السلام میفرماید:بعد از اینکه میخ به سینه ی مادر ما رفت هر نفسی که مادر ما میکشید خون از سینه اش میومد..حالا یبار دیگه بگم..* این زخم سینه بد قلقی میکند هنوز سرباز کرده و کفنت سرخ گشته است وا شد گره از روسریت وای بردلم از زیر گوش تا دهنت سرخ گشته است *هنوز رد سیلی رو صورتت هست فاطمه جان..* از بس که آستین به دهن گریه میکند از بغض صورت حسنت سرخ گشته است از غصه سر به چوبه ی تابوت می زنم جان میکَنم من از تو ولی دل نمی کَنم زهرا ! چه کُند میگذرد شستشوی تو نیمه شب است تازه رسیدم به موی تو فاطمه جانم! به هیچ چیز نیازی نداشت حتی قبر نگو مزار ندارد بگو نیاز نداشت تو رو به قبله نبودی که قبله رو به تو بود نماز خواندن تو سمت و سو نیاز نداشت ملاک شستن دست علی ز ماندن بود و گرنه پیکر تو شستشو نیاز نداشت *اگر یکی از، دنیا بره بعد از جان دادنش هر قسمتی از بدنش جدا شد باید با خودش دفن بشه حتی ی تار مو یا یه تکه ناخن امشب براتون بگم سخت ترین غسل ها غسل بدن سوخته است.. چون حین غسل پوست میاد..* (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها زهرا ! چه کُند میگذرد شستشوی تو نیمه شب است تازه رسیدم به موی تو فاطمه جانم! به هیچ چیز نیازی نداشت حتی قبر نگو مزار ندارد بگو نیاز نداشت تو رو به قبله نبودی که قبله رو به تو بود نماز خواندن تو سمت و سو نیاز نداشت ملاک شستن دست علی ز ماندن بود و گرنه پیکر تو شستشو نیاز نداشت *اگر یکی از، دنیا بره بعد از جان دادنش هر قسمتی از بدنش جدا شد باید با خودش دفن بشه حتی ی تار مو یا یه تکه ناخن امشب براتون بگم سخت ترین غسل ها غسل بدن سوخته است.. چون حین غسل پوست میاد..* زهرا چه کُند میگذرد شستشوی تو نیمه شب است و تازه رسیدم به موی تو *مولا خیلی تلاش کرد که کسی نمونه، زهرای مرضیه وصیت کرد علی جان فقط تو باشی و اسما..لذا امیرالمومنین فرمود همه برن فقط تو خونه علی و اسما ماندن . اسما داره آب میریزه از رو لباس بناست غسل بدن زهرا رو بعضیها میگن آتش با معصوم کار نداره..خود بی بی میگه من بین در و دیوار آتیش، بصورتم می خورد. بله یک زمان اراده‌ی الهی بر این است ابراهیم پیامبر در داخل آتش میشه وآتش اثر نمیکنه.. امام صادق بین آتش قدم‌بر میدارن اراده خدا است معجزه ای باشد و آتش اثر نمیکنه.اما بمیرم برای اون مادری که.. * اگه زن باردار باشه در شرایط سخت قرار بگیره اول مراقب جنینش آسیب نبینه بی بی دو دستی به در فشار میاورد.اما بمیرم هم محسنش جان داد هم صورتش سوخت هم میخ به سینه اش رفت هم نوشتن در افتاد روی زهرا..خاک برسرم خاک بردهانم..هم‌ نوشتن چهل نفر از،روی در رد شدن. حالا علی چجور میخواد این بدن رو جمع وجور کنه این همه زخم به زهرا رسید.مولا آب میریخت از اون ور خون آبه میومد.قربونت برم علی جان ..چجور این بدن نحیف رو پهلو به پهلو می کردی..مولا میخواست پیامبر رو غسل بده خطاب رسید رسول خدا رو برهنه نکنید دوباره صدا رسید رسول خدا رو به رو نخوابانید.رسول خدا برهنه نکرد مولا و به رو نخوابوند.شأن معصوم همینه نباید برهنه بشه و نباید به رو بخوابه..علی جان تو هم زهرا رو از روی لباس،غسل دادی میخواستی آب به پشتش برسه نذاشتی به رو بخوابه...بمیرم هم حسین به رو خوابوندن هم وقتی جان داد برهنه اش کردن..* *آخه بی بی هی میگفت: علی جان حسینم رو فراموش نکن.. باشه بی بی ما هم برای حسینت شب شام غریبانت گریه میکنیم.. کمی از غسل زیر پیرهَن ماند کمی از خون خشکت بر بدن ماند کفن را در بغل بگرفت و بو کرد همان طفلی که آخر بی کفن ماند ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شد بر سر پیروهنت فاطمه دعوا دیده «ای حسین...» (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها این قد خم ایستادن در بدن را سخت کرد این تن زخمی به خانه کار من را سخت کر کارهایی مانده باید آب و جارویی کنم بازوی بِشکسته ام جارو زدن را سخت کرد دست من از کار افتاده ببخش ای دخترم گیسوان درهمت شانه زدن را سخت کرد نه فقط از، زینبم، از فضه هم شرمنده ام زخم های بسترم درمان من را سخت کرد *حالا میخواییم ببینیم وضع فاطمه چگونه بوده..* زخم‌پهلو، زخم بازو، زخم سینه زخم سر بعد از این پهلو به آن پهلو شدن را سخت کرد *امام زمان ببخشین از این دوسه بیت شعر..* عُفله ی مسمار جای خود شکافِ پهلویم وقت خونریزی یقین غسل وکفن را سخت کرد از نحیفی در میان قاب چشمان علی دیدن عکس جمال خویشتن را سخت کرد *خانمی که یه روز به اندازه ی یه هفته رشد میکرد، یه هفته به اندازه یه ماه،روایته یه ماه به اندازه ی یکسال.. حالا اونقدر لاغر شده که وقتی میخواست میان قبر بگذاردش علی زیر بغلش، زد..هیچکسم نبود علی رو‌کمک کنه انقدر مظلوم عالم گریه کرد.* از، نحیفی درمیان قاب چشمان علی دیدن عکس،جمال خویشتن راسخت کرد گفتگوی، لکنت آمیزم علی را میکشد در جوانی، پیری امکان سخن را سخت کرد هرچه مولا التماسم کرد این پوشیه چیست راز سیلی با علی، حرفی بزن را سخت کرد از همان روزی که افتادم به کوچه برزمین احتیاجم به عصا کار حسن را سخت کرد یک دوروزی صبر کن ،دارم ز دنیا میروم ای مدینه داغ پیغمبر به همراه سخت کرد * به فضه فرمود تنهام بگذار من میان حجره ساعتی میخوابم،بعد بیا منو صدا بزن اگه جواب نیومد و نشنیدی برو زود علی رو خبر کن. درِ حجره رو بستن ساعتی گذشت، اومدن دیدن صورت رو به قبله، پارچه ای رو خودش کشیده این دستش رو زیر صورتش قرار داده..اومدم بالا سرش پارچه رو از،رو صورتش کنار زدم گفتم: "یا بنت رسول الله، یا بنت خیرالبشر،یا ام الحسنین"،شور دلم زیاد شد دقت کردم دیدم دیگه نفس نمیکشه دوان دوان اومدم برم مسجد دیدم بچه هاش وارد شدن از هولم دست وپامو گم کرده بودم گفتم بچه ها بیایین براتون غذا بیارم،گفتن چه وقت غذا آوردن مادرمون کجاست؟ دیگه به من حرفی نزدن اومدن میان حجره دیدم حسن صورت رو صورت مادرش گذاشت دیدم‌حسین صورت کف پای مادرش گذاشت هرچی صدا میزننن گفتن آقازاده ها پاشید باباتون رو خبر کنید رفتن مسجدو اون وضع امیرالمومنین بماند بالا سر فاطمه اومد به اسم های مختلف صداش کرد دید جواب نمیده.یوقت صدا زدفاطمه جان کی بوده علی صدات بزنه جواب ندی من علی ام..اشک علی رو صورت فاطمه روح به بدنش برگشت چشماش رو باز کرد "هذا فِراقُ بِینی وبینک.."بچه ها رو از رو بدن بلند کرد.با احترام علی بچه هاش رو بلند کرد،اصلا یه داد نزد"صلی الله علیک یا اباعبدالله."این بچه ها وقتی دیدن عمه خودش رو رو بدن بی سر انداخت اونام شروع کردن با عمه گریه کردن گفتن حالا ی عده میان میگن خانم تسلیت پاشو اما راوی میگه اعراب بی تربیت اعراب بادیه نشین با دادوهوار و با فحاشی اونقدر زینب و زدن صدای بچه هاش بلند شد.."اَبتا اُنظُر الی عَمَتی المَظلومَه"..* (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها از آن روزی که سامان داد هستی،کل دنیا را کسی نشناخت زهرا را، سلام الله علیها را سلام الله علیها کیست این خورشید بی پایان که روشن کرده از خاک قدومش چشم دنیا را سلام الله علیها، از صلاة او، چه می‌دانی که خسته کرده تسبیحات او پشتِ مصلی را *جانِ عالم به فدات بی‌بی جانم، فدای شما و به محراب ایستادن شما و نماز خوندن شما،شنیدید به وقت نماز،خداوند همه بالایی‌ها رو صدا می‌زد:"یا ملائکتی! اُنظُروا اِلی اَمَتی فاطمَه " بیاید نگاه کنید چه جوری بدنش می‌لرزه؛ بیاید نگاه کنید نماز فاطمه ی‌ منو...* سلام الله علیها ازصلاة او چه می‌دانی که خسته کرده تسبیحات او پشتِ مصلی را *تسبیحاتی که امروز، عزیزانش فرمودند: یه دو رکعت نماز با تسبیحات مادرم فاطمه سلام الله علیها از هزار رکعت پیش من عزیزتره. فرمودند: شامل حال کیه این ذکرکثیر ویژه‌ای که خداوند در قرآن اشاره کرده‌؛ کیه این ذاکرش؟ یکی از مصادیقش، بارزترینش، روشن‌ ترینش، مهم‌ترینش، کسی که بعد از نماز تسبیحات حضرت زهرا بگه..که مثل همین روزهای گذشته با همه بی‌رمقی خمیده میومد احد کنار قبر حمزه سیدالشهدا می‌نشست گریه میکرد، زار می‌زد، درد دل می‌کرد،با عموجانش حمزه حرف می زد. معروفه که از همون خاک اولین تسبیح تربت شاید توسط بی‌بی ساخته شد ،از قبر عمو جانش حمزه خاک برداشت و گل درست کرد و گلوله درست کرد و به عدد تسبیحی که می‌خواست خانم تسبیح ساخت. کنار قبر عمو جانش حمزه درد دل می‌کرد.. گفت : که ای عموی راز نگهدار من،حمزه دلاور پهلوون، یادته کسی جرات نمی‌کرد به عزیز برادرت چپ نگاه کنه، به بابام رسول خدا ،تا تو بودی...* ای عموی راز نگهدار من گوش کنی اینک تو به اسرار من عمو جان! حق مرا از نظر انداختن اهل مدینه به سرم تاختن *ریختن خونمون؛ عموی دلاورم کجا بودی که بین در و دیوارفضه را صدا زدم.. شام غریبان مادره امشب؛ چه گذشته نمیدونم...الهی برات بمیرم... الهی برات بمیرم...رحمت خدا به اشکاتون ؛خدا این اشکا رو ازتون نگیره ؛خدا گریه به سوز و گدازه بی‌بی رو از هیچ کی نگیره؛ هرکی داره براش زیاد کنه؛ به قرآن! گنجه رفقا؛ نمی‌دونیم این روضه‌ها چیه؟ کمش، زیادش، کوچیکش، بزرگش،به قرآن اینا حساب کتاب ماست... روضه، روضه است. محل رفت و آمد بالاییاست... الان چشم دلت باز باشه ازدحام رفت و آمد بالاییا ،صدای شه پر بالاییا میاد..غریبانه به اسما فرمود:بیا کمکم کن.به آقا فرموده بود: راضی نیستم اونایی که اذیتم کردن...اونایی که حق تو رو گرفتن... آقا جان هیچ کی نباشه...همه چی مخفی باشه...* (س) به کانال آموزش مداحی و اشعار فاطمیه بپیوندید ←↓👇 🆔 ➺ @madahi313